نگاهی به زندگی عالم جلیل القدر چراغ پر فروغ هدایت حضرت آیت الله حاج سید عیسی رکنی حسینی (قدی سره)

بسم الله الرحمن الرحیم

نگاهی به زندگی عالم جلیل القدر چراغ پر فروغ هدایت حضرت آیت الله حاج سید عیسی رکنی حسینی (قدی سره)

جویبار سخنان دلنشین او که از دل کوهسار سینه اش بر می آید و بر پهن دشت کویر دلمان جاری می شد هر لحظه ،جان ما را حیاتی  تازه می بخشید ،سخنانی معنویت بار بر دلهایی عطشناک.

دراول صفر 1336 هجری قمری در (برخون) از توابع استان بوشهر در خانواده ای که انوار علم و ایمان ،تقوی و پاکی در آن پرتو افکنده بود دیده به جهان گشود.

پدر بزرگوارش مرحوم حجه الاسلام و المسلمین حاج سید علی رکنی حسینی خود یک از علمای معروف آن سامان و از شاگردان مرحوم آیت الله و العظمی نائینی (ره) و مرحوم آیت الله و العظمی آخوندی خراسانی (صاحب کفایه الاصول)بود.او به تربیت فرزندش (مرحوم حاج سید عیسی)اهمیت ویژه ای قائل بود تا آنجا که در مکتب درس خویش به تربیت علمی و اخلاقی او همت گماشت. مرحوم حاج سید عیسی قرآن کریم و بعضی از دروس را پیش پدر آموخت.استعداد سرشار و عشق او به فراگیری علوم دینی او را واداشت که در حوزه علمیه همان جا که در آن زمان به (دار العلم) معروف بود مقدمات وقسمتی از سطح را در محضر پدرش فرا بگیرد.دیری نپاید که وی جو علمی آنجا را برای ذهن جستجو گرش کوچک دید و برای ادامه ئ نحصیل به حوزه ئ پر رونق نجف اشرف عزیمت کرد تا به تکمیل معلومات خویش در فقه و اصول و تفسر و کلام و ... بپردازد.

در نجف از محضر بزرگانی چون آیت الله سید محمد باقر رضوی محلاتی و آیت الله آقا بزرگ تهرانی (صاحب الذریعه)و از محضر مرجع بزرگ شیعه درآن زمان حضرت آیت الله و العظمی سید ابوالحسن اصفهانی و ... بهره ها برد.

مدتها در نجف اشرف با عنایت حضرت مرتضوی (علیه الصلاه و السلام ) به کسب علم و فضیلت پرداخت.سالها گذشت اجازه ئ اجتهاد گرفت .سپس به در خواست اهالی منطقه و پیشنهاد عاماء برای  ارشاد و تبلیغ شریعت و انذار قوم به منطقه خود (روستای زیارت )برگشت و نمونه و مصداق بارز آیه ئ (فلولا نفر من کل فرقه لیتفقهوا فی الدین و لینذر و اقومهم اذا رجعوا الیهم لعلهم یحذرون ) شد.او می دانست که دنیا نه ماندگار است و نه جای ماندن و آسودن. به منطقه ای با حداقل امکانات که گرمی هوای تابستان آن به بیش از 40 درجه  می رسید رفت ودر آنجا به تعلیم دین و رفع نیاز های مستمندان پرداخت.

قلم  در توصیف اوصاف نیکویش ناتوان است.پاک مردی که تربیت یافته مکتب جعفری و از سلاله پاک مصطفوی بود.اوکسی بود که هرگز غرور در وجود او راه نیافت و از مردم ستم کشیده سر بر نتافت. همیشه بال تواضع را در پیش آنان می گسترد. صبحها کتاب رو ح بخش الهی را می گشود و با تلاوت آیات شریفه آن جان خوسش را نورانی می کرد. این کار همیشگی او بود.به نماز علاقه شدید داشت. روشنی چشمش در نماز بود.هرگز آن را به تاخیر نینداخت به خواندن نماز در اول  وقت زیاد سفرش می کرد خود نیز به آن مقید بود وقتیبه نماز روی می آورداز غیر خدا دل می برید عطر دل انگیز و فرحزای یاد حق پاک و مصفایش را عطر آگین می کرد و کبوتر دلش قصد آستان با عظوت الهی می نمود و با خضوع و خشوع و حضور قلبی وصف ناشدنی به نماز می ایستاد و آن را اقامه میکرد. شبها زود می خوابید به امید آنکه پیش از طلوع فجر بیدار باشد و در دل شب سفره ئ دل را پیش حق واکند و در نجوای شبانه با محبوب و ناله های شیگیر و تلاوت آیات الهی بر مرکب رهوار شب راه بندگی بپوید و به لقای دوست نزدیکتر شود.

دوست دار مردم بود مردم نیز او را دوست می داشتندو چون پروانگان گرد شمع وجودش گرد می آمدند تا از زلال چشمه معرفت و علمش بهره مند گردند. او سراسر عمر خود را وقف اسلام و مسلمین کرد.خدمت به بندگان الهی را خدمت به خدا می دانست . خانه اش به روی همگان باز بود مردم ،مسئولین نهادها و ارگانها، بسیجیان و... دسته دسته به دیدن او می آمدند و ازمحضر او کسب فیض می نمودند. در محضر ایشان فرزندان بزرگوارش آیت الله حاج سید محمد جواد رکنی حسینی امام جمعه محترم بندر لنگه ا،حجه الاسلام والمسلمین سید علی اصغر رکنی حسینی، حجه الاسلام والمسلمین سید مجتبی رکنی حسینی، حجه الاسلام والمسلمین سید علی اکبر رکنی حسینی و جناب آقای سید سجاد رکنی حسینی رشد  پیدا کردند وامروزه مردم منطقه  چشمه معرفت و علمشان بهره مند می گردند.

گرفتاران و حاجتمندان حاجت روا از خانه اش برمیگشتند. مردم عقیده داشتند که اگر ناراحتی و گرفتاری و مشکلی برایشان رخ دهد کلید حل آن در دست عالم است.اوپناهگاهی بود که غم زدگان با پناه بردن به او آرام میگرفتند و غبار غم از چهره ئ غم گرفته شان زدوده می شد.

به فقها و علماء طلاب و معلمین و اهل علم زیاد احترام می گذاشت و به آنها علاقه وافری نشان می داد دستهای برخاسته به دعایش سکوی پرواز  دعاهای حاجتمندان به آسمان اجابت بود. مردم برای شفای بیمارانشان از او در خواست دعا به پیشگاه خدا می کردند.عشق و ارادت او به اهل بیت عصمت و طهارت به حدی بود که در ایام عزاداری وسوگواری برای آن حضرات مجلس برپا می کرد و خود نیز در آن حضور می یافت و با آن حالت معنوی خاص خودش مجلس را زینت می داد و روح می بخشید. مخصوصا در دهه عاشورا در عزاداری سالار شهیدان شال عزا بر گردن به سوک می نشست و با شروع ذکر مصیبت صدای سوزناکش به گریه بلند میشد و اشک ماتم می ریخت. رمز غلبه بر مشکلات و کلید حل آنها توسل به ائمه معصومین علیهم السلام می دانست . عاشق دلباخته ئ امام زمان (عج) بود و روز های جمعه دعای ندبه برگزار می نمود و شبهای جمعه نیز دعای کمیل می خواند. چاره ساز مستضعفین و خانه اش محل گشایش مشکلات مردم بود. به انقلاب و ارزشهای آن علاقه وافری داشت همیشه پشتیبان نظام اسلامی بود. به حضرت امام خمینی (ره)عشق مس ورزید و در مکاتبات خود با امام لقب (ارواحنا فداه)نسبت می داد. واز ولایت فقیه و مقام معظم رهبری حمایت و جانبداری می کرد.در طول هشت سال دفاع مقدس به رزمندگان شیر دل اسلام کمکهای مادی و معنوی زیادی کردند.علاوه برآن علیرغم کهولت سن شخصا در جبهه های نور علیه ظلمت حاضر شد و موجب تقویت روحیه رزمندگان اسلام گردید.

ایشان سالها به ارشاد و هدایت مردم محروم دهستان کبگان پرداخت علی رغم کمی و کاستی های فراوان و محرومیت منطقه عمر با برکت خویش را همانجا سپری کردند.وسرانجام در شبانگاه شب جمعه سوم رجب المرجب  سال 1412 هجری قمری به لقاء الله پیوستند.آرامگاهش در روستای زیارت ساحلی در کنار امام زاده زین العابدین ماوای عاشقان و مریدان آن حضرت می باشد.از روح بلند وپر فتوحش شرم داریم که در این  سیر شتاب زده در زندگی سراسر معنویت او سخنانی نه در خور شآن او به قلم آوردیم اما امید واریم که توانسته باشیم نیمی از وجودش را بنمایانیم. او باقی است تا زمان هست (العلماء باقون ما بقی الدهر).

خدا رحمت خویش او را با موالیانش محشور فرماید.

وسلام علیه یوم ولد و یوم مات و یوم یبعث حیا

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.