تکنیک های معنوی برای افزایش رزق و روزی


 

رزق و روزی,زیاد شدن رزق و روزی

یکی از اعمالی که باعث فزونی روزی می شود استغفار است

 

همه ما برای پیشرفت زندگی مادی خودمون تلاش می کنیم و هر کدوم دوست داریم که یک زندگی راحت و توام با آرامش برای خود و خانوده خود فراهم کنیم و به عبارتی دیگه دوست داریم رزق و روزی ما زیاد بشه و هر روز شاهد برکت های زیادی در زندگی خودمون باشیم .

در کنار عواملی مانند تلاش و کوشش راه های دیگری برای افزایش رزق و روزی بیان شده است که از جمله آنها توصیه هایی است که از طرف امامان معصوم مبنی بر خوندن برخی از سوره ها به ما رسیده است که در این تاپیک قصد داریم به معرفی سوره هایی که موجب افزایش رزق و روزی شده بپردازیم.

دغدغه های اقتصادی و مالی از دیر باز ذهن بشر را به خود مشغول داشته است به گونه ای که انسان در هر شرایطی اعم از فقیر یا غنی بودن تمایل به داشتن مال بیشتر دارد ،البته گاه این میل خود را به شکل یک رذیله زشت اخلاقی مانند حرص و طمع نشان می دهد ، که  باید جلویش را گرفت و در غیر اینصورت با داشتن تمام دنیا هرگز رنگ آرامش را نخواهیم دید.

اما گاه در ضمن داشتن رضایت و سپاسگزاری به درگاه بی نیاز تمایل داریم که روزی ما بیشتر باشد که در این صورت می توانیم از درگاه خداوند متعال با اذکار دعاها و نمازهایی طلب روزی کنیم و از این راه بکوشیم ریشه های توکل و قطع امید از غیر خدا را در وجود خویش تقویت کنیم.


در ارتباط با دعا و مقدر بودن روزی از قبل، باید گفت که روزی بر دو قسم است که یکی از آنها ثابت و حتمی بوده و دعا و تلاش، تأثیری در آن نخواهد گذاشت و دیگری متغیر بوده و بسته به کوشش و خواهش، کم و زیاد خواهد شد و دعا در این قسمت دوم تأثیرگذار می‌باشد. روایاتی نیز وجود دارند که این تقسیم بندی را صحیح می‌دانند.[ مجلسى، محمد باقر، بحار الانوار، ج 92، ص 293، باب 110 (دعاهای رزق و روزی)]

قرآن کریم یکی از اعمالی را که باعث فزونی روزی می شود استغفار معرفی می کند و می فرماید:

«وَ أنِ استََغفِرُوا رَبَّکُم ثُمَّ‌تُوبوا إِلَیهِ یمَتِّعکُم مَتاعاً‌حَسَناً إلی أجَلٍ مُسَمّی و یۆتِ ‌کُلَّ ‌ذِی فَضلٍ فَضلَهُُ…؛ و اینکه از پروردگار خود آمرزش بطلبید؛‌سپس [با ایمان ناب و عمل صالح] به سوی ‌او باز‌گردید تا شما را تا مدّت معینی [از مواهبِ زندگی این جهان] به خوبی بهره‌مند سازد و به هر صاحب فضیلتی، به مقدارِ‌ فضیلتش ببخشد…». (سوره هود، آیه 3)

در روایات وارده از ائمه معصوم علیهم السلام هم اعمالی را معرفی کرده اند که باعث افزایش رزق می شوند و همچنین از اعمالی بر حذرمان میدارند که باعث از بین رفتن رزق و روزی می شوند برای نمونه یک مثال ذکر می کنیم :

امام صادق (علیه السلام) فرمود: «هر که [پارچه‏اى براى‏] لباس نو ببرد و سى و شش بار سوره إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیلَةِ الْقَدْرِ را تلاوت کند و آن گاه که به آیه تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ رسید، آب بر دارد و اندکى به لباس بپاشد، سپس دو رکعت نماز گزارد و دعا کند و در دعایش بگوید: الحمد للَّه الّذى رزقنى ما أتجمّل به فی النّاس و أواری به عورتی و أصلّی فیه لربّی و احمد اللَّه»، پیوسته از روزى گسترده برخوردار گردد تا آن گاه که این لباس کهنه شود.

امام صادق(علیه السلام) می‌فرماید: «هر کس دو ماه پیاپی هر روز چهار صد مرتبه این ذکر استغفار را بخواند، خداوند او را گنجی از دانش یا مالِ فراوان کرامت فرماید: «اَستَغفرُ اللّه الّذی لاإله الاّ‌هُوَ الحَی القَیومُ الرَّحمنُ‌الرَّحیمُ بَدیعُ‌السّمواتِ والأَرضِ مِن جمیعِ ظُلمی و جرمی و اِسرافی عَلی نفسی و اَتوبُ إِلیهِ».

دعاها و نمازها و اذکاری در کتب روایی و ادعیه، برای طلب رزق از خداوند متعال وجود دارد[شیخ کلینى، کافی، ج 2، ص 550، بَابُ الدُّعَاءِ لِلرِّزْقِ] که همراه با تلاش، می توان  از آنها بهره مند گردید که به بعضی از آن ها اشاره می شود.

در کتاب کافی عنوانی در این زمینه  آمده[همان، ص 551، ح4] و  در آن دعاهایی برای زیادی رزق ذکر شده است، از جمله امام باقر (علیه السلام) به زید شحام فرمود: «برای زیاد شدن روزی، در سجده های نماز واجب این دعا را بخوان: “یا خَیرَ الْمَسْئُولِینَ وَ یا خَیرَ الْمُعْطِینَ ارْزُقْنِی وَ ارْزُقْ عِیالِی مِنْ فَضْلِکَ الْوَاسِعِ فَإِنَّکَ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیم؛ اى بهترین پناه سائلان و اى بهترین بخشایش گران. به من و خانواده ام از فضل وافرت روزى بخش که تو صاحب فضلى عظیم هستى».[ همان، ح3] 

دعای افزایش رزق و روزی,رزق و روزی

 خواندن سوره واقعه برای افزایش رزق و روزی مفید است

 
سوره هایی برای افزایش روزی
یکی از سوره هایی که در روایات برای افزایش رزق و روزی بیان شده است و به خواندن آن توصیه شده سوره مبارکه لیل است که پیامبر خدا صلی الله علی و آله در مورد آن اینگونه می فرماید:

هر کس سوره لیل را بخواند خداوند آن قدر به او عطا می‌کند تا راضی شود و او را به سختی نیندازد و برایش آسان می‌گیرد.(مصباح الکفعمی‌، عاملی کفعمی‌، ص 444)

امام صادق‌(علیه السلام) می‌فرماید: "کسی که هر شب سوره واقعه را بخواند... در دنیا سختی‌، فقر، نیازمندی و آفتی از آفت دنیا را نمی‌بیند و از دوستان حضرت علی‌(علیه السلام) می‌شود..."(وسائل الشیعه‌، شیخ حر عاملی‌، ج 6، ص 112)

یکی دیگر از سوره هایی که در روایات به آن توصیه شده و آثاری مانند اصلاح زندگی و افزایش رزق و روزی برای آن بیان شده است سوره ذاریات است که امام صادق‌(علیه السلام) در مورد این سوره می‌فرماید:

هر کس سوره ذاریات را روز یا شب بخواند، خداوند وضع زندگی او را اصلاح می‌کند و روزی فراوانی برایش می‌دهد...(اعلام الدین‌ ، ص 377(

تا چه زمانی سوره های افزایش روزی را بخوانیم؟
شاید عده ای با خواندن این مطلب این سۆال را بپرسند که تا چند وقت باید این سوره ها را خواند؟ مدتی است این سوره ها را می خوانم اما اثری نداشته!  اشکال کار کجاست؟

این سوال یکی از مهمترین سوالاتی است که معمولا در خواندن ادعیه و اذکار پرسیده می شود اینکه

1)برخی از افراد از عدم مشاهده نتیجه شکایت می کنند

2)برخی کلا منکر این مسائل می شوند و آنها را دروغ می پندارند

3)برخی دیگر از خودشان نامید می شوند و خود را فرد گناهکاری می بینند که این اذکار در انها اثری ندارد .

4)و عده ای نیز اصلا اهل این اذکار نیستند.

در پاسخ به این سوال مهم توجه به چند نکته لازم و ضروری است و در خواندن هر ذکر و دعایی که برای آن در روایات نتیجه ای بیان شده است باید این نکات را مد نظر قرار بدهیم .

نکته اول:
مطمئن شویم که این ادیعه و اذکار از کتاب های معتبر بیان شده است چون متاسفانه یکی از مجراهای نفوذ خرافات در دین از طریق همین اذکار است و بعضا شاهد ذکر هایی هستیم که مثلا دستور داده شده که 100 هزار بار آن را تکرار کنید که واقعا عجیب است و چنانچه گفته شد باید در مرحله اول اطمینان حاصل کنیم که این ذکر معتبر است.

نکته دوم:
توجه به این نکته نیز لازم است که این ذکرها علت تامه و به عبارتی ساده تر دلیل اصلی برای رسیدن به خواسته ما نیست و در کنار سائر عوامل می تواند به ما در رسیدن به آرزوی خود کمک کند. برای مثال این طور نیست که فردی بدون تلاش و کوشش و با خواندن چند سوره ای که در تاپیک های بالا ذکر شد بتواند به ثروت دست پیدا کند چرا که برای رسیدن به کسب و کار خوب و ثروت باید در مرحله اول کار و تلاش و کوشش کرد و در مرحله دوم خواندن این سوره ها میتواند به عنوان یک عامل مهم معنوی در کسب و کار ما اثر گذار باشد و ما را کمک کند.

منابع:
پرسمان
اسک دین
وبلاگ رهپویان قرآن
خبرآنلاین

چرا خداوند از حق الناس نمی گذرد؟



حق مردم, حق الناس, انواع حق الناس

چرا خداوند از حق الناس نمی گذرد؟

حق الناس از نظر اسلام با عدالت و حکمت الهی رابطه ای تنگاه تنگ دارد و دارای گستره وسیعی می‌باشد. به عبارتی حق الناس در همه ابواب فقه وجود دارد و می‌توان گفت که بابی از ابواب فقه اسلامی نیست، مگر اینکه مسایل فراوانی در زمینه حق الناس وجود دارد.
حق الناس در منابع و متون اسلامی، چه در قرآن و چه در روایات معصومین ـ علیهم السّلام ـ و کتب فقهی جایگاه خاصی دارد. اقامه قسط و عدل و برقراری عدالت اجتماعی و ادای حقوق الناس یکی از عمده‌ترین اهداف بعثت پیامبران است.
در اینجا چون صاحب حق مردم اند ، رعایت و نادیده گرفتن آن ارتباط مستقیمی با بحث عدالت خداوند دارد. خداوندی که یکی از صفاتش عادل بودن است و دینی که یکی از اصولش عدل است چگونه ممکن است حقوق انسانها برایش کم اهمیت باشد. در دین اسلام حق انسانها از جهتی شاید از حق خداوند نیز مهمتر لحاظ شود بطوری که خداوند ممکن است در روز قیامت از حق خود بگذرد اما هیچ گاه از حق انسانهای دیگر نخواهد گذشت. البته باید توجه داشت که حق الناس حق الله هم هست، زیرا هیچ کس جز خدا اصالتا و ذاتا حقی ندارد و حقوق مردم از جانب خدا تعیین شده و تضییع آن مخالفت با حکم و حق الهی تعیین شده در حق دیگران است.
«لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمِیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» (سوره حدید، آیه 25 ) : ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب آسمانی و میزان شناسایی حق از باطل نازل کردم تا مردم قیام به عدالت کنند (و احقاق حقوق و بسط عدل و داد به طور خود جوش از درون جامعه بشری آشکار شود).
این نشان از آن دارد که احترام به حقوق دیگران و ادای آن یکی از اساسی‌ترین اهداف ادیان آسمانی است. قرآن کریم در آیات بسیاری مۆمنان را چه در باب مسائل اقتصادی و چه در باب حقوق اجتماعی و... دعوت به احترام به حقوق مردم نموده است. در اینجا تنها به دو نمونه از این آیات اشاره می‌نماییم.
«یا أیّها الّذین آمنوا لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِلِ»؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید اموال یکدیگر را از طرق نامشروع و غلط و باطل نخورید» (نساء، 29 ) ؛ یعنی، هرگونه تصرف در مال دیگری که بدون حق و بدون مجوز منطقی و عقلانی بوده باشد ممنوع شناخته شده است.
قرآن کریم، به هنگام نکوهش از قوم یهود و ذکر اعمال زشت آنان می‌فرماید: «...وَ أَکْلِهِمْ أَمْوالَ النَّاسِ بِالْباطِلِ...» (همان، 161 ) : آنان در اموال مردم بدون مجوز و به ناحق تصرف می‌کردند. (ناگفته پیداست که مراد از اکل و خوردن، در این آیه کنایه از هرگونه تصرف است خواه به صورت خوردن معمولی باشد یا پوشیدن و یا سکونت و یا غیر آن و چنین تعبیری در زبان فارسی نیز رایج است.)
بنابراین، هرگونه تجاوز، تقلب، غش، معاملات ربوی، رشوه، خرید و فروش اجناسی که فایده منطقی و عقلانی در آنها نباشد، خرید و فروش وسایل فساد و گناه، در تحت این قانون کلی قرار دارند.
در کتب روایی نیز توجه فراوانی به حق الناس شده است. به طوری که اگر تمام روایات مربوطه جمع بندی شود، چندین جلد کتاب خواهد شد. امّا در اینجا به چند نمونه از روایات اشاره می‌شود.
حضرت علی ـ علیه السّلام ـ می‌فرماید: «اَمّا الظّلم الّذی لا یُترکُ، فَظلمُ العباد بَعضُهُم بعضاً؛ امّا ظلمی که بخشوده نمی‌شود ظلمی است که بعضی از بندگان خدا بر بعض دیگر می‌کنند». (نهج البلاغه، خطبه 175 )
و در روایت دیگری آن حضرت حتی ادای حق الناس را از حق الله مهم‌تر دانسته و می‌فرماید: «جَعلَ الله سُبحانه حُقوقُ عبادِهِ مُقدّمةً علَی حُقُوقهِ فَمنْ قامَ بِحقُوقُ عبادالله کانَ ذلک مۆدّیاً الی القیامِ بِحقوقِ الله؛ خداوند حقوق بندگانش را مقدم بر حقوق خود قرار داده و کسی که حقوق بندگانش را رعایت کند حقوق الهی را نیز رعایت خواهد کرد». (محمدی ری شهری، میزان الحکمة، ج 2، ص 480 )
حق الناس
حدود و موارد حق الناس
باید گفت بر اساس آیات و روایات اسلامی، مردم ومۆمنان دارای سه نوع حق و احترام می‌باشند.
1- احترام به مال مردم
در دیدگاه اسلامی، مال و دارایی مۆمن و گاهی اموال دیگران محترم است ومصونیت دارد و اتلاف و تجاوز در آن مجاز نیست. بنابراین، اگر کسی از راه ربا، رشوه، فریبکاری، سرقت و بالاخره هرگونه تصرف نامشروع، مالی را از کسی خورده باشد، باید به تحصیل رضایت صاحب مال و یا باز پس دادن آن مال اقدام نماید.
2- احترام به جان مردم
جان مسلمان از نظر اسلام حرمت خاصی دارد بنابراین هیچ کس نمی‌تواند به جان مسلمان، لطمه‌ای از قبیل ضرب و جرح وارد آورد یا با دادن غذای فاسد و مسموم و یا اعتیاد به مواد مخدر و یا هر چیز دیگری، سلامتی کسی را به خطر اندازد. بنابراین احترام به جان و بدن و سلامتی افراد، تا آن حدّ مورد اهمیت و مۆاخذه است که حتی خداوند هم از آن صرف نظر نمی‌کند! امام علی ـ علیه السّلام ـ فرمود: خداوند می‌فرماید: «به عزّت و جلال خودم سوگند، از ظلم هیچ ظالمی نخواهم گذشت، اگر چه به اندازه دست بر دست زدنی باشد، ‌یا با فشار دادن دستی از روی ستم، محقق شده باشد». (علامه مجلسی، بحار الانوار، ج 6، ص 29 )
علاوه بر احترام و حرمت جسم و بدن دیگران، انسان نمی‌تواند با ترساندن و اندوهگین ساختن، آزردن و خلاصه هر گونه ضربه به اعصاب و روان دیگران موجبات ناراحتی آنان را فراهم نماید، ‌درغیر این صورت باید همه ضربه‌ها و خسارت‌های وارده را جبران نماید. و اگر چنین نکند، در دنیا و آخرت کیفر کردار ناروای خویش را خواهد دید.
3- حفظ آبروی دیگران و احترام به آن
عرض و آبروی افراد هم، دارای حرمت و مصونیت فوق العاده‌ای است و از موارد حق الناس به شمار می‌آید. بنابراین انسان نمی‌تواند به وسیله غیبت، تهمت، افشاگری و هرگونه رفتار دیگری، به آبرو و حیثیت دیگری ضربه و آسیبی وارد نماید، زیرا در غیر این صورت مرتکب ظلم بزرگی در حق او شده که باید به جبران آن بپردازد. چنان که امام صادق ـ علیه السّلام ـ می‌فرماید: «مَن کسَرَ مۆمِناً فَعلَیْه جَبْرُهُ؛ هر کس حیثیت مۆمنی را بشکند، بر او واجب است که آن را جبران نماید.» (علامه مجلسی، بحار الانوار، ج 22، ص 351 )
حاصل آن که، حق الناس از نظر اسلام با عدالت و حکمت الهی رابطه ای تنگاتنگ دارد و دارای گستره وسیعی می‌باشد. به عبارتی حق الناس در همه ابواب فقه وجود دارد و می‌توان گفت که بابی از ابواب فقه اسلامی نیست، مگر اینکه مسایل فراوانی در زمینه حق الناس وجود دارد. پس باید دانست که جامعه بر عهدة هر یک از اعضای خود حقوقی دارد که همگی به احترام و ادای آن موظفند وعمل به آنچه آدمی، خود انتظار انجام آن را از دیگران دارد، پایین‌ترین درجه آن است. چنان که از امام صادق ـ علیه السّلام ـ درباره حق مۆمن بر مۆمن سۆال شد، آن حضرت فرمود: «... اَیْسَرُ حَقٍّ مِنها اَنْ تُحبُّ لِنفْسِکَ و تَکْرهُ لهُ ما تَکرَهُ لِنَفْسِکَ...؛ کم‌ترین میزان حقوق برادرت بر تو آن است که آنچه را برای خودت دوست می‌داری برای او نیز دوست بداری و آنچه را برای خودت نمی‌پسندی، برای او نپسندی.» (علامه مجلسی، بحار الانوار، ج 74، ص 224 ) . و در جای دیگری می فرمایند : «اَوّلُ قَطْرَة مِنْ دَمِ الشَّهید کَفارةُ لِذُنُوبِه اِلاَّ الدَّیْن فَاِنَّ کَفارَتُه قَضائه» : «اولین قطره خون شهید، کفاره گناهان او است؛ مگر بدهکارى که کفاره آن اداى آن است.» (من لا یحضره الفقیه، ج‏3، ص 183، ح‏3688)
 نتیجه
 آنکه اگر خدا از حق محض خود بگذرد از لطف اوست، اما در مورد حق الناس پای دیگری در میان است و اگر او نگذرد، بدون احقاق حق عدالت اجرا نشده است.
 منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. اکبری، محمود، نگاهی به حق الناس، چاپ اول، قم، کتاب آشنا، 1368.
2. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 3، چاپ بیستم، (بی‌جا)، دار الکتب الاسلامیه، 1371.
منبع : porseman.org

پنج آیه ی معجزه گر قرآنی



دعاهای مستحبی,اعمال مستحبی

هر کس این پنج آیه را هر روز یازده مرتبه بخواند برای او هر حاجت و  امر مهمی آسان گردد و به زودی به مراد خویش انشاء الله خواهد رسید.

۱- آیة الکرسی تا  و هو العی العظیم

۲- آل عمران آیه ۲ : اللّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ

۳-نساء آیه ۸۷  :اللّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ لَیَجْمَعَنَّکُمْ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ لاَ رَیْبَ فِیهِ وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللّهِ حَدِیثًا

۴- طه آیه ۸ : اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَهُ الْأَسْمَاء الْحُسْنَى

۵-تغابن آیه ۱۳ : اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَعَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ

منبع:شفاخانه

صلوات جهت نجات از آتش جهنم



 

 

صلوات جهت نجات از آتش جهنم

 

در کتاب ثواب الاعمال از حضرت صادق(ع) روایت شده که به صباح بن سیابه فرمودند:

 

میل داری به تو تعلیم نمایم چیزی راکه روی تو را از گرمی آتش جهنم نگه دارد. عرض کرد: بلی، فرمودند: بعد از نماز صبح صد مرتبه بگو :

 

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلَ مُحَمَّدٍ

 

که حق تعالی نگه می دارد روی تو را از گرمی جهنم.

 

منبع:گنجهای معنوی

چهارم محرم:فرزندان حضرت زینب (س)




چهارم محرم,فرزندان حضرت زینب

چهارم محرم:فرزندان حضرت زینب (س)

فرزندان حضرت زینب (س) در روز عاشورا

در روز عاشورا، وقتی نوبت به جوانان هاشمی رسید. فرزندان زینب کبری (سلام الله علیها) نیز خود را آماده قتال کردند.


حضرت زینب (سلام الله علیها) در این موقع که فرزندان دلبند خود را راهی قتال با دشمنان دین و قرآن می کرد، حالتی دگرگون داشت. او عقیلة بنی هاشم است. او نائبة الامام است. اصلاً او شریک کربلای حسین (علیه السلام) است. نه بدین جهت که بنابر نقل، فرزندان خود را با دست خود کفن پوش و فدیة راه حسین (علیه السلام) کرده ، که از لحظه ای که از دامن زهرای مرضیه (سلام الله علیها) پای به عرصه وجود گذاشته، دیده به دیدار حسین (علیه السلام) باز کرده است. برای همین است که اهل دل، آفرینش او را برای کربلا معنا کرده اند.
مگر نه آنکه در زمان حضور در کوفه، در مجلس تفسیر قرآن، وقتی آیه شریفة ”کهیعص“ را برای زنان کوفی تفسیر می کرد، امیرالمؤمنین (علیه السلام) به او فرمود:


این عبارت ”کهیعص“ رمزی در مصیبت وارده بر شماست و کربلا را برای آن مخدّره ترسیم کرد.
بسیاری می گویند: زینب کبری (سلام الله علیها)، دو فرزند خود را مهیای نبرد کرد و به آنها تعلیم داد که اگر با امتناع آن حضرت مواجه شدید - کما اینکه آن مظلوم حتی غلام سیاه را از قتال بر حذر می داشت - دائی خود را به مادرش فاطمه (سلام الله علیها) قسم دهید تا اجازه میدان رفتن بگیرید.


پس از این مراحل ابتدا محمد بن عبدالله بن جعفر به میدان آمد و این رجز را سر داد:
اشکوا إلی اللهِ منََ العدوانِ
قِتل قومٍ فی الوری عمیانِ
قَد ترکوا معالِمَ القُرآنِ
و مُحکمَ التَنزیلِ و التِّبیانِ
وَ اَظهروا الکُفرَ مَعَ الطُّغیانِ


” به خداوند شکایت می کنم از دشمنی دشمنان، قوم ستمگری که کورکورانه به جنگ با ما برخاسته اند . نشانه های قرآنی را که محکم و مبیّن و آشکار کننده کفر و طغیان است راترک کردند“

و پس از نبردی نمایان، به شهادت رسید.


پس از او، برادرش عون بن عبدالله جعفر راهی نبرد شد و خود را اینگونه معرفی کرد:

اِن تُنکرونی فَانا بنُ جعفرٍ
شهیدُ صِدقٍ فی الجنانِ الازهر
یطیرُ فیها بجناحٍ اَخضرٍ
کَفی بِهذا شَرَفاً فی المحشرِ


”اگر مرا نمی شناسید من فرزند جعفر هستم که از سر صدق به شهادت رسید و در بهشت نورانی با بال های سبز پرواز می کند. برای من از حیث شرافت در محشر همین کافی است.“


و او نیز، فدایی راه حضرت حسین (علیه السلام) شد.

بارگاه
 شهدای کربلا، در پایین پای حضرت حسین (علیه السلام) مدفونند و به احتمال قوی این دو دلداده نیز در همانجا پروانه شمع محفل حائر حسینی هستند. البته در 12 کیلومتری کربلا بارگاهی کوچک منصوب به عون ابن عبدالله وجود دارد که ملجأ زائرین است. برخی را عقیده بر این است که این مرقد یکی از نوادگان امام مجتبی (علیه السلام) به نام عون می باشد.


شب چهارم: فرزندان حضرت زینب (س)
پس از شهادت خاندان عقیل حضرت امّ المصائب، عقیله بنی هاشم (ع) دو فرزندش عون و محمد را برای جانفشانی به محضر حضرت ابا عبدالله (ع) فرستاد.

در تاریخ آمده این دو بزرگوار فرزندان عبدالله بن جعفر بودند. این دو برادر به میدان آمده و هر یک جداگانه وفاداری خویش را تا مرز شهادت به امام زمانشان ابراز داشتند.

ابتدا محمد در حالی که اینگونه رجز می خواند وارد میدان شد:

?به خدا شکایت می کنم از دشمنان قومی که از کوردلی به هلاکت افتادند. نشانه های قرآنی که محکم و مبیّن بود، عوض کردند و کفر و طغیان را آشکار کردند.?

 جمعی از سپاه کوفه به دست او کشته شدند و سر انجام عامر بن نهشل تمیمی، جناب محمد را به شهادت رساند.

بعد از شهادت محمد، عون بن عبدالله بن جعفر وارد میدان شد و این گونه رجز خواند:

?اگر مرا نمی شناسید، من پسر جعفر هستم که از روی صدق شهید شد و در بهشت نورانی با بالهای سبز پرواز می کند، این شرافت برای من در محشر کافی است.?

نوشته اند تا بیست تن را به درک واصل کرد، آنگاه به دست عبدالله بن قطنه طائی به شهادت رسید.

منقول است حضرت زینب(س) زمانی که هر یک از بنی هاشم(ع) به شهادت می رسیدند، به کمک سید الشهدا (ع) برای تعزیت می آمد، ولی هنگام شهادت این دو بزرگوار پرده خیام را انداخت و از خیمه گاه خارج نشد.


شرح شمع صفحه199 

منبع:kimiayeghalam.blogfa.com
aviny.com