اعمال روز اربعین حسینی + متن زیارت اربعین

زیارت امام حسین(ع) و زیارت اربعین از اعمال چهلمین روز شهادت امام حسین(ع) عنوان شده است.
اعمال شب و روز اربعین حسینی + متن زیارت اربعینروز بیستم صفر، روز اربعین و به قول شَیخَین روز رُجُوع حرم امام حسین علیه السلام است از شام به مدینه و روز وُرُود جابربن عبدالله انصارى است به کربلا بجهت زیارت امام حسین علیه السلام و او اوّل زائر آن حضرت است و زیارت آن حضرت در این روز مستحب است.

 
زیارت امام حسین(ع) و زیارت اربعین از اعمال چهلمین روز شهادت امام حسین(ع) عنوان شده است، زیارت اربعین بر دشمن شناسی و امام شناسی تأکید دارد.
 
در روایتى که «شیخ طوسى» از امام حسین(ع) نقل کرده چنین آمده است: نشانه هاى مؤمن پنج چیز است:
 
بجاى آوردن پنجاه و یک رکعت نماز (17 رکعت نماز واجب و 34 رکعت نافله)، زیارت اربعین (امام حسین)، انگشتر به دست راست نهادن، پیشانى را به هنگام سجده بر خاک گذاردن و بسم اللّه الرّحمن الرّحیم را در نماز بلند گفتن.
 
زیارت امام حسین(ع) و زیارت اربعین از اعمال حسنه اربعین حسینی عنوان شده‌اند. هنگامی که از روز کمی گذشت، زیارت اربعین خوانده شود. پس از آن مومنان برای برآورده شدن نیات و حاجات دو رکعت نماز خوانده و دعا کنند.
 


متن کامل زیارت اربعین:
 
اَلسَّلامُ عَلى وَلِىِّ اللَّهِ وَ حَبیبِهِ
 
سلام بر ولى خدا و دوست او
 
اَلسَّلامُ عَلى خَلیلِ اللَّهِ وَ نَجیبِهِ
 
سلام بر خلیل خدا و بنده نجیب او
 
اَلسَّلامُ عَلى صَفِىِّ اللَّهِ وَابْنِ صَفِیهِ
 
سلام بر بنده برگزیده خدا و فرزند برگزیده‌اش
 
اَلسَّلامُ عَلىَ الْحُسَینِ الْمَظْلُومِ الشَّهیدِ
 
سلام بر حسین مظلوم و شهید
 
اَلسَّلامُ على اَسیرِ الْکُرُباتِ وَ قَتیلِ الْعَبَراتِ
 
سلام بر آن بزرگوارى که به گرفتاری‌ها اسیر بود و کشته اشکِ روان گردید
 
اَللّهُمَّ اِنّى اَشْهَدُ اَنَّهُ وَلِیکَ وَابْنُ وَلِیکَ وَ صَفِیکَ وَابْنُ صَفِیکَ الْفاَّئِزُ
 
خدایا من به راستى گواهى دهم که آن حضرت ولىّ (و نماینده) تو و فرزند ولىّ تو بود و برگزیده‌ات و فرزند برگزیده‌ات بود که کامیاب شد
 
بِکَرامَتِکَ اَکْرَمْتَهُ بِالشَّهادَةِ وَ حَبَوْتَهُ بِالسَّعادَةِ وَاَجْتَبَیتَهُ بِطیبِ الْوِلادَةِ
 
به بزرگداشت تو، گرامی اش کردى به وسیله شهادت و مخصوصش داشتى به سعادت و برگزیدى او را به پاکزادى
 
جَعَلْتَهُ سَیداً مِنَ السّادَةِ وَ قآئِداً مِنَ الْقادَةِ وَ ذآئِداً مِنْ الْذادَةِ
 
و قرارش دادى یکى از آقایان (بزرگ) و از رهروان پیشرو و یکى از کسانى که از حق دفاع کردند
 
وَاَعْطَیتَهُ مَواریثَ الاَْنْبِیاَّءِ وَ جَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلى خَلْقِکَ مِنَ الاَْوْصِیاَّءِ
 
و میراث‌ پیمبران را به او دادى و از اوصیایى که حجت تو بر خلقت هستند قرارش دادى
 
فَاَعْذَرَ فىِ الدُّعآءِ وَ مَنَحَ النُّصْحَ وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فیکَ
 
او نیز در دعوت مردم جاى عذر و بهانه‌اى (براى کسى) نگذارد و بی‌دریغ خیرخواهى کرد و جان خود را در راه تو داد
 
لِیسْتَنْقِذَ عِبادَکَ مِنَ الْجَهالَةِ وَ حَیرَةِ الضَّلالَةِ وَ قَدْ تَوازَرَ عَلَیهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْیا وَ باعَ حَظَّهُ بِالاَْرْذَلِ الاَْدْنى
 
تا برهاند بندگانت را از (گرداب) جهالت و نادانى و سرگردانى (در وادى) گمراهى و چنان شد که همدست شدند بر علیه آن حضرت کسانى که دنیا فریبشان داد.
 
َ شَرى آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الاَْوْکَسِ وَ تَغَطْرَسَ وَ تَرَدّى فى هَواهُ
 
و فروختند بهره (کامل و سعادت خود را) به بهاى پست ناچیزى و بداد آخرتش را در مقابل بهایى اندک و بى مقدار و بزرگى کردند و خود را در چاه هوا و هوس سرنگون کردند
 
وَاَسْخَطَکَ وَاَسْخَطَ نَبِیکَ
 
و تو و پیامبرت را به خشم آوردند
 
وَ اَطاعَ مِنْ عِبادِکَ اَهْلَ الشِّقاقِ وَالنِّفاقِ وَ حَمَلَةَ الاَْوْزارِ
 
و پیروى کردند از میان بندگانت آنانى را که اهل دو دستگى و نفاق بودند و کسانى را که بارهاى سنگین گناه به دوش مى‌کشیدند
 
الْمُسْتَوْجِبینَ النّارَ فَجاهَدَهُمْ فیکَ صابِراً مُحْتَسِباً حَتّى سُفِکَ فى طاعَتِکَ دَمُهُ وَاسْتُبیحَ حَریمُهُ
 
و بدین جهت مستوجب دوزخ گشته بودند آن حضرت (که چنان دید) با شکیبایى و پاداش جویى با آنها جهاد کرد تا خونش در راه پیروى تو ریخت و حریم مقدسش شکسته شد
 
اَللّهُمَّ فَالْعَنْهُمْ لَعْناً وَبیلاً وَ عَذِّبْهُمْ عَذاباً اَلیماً
 
خدایا آنان را لعنت کن به لعنتى وبال دار و عذابشان کن به عذابى دردناک
 
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یابْنَ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیکَ یابْنَ سَیدِ الاَْوْصِیاَّءِ
 
سلام بر تو اى فرزند رسول خدا، سلام بر تو اى فرزند آقاى اوصیاء
 
اَشْهَدُ اَنَّکَ اَمینُ اللهِ وَابْنُ اَمینِهِ عِشْتَ سَعیداً وَ مَضَیتَ
 
گواهى دهم که به راستى تو امانتدار خدا و فرزند امانت‌‌دار اویى سعادتمند زیستى و ستوده از دنیا رفتى
 
حَمیداً وَ مُتَّ فَقیداً مَظْلُوماً شَهیداً وَ اَشْهَدُ اَنَّ اللَّهَ مُنْجِزٌ ما وَعَدَکَ
 
و گمگشته و ستمدیده و شهید درگذشتى و نیز گواهى دهم که خدا به راستى وفا کند بدان وعده‌اى که به تو داده،
 
وَ مُهْلِکٌ مَنْ خَذَلَکَ وَ مُعَذِّبٌ مَنْ قَتَلَکَ وَ اَشْهَدُ اَنَّکَ وَفَیتَ بِعَهْدِاللهِ
 
و به هلاکت رساند هر که را که دست از یاری ات برداشت و عذاب کند کسى که تو را کشت و گواهی دهم که تو به خوبى وفا کردى به عهد خدا،
 
وَ جاهَدْتَ فى سَبیلِهِ حَتّى اَتیکَ الْیقینُ فَلَعَنَ اللهُ مَنْ قَتَلَکَ
 
و جهاد کردى در راه او تا مرگت فرا رسید خدا لعنت کند کسى که تو را کشت
 
وَ لَعَنَ اللهُ مَنْ ظَلَمَکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً سَمِعَتْ بِذلِکَ فَرَضِیتْ بِهِ
 
و خدا لعنت کند کسى که به تو ستم کرد و خدا لعنت کند مردمى که شنیدند جریان کشتن و ستم تو را و بدان راضى بودند،
 
اَللّهُمَّ اِنّى اُشْهِدُکَ اَنّى وَلِىُّ لِمَنْ والاهُ وَ عَدُوُّ لِمَنْ عاداهُ بِاَبى اَنْتَ وَ اُمّى یابْنَ رَسُولِ اللَّهِ
 
خدایا من تو را گواه مى‌گیرم که من دوست دارم هر که او را دوست دارد و دشمنم با هر که او را دشمن دارد پدرم و مادرم به فدایت اى فرزند رسول خدا.
 
اَشْهَدُ اَنَّکَ کُنْتَ نُوراً فىِ الاَْصْلابِ الشّامِخَةِ وَالاَْرْحامِ الْمُطَهَّرَةِ
 
گواهى میدهم که تو به راستى نورى بودى در پشت پدرانى بلند مرتبه و رحم‌هایى پاکیزه
 
لَمْ تُنَجِّسْکَ الْجاهِلِیةُ بِاَنْجاسِها وَ لَمْ تُلْبِسْکَ الْمُدْلَهِمّاتُ مِنْ ثِیابِها
 
که آلوده‌ات نکرد اوضاع زمان جاهلیت به آلودگی‌هایش و در برت نکرد از لباس‌هاى چرکینش
 
وَ اَشْهَدُ اَنَّکَ مِنْ دَعاَّئِمِ الدّینِ وَ اَرْکانِ الْمُسْلِمینَ وَ مَعْقِلِ الْمُؤْمِنینَ
 
و گواهى دهم که به راستى تو از پایه‌هاى دین و ستون‌هاى محکم مسلمانان و پناهگاه مردمان با ایمان هستی
 
وَ اَشْهَدُ اَنَّکَ الاِْمامُ الْبَرُّ التَّقِىُّ الرَّضِىُّ الزَّکِىُّ الْهادِى الْمَهْدِىُّ
 
و گواهى دهم که تو به راستى پیشواى نیکوکار با تقوا و پسندیده و پاکیزه و راهنماى راه یافته‌اى
 
وَ اَشْهَدُ اَنَّ الاَْئِمَّةَ مِنْ وُلْدِکَ کَلِمَةُ التَّقْوى وَ اَعْلامُ الْهُدى
 
و گواهى دهم که همانا امامان از فرزندانت روح و حقیقت تقوا و نشانه‌هاى هدایت
 
وَالْعُرْوَةُ الْوُثْقى وَالْحُجَّةُ على اَهْلِ الدُّنْیا وَ اَشْهَدُ اَنّى بِکُمْ مُؤْمِنٌ
 
و رشته‌هاى محکم (حق و فضیلت) و حجت‌هایى بر مردم دنیا هستند و گواهى دهم که من به شما ایمان دارم
 
وَ بِاِیابِکُمْ مُوقِنٌ بِشَرایعِ دینى وَ خَواتیمِ عَمَلى وَ قَلْبى لِقَلْبِکُمْ سِلْمٌ
 
و به بازگشتتان یقین دارم با قوانین دینم و عواقب کردارم و دلم تسلیم دل شما است
 
وَ اَمْرى لاَِمْرِکُمْ مُتَّبِعٌ وَ نُصْرَتى لَکُمْ مُعَدَّةٌ حَتّى یاْذَنَ اللَّهُ لَکُمْ
 
و کارم پیرو کار شما است و یاری ام برایتان آماده است تا آن که خدا در ظهورتان اجازه دهد
 
فَمَعَکُمْ مَعَکُمْ لامَعَ عَدُوِّکُمْ صَلَواتُ اللهِ عَلَیکُمْ وَ على اَرْواحِکُمْ
 
پس با شمایم نه با دشمنان شما، درودهاى خدا بر شما و بر روان‌هاى شما
 
وَ اَجْسادِکُمْ وَ شاهِدِکُمْ وَ غاَّئِبِکُمْ وَ ظاهِرِکُمْ وَ باطِنِکُمْ آمین رب العالمین.
 
و پیکرهایتان و حاضرتان و غایبتان و آشکارتان و نهانتان، آمین.
 


منبع: کلیات مفاتیح نوین/ آیت الله العظمی مکارم شیرازی

انتهای پیام/

خداوند با زائر امام حسین(ع) چه معامله‌ای می‌کند؟


امام صادق(علیه السلام) فرمود: خدایا رحمت فرست بر آن صورت هایی که آفتاب، رنگ آن ها را تغییر داده و آن گونه هایی که بر قبر امام حسین علیه السلام گذاشته می شود.
خداوند با زائر امام حسین(ع) چه معامله‌ای می‌کند؟ در این مطلب برخی احادیث حضرات معصومین(علیهم السلام) پیرامون فضیلت و ثواب زیارت امام حسین علیه السلام را از نظر می گذرانید.

* معامله خداوند با زائر امام حسین(ع)

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: إِنَّ الرَّجُلَ لَیَخْرُجُ إِلَى قَبْرِ الْحُسَیْنِ(ع) فَإِذَا أَتَاهُ نَاجَاهُ اللَّهُ تَعَالَى فَقَالَ عَبْدِی سَلْنِی أُعْطِکَ. (1)

امام صادق علیه السلام فرمود: وقتی کسی به زیارت امام حسین علیه السلام می آید، خداوند با او مناجات می کند و می فرماید: بندۀ من! از من درخواست کن تا به تو عطا کنم.


* ثواب هزار فرشته زائر سیدالشهداء(ع) برای زائر امام حسین(ع) است

قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع): أَنَّ لِلَّهِ أَلْفَ مَلَکٍ شُعْثاً غُبْراً یَبْکُونَ وَ یَرْثُونَ لَا یَفْتُرُونَ زُوَّاراً لِقَبْرِ الْحُسَیْنِ ع وَ ثَوَابُهُمْ لِمَنْ زَارَهُ. (2)

امام صادق علیه السلام فرمود: خداوند هزار ملک زائر امام حسین علیه السلام دارد که پریشان حال و غبارآلود گریه می کنند و مرثیه می خوانند و از این کار خود باز نمی ایستند و ثوابشان برای کسانی است که آن حضرت را زیارت می کنند.


* زائر امام حسین(ع) همنشین رسول خدا(ص) در بهشت

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ (ع) قَالَ: فَإِذَا هَمَّ الرَّجُلُ بِزِیَارَتِهِ فَاغْتَسَلَ نَادَاهُ مُحَمَّدٌ(ص) یَا وَفْدَ اللَّهِ أَبْشِرُوا بِمُرَافَقَتِی فِی الْجَنَّةِ. (3)

هرگاه کسی قصد زیارت امام حسین علیه السلام نماید و غسل کند، پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله به او ندا می دهد: ای مهمانان خدا! شما را به همنشینی من در بهشت بشارت باد.


* رحمتی که امام صادق(ع) برای زائر جدش از خدا درخواست می کند

قال ابی عبدالله(علیه السلام): فَارْحَمْ تِلْکَ الْوُجُوهَ الَّتِی غَیَّرَتْهَا الشَّمْسُ وَ ارْحَمْ تِلْکَ الْخُدُودَ الَّتِی تَتَقَلَّبُ عَلَى حَضْرَةِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَیْنِ(ع). (4)

امام صادق علیه السلام فرمود: خدایا رحمت فرست بر آن صورت هایی که آفتاب، رنگ آن ها را تغییر داده و آن گونه هایی که بر قبر امام حسین(علیه السلام) گذاشته می شود.

پاورقی:

(1)- کامل الزیارات، النص، ص: 132.

(2)- بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏98، ص: 6.

(3)- تهذیب الأحکام (تحقیق خرسان)، ج‏6، ص: 53.

(4)- کامل الزیارات، النص، ص: 117.

منبع: حوزه نیوز

انتهای پیام/

نگاهی به زندگی عالم جلیل القدر چراغ پر فروغ هدایت حضرت آیت الله حاج سید عیسی رکنی حسینی (قدی سره)

بسم الله الرحمن الرحیم

نگاهی به زندگی عالم جلیل القدر چراغ پر فروغ هدایت حضرت آیت الله حاج سید عیسی رکنی حسینی (قدی سره)

جویبار سخنان دلنشین او که از دل کوهسار سینه اش بر می آید و بر پهن دشت کویر دلمان جاری می شد هر لحظه ،جان ما را حیاتی  تازه می بخشید ،سخنانی معنویت بار بر دلهایی عطشناک.

دراول صفر 1336 هجری قمری در (برخون) از توابع استان بوشهر در خانواده ای که انوار علم و ایمان ،تقوی و پاکی در آن پرتو افکنده بود دیده به جهان گشود.

پدر بزرگوارش مرحوم حجه الاسلام و المسلمین حاج سید علی رکنی حسینی خود یک از علمای معروف آن سامان و از شاگردان مرحوم آیت الله و العظمی نائینی (ره) و مرحوم آیت الله و العظمی آخوندی خراسانی (صاحب کفایه الاصول)بود.او به تربیت فرزندش (مرحوم حاج سید عیسی)اهمیت ویژه ای قائل بود تا آنجا که در مکتب درس خویش به تربیت علمی و اخلاقی او همت گماشت. مرحوم حاج سید عیسی قرآن کریم و بعضی از دروس را پیش پدر آموخت.استعداد سرشار و عشق او به فراگیری علوم دینی او را واداشت که در حوزه علمیه همان جا که در آن زمان به (دار العلم) معروف بود مقدمات وقسمتی از سطح را در محضر پدرش فرا بگیرد.دیری نپاید که وی جو علمی آنجا را برای ذهن جستجو گرش کوچک دید و برای ادامه ئ نحصیل به حوزه ئ پر رونق نجف اشرف عزیمت کرد تا به تکمیل معلومات خویش در فقه و اصول و تفسر و کلام و ... بپردازد.

در نجف از محضر بزرگانی چون آیت الله سید محمد باقر رضوی محلاتی و آیت الله آقا بزرگ تهرانی (صاحب الذریعه)و از محضر مرجع بزرگ شیعه درآن زمان حضرت آیت الله و العظمی سید ابوالحسن اصفهانی و ... بهره ها برد.

مدتها در نجف اشرف با عنایت حضرت مرتضوی (علیه الصلاه و السلام ) به کسب علم و فضیلت پرداخت.سالها گذشت اجازه ئ اجتهاد گرفت .سپس به در خواست اهالی منطقه و پیشنهاد عاماء برای  ارشاد و تبلیغ شریعت و انذار قوم به منطقه خود (روستای زیارت )برگشت و نمونه و مصداق بارز آیه ئ (فلولا نفر من کل فرقه لیتفقهوا فی الدین و لینذر و اقومهم اذا رجعوا الیهم لعلهم یحذرون ) شد.او می دانست که دنیا نه ماندگار است و نه جای ماندن و آسودن. به منطقه ای با حداقل امکانات که گرمی هوای تابستان آن به بیش از 40 درجه  می رسید رفت ودر آنجا به تعلیم دین و رفع نیاز های مستمندان پرداخت.

قلم  در توصیف اوصاف نیکویش ناتوان است.پاک مردی که تربیت یافته مکتب جعفری و از سلاله پاک مصطفوی بود.اوکسی بود که هرگز غرور در وجود او راه نیافت و از مردم ستم کشیده سر بر نتافت. همیشه بال تواضع را در پیش آنان می گسترد. صبحها کتاب رو ح بخش الهی را می گشود و با تلاوت آیات شریفه آن جان خوسش را نورانی می کرد. این کار همیشگی او بود.به نماز علاقه شدید داشت. روشنی چشمش در نماز بود.هرگز آن را به تاخیر نینداخت به خواندن نماز در اول  وقت زیاد سفرش می کرد خود نیز به آن مقید بود وقتیبه نماز روی می آورداز غیر خدا دل می برید عطر دل انگیز و فرحزای یاد حق پاک و مصفایش را عطر آگین می کرد و کبوتر دلش قصد آستان با عظوت الهی می نمود و با خضوع و خشوع و حضور قلبی وصف ناشدنی به نماز می ایستاد و آن را اقامه میکرد. شبها زود می خوابید به امید آنکه پیش از طلوع فجر بیدار باشد و در دل شب سفره ئ دل را پیش حق واکند و در نجوای شبانه با محبوب و ناله های شیگیر و تلاوت آیات الهی بر مرکب رهوار شب راه بندگی بپوید و به لقای دوست نزدیکتر شود.

دوست دار مردم بود مردم نیز او را دوست می داشتندو چون پروانگان گرد شمع وجودش گرد می آمدند تا از زلال چشمه معرفت و علمش بهره مند گردند. او سراسر عمر خود را وقف اسلام و مسلمین کرد.خدمت به بندگان الهی را خدمت به خدا می دانست . خانه اش به روی همگان باز بود مردم ،مسئولین نهادها و ارگانها، بسیجیان و... دسته دسته به دیدن او می آمدند و ازمحضر او کسب فیض می نمودند. در محضر ایشان فرزندان بزرگوارش آیت الله حاج سید محمد جواد رکنی حسینی امام جمعه محترم بندر لنگه ا،حجه الاسلام والمسلمین سید علی اصغر رکنی حسینی، حجه الاسلام والمسلمین سید مجتبی رکنی حسینی، حجه الاسلام والمسلمین سید علی اکبر رکنی حسینی و جناب آقای سید سجاد رکنی حسینی رشد  پیدا کردند وامروزه مردم منطقه  چشمه معرفت و علمشان بهره مند می گردند.

گرفتاران و حاجتمندان حاجت روا از خانه اش برمیگشتند. مردم عقیده داشتند که اگر ناراحتی و گرفتاری و مشکلی برایشان رخ دهد کلید حل آن در دست عالم است.اوپناهگاهی بود که غم زدگان با پناه بردن به او آرام میگرفتند و غبار غم از چهره ئ غم گرفته شان زدوده می شد.

به فقها و علماء طلاب و معلمین و اهل علم زیاد احترام می گذاشت و به آنها علاقه وافری نشان می داد دستهای برخاسته به دعایش سکوی پرواز  دعاهای حاجتمندان به آسمان اجابت بود. مردم برای شفای بیمارانشان از او در خواست دعا به پیشگاه خدا می کردند.عشق و ارادت او به اهل بیت عصمت و طهارت به حدی بود که در ایام عزاداری وسوگواری برای آن حضرات مجلس برپا می کرد و خود نیز در آن حضور می یافت و با آن حالت معنوی خاص خودش مجلس را زینت می داد و روح می بخشید. مخصوصا در دهه عاشورا در عزاداری سالار شهیدان شال عزا بر گردن به سوک می نشست و با شروع ذکر مصیبت صدای سوزناکش به گریه بلند میشد و اشک ماتم می ریخت. رمز غلبه بر مشکلات و کلید حل آنها توسل به ائمه معصومین علیهم السلام می دانست . عاشق دلباخته ئ امام زمان (عج) بود و روز های جمعه دعای ندبه برگزار می نمود و شبهای جمعه نیز دعای کمیل می خواند. چاره ساز مستضعفین و خانه اش محل گشایش مشکلات مردم بود. به انقلاب و ارزشهای آن علاقه وافری داشت همیشه پشتیبان نظام اسلامی بود. به حضرت امام خمینی (ره)عشق مس ورزید و در مکاتبات خود با امام لقب (ارواحنا فداه)نسبت می داد. واز ولایت فقیه و مقام معظم رهبری حمایت و جانبداری می کرد.در طول هشت سال دفاع مقدس به رزمندگان شیر دل اسلام کمکهای مادی و معنوی زیادی کردند.علاوه برآن علیرغم کهولت سن شخصا در جبهه های نور علیه ظلمت حاضر شد و موجب تقویت روحیه رزمندگان اسلام گردید.

ایشان سالها به ارشاد و هدایت مردم محروم دهستان کبگان پرداخت علی رغم کمی و کاستی های فراوان و محرومیت منطقه عمر با برکت خویش را همانجا سپری کردند.وسرانجام در شبانگاه شب جمعه سوم رجب المرجب  سال 1412 هجری قمری به لقاء الله پیوستند.آرامگاهش در روستای زیارت ساحلی در کنار امام زاده زین العابدین ماوای عاشقان و مریدان آن حضرت می باشد.از روح بلند وپر فتوحش شرم داریم که در این  سیر شتاب زده در زندگی سراسر معنویت او سخنانی نه در خور شآن او به قلم آوردیم اما امید واریم که توانسته باشیم نیمی از وجودش را بنمایانیم. او باقی است تا زمان هست (العلماء باقون ما بقی الدهر).

خدا رحمت خویش او را با موالیانش محشور فرماید.

وسلام علیه یوم ولد و یوم مات و یوم یبعث حیا