فضیلت وخواص سوره زلزال

 

فضیلت وخواص سوره زلزال

 

در فضیلت این سوره از امام صادق علیه السلام روایت است: از قرائت سوره زلزال خسته نشوید زیرا هر کس در نمازهای مستحب خود این سوره را بخواند آزار زلزله ای بر او نخواهد رسید و بوسیله زلزله، صاعقه یا آفتی از آفات دنیایی، نخواهد مرد و وقتی وفات کرد دستور می دهند او را به بهشت برند و خداوند می فرماید: ای بنده من در هر جای بهشت که دوست داشتی جای گیر.

 

نود و نهمین سوره قرآن کریم است که در مدینه نازل شده سوره مبارکه زلزال 8 آیه، 35 کلمه و 194 حرف دارد.


محتوای سوره:

به طور کلى موضوعات مطرح شده در این سوره عبارتند از: وقوع زلزله هولناک زمین در هنگامه رستاخیز، بیان این حقیقت که در هنگامه قیامت و با وقوع زلزله شدید آن زمین بارهاى سنگین خویش را بیرون مى افکند بارهایى که به نظر بسیارى از مفسران خیل عظیم انسان هایى است که از درون قبرها بر مى خیزند، اشاره به این که در آن روز انسان علت حوادث را جویا مى شود، تصریح به این حقیقت که زمین در آن روز عظیم تمامى اخبار خویش را بازگو مى کند، تصریح به این حقیقت که وقایع آن روز به اشاره الهى است، اشاره به برانگیخته شدن انسان ها به صورت گروه هاى مختلف از درون قبرها اشاره به حساب و کتاب دقیق اعمال آدمى در آن روز و این که هرکس حتى به اندازه ذره اى نتیجه عمل خویش را خواهد دید.

 

از مهمترین محورهاى سوره مبارکه زلزال اشاره به زلزله وحشتناک رستاخیزى است که در اصطلاح بر آن نفخ صور اول مى گویند. در این روز انسان ها از این اتفاقات به شگفت مى آیند. پیام این قسمت سوره مبارکه زلزال آن است که قبل از فرارسیدن این روز مومنان خود را باید براى حضور در صحنه رستاخیز آماده کنند. در بخش دوم سوره زلزال به برخورد انسان با اعمالش در روز قیامت اشاره شده در واقع حساب رستاخیز بسیار دقیق است و انسان ها باید مراقب اعمال خود باشند.

 


فضیلت سوره :

در فضیلت این سوره از امام صادق علیه السلام روایت است: از قرائت سوره زلزال خسته نشوید زیرا هر کس در نمازهای مستحب خود این سوره را بخواند آزار زلزله ای بر او نخواهد رسید و بوسیله زلزله، صاعقه یا آفتی از آفات دنیایی، نخواهد مرد و وقتی وفات کرد دستور می دهند او را هب بهشت برند و خداوند می فرماید: ای بنده من در هر جای بهشت که دوست داشتی جای گیر.1

 

امام رضا علیه السلام از قول رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم می فرمایند: قرائت این سوره برابر یک چهارم قرآن و چهار بار قرائت آن را معادل یک ختم قرآن دانسته اند.2

 

از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم نقل شده است: هر کس در شب جمعه دو رکعت نماز گزارد و در هر رکعت بعد از حمد پانزده بار سوره زلزال را قرائت نماید خداوند او را از عذاب قبر و از سختی های هولناک قیامت ایمن می دارد.3

 

نبی اکرم صلی الله علیه و اله وسلم مردی از یارانش را خطاب قرار داد و فرمود: آیا ازدواج کرده ای؟ گفت: نه زیرا چیزی ندارم که ازدواج کنم فرمودند: آیا سوره قل هو الله احد را می دانی؟ گفت: آری حضرتش فرمودند: این سوره یک چهارم قرآن است سپس فرمودند

 

آیا سوره قل یا ایها الکافرون را می دانی؟

- آری

فرمودند: این سوره یک چهارم قرآن است. سپس فرمودند:

- آیا سوره اذا زلزلت را می دانی؟

- آری

 

حضرت فرمودند: این سوره یک چهارم قرآن است. ر ادامه عرض کردند: ازدواج کن، ازدواج کن، ازدواج کن [این سور را مهر زوجه ات قرار ده] 4

 

امام رضا علیه السلام از قول رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم می فرمایند: قرائت این سوره برابر یک چهارم قرآن و چهار بار قرائت آن را معادل یک ختم قرآن دانسته اند.

 

آثار و برکات سوره

 

1) برای دیدن امورات عجیب در خواب:

هنگامی که خواستی در خواب امورات عجیب یا حاجت و خواسته ای را که داری ببینی که چه می شود، هنگامی که سرت را در هنگام خواب روی بالش گذاشتی، سوره زلزال را 7 مرتبه قرائت کن. پس از این کار بگو: «یا ملائکة ربّی بحق هذه السورة و من انزلها و من نزلت علیه و بحق اسماء الله علیکم و آیاته الکافة کلّها الّا ما اخْبِر تُمونی فی لیلتی هذه کذا و کذا.» یعنی در این جا ذکر حاجت می کنی که در خواب نشان دهند که چه خواهد شد. پس به اذن خداوند به تو پس از دو شب یا 5 شب در عالم رویا آنچه را که باید نشان بدهند می دهند. همه این موارد را باید در حالی که طاهر و پاکیزه و با وضو هستی انجام دهی.5

 

2) راه رسوا کردن دزد :

از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم نقل شده است: هر کس سوره زلزال را بنویسد و به سارقی بخوراند دزد به کرده خود اقرار کرده و رسوا می شود...6

 

3) در امان بودن :

در سخنی از امام صادق علیه السلام آمده است: هر کس سوره زلزال را بنویسد و با خود همراه داشته باشد یا آن را قرائت نماید و بعد بر شخصی که از او می ترسد وارد شود از آنچه می ترسد در امان خواهد بود...7

 

4) برای لرزش بدن

امام صادق علیه السلام فرموده اند: ...اگر [این سوره را] بر ظرف جدیدی نوشته شود و بیماری که لرزش دارد به آن بنگرد به اذن خدا تا سه روز دیگر بهبود می یابد.8

 

در سخنی از امام صادق علیه السلام آمده است: هر کس سوره زلزال را بنویسد و با خود همراه داشته باشد یا آن را قرائت نماید و بعد بر شخصی که از او می ترسد وارد شود از آنچه می ترسد در امان خواهد بود

 

5) سوره زلزال سوره جامع

مردی به حضور رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم رسید و گفت: ای رسول خدا سوره ای از قرآن بگو تا بخوانم. پیامبر فرمودند: سه سوره از سوره هایی را که با «الر» آغاز می شود[یونس؛ هود، یوسف، ابراهیم، حجر]را بخوان. آن مرد گفت: من پیرم و مشکلاتی دارم نمی توانم آن را بخوانم. پیامبر فرمود: سه سوره از سوره هایی را که با «حم» آغاز می شود[غافر، فصلت، شوری، زخرف، دخان، جاثیه، احقاف] را بخوان. آن مرد همان حرف سابق را تکرار کرد. پیامبر فرمودند: سه سوره از سوره های «مسبحات» را بخوان [حدید، حشر، صف، اعلی، جمعه، تغابن]؛ باز هم جمله پیرمرد تکرار شد و گفت:ای رسول خدا یک سوره جامع را بگو آنگاه رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: سوره «زلزال» را قرائت کن. آنگه رسول خدا سوره زلزال را برایش قرائت کرد . وقتی به پایان سوره رسید پیرمرد گفت: قسم به خدایی که تو را به حق مبعوث کرد همین برایم کافی است و بر آن نمی افزایم. وقتی پیرمرد آنجا را ترک می کرد: پیامبر فرمود: آن پیرمرد رستگار شد. 9


پی نوشت ها :

(1) ثواب الاعمال، ص124

(2) عیون اخبار الرضا، ج1، ص41

(3) المصباح کفعمی، ص407

(4) درمان با قرآن، ص158

(5) کشکول، افشاری ارومیه ای، ص10

(6) تفسیرالبرهان، ج5، ص725

(7) همان

(8) همان

(9) بحارالانوار، ج89، ص334

فرآوری: بصیرت

بخش قرآن تبیان

منبع:

پایگاه اینترنتی انهار

اربعین -دلیل بزرگداشت اربعین چیست‌؟


دلیل بزرگداشت اربعین حسینی چیست‌؟

اربعین -اعتبار اربعین امام حسین (ع‌) از قدیم الایام میان شیعیان و در تقویم تاریخی‌ وفاداران به امام حسین (ع‌) شناخته شده بوده است‌. کتاب مصباح المتهجد شیخ طوسی که حاصل گزینش دقیق و انتخاب معقول شیخ طوسی از روایات‌ فراوان در باره تقویم مورد نظر شیعه در باره ایام سوگ و شادی و دعا و روزه وعبادت است‌، ذیل ماه «صفر» می‌نویسد: نخستین روز این ماه(ماه صفر) (از سال 121)،روز کشته شدن زید بن علی بن الحسین است‌.

 

روز سوم این ماه(صفر) از سال 64روزی است که مسلم بن عقبه پرده کعبه را آتش زد و به دیوارهای آن سنگ‌پرتاب نمود در حالی که به نمایندگی از یزید با عبدالله بن زبیر در نبرد بود.

 

اربعین زیارت اربعین اربعین امام حسین

  روز 20 صفر ـ یعنی اربعین ـ زمانی است که حرم امام حسین (ع‌) یعنی کاروان‌اسرا، از شام به مدینه مراجعت کردند. و روزی است که جابر بن عبدالله بن‌حرام انصاری‌، صحابی رسول خدا (ص‌)، از مدینه به کربلا رسید تا به زیارت‌ قبر امام حسین (ع‌) بشتابد و او نخستین کسی است از مردمان که قبر آن‌حضرت را زیارت کرد.

 

در روز اربعین  زیارت امام حسین (ع‌) مستحب است واین زیارت‌، همانا خواندن زیارت اربعین است که از امام عسکری (ع‌) روایت ‌شده که فرمود: علامات مؤمن پنج تاست‌: خواندن 51 رکعت نماز در شبانه‌روز ـ نمازهای واجب و نافله و نماز و شب ـ به دست کردن انگشتری دردست راست‌، برآمدن پیشانی از سجده‌، و بلند خواندن بسم الله الرحمن‌الرحیم در نماز.

 

شیخ طوسی سپس متن زیارت اربعین را با سند به نقل از حضرت صادق علیه ‌السلام آورده است‌: السلام علی ولی الله و حبیبه‌، السلام علی خلیل الله ونجیبه‌، السلام علی صفی الله و ابن صفیه‌...

 

این مطلبی است که شیخ طوسی‌، عالم فرهیخته و معتبر و معقول شیعه در قرن‌پنجم در باره اربعین آورده است‌. طبعا بر اساس اعتباری که روز اربعین در میان ‌شیعیان داشته است‌، از همان آغاز که تاریخش معلوم نیست‌، شیعیان به حرمت‌ آن‌، زیارت اربعین می‌خوانده‌اند و اگر می‌توانسته‌اند مانند جابر بر مزار امام ‌حسین (ع‌) گرد آمده و آن امام را زیارت می‌کردند. این سنت تا به امروز درعراق با قوت برپاست‌ و شاهدیم که میلیونها شیعه عراقی و غیر عراقی در این روز بر مزار امام حسین (ع) جمع می شوند.

 

در اینجا و در ارتباط با اربعین چند نکته را باید توضیح داد.

1. عدد چهل‌

نخستین مسأله‌ای که در ارتباط با «اربعین‌» جلب توجه می‌کند، تعبیر اربعین‌ در متون دینی است‌. ابتدا باید نکته‌ای را به عنوان مقدمه یادآور شویم‌:

 

اصولا باید توجه داشت که در نگرش صحیح دینی‌، اعداد نقش خاصی به‌ لحاظ عدد بودن‌، در القای معنا و منظوری خاص ندارند؛ به این صورت که‌ کسی نمی‌تواند به صرف این که در فلان مورد یا موارد، عدد هفت یا دوازده یاچهل یا هفتاد به کار رفته‌، استنباط و استنتاج خاصی داشته باشد. این یادآوری‌، از آن روست که برخی از فرقه‌های مذهبی‌، بویژه آنها که تمایلات‌ «باطنی‌گری‌» داشته یا دارند و گاه و بیگاه خود را به شیعه نیز منسوب می‌کرده‌اند، و نیز برخی از شبه فیلسوفان متأثر از اندیشه‌های انحرافی و باطنی‌ و اسماعیلی‌، مروج چنین اندیشه‌ای در باره اعداد یا نوع حروف بوده وهستند.

 

در واقع‌، بسیاری از اعدادی که در نقلهای دینی آمده‌، می‌تواند بر اساس یک‌ محاسبه الهی باشد، اما این که این عدد در موارد دیگری هم کاربرد دارد و بدون یک مستند دینی می‌توان از آن در سایر موارد استفاده کرد، قابل قبول نیست‌. به‌عنوان نمونه‌، در دهها مورد در کتابهای دعا، عدد صد بکار رفته که فلان ذکر را صد مرتبه بگویید، اما این دلیل بر تقدس عدد صد به عنوان صد نمی‌شود. همینطور سایر عددها. البته ناخواسته برای مردم عادی‌، برخی از این اعداد طی‌ روزگاران‌، صورت تقدس به خود گرفته و گاه سوء استفاده‌هایی هم از آن‌ها می‌شود.

 

تنها چیزی که در باره برخی از این اعداد می‌شود گفت آن است که آن اعداد معین نشانه کثرت‌است‌. به عنوان مثال‌، در باره هفت چنین اظهار نظری شده است‌. بیش از این‌هرچه گفته شود، نمی‌توان به عنوان یک استدلال به آن نظر کرد.

 

مرحوم اربلی‌، از علمای بزرگ امامیه‌، در کتاب کشف الغمه فی معرفة الائمة‌ در برابر کسانی که به تقدس عدد دوازده و بروج دوازده‌گانه برای اثبات امامت‌ ائمه اطهار(ع) استناد کرده‌اند، اظهار می‌دارد، این مسأله نمی‌تواند چیزی را ثابت کند؛ چرا که اگر چنین باشد، اسماعیلیان یا هفت امامی‌ها، می‌توانند دهها شاهدـ مثل هفت آسمان ـ ارائه دهند که عدد هفت مقدس است‌، کما این که این کار راکرده‌اند.

 

عدد «اربعین‌» در متون دینی‌

یکی از تعبیرهای رایج عددی‌، تعبیر اربعین است که در بسیاری از موارد به کار رفته است‌. یک نمونه آن که سن‌ّ رسول خدا(ص‌) در زمان مبعوث شدن‌، چهل بوده است‌. گفته شده که عدد چهل در سن انسانها، نشانه بلوغ و رشد فکری است‌. گفتنی است که برخی از انبیاء در سنین کودکی به نبوّت رسیده‌اند.از ابن عباس (گویا به نقل از پیامبر (ص‌)) نقل شده که اگر کسی چهل ساله شد و خیرش بر شرش غلبه نکرد، آماده رفتن به جهنم باشد. در نقلی آمده است‌ که‌، مردمان طالب دنیایند تا چهل سالشان شود. پس از آن در پی آخرتخواهند رفت‌. (مجموعه ورام‌، ص 35)

 

در قرآن آمده است «میقات‌» موسی با پروردگارش در طی چهل روز حاصل‌شده است‌. در نقل است که‌، حضرت آدم چهل شبانه روز بر روی کوه صفا درحال سجده بود. (مستدرک وسائل ج 9، ص 329) در باره بنی اسرائیل هم آمده که‌ برای استجابت دعای خود چهل شبانه روز ناله و ضجّه می‌کردند. (مستدرک ج 5،ص 239) در نقلی آمده است که اگر کسی چهل روز خالص برای خدا باشد، خداوند او را در دنیا زاهد کرده و راه و چاه زندگی را به او می‌آموزد و حکمت ‌را در قلب و زبانش جاری می‌کند. بدین مضمون روایات فراوانی وجود دارد. چله نشینی صوفیان هم درست یا غلط‌، از همین بابت بوده است‌. علامه مجلسی در کتاب بحار الانوار در این باره که برگرفتن چهل نشینی از حدیث مزبور نادرست است‌، به تفصیل سخن گفته است‌.

 

اعتبار حفظ چهل حدیث که در روایات ‌فراوان دیگر آمده‌، سبب تألیف صدها اثر با عنوان اربعین در انتخاب چهل ‌حدیث و شرح و بسط آنها شده است‌. در این نقلها آمده است که اگر کسی ازامّت من‌، چهل حدیث حفظ کند که در امر دینش از آنها بهره برد، خداوند درروز قیامت او را فقیه و عالم محشور خواهد کرد. در نقل دیگری آمده است که ‌امیرمؤمنان (ع‌) فرمودند: اگر چهل مرد با من بیعت می‌کردند، در برابردشمنانم می‌ایستادم‌. (الاحتجاج‌، ص 84).

 

مرحوم کفعمی نوشته است‌: زمین از یک‌ قطب‌، چهار نفر از اوتاد و چهل نفر از ابدال و هفتاد نفر نجیب‌، هیچگاه خالی‌نمی‌شود. (بحار ج 53، ص 200)

 

در باره نطفه هم تصور براین بوده که بعد از چهل‌ روز عَلَقه می‌شود. همین عدد در تحولات بعدی علقه به مُضْغه تا تولد درنقلهای کهن بکار رفته است‌، گویی که عدد چهل مبدأ یک تحول دانسته شده‌است‌.

 

در روایت است که کسی که شرابخواری کند، نمازش تا چهل روز قبول‌نمی‌شود. و نیز در روایت است که کسی که چهل روز گوشت نخورد، خلقش‌تند می‌شود. نیز در روایت است که کسی که چهل روز طعام حلال بخورد، خداوند قبلش را نورانی می‌کند. نیز رسول خدا(ص) فرمود: کسی که لقمه حرامی‌ بخورد، تا چهل روز دعایش مستجاب نمی‌شود. (مستدرک وسائل‌، ج 5، ص 217).

 

اینها نمونه‌ای از نقلهایی بود که عدد اربعین در آنها به کار رفته است‌.

 

2 . اربعین امام حسین (ع‌)

باید دید در کهن‌ترین متون مذهبی ما، از «اربعین‌» چگونه یاد شده است‌. به عبارت ‌دیگر دلیل برزگداشت اربعین چیست‌؟ چنان که در آغاز گذشت‌، مهمترین نکته درباره اربعین‌، روایت امام عسکری (ع‌) است‌. حضرت در روایتی که در منابع ‌مختلف از ایشان نقل شده فرموده‌اند: نشانه‌های مؤمن پنج چیز است‌: 1 ـخواندن پنجاه و یک رکعت نماز (17 رکعت نماز واجب + 11 نماز شب + 23نوافل‌) 2 ـ زیارت اربعین 3 ـ انگشتری در دست راست 4 ـ وجود آثار سجده ‌بر پیشانی 5 ـ بلند خواندن بسم الله در نماز.

 

این حدیث تنها مدرک معتبری است که جدای از خود زیارت اربعین که درمنابع دعایی آمده‌، به اربعین امام حسین (ع‌) و بزرگداشت آن روز تصریح کرده ‌است‌.

 

اما این که منشأ اربعین چیست‌، باید گفت‌، در منابع به این روز (اربعین)به دو اعتبارنگریسته شده است‌.

 

نخست :اربعین است که روزی که اسرای کربلا از شام به مدینه مراجعت کردند.

 

دوم:اربعین روزی است که جابر بن عبدالله انصاری‌، صحابی پیامبر خدا (ص‌) از مدینه به ‌کربلا وارد شد تا قبر حضرت اباعبدالله الحسین (ع‌) را زیارت کند. شیخ مفید (م 413) در«مسار الشیعه» که در ایام موالید و وفیات ائمه اطهار علیهم السلام است‌، اشاره به روز اربعین‌کرده و نوشته است‌: اربعین روزی است که حرم امام حسین (ع‌)، از شام به سوی مدینه مراجعت کردند. همچنین اربعین روزی است که جابر بن عبدالله برای زیارت امام ‌حسین (ع‌) وارد کربلا شد.

 

کهن‌ترین کتاب دعایی مفصل موجود، کتاب «مصباح المتهجّد» شیخ طوسی ازشاگردان شیخ مفید است که ایشان هم همین مطلب را آورده است‌. شیخ ‌طوسی پس از یاد از این که روز نخست ماه صفر روز شهادت زید بن علی بن‌الحسین (ع‌) و روز سوم ماه صفر، روز آتش زدن کعبه توسط سپاه شام در سال‌64 هجری است‌، می‌نویسد: بیستم ماه صفر (چهل روز پس از حادثه کربلا) روزی است که حرم سید ما اباعبدالله الحسین از شام به مدینه مراجعت کرد ونیز روزی است که جابر بن عبدالله انصاری‌، صحابی رسول خدا (ص‌) ازمدینه وارد کربلا شد تا قبر حضرت را زیارت کند. او نخستین کس از مردمان بود که امام حسین (ع‌) را زیارت کرد. در چنین روزی زیارت آن حضرت‌ مستحب است و آن زیارت اربعین است‌. (مصباح المتهجد، ص 787) در همانجا آمده است که وقت خواندن زیارت اربعین‌، هنگامی است که روز بالا آمده‌ است‌.

 

در کتاب «نزهة الزاهد» هم که در قرن ششم هجری تألیف شده‌، آمده‌: در بیستم‌این ماه بود که حرم محترم حسین از شام به مدینه آمدند. (نزهة‌الزاهد، ص 241) همین طور در ترجمه فارسی فتوح ابن اعثم (الفتوح ابن اعثم‌، تصحیح مجد طباطبائی‌، ص‌916) و کتاب مصباح کفعمی که از متون دعایی بسیار مهم قرن نهم هجری است‌ این مطلب آمده است‌. برخی استظهار کرده‌اند که عبارت شیخ مفید و شیخ‌طوسی‌، بر آن است که روز اربعین‌، روزی است که اسرا از شام به مقصد مدینه ‌خارج شدند نه آن که در آن روز به مدینه رسیدند. (لؤلؤ و مرجان‌، ص 154) به هرروی‌، زیارت اربعین از زیارت‌های مورد وثوق امام حسین (ع‌) است که ازلحاظ معنا و مفهوم قابل توجه است‌.

 

3 . اربعین روز بازگشت اسیران به مدینه یا کربلا

اشاره کردیم که شیخ طوسی‌، بیستم صفر یا اربعین را، زمان بازگشت اسرای‌ کربلا از شام به مدینه دانسته است‌. باید افزود که نقلی دیگر، اربعین رابازگشت اسرا از شام را به «کربلا» تعیین کرده است‌. تا اینجا، از لحاظ منابع کهن‌، باید گفت اعتبار سخن نخست بیش از سخن دوم است‌. با این حال‌،علامه مجلسی پس از نقل هر دو این‌ها، اظهار می‌دارد: احتمال صحت هردوی اینها (به لحاظ زمانی‌) بعید می‌نماید. (بحار ج 101، ص 334 ـ 335) ایشان این ‌تردید را در کتاب دعایی خود «زاد المعاد» هم عنوان کرده است‌. با این حال‌، درمتون بالنسبه قدیمی‌، مانند «لهوف» و «مثیرالاحزان» آمده است که اربعین‌، مربوط ‌به زمان بازگشت اسرا، از شام به کربلاست‌. اسیران‌، از راهنمایان خواستند تا آنها را از کربلا عبور دهند.

 

باید توجه داشت که این دو کتاب‌، در عین حال که مطالب مفیدی دارند، ازجهاتی‌، اخبار ضعیف و داستانی هم دارند که برای شناخت آنها باید با متون‌کهن‌تر مقایسه شده و اخبار آنها ارزیابی شود. این نکته را هم باید افزود که ‌منابعی که پس از لهوف‌، به نقل از آن کتاب این خبر را نقل کرده‌اند، نباید به‌عنوان یک منبع مستند و مستقل‌، یاد شوند. کتابهایی مانند «حبیب السیر» که به ‌نقل از آن منابع خبر بازگشت اسرا را به کربلا آورده‌اند، (نفس المهموم ترجمه شعرانی‌، ص 269) نمی‌توانند مورد استناد قرار گیرند.

 

در اینجا مناسب است دو نقل را در باره تاریخ ورود اسرا به دمشق یاد کنیم‌. نخست نقل ابوریحان بیرونی است که نوشته است‌:

 

در نخستین روز ماه صفر، أدخل رأس الحسین علیه السلام مدینة دمشق‌، فوضعه یزید لعنه الله بین یدیه‌ و نقر ثنایاه بقضیب کان فی یده و هو یقول‌:

 

لست من خندف ان لم أنتقم‌

من بنی أحمد، ما کان فَعَل‌

لیْت‌َ أشیاخی ببدرٍ شهدوا

جَزَع الخزرج من وقع الاسل‌

فأهلّوا و استهلّوا فرحا

ثم قالوا: یا یزید لاتشل‌

قد قتلنا القرن من أشیاخهم‌

و عدلناه ببدر، فاعتدل (الاثار الباقیه‌، ص 422)

 

وی روز اول ماه صفر را روزی می داند که سر امام حسین (ع) علیه السلام را وارد دمشق کرده و یزید هم در حالی که اشعار ابن زبعری را می خواند و بیتی هم بر آن افزوده بود، با چوبی که در دست داشت بر لبان امام حسین (ع) می زد.

 

دوم سخن عماد الدین طبری (م حوالی 700) در «کامل بهائی» است که رسیدن اسرا به دمشق را در16 ربیع الاول دانسته ـ یعنی 66 روز پس از عاشورا ـ م یداند که طبیعی‌تر می‌نماید.

 

4. میرزا حسین نوری و اربعین‌

علامه میرزا حسین نوری از علمای برجسته شیعه‌، و صاحب کتاب «مستدرک الوسائل» در کتاب «لؤلؤ و مرجان در آداب اهل منبر» به نقد و ارزیابی برخی ازروضه‌ها و نقلهایی پرداخته که به مرور در جامعه شیعه رواج یافته و به نظر وی‌از اساس‌، نادرست بوده است‌. ظاهرا وی در دوره اخیر نخستین کسی است که به نقد این روایت پرداخته و دلایل متعددی در نادرستی آن اقامه کرده است.

 

ایشان این عبارت سید بن طاوس در لهوف را نقل کرده‌است که اسرا در بازگشت از شام‌، از راهنمای خود خواستند تا آنها را به کربلا ببرد؛ و سپس به نقد آن پرداخته است‌. (لؤلؤ و مرجان‌، ص 152)

 

داستان از این قرار است که سید بن طاوس در «لهوف» خبر بازگشت اسراء را به‌کربلا در اربعین نقل کرده است‌. در آنجا منبع این خبر نقل نشده و گفته می‌شود که وی در این کتاب مشهورات میان شیعه را که در مجالس سوگواری بوده‌، درآن مطرح کرده است‌.

 

اما همین سید بن طاوس در «اقبال الاعمال» با اشاره به این که شیخ طوسی در مصباح‌می‌گوید اسرار روز اربعین از شام به سوی مدینه حرکت کردند و خبر نقل شده ‌در غیر آن که بازگشت آنان را در اربعین به کربلا دانسته‌اند، در هر دو موردتردید می‌کند. تردید او از این ناحیه است که ابن زیاد مدتی اسراء را در کوفه ‌نگه داشت. با توجه به این مطلب و زمانی که در این نگه داشته صرف شده و زمانی که در مسیر رفت به شام و اقامت یک ماهه در آنجا و بازگشت مورد نیاز است‌، بعید است که آنان در اربعین به ‌مدینه یا کربلا رسیده باشند. ابن طاوس می‌گوید: این که اجازه بازگشت به کربلا به آنها داده باشد، ممکن است‌، اما نمی‌توانسته در اربعین باشد. در خبر مربوط به‌ بازگشت آنان به کربلا گفته شده است که همزمان با ورود جابر به کربلا بوده و با او برخورد کرده اند . ابن طاوس در این که جابر هم روز اربعین به کربلا رسیده باشد، تردید می‌کند. (اقبال الاعمال‌، ج 3، ص 101).

 

این ممکن است که ابن طاوس لهوف را در جوانی و اقبال را در دوران بلوغ فکری تألیف کرده باشد. در عین حال ممکن است دلیل آن این باشد که آن کتاب را برای محافل روضه خوانی و این اثر را به عنوان یک اثر علمی نوشته باشد. دلیلی ندارد که ما تردید های او را در آمدن جابر به کربلا در روز اربعین بپذیریم. به نظر می رسد منطقی ترین چیزی که برای اعتبار اربعین در دست است همین زیارت جابر در نخستین اربعین به عنوان اولین زایر است.

 

اما در باره اعتبار اربعین به بازگشت اسرا به کربلا توجه به این نکته هم اهمیت دارد که شیخ مفید در کتاب مهم خود در باب زندگی امامان و در بخش خاص به امام حسین (ع) از کتاب «ارشاد» در خبر بازگشت اسرا، اصلا اشاره‌ای به این که‌ اسرا به عراق بازگشتند ندارد. همین طور ابومخنف راوی مهم شیعه هم‌اشاره‌ای در مقتل الحسین خود به این مطلب ندارد. در منابع کهن تاریخ کربلاهم مانند انساب الاشراف‌، اخبارالطوال‌، و طبقات الکبری اثری از این خبردیده نمی‌شود.

 

روشن است که حذف عمدی آن معنا ندارد؛ زیرا برای چنین‌حذف و تحریفی‌، دلیلی وجود ندارد.

 

خبر زیارت جابر، درکتاب بشارة المصطفی آمده‌، اما به ملاقات وی با اسرا اشاره نشده است‌.

 

مرحوم حاج شیخ عباس قمی هم‌، به تبع استاد خود نوری‌، داستان آمدن‌اسرای کربلا را در اربعین از شام به کربلا نادرست دانسته است‌. (منتهی الامال‌، ج 1،صص 817 ـ 818) در دهه‌های اخیر مرحوم محمد ابراهیم آیتی هم در کتاب‌بررسی تاریخ عاشورا بازگشت اسرا را به کربلا انکار کرده است‌. (بررسی تاریخ‌عاشورا، صص 148 ـ 149) همین طور آقای مطهری که متأثر از مرحوم آیتی است. اما این جماعت یک مخالف جدی دارند که شهید قاضی طباطبائی است.

 

5. شهید قاضی طباطبائی و اربعین‌

شهید محراب مرحوم حاج سید محمدعلی قاضی طباطبائی رحمة الله علیه‌، کتاب‌ مفصلی با نام «تحقیق در باره اولین اربعین حضرت سید الشهداء» در باره اربعین ‌نوشت‌ که اخیرا هم به شکل تازه و زیبایی چاپ شده است.

 

هدف ایشان از نگارش این اثر آن بود تا ثابت کند، آمدن اسرای از شام‌ به کربلا در نخستین اربعین‌، بعید نیست‌. این کتاب که ضمن نهصد صفحه‌ چاپ شده‌، مشتمل بر تحقیقات حاشیه‌ای فراوانی در باره کربلاست که بسیارمفید و جالب است‌. اما به نظر می‌رسد در اثبات نکته مورد نظر با همه زحمتی که مؤلف محترم کشیده ، چندان موفّق‌ نبوده است‌.

 

ایشان در باره این اشکال که امکان ندارد اسرا ظرف چهل روز از کربلا به کوفه‌،از آنجا به شام و سپس از شام به کربلا بازگشته باشند، هفده نمونه از مسافرتها ومسیرها و زمانهایی که برای این راه در تاریخ آمده را به تفصیل نقل کرده‌اند. دراین نمونه‌ها آمده است که مسیر کوفه تا شام و به عکس از یک هفته تا ده دوازده ‌روز طی می‌شده و بنابر این‌، ممکن است که در یک چهل روز، چنین مسیررفت و برگشتی طی شده باشد. اگر این سخن بیرونی هم درست باشد که سر امام حسین (ع‌) روز اول صفر وارد دمشق شده‌، می‌توان اظهار کرد که بیست ‌روز بعد، اسرا می‌توانستند در کربلا باشند.

 

باید به اجمال گفت‌: بر فرض که طی این مسیر برای یک کاروان‌، در چنین زمان ‌کوتاهی‌، با آن همه زن و بچه ممکن باشد، باید توجه داشت که آیا اصل این ‌خبر در کتابهای معتبر تاریخ آمده است یانه‌. تا آنجا که می‌دانیم‌، نقل این خبر در منابع ‌تاریخی‌، از قرن هفتم به آن سوی تجاوز نمی‌کند. به علاوه‌، علمای بزرگ شیعه‌، مانند شیخ مفید و شیخ طوسی‌، نه تنها به آن اشاره نکرده‌اند، بلکه به عکس‌ِ آن تصریح کرده و نوشته‌اند: روز اربعین روزی است که حرم امام حسین (ع‌) وارد مدینه شده یا از شام به سوی مدینه خارج شده است‌.

 

آنچه می‌ماند این است که نخستین زیارت امام حسین (ع‌) در نخستین اربعین، توسط جابر بن عبدالله انصاری صورت گرفته است و از آن پس ائمه اطهار علیهم السلام که از هر فرصتی برای رواج زیارت امام حسین (ع‌) بهره می‌گرفتند، آن‌روز را که نخستین زیارت در آن انجام شده‌، به عنوان روزی که زیارت امام‌حسین (ع‌) در آن مستحب است‌، اعلام فرمودند.

 

متن زیارت اربعین هم ازسوی حضرت صادق علیه السلام انشاء شده و با داشتن آن مضامین عالی‌، شیعیان را از زیارت‌آن حضرت در این روز برخوردار می‌کند.

 

اهمیت خواندن زیارت اربعین تاجایی است که از علائم شیعه دانسته شده است‌، درست آن گونه که بلند خواندن بسم الله در نماز و خواندن پنجاه و یک رکعت نماز در شبانه روز درروایات بیشماری‌، از علائم شیعه بودن عنوان شده است‌.

 

زیارت اربعین در «مصباح المتهجد» شیخ طوسی و نیز «تهذیب الاحکام» وی به نقل ازصفوان بن مهران جمال آمده است‌. وی گفت که مولایم صادق (ع‌) فرمود: زیارت اربعین که باید وقت برآمدن روز خوانده شود چنین است..... (مصباح المتهجد، ص 788، تهذیب الاحکام‌، ج 6،ص 113، اقبال الاعمال‌، ج 3، ص 101، مزار مشهدی‌، ص 514 (تحقیق قیومی‌)، مزار شهید اول (تحقیق‌مدرسة الامام المهدی‌، قم 1410)، ص 185 ـ 186).

 

زیارت‌ اربعین، به جهاتی مشابه برخی از زیارات دیگر است‌، اما از آن روی که‌مشتمل بر برخی از تعابیر جالب در زمینه هدف امام حسین از این قیام است‌، دارای اهمیت ویژه می‌باشد. در بخشی از این زیارت در باره هدف امام حسین‌(ع‌) از این نهضت آمده است‌: «... و بذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک من الجهالة ‌و حیرة الضلالة‌... و قد توازر علیه من غرّته الدنیا و باع حظّه بالارذل الادنی‌».

 

خدایا، امام حسین (ع‌) همه چیزش را برای نجات بندگانت از نابخردی وسرگشتگی و ضلالت در راه تو داده در حالی که مشتی فریب خورده که انسانیت‌ خود را به دنیای پست فروخته‌اند بر ضد وی شوریده آن حضرت را به‌شهادت رساندند.

 

دو نکته کوتاه در مورد اربعین:

نخست آن که برخی از روایاتی که در باب زیارت امام حسین (ع‌) در کتاب کامل الزیارات‌ ابن قولویه آمده‌، گریه چهل روزه آسمان و زمین و خورشید و ملائکه را بر امام‌حسین (ع‌) یادآور شده است‌. (اربعین شهید قاضی‌، ص 386)

 

دوم این که ابن طاوس یک اشکال تاریخی هم نسبت به اربعین بودن روز بیستم صفرمطرح کرده و آن این که اگر امام حسین (ع‌) روز دهم محرم به شهادت رسیده‌باشد، اربعین آن حضرت نوزدهم صفر می‌شود نه بیستم‌. در پاسخ گفته شده ‌است، به احتمال ماه محرمی که در دهم آن امام حسین (ع‌) به شهادت رسیده‌، بیست و نه روز بوده است‌. اگر ماه کامل بوده‌، باید گفت که روز شهادت را به ‌شمارش نیاورده‌اند. (بحار الانورا، ج 98، ص 335).

 

منبع :بازتاب

احکام شرعی‌ که در سفر اربعین به کار می‌آید


نیت نماز مسافر,نماز قضا در سفر

 بیستم صفر ۶۱ هجری قمری، چهلمین روز شهادت حسین بن علی (ع) است


این روزها که در آستانه فرا رسیدن اربعین حسینی هستیم، خیل عاشقان و مشتاقان این امام همام از سراسر جهان راهی کربلای معلی می‌شوند که هر یک از این افراد باید به مسائل شرعی پیش‌روی خود آگاه باشند.

همزمان با فرارسیدن اربعین شهادت حضرت سیدالشهدا(ع) و اجتماع عظیم شیعیان جهان در پیاده‌روی اربعین، برخی سؤالات فقهی که ممکن است برای عموم زائران حسینی پیش آید همراه با پاسخ آنها را منتشر می‌کنیم.

نیت نماز مسافر
سؤال: در مسافرت، نمازهای شکسته را به چه نیتی باید بخوانیم، مثلاً بگوییم چهار رکعت نماز ظهر، یا دو رکعت نماز ظهر، یا چهار رکعت نماز ظهر شکسته یا ...؟

جواب: به زبان آوردن نیت نماز لازم نیست. بنابراین، وقتی که مسافر برای خواندن نماز ظهر یا عصر یا عشا به نماز می‌ایستد و تکبیر می‌گوید و به قصد قربت، نماز را دو رکعتی می‌خواند، صحیح است؛‌ ولی اگر بخواهد نیت را به زبان آورد،‌می‌تواند بگوید: «نماز ظهر به جامی‌آ‌ورم،‌ قربةالی الله » یا «دو رکعت نماز ظهر به جا می‌آورم، قربة الی الله» یا «نماز ظهر شکسته به جا می‌آورم، قربةالی الله».

نماز قضا در سفر
سؤال: اگر در مسافرت بخواهیم نماز قضا بخوانیم، با اینکه نمازهای چهار رکعتی ما شکسته است، باید کامل بخوانیم یا شکسته؟ در کل، آیا می‌توانیم در مسافرت نماز قضا بخوانیم؟

جواب: نمازهایی را که در غیر سفر قضا شده است، باید به طور کامل خواند و اگر در سفر قضا شده باشد، به صورت شکسته در سفر، هرچند ده روز نمانید، می‌توانید قضای نمازهای چهار رکعتی را به جا آورید.

سؤال: اگر در مسافرت، نمازهای چهار رکعتی قضا شود و بخواهیم در وطن قضای آن را بخوانیم، تکلیف چیست؟

جواب: باید شکسته بخوانیم.

نذر روزه در سفر
سؤال: کسی که در ماه رمضان در سفر است، آیا می‌تواند نذر کند و روزه بگیرد؟

جواب: صحیح نیست. فرق ندارد که نذر کند روزه ماه رمضان را بگیرد یا روزه دیگری را.

سؤال: آیا می‌توانیم  نذر کنیم در مسافرت روزه بگیریم: آیا حتما باید پیش از مسافرت نذر کنیم یا در زمانی که در سفر هستیم نیز می‌توانیم نذر کنیم؟

جواب: نذر روزه ماه رمضان و قضای آن در سفر، صحیح نیست؛ ولی اگر بخواهد روزه مستحب را نذر کند که در سفر به جا آورد، چنانچه روزه واجب برعهده نداشته باشد، اشکال ندارد. بنابراین، کسی که روزه قضا دارد، اگر نذر کند در سفر روزه بگیرد، صحیح نیست. نذر باید پیش از سفر باشد؛ یعنی قبل از رفتن به سفر نذر کند که در این مسافرت روزه می‌گیریم یا نذر کند.

نماز قضا به جماعت
سؤال: آیا نماز قضا را می‌توانیم به جماعت بخوانیم؛ مثلاً در شهری مسافر هستیم و نمازمان سر دو رکعت تمام می‌شود. در دو رکعت بعد، می‌توانیم نماز قضا اقتدا کنیم؟ یا اگر دو نماز را با نماز اول امام جماعت خواندنیم، در نماز دوم، می‌توانیم یک نماز قضا اقتدا کنیم؟

جواب: اشکال ندارد و در هر دو صورت، می‌توانید نماز قضا اقتدا کنید.

سؤال: آیا نماز قضای ما باید با نماز امام جماعت متحد باشد؟ مثلاً اگر امام جماعت نماز عصر را می‌خواند، فقط نماز قضای عصر را می‌توانیم به او اقتدا کنیم یا نمازهای دیگر هم اشکال ندارد؟

جواب: در فرض سوال، لزومی ندارد نماز امام و مأموم متحد باشد و نماز قضای دیگر را نیز می‌توانید اقتدا کنید.

نیت نماز مسافر,نماز قضا در سفر

ذکر های سبحان الله، لا اله الی الله و الله اکبر را مکررا در زمان پیاده روی تکرار کنید

 

 ایستادن مسافر در صف اول جماعت
سؤال: اگر در شهری مسافر باشیم و قصد ماندن ده روز نداشته باشیم و نماز را شکسته بخوانیم، آیا می‌توانیم در صف اول جماعت، به نماز بایستیم؟

جواب: اگر سر دو رکعت سلام بدهید و فاصله زیاد بشود، اتصال افرادی که بعد از شما در صف اول ایستاده‌اند، قطع و نمازشان فرادا می‌شود؛ از این رو توصیه می‌‌کنند در صف اول نایستید.

قطع اتصال صفوف جماعت
سؤال: اگر عده‌ای مسافران که در صف نماز جماعت ایستاده‌اند، سر دو رکعت سلام بدهند و اتصاف صفوف جماعت قطع شود، وظیفه ما در نماز جماعت چیست؟

جواب: اگر اتصاف قطع شود، به این معنی که از هیچ سمت، نه از صف جلو و نه از سمت راست یا چپ، اتصال نداشته باشید، نماز شما فرادا می‌شود و بعد از آن را باید خودتان به نیت فرادا ادامه دهید.

اقتدای مسافر به حاضر
سؤال: در رساله‌های توضیح‌المسائل آمده است، اقتدای مسافر به حاضر و برعکس، مکروه است. بر فرض که ما در شهری مسافر باشیم، بهتر است نماز را فرادا بخوانیم یا در نماز جماعت شرکت کنیم؟

جواب: مسافری که نماز را شکسته می‌خواند، اگر به امام جماعتی که نماز را تمام می‌خواند اقتدا کند، ثوابش از نماز جماعتی که هر دو (امام و مأموم) نمازشان تمام یا هر دو شکسته باشد، کمتر است و کراهت در اینجا به همین معنی است. ولی باز در این فرض هم ثواب نماز جماعت از نماز فرادا بیشتر است. پس، بهتر است در نماز جماعت شرکت کنید.

اقتدای نماز قضا به ادا
سؤال: اگر مسافر باشیم و در نماز جماعت، سر دو رکعت سلام بدهیم و نمازمان تمام شود، آیا در دو رکعت بعدی نماز امام جماعت، حتماً باید یک نماز دو رکعتی اقتدا کنیم؟ یا می‌توانیم مثلا نماز چهار رکعتی ادا یا قضا اقتدا کنیم و بقیه آن را خودمان فرادا بخوانیم؟

جواب: هر دو صورت، اشکال ندارد و لزومی ندارد حتماً نماز دو رکعتی اقتدا کنید و وقتی که نماز جماعت تمام شد، باقی مانده نماز را فرادا می‌خوانید و صحیح است.

زیارت
سؤال: بوسیدن درگاه حرم و آستان مقدس و سجده روبروی قبر مطهر چه حکمی دارد؟

جواب: بوسیدن در و درگاه حرم اشکال ندارد؛ ولی سجده‌کردن در مقابل ضریح و قبر مطهر، جایز نیست؛ مگر سجده شکر خدا، به جهت توفیق این زیارت. بهتر است زائران گرامی سجده شکر را هم رو به روی قبر و ضریح مطهر انجام ندهند.

نماز خواندن با غسل زیارت
سؤال: آیا با غسل زیارت می‌توانیم نماز بخوانیم یا باید وضو هم بگیریم؟

جواب: نمی‌توان نماز خواند و باید وضو هم گرفت.

وضو گرفتن با آب‌های مخصوص نوشیدن
سؤال: وضو گرفتن از آب‌سردکن‌های داخل صحن‌ها که مخصوص نوشیدن است، برای نماز یا زیارت، چه حکمی دارد؟

جواب: باطل است. چون آب وضو باید مباح باشد و این آب‌ها ویژه نوشیدن است، نه وضو گرفتن.

سؤال: اگر برای رفتن به حرم مطهر و زیارت، وضو گرفته باشیم، آیا می‌توانیم با همان وضو نماز بخوانیم یا مجدداً باید وضو بگیریم؟

جواب: تا زمانی که وضو باطل نشده است، نماز خواندن و انجام دادن سایر کارهایی که نیاز به طهارت دارد، با همان وضو منعی ندارد.

ورود جنب و حائض به حرم
سؤال: جنب و حائض تا کدام قسمت از صحن‌ها و رواق‌ها و حرم مطهر امامان معصوم و مساجد می‌توانند وارد شود؟

جواب: وارد شدن و عبور از مسجد و حرم مطهر به طوری که از یک در، وارد و از در دیگر، برون رود، اشکال ندارد؛ ولی توقف در مسجد و بنابر احتیاط واجب در حرم امام معصوم جایز نیست. البته توقف در صحن‌ها و رواق‌ها اشکال ندارد.


اطراف ضریح مطهر امامان معصوم زیر گنبد و به فتوای برخی از فقها، رواق‌های متصل به زیر گنبد، حکم حرم را دارد و جنب و حائض در آن قسمت نباید توقف کند.

سؤال: اگر جنب یا حائض از سر ناآگاهی یا فراموشی، داخل مسجد یا حرم امام معصوم شود، آیا گناه کرده است؟ تکلیفش چیست؟

جواب: همین که متوجه شد، باید از مسجد یا حرم بیرون برود و اگر به سبب فراموشی باشد، گناه نکرده است؛ ولی اگر به جهت ندانستن مسئله باشد و در یاد گرفتن مسئله کوتاهی کرده باشد، گناهکار است.

سؤال: اگر جوانی در مسجد یا حرم امام خوابش ببرد و در خواب جنب شود، تکلیفش چیست؟

 

جواب: باید فوراً از مسجد یا حرم بیرون برود.

بردن مهر و قرآن حرم
سؤال: بردن مهر یا قرآن یا کتاب دعا از حرم مطهر برای تبرک یا گرو نگه داشتن برای برآمدن حاجت، چه حکمی دارد؟

جواب: بردن مهر و قرآن و کتاب‌های دعای حرم و مسجد جایز نیست و چنانچه کسی عمداً یا سهواً برده باشد، باید به جای آن برگرداند.

 

منبع:farsnews.com

چگونگی شهادت علی اکبر علیه السلام



حضرت علی اکبر,شهادت حضرت علی اکبر,چگونگی حضرت علی اکبر

حضرت علی اکبر؛ پاره تن سیدالشهدا

درباره علی اکبر علیه السلام
على اکبر علیه السلام ، بزرگ ترین پسر امام حسین علیه السلام بود که از نظر صورت و سیرت و سخن گفتن، به حدّى شبیه پیامبر خدا صلى الله علیه و آله بود که هر کس شوق دیدار پیامبر صلى الله علیه و آله را داشت، به او مى نگریست، چنان که پدر بزرگوارش، طبق نقلى، هنگام رفتن وى به میدان نبرد، فرمود:
خداوندا ! گواه باش که جوانى براى جنگ با آنان مى رود که شبیه ترینِ مردم به پیامبرت از جهت صورت و سیرت و سخن گفتن است و ما هرگاه مشتاق دیدار پیامبر تو مى شدیم، به او نگاه مى کردیم .
على اکبر علیه السلام در واقعه عاشورا، از ارکان سپاه امام علیه السلام به شمار مى رفت. تأکید او بر حق مدارى و دفاع از حق تا ایثار جان، هنگام شنیدن خبر به شهادت رسیدن خود در مسیر کربلا از پدر بزرگوارش، اذان گفتن براى اقامه جماعت به امامت حسین علیه السلام در جریان برخورد سپاه حُر با کاروان امام علیه السلام (1)، بر عهده گرفتن مسئولیت آب رسانى به خیمه ها در شب عاشورا و همچنین داوطلب شدن ایشان براى شهادت پیش از دیگر بنى هاشم، بنا بر نقل مشهور،(2) از ویژگى هاى این فرزند برومند سیّدالشهدا علیه السلام است.(3)
در «زیارت ناحیه مقدّسه»، خطاب به او آمده است:
السَّلامُ عَلَیکَ یا أوَّلَ قَتیلٍ مِن نَسلِ خَیرِ سَلیلٍ مِن سُلالَةِ إبراهیمَ الخَلیلِ، صَلَّى اللّه ُ عَلَیکَ و عَلى أبیکَ، إذ قالَ فیکَ : قَتَلَ اللّه ُ قَوما قَتَلوکَ ، یا بُنَیَّ ما أجرَأَهُم عَلَى الرَّحمنِ وعَلَى انتِهاکِ حُرمَةِ الرَّسولِ ! عَلَى الدُّنیا بَعدَکَ العَفا
سلام بر تو ، اى نخستین کُشته از تبار بهترین بازمانده از نسلِ ابراهیم خلیل ! درود خدا بر تو و بر پدرت، آن گاه که در باره ات فرمود: «خدا ، بکُشد آن گروهى را که تو را کُشت . پسرم ! چه جرئتى بر خداى مهربان کردند. و چه جسارتى در هتکِ حرمت پیامبر ! پس از تو ، خاک بر سرِ دنیا !»
چگونگی شهادت علی اکبر علیه السلام
شیخ صدوق(ره) به نقل از امام زین العابدین علیهم السلام می نویسد: هنگامى که على اکبر علیه السلام براى مبارزه به سوى دشمن رفت، چشمان حسین علیه السلام، گریان شد و گفت:
اللّهُمَّ کُن أنتَ الشَّهیدَ عَلَیهِم، فَقَد بَرَزَ إلَیهِمُ ابنُ رَسولِکَ، وأشبَهُ النّاسِ وَجهاً وسَمتاً بِهِ
«خدایا ! تو بر ایشان گواه باش ، که فرزند پیامبرت و شبیه ترینِ مردم به او در صورت و سیرت ، به سوى آنان مى رود» .
در این باره سید بن طاووس(ره) در «الملهوف» می نویسد:على اکبر علیه السلام که از زیباروى ترین و خوش خوترینِ مردم بود، بیرون آمد و از پدر، اجازه نبرد خواست . امام علیه السلام به او اجازه داد. سپس ، مأیوسانه به او نگریست و سرش را پایین انداخت و گریست .
سپس گفت: «خدایا ! گواه باش . جوانى به نبرد آنها مى رود که از نظر صورت و سیرت و سخن گفتن ، شبیه ترینِ مردم به پیامبر توست و ما هر گاه مشتاق پیامبرت مى شدیم، به او مى نگریستیم». سپس، بانگ برآورد و فرمود: «اى پسر سعد! خداوند، رَحِمت را قطع کند، همان گونه که رَحِم مرا قطع کردى.»(4)
علی اکبر علیه السلام به میدان رفت و جنگ نمایانی کرد. آن گاه، ده تن از آنان را کُشت و سپس به نزد پدرش باز گشت و گفت: اى پدر ! تشنه ام. حسین علیه السلام فرمود: «شکیبایى کن، پسر عزیزم! جدّت با کاسه اى پُر به تو مى نوشانَد» . او باز گشت و جنگید و 44 تن از دشمنان را کُشت.(5)
تاریخ الطبرى به نقل از ابو مِخنَف می نویسد: زُهَیر بن عبد الرحمان برایم نقل کرد که :
مُرّة بن مُنقِذ بن نُعمان عبدى لیثى، او را دید و گفت: گناهان عرب بر دوش من، اگر بر من بگذرد و چنین کند و من، پدرش را به عزایش ننشانم !
على اکبر علیه السلام ، با شمشیرش به دشمن حمله مى بُرد که بر مُرّة بن مُنقِذ گذشت . او نیزه اى به على اکبر علیه السلام زد و او [بر زمین] افتاد .
على اکبر علیه السلام، ندا داد: اى پدر ! سلام بر تو ! این، جدّم است که به تو سلام مى رساند و مى فرماید: «زودتر ، به سوى ما بیا».(6)
دشمن، گِردش را گرفتند و با شمشیرهایشان، او را تکّه تکّه کردند .
همچنین سلیمان بن ابى راشد، از حُمَید بن مسلم اَزْدى برایم نقل کرد که: در روز عاشورا، به گوش خود شنیدم که حسین علیه السلام مى گوید: «خدا، بکشد کسانى را که تو را کشتند، اى پسر عزیزم! چه گستاخ بودند در برابر [خداى] رحمان و بر هتک حرمتِ پیامبر! دنیا، پس از تو ویران باد!
و گویى هم اینک به زنى مى نگرم که مانند خورشیدِ به گاه طلوع، به سرعت، بیرون دویده، ندا مى دهد: اى برادرم و فرزند برادرم! در باره او پرسیدم. گفته شد: این، زینب، فرزند فاطمه دختر پیامبر خدا صلى الله علیه و آله است.
آن زن آمد تا خود را بر روى [پیکر] على اکبر علیه السلام انداخت. حسین علیه السلام نزد او آمد و دستش را گرفت و او را به خیمه، باز گردانْد. سپس، حسین علیه السلام به پسرش روى آورد و جوانان [خاندان] او نیز همراهش آمدند. حسین علیه السلام فرمود: «برادرتان را ببرید !»
آنان، او را از آن جایى که بر زمین افتاده بود ، بُردند و در خیمه اى نهادند که جلوى آن مى جنگیدند.(7)

 پی نوشت ها:
1. الأمالی للصدوق : ص 218  ح 239
2. تاریخ الطبری: ج 5 ص 446 : وکانَ أوَّلَ قَتیلٍ مِن بَنی أبی طالِبٍ یَومَئِذٍ عَلِیٌّ الأَکبَرُ بنُ الحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ علیه السلام
3. دانش نامه امام حسین علیه السلام ج7ص7
4. الملهوف: ص 166
5. الأمالی للصدوق: ص 226 ح 239
6. الملهوف: ص 166
7. تاریخ الطبری: ج 5 ص 446

حر بن یزید ریاحی و شهادت در کربلا


 

حر بن یزید ریاحی

 

 

حر بن یزید ریاحی از همراهان حسین بن علی در واقعه کربلا بود.حر از خاندان معروف عراق و از رؤسای قبایل کوفیان بود.به ‌درخواست ابن زیاد، برای مبارزه با حسین‏ فراخوانده شد.او به سرکردگی هزار سوار برگزیده گشت. گفته‌اند وقتی از دارالاماره کوفه، با ماموریت بستن راه بر حسین‏ بیرون آمد، ندایی شنید که: «ای حر!مژده باد تو را بهشت ...»

 

در منزل ‏«قصر بنی مقاتل‏» یا «شراف‏»، راه را بر حسین بست و مانع از حرکت او به سوی کوفه شد. کاروان‏ حسین را همراهی کرد تا به کربلا رسیدند و حسین در آنجا فرود آمد. حر وقتی فهمید کار جنگ با حسین بن علی‏ جدی است، صبح عاشورا به بهانه آب دادن اسب خویش، از اردوگاه عمر سعد جدا شد و به کاروان حسین‏ پیوست.

 

توبه کنان کنار خیمه‌های حسین آمد و اظهار پشیمانی کرد، سپس اذن میدان طلبید. حر با اذن‏ امام حسین به میدان رفت و در خطابه‏ای مؤثر، سپاه کوفه را به خاطر جنگیدن با حسین‏ توبیخ‏ کرد. چیزی نمانده بود که سخنان او، گروهی از سربازان عمر سعد را تحت تاثیر قرار داده‏ از جنگ با حسین منصرف سازد، که سپاه عمر سعد، او را هدف تیرها قرار داد. نزد حسین ‏بازگشت و پس از لحظاتی دوباره به میدان رفت و با رجزخوانی، به مبارزه پرداخت و کشته شد. رجز او چنین بود:


انی انا الحر و ماوی الضیف اضرب فی اعناقکم بالسیف


عن خیر من حل بارض الخیف اضربکم و لا اری من حیف

 

که حاکی از شجاعت او در شمشیر زنی در دفاع از حسین و حق دانستن این راه‏ بود. حسین بن علی‏ بر بالین حر رفت و به او گفت: توهمانگونه که مادرت نامت را «حر» گذاشته‌است، حر و آزاده‌ای، آزاد در دنیا و سعادتمنددر آخرت! «انت الحر کما سمتک امک، و انت الحر فی الدنیا و انت الحر فی الآخرة‏» و دست بر چهره‌اش کشید.حسین‏ با دستمالی سر حر را بست. پس از عاشورا بنی‌تمیم او را در فاصله یک مایلی از حسین‏ دفن کردند، همانجا که قبر کنونی اوست، بیرون کربلا در جایی که در قدیم به آن‏ «نواویس‏» می‌گفته‌اند.

 

منبع:ابصار العین، ص ۱۱۵ و ۱۱۶