وضو
که می گیری
با لب خندان سر جانماز
بنشین،
نگو
من گناهکارم.
اگر اخم ها را در هم بکشی ملائکه می ترسند، آن ها لطیفند.
بدون اینکه غضبناک و پکر
باشی لباس تمیز و قشنگ بپوش،
دم
آینه خودت را نگاه کن و سرجانماز بنشین.
قشنگ وقتی بدنت آرام گرفت
و کِیفت به راه افتاد، بلند شو و بگو الله اکبر.
برای
نماز عجله نداشته باش، یکی دو دقیقه بنشین تا آماده شوی.
اذان و اقامه هم برای آمادگی ست.
می
دانی که اگر اذان بگویید دو صف از ملائکه پشت سرت می ایستند؟
این یعنی بهجت و سرور و خوشحالی.
اگر اقامه هم بگویید سه صف
از ملائکه پشت سر شما می ایستند.
نفرمود صفش چقدر است.
فرمود: ملائکه پشت سرتان اقتدا می کنند و با شما نماز می خوانند.
کسی که ملائکه پشت سرش
باشند چقدر نمازش زیباست.
می دانم سخت است، گرفتاری های طبیعت افکارمان را می گیرد و آن موقع متوجه نیستیم اما هروقت حالت خوب شد سرجانماز نگاه کن عطای خدا را در حق خودت ببین. بگذار طلبکاری ها از خدا کم شود، آن وقت است که آدم سبک می شود.
پیر مرد تهی دست، زندگی را در نهایت فقر و تنگدستی می گذراند و با سائلی برای زن و فرزندانش قوت و غذائی ناچیز فراهم می کرد. از قضا یک روز که به آسیاب رفته بود، دهقان مقداری گندم در دامن لباس اش ریخت و پیرمرد گوشه های آن را به هم گره زد و در همان حالی که به خانه بر می گشت با پروردگار از مشکلات خود سخن می گفت و برای گشایش آنها فرج می طلبید و تکرار می کرد ادامه مطلب ...
حضرت امام(ره) با دقت تمام اوراق آن را ملاحظه فرمودند و به ویژه با رویت پشت آن که عبارت از تانکی بود که چرخهای آن را مدادتراش و تنه آن را کتاب و لوله شلیک آن را یک مداد و سرنشین آن را یک طفل دانشآموز تشکیل داد بود و ... متبسم شدند. سپس دستور فرمودند که برای تشویق این دانشآموز خردسال و همچنین طراح آن دفتر که به وسیله امور تربیتی منطقه 3 آموزش و پرورش تهران تهیه شده بود جایزهای متناسب پرداخت شود که جایزه همراه با نامهای ازسوی دفتر به ایشان تقدیم شد.