دستور العمل قبل از خواب از پیامبر اکرم (ص)

مجموعه: داروخانه معنوی

 

 

دستور العمل قبل از خواب از پیامبر اکرم (ص)

 

محدث فیض در خلاصه الاذکار نقل کرده که از حضرت زهرا (س) روایت شده که شبی حضرت رسول (ص) بر من وارد شد در وقتی که رختخواب خود را پهن کرده و مهیای خوابیدن بودم، فرمود: ای فاطمه مخواب مگر آنگاه که این چهار عمل را انجام داده باشی.

 

اولاً یک ختم قرآن بخوان و بخواب و دیگر یک حج و یک حج عمره بجای آور و بخواب، سوم آنکه همه مؤمنین را از خود راضی گردان و چهارم آن که من و همه انبیاء را شفیعان خود قرار دهی

 

.
پیغمبر اکرم (ص) فرمود: عزیزم! خدای تعالی روی لطفی که به پدر تو و تو دارد این دستور را به قدری سهل و آسان قرار داد که شما و شیعیان عمل نمایید و اجر و مزد بسیاری برای شما خواهد بود.


هر گاه سوره (قل هو الله احد) را سه مرتبه بخوانی ثواب یک ختم قرآن خواهی برد و هر گاه تسبیحات اربعه را بگویی صواب حج و عمره برده‌ای و هر گاه طلب مغفرت جهت اموات نمایی همه آنها از تو خشنود می‌گردند و هر گاه بر من و سایر انبیاء صلوات فرستی همه آنها شفیعان تو خواهند بود، به این قسم:


اَللّهُمَّ صَلَّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدْ اَللّهُمَّ صَلَّ عَلی جَمیعِ الأنْبِیاءِ وَ الْمُرْسَلین

مقدار پوشش واجب برای زن در حال نماز

مجموعه: احکام دینی

مقدار پوشش واجب برای زن در حال نماز

مقدار واجب پوشش برای زن در حال نماز، پوشاندن تمام بدن حتی موی سر به جز صورت (به مقداری که در وضو شسته می شود) و دست ها تا مچ و پاها تا مچ است. همچنین از ضخامت پوشش باید ساتر باشد یعنی باید به مقداری باشد که بدن و موی انسان در آن پیدا نباشد.

سوال: اگر خانمی در هنگام نماز بدن خودش را در زیر چادر ببیند، اما از بیرون بدنش پیدا نباشد، آیا نمازش اشکال دارد؟

اکثر مراجع تقلید در این‌باره می‌گویند، اگر از بیرون بدنش پوشیده باشد، کافى و نمازش صحیح است؛ اما برخی از فقها (آیة الله سیستانی) علاوه بر این امر پوشاندن بدن حتی از خودش را نیز (بنابر احتیاط واجب)، لازم می‌دانند.

پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سۆال، چنین است:


حضرت آیة الله العظمی خامنه‌ای (مد ظله العالی):
اگر از بیرون بدنش پوشیده است کافى است.

 حضرت آیة الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی):
در فرض سوال چنانچه چادر بدن نما نباشد اشکالی ندارد.

 حضرت آیة الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی):
زن باید در موقع نماز، تمام بدن حتی سر و موی خود را بپوشاند، و بنابر احتیاط واجب حتی از خودش نیز پوشانده شود، پس اگر چادر را طوری بپوشد که خودش بدنش را ببیند اشکال دارد. ولی پوشاندن صورت و دستها تا مچ، و پاها تا مچ پا لازم نیست. امّا برای آنکه یقین کند که مقدار واجب را پوشانده است، باید مقداری از اطراف صورت و قدری پائین تر از مچها را هم بپوشاند.

 حضرت آیة الله العظمی صافی گلپایگانی (مد ظله العالی):
چنانچه چادر بدنش را بپوشاند نماز صحیح است.


سوال: میزان پوشش لازم برای زنان در نماز از جهت کمیت و کیفیت چه مقدار است؟


شرح پرسش:
من در چادر نماز ایرانی که ممکن است مقدار کمی از موها و دست ها در آن دیده شود، نماز می خوانم. این چادر را به خاطر همین مشکل در بیرون خانه نمی پوشم. حال سۆال من آن است که آیا من مجاز هستم این چادر را برای نماز استفاده کنم و بپوشم یا باید یک چادر ضخیم تر و بزرگتری تهیه کنم علاوه مقدار پوشش در نماز چقدر است؟

قبل از پاسخ لازم است به عنوان مقدمه نکاتی یادآوری گردد:

1. واژه حجاب در لغت به معنای پرده و حاجب و چیزی است که میان دو چیز حایل و فاصله می شود. البته همان گونه که مفسران و محققان گفته اند، واژه حجاب به معنای پوشش زنان، اصطلاحی است که بیشتر در عصر ما پیدا شده و اصطلاحی جدید است. آنچه در گذشته ها در این مورد به کار می رفته، به ویژه در اصطلاح فقها، واژه «ستر» است که به معنای پوشش است.

لزوم پوشیدگی زن در برابر مرد بیگانه یکی از مسایل مهم اسلامی است. در قرآن کریم برای رشد و تعالی زن و نیز سالم سازی محیط خانه و اجتماع، حجاب برای زنان، واجب شده است.

2. شـکـى نیست که خداوند از همه چیز در همه حال با خبر است و پوشیده و پنهان براى او مفهومى نـدارد. اما از آنجائی که انسان در حال عبادت خود را در حضور خدا مى بیند و با او سخن مى گوید، در چنین حالى باید مناسب ترین لباس را در حـضـور او بپوشد و روشن است که مناسب ترین لباس براى زن همان لباس کامل است - یعنى لباسى که نشانه عفت و پاکدامنى اوست و بهترین حالات او را منعکس مى سازد - تنها چنین لباسى شایسته حال عبادت مى باشد. حـتـى در مـورد مـردان نیز نـه تنها نماز خواندن با بدن عریان باطل است و با روح خضوع و احترام به ساحت مقدس پروردگار سازگاری ندارد، بلکه بهتر آن است که علاوه بر پوشش مقدار واجب، با لباسى نماز بخوانند که نشانه نهایت احترام باشد.

 علاوه بر این؛ رعایت حجاب در نماز:
1- نوعی تمرین مستمر و روزانه برای حفظ حجاب در همه ی موارد واجب است.

2- نماز خواندن در منظر مردم و در اماکن عمومی و مساجد، حجاب کامل را می طلبد و این مصون ماندن زنان از نگاه دیگران و حفظ آرامش روحی نمازگزار را در پی دارد.

اما در خصوص کیفیت رعایت حجاب و میزان حجابی که لازم است در نماز توسط زنان رعایت شود، باید در دو جهت بحث کنیم:
 
1- مقدار پوشش:
مقدار پوشش واجب برای زن در حال نماز، پوشاندن تمام بدن حتی موی سر به جز صورت (به مقداری که در وضو شسته می شود) و دست ها تا مچ و پاها تا مچ است. اما برای آنکه یقین کند مقدار واجب را پوشانده است، باید مقداری از اطراف صورت و قدری پایین تر از مچ را هم بپوشاند.

در این باره توجه شما را به چند استفتا از مراجع عظام تقلید جلب می کنیم:


پرسش: اگر خانمی در بین نماز متوجه شود که موهای او از چادر بیرون آمده، تکلیفش چیست؟ اگر بعد از نماز بفهمد، آیا درست است؟

همه مراجع (به جز آیات عظام بهجت ره  و وحید خراسانی دام ظله): اگر در بین نماز بفهمد، باید آن را بلافاصله بپوشاند و نمازش صحیح است؛ به شرط آنکه پوشاندن زیاد طول نکشد. اگر بعد از نماز بفهمد، نمازش صحیح است.

آیات عظام بهجت ره و وحید خراسانی دام ظله: اگر در بین نماز بفهمد، باید آن را بلافاصله بپوشاند و بنابر احتیاط واجب نماز را تمام کند و دوباره بخواند. و اگر بعد از نماز بفهمد، نمازش صحیح است.


پرسش: نماز خواندن با مانتو و روسری چه حکمی دارد؟

همه ی مراجع: اگر مقدار واجب پوشش و شرایط لباس نمازگزار در آن رعایت شود، اشکال ندارد؛ هرچند نماز با چادر برای رعایت پوشش در نماز، آسان تر و بهتر است. (توضیح المسائل مراجع، م 897)


پرسش: آیا پوشاندن کف پا هنگام سجده کردن واجب است؟
همه ی مراجع: خیر، پوشاندن روی پا و کف آن واجب نیست.

آیة الله العظمی خامنه ای در پاسخ به این سۆال که: آیا پوشاندن کامل چانه هنگام حجاب و در نماز واجب است، یا این که فقط قسمت پائین آن باید پوشانده شود، و آیا وجوبِ پوشش چانه مقدمه پوشاندن صورت است که شرعاً واجب است؟، پاسخ داده اند: پوشاندن قسمت پائین چانه واجب است نه خود آن، زیرا چانه جزئى از صورت است. (توضیح المسائل (المحشى للإمام الخمینی)، ج‏1، ص 481، س 439)

 2- ساتر بودن لباس و پوشش:
واجب است لباس زن نمازگزار از نظر نازکی و ضخامت به حدی باشد بدن و موی انسان (زن) در آن پیدا نباشد. حضرت امام خمینی (ره) در این زمینه فرموده اند: "اگر حجاب و ساتر به نحوی باشد که بدن دیده شود، کافی نیست. (استفتائات حضرت امام خمینی(ره)،ج1،صفحه 137 سۆال34)

منابع:
 اسلام کوئیست
توضیح المسائل مراجع

محل زندگی شیطان کجاست؟

مجموعه: متفرقه دینی

شیطان چیست,زندگی شیطان

  بهترین محل زندگی برای شیطان همانا دل انسان ها باشد

 

همیشه دانستن یک سری مسائل برای ما آدم ها جالب و دوست داشتنی بوده؛ مخصوصاً دانستن یک سری اطلاعات از آدم های مطرح و کسانی که اسم آنها را زیاد شنیده ایم.

امروز می خواهیم در مورد یکی از این موجوداتی که اسمش را زیاد شنیده ایم و شاید بتوان گفت هرچه بدبختی می کشیم زیر سر او است صحبت کنیم.


کسی که به عزت خداوند قسم یاد کرده که همه ی انسان ها را جز یک گروه خاص به نام مخلصین را از راه به در کند و از بین ببرد:

(لَأغوِیَنَّهُم أجمَعِینَ إلَّا عِبَادَکَ مِنهُمُ المُخلَصِینَ) (حجر/40)

کسی که تکبر و غرورش مانع شد تا بعد از سیصد و اندی هزار سال عبادت، عاقبت به خیر نشود و از درگاه خداوند خارج شود: «قَالَ فَاهْبِطْ مِنْهَا فَمَا یَکُونُ لَکَ أَن تَتَکَبَّرَ فِیهَا فَاخْرُجْ إِنَّکَ مِنَ الصَّاغِرِینَ: از این جایگاه فرود آى! تو نمی ‌توانی در آن جایگاه تکبّر کنى، پس بیرون شو که قطعاً تو از خوار شدگانى.» (اعراف/ 13)

کسی که قرآن کریم او را به عنوان دشمن اشکار معرفی کرده است: «أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یَا بَنِی آدَمَ أَن لاَّ تَعْبُدُوا الشَّیْطَانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ * وَأَنْ اعْبُدُونِی هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِیمٌ؛ آیا پیمان نبستیم با شما ای فرزندان آدم که عبادت نکنید شیطان را، که او برای شما دشمنی آشکار است و این که مرا عبادت کنید؛ این راه مستقیم است؟» (یس، 61 ـ 62)

کسی که کارش وسوسه و وسوسه گری است: فَوَسْوَسَ إِلَیْهِ الشَّیْطَانُ قَالَ یَا آدَمُ هَلْ أَدُلُّکَ عَلَی شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْکٍ لاَّ یَبْلَی؛ پس شیطان به او وسوسه کرد، گفت: ای آدم آیا تو را هدایت کنم به درخت ابدیت و قدرتی که کهنه نشود.» (طه، 120)  


«قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ ... مِن شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاس * الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاس؛ بگو پناه می ‌برم به پروردگار و صاحب اختیار آدمیان .... از شرِّ وسوسه شیطان که وسوسه می ‌کند در دل انسان». (ناس)

حال در این مجال می خواهیم بدانیم خانه این شیطان، موجود وسوسه گر و متکبر کجاست؟

در روایت است که فرشتگان در جمع کسانی که خدا را یاد می کنند، حاضر می شوند؛ و ابلیس نیز یکی از یارانش را برای برهم زدن جمع آنها می فرستد. همچنین شیاطین در جمع منکران حق حاضر می شوند. چنانچه ابلیس در دار الندوه در جمع مشرکین حاضر شد و نقشه ی قتل پیامبر را کشید. (خلاصه حدیث بحار، ج60، ص 258)

 

 امام علی علیه السلام در خطبه هفتم نهج البلاغه مى فرماید: «شیطان در درون سینه هاى پیروان خود تخمگذارى کرد، سپس آن را مبدّل به جوجه نمود» (فَباضَ وَ فَرَّخَ فى صُدُورِهِمْ).


در این تشبیه جالب امام(علیه السلام)، سینه هاى شیطان صفتان را آشیانه «ابلیس» و محل تخمگذارى او معرفى مى کند و به دنبال آن مى افزاید: «این جوجه هاى شیطانى از درون سینه هاى آنها خارج شده، در دامانشان حرکت کرد و پرورش یافت» (وَدَبَّ وَ دَرَجَ فی حُجُورِهِمْ).

شیطان,شیطان کجاستشیاطین در جمع منکران حق حاضر می شوند


این نکته نیز شایان دقّت است که «شیطان» سعى دارد در اعماق جان انسان نفوذ کرده و از آن جا تأثیر بر اعمال او بگذارد همان گونه که در خطبه بالا به آن اشاره شده بود که گویى در درون سینه ها تخمگذارى کرده و جوجه هاى خود را پرورش مى دهد; سپس آن را در دامان خود انسان بزرگتر مى کند تا آن جا که با وجود او متّحد مى شود; چشم و گوش و زبان و دست و پا، رنگ «شیطانى» به خود مى گیرد و آثار «شیطانى» از خود بروز مى دهد.


در کلمات «امیرمومنان على» (علیه السلام) در «غرر الحکم» آمده است: «اِحْذَرُوا عَدُوّاً نَفَذَ فِى الصُّدُورِ خَفیّاً وَ نَفَثَ فِى الآذانِ نَجیّاً; از آن دشمنى بپرهیزید که در سینه ها مخفیانه نفوذ مى کند و در گوشها آهسته فوت مى کند»!


در خطبه 121 نیز مى خوانیم: «اِنَّ الشَّیْطانَ یُسَنّى لَکُمْ طُرُقَهُ وَ یُریدُ اَنْ یَحُلَّ لَکُمْ دینَکُمْ عُقْدَةً عُقْدَةً; شیطان راه هاى خویش را براى شما آسان جلوه مى دهد و مى خواهد پیمانهاى الهى دین شما را گره گره بگشاید».


به هر حال هدف از ایراد خطبه فوق و مانند آن هشدارى است به همه انسانها که مراقب این دشمن بزرگ که عداوت خود را از آن زمان که آدم آفریده شد با او و فرزندانش اعلام نمود، باشند; و با توکّل بر لطف بى پایان خداوند و استمداد از عقل و فطرت و وجدان و الهام گرفتن از ارشادهاى پیامبران الهى و استمداد از «فرشتگان» پروردگار، خود را از حوزه نفوذ «شیطان» دور دارند.

امام(علیه السلام)، سینه هاى شیطان صفتان را آشیانه «ابلیس» و محل تخمگذارى او معرفى مى کند و به دنبال آن مى افزاید: «این جوجه هاى شیطانى از درون سینه هاى آنها خارج شده، در دامانشان حرکت کرد و پرورش یافت» (وَدَبَّ وَ دَرَجَ فی حُجُورِهِمْ)

بنابراین بهترین محل زندگی برای شیطان همانا دل انسان ها باشد و تا زمانی که دل انسان محل زندگی شیطان باشد، انسان به جایی نخواهد رسید «إن ارواح الشیاطین ما عمرت فی شیء عمرت فی قلوبکم». (بیانات حجت الاسلام انصاریان)

حواسمان باشد که قلب و دل خود را با ترجیح دادن هوای نفس بر دستورات خداوند کریم، محل زندگی شیطان قرار ندهیم.

آخرین نکته
طبق صریح بعضى از آیات قرآن، شیاطین منحصر به «ابلیس» و لشکر پنهانى او نیستند; بلکه گروهى از انسانها نیز شیطان نامیده شده اند. چرا که کار آنها عیناً همان کار شیاطین است: «وَ کَذلِک جَعَلْنا لِکُلِّ نَبِىٍّ عَدُوّاً شَیاطینَ الاِنْس وَ الْجِنِّ یُوحى بَعضُهُمْ اِلى بَعض زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً; این چنین در برابر هر پیامبرى دشمنى از شیاطین انس و جنّ قرار دادیم که به طور سرّى سخنان فریبنده و بى اساس را براى اغفال مردم ـ به یکدیگر مى گفتند».(سوره انعام، آیه 112) آرى باید مراقب وسوسه هاى همه آنها بود.

منابع:
سایت عرفان
مکارم شیرازی، شرح خطبه هفتم نهج البلاغه،با تصرف و تلخیص
 

مردم در «عالم برزخ» چند دسته می‌شوند؟

مجموعه: اصول و فروع دین

عالم برزخ,عالم برزخ کجاست,برزخ,

عالم مردگان از جمله عوالمی است که همواره وقتی با آن مواجه می‌شویم سؤالات و ابهامات بسیاری برای ما به وجود می‌آید و هر فردی علاقه دارد بیشتر از این عالَم بداند چراکه مرگ از جمله مباحثی است که هر فردی روزی با آن دست به گریبان خواهد شد.

آنچه در ادامه می‌خوانید بخش نخست از سلسله مباحثی است که به طرح پرسش و پاسخ درباره مرگ و معاد می‌پردازد و از کتاب «عالم برزخ؛ عالم حیات و زندگی» نوشته حجت‌الاسلام اسدالله محمدی‌نیا از پژوهشگران حوزه علمیه قم عنوان می‌شود:

از روایات هم استفاده می‌شود که مردم هم در عالم برزخ به دو گروه تقسیم می‌شوند:

1. کسانی که در دنیا مطیع دستورات دین و پیامبران الهی و ائمه اطهار (ع) بودند و نسبت به انجام واجبات و ترک محرمات مقید بودند، در برزخ زندگی با نشاط و آرامشی دارند.

2. کسانی که نسبت به دین بی‌توجه بودند و اهل نماز و عبادت و حجاب و بندگی نبودند، در عالم قبر که شاید صدها هزار سال طول بکشد به عذاب الهی گرفتار خواهند شد.

اینک به روایاتی توجه کنید:

هر کس مهمان عمل خویش است:


حضرت محمد (ص) فرمود:
«اِنَّ اَحَدَکُم اذا ماتَ عُرِضَ علیه مَقعَدُهُ بالغَداة و العَشّی ان کان من اهل الجنّه فمنَ الجنة و ان کانَ من اهل النّار فمن النّار، یقالُ هذا مَقعَدُکَ حینَ یَبعثکَ الله یَومَ القیامة»

هنگامی که یکی از شما از دنیا برود، جایگاه او صبح و شام به او عرضه می‌شود، اگر از اهل بهشت باشد، جایگاهش در بهشت است و اگر از اهل دوزخ باشد، جایگاهش در دوزخ است و به او گفته می‌شود این جایگاه توست تا هنگامی که خداوند تو را در قیامت مبعوث کند.

امام صادق (ع) فرمود:
«اَلبَرزخ القبر، و هُو الثوابُ و العقابُ بین الدّنیا و الآخرة»
برزخ همان قبر است و قبر همان ثواب و عقابی است که میان دنیا و آخرت وجود دارد.

- سجده نماز یادآور عالم برزخ
از برخی روایات استفاده می‌شود که نماز اگر با توجه به معنای آن خوانده شود، یاد آور سه عالم: برزخ و قیامت است. بدین معنا که دفعه اول که ما سر روی مهر می‌گزاریم و بر می‌داریم، یادآور آن است که خداوند ما را با واسطه از خاک آفریده و به دنیا می‌آورد و دفعه دوم که به سجده می‌رویم، به ما تذکر می‌دهد که بعد از مدتی زندگی در دنیا به برزخ برمی‌شد و هنگامی که سر از سجده دوم برمی‌داریم، یادآور زنده شدن در روز قیامت می‌باشد. لذا از معنای سجده در نماز از حضرت علی (ع) سوال شد.

آن حضرت در پاسخ فرمودند:
«مَعْنَى السُّجُودِ فَقَالَ مَعْنَاهُ مِنْهَا خَلَقْتَنِی یَعْنِی مِنَ التُّرَابِ وَ رَفْعُ رَأْسِکَ مِنَ السُّجُودِ مَعْنَاهُ مِنْهَا أَخْرَجْتَنِی وَ السَّجْدَةُ الثَّانِیَةُ وَ إِلَیْهَا تُعِیدُنِی وَ رَفْعُ رَأْسِکَ مِنَ السَّجْدَةِ الثَّانِیَةِ وَ مِنْهَا تُخْرِجُنِی تَارَةً أُخْرَى‏»

معنا و حقیقت سجده در نماز آن است که به خداوند می‌گوییم: ما را (با واسطه) از خاک آفریدی و در سجده اول که سرت را برمی‌داری معنایش آن است که خداوند ما از همین خاک آفریده و به دنیا آورده، و به سجده دوم که می‌رویم، یعنی خداوندا! ما را بعد از مدتی زندگی در دنیا (به عالم قبر و برزخ) برمی‌گرداند و سرت را که از سجده دوم برمی‌داری، معنایش آن است که بعد از مدت‌ها در عالم برزخ مرا روز قیامت زنده خواهی کرد.        

لذا اگر نماز با توجه خوانده شود و معنای آن درک شود، چنان در روح و روان اثر می‌گذارد که آرامش وصف‌ناپذیری به انسان می‌دهد و دیگر انسان گرد گناه نمی‌رود و جامعه به وسیله نماز اصلاح خواهد شد.

- سخن امیرالمومنین (ع) با اموات
آن حضرت (ع) وقتی از جنگ صفین برمی‌گشت در کنار قبرستانی که در پشت دروازه کوفه بود ایستاد و خطاب به ارواح مردگان فرمود:

«أَنْتُمْ لَنَا فَرَطٌ سَابِقٌ وَ نَحْنُ لَکُمْ تَبَعٌ لاحِقٌ، أَمَّا الدُّورُ فَقَدْ سُکِنَتْ، وَ أَمَّا الأَزْوَاجُ فَقَدْ نُکِحَتْ، وَ أَمَّا الأَمْوَالُ فَقَدْ قُسِمَتْ، هَذَا خَبَرُ مَا عِنْدَنَا فَمَا خَبَرُ مَا عِنْدَکُمْ»

شما بر ما پیش‌قدم شدید، و ما نیز به شما ملحق خواهیم شد، خانه‌هایتان را دیگران ساکن شدند، همسرانتان به ازدواج دیگران درآمدند، و اموالتان تقسیم شد، اینها خبرهایی است که نزد ماست، نزد شما چه خبر است؟

سپس حضرت علی (ع) فرمود:
«أَمَا لَوْ أُذِنَ لَهُمْ فِی الْکَلامِ لاَ َخْبَرُوکُمْ أَنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوى»

آگاه باشید! اگر به آنها اجازه سخن گفتن داده شود، به شما خبر می‌دهند که بهترین زاد و توشه در سفر آخرت پرهیزگاری است.  

عالم برزخ,عالم برزخ کجاست,برزخ,

 - محل اجتماع ارواح مومنان

امام صادق (ع) فرمود:
«لا یَبقی مُؤ‌مِنٌ فی شَرقِ الاَرضِ وَغَربِها اِلاّ حَشَرَ اللّهُ روُحَهُ اِلی وادِی السلام ظَهرُ الکُوفَه، اَما اِنّی کََأنّی بِهِم حَلَقٌ حَلَقٌ قُعُودٌ یَتَحَدثُونَ»

هر مومنی در شرق و عرب عالم نمی‌میرد مگر اینکه خداوند روح او را در وادی السلام مشحور می‌کند. راوی از امام (ع) پرسید: وادی السلام کجاست؟ حضرت فرمود: پشت کوفه است. آگاه باشید گویا ارواح مومنان در -آنجا به صورت حلقه‌ای و گرد نشسته‌اند و با هم سخن می‌گویند.

حبه عُرَنی یکی از اصحاب حضرت علی (ع) می‌گوید: از آن حضرت درباره سخن گفتن و انس گرفتن ارواح در عالم قبر سؤال کردم. حضرت (ع) در پاسخ فرمود:

«نعم و لو کشف لک لرایتهم حلقا حلقا محتبین یتحادثون»

بله، اگر پرده‌ها برای تو کنار رود خواهی دید که ارواح مؤمنان در برزخ به صورت حلقه‌وار در حالی که دست‌هایشان را در زانوها حلقه زده‌اند دور هم نشسته‌اند و با یکدیگر حرف می‌زنند.

 

بعد حضرت علی (ع) فرمود:
«... وَما مِنْ مُؤمِنٍ یَمُوتُ فی بُقْعَةٍ مِنْ بِقاعِ الاَرْضِ اِلاّ قیلَ لِروحِهِ: اِلحَقی بِوادِی السَّلامِ وَاِنَّها لَبُقْعَةٌ مِنْ جَنَّةِ عَدْنٍ»

هیچ مومنی در قطعه‌ای از زمین نمی‌میرد مگر این که به روح او گفته می‌شود به وادی السلام ملحق شود، زیرا وادی السلام قطعه‌ای از بهشت عَدَن است.

- در حال لذت و نشاط
راوی از امام صادق (ع) درباره ارواح مومنان سوال کرد. آن حضرت (ع) فرمود:

«فی حُجُراتٍ فی الجنّةِ ، یأکُلونَ مِن طَعامِها ، ویَشْرَبونَ مِن شَرابِها و یقولون: ربنا اقم لنا الساعه و انجزلنا ما وعدتنا»

آنها در حجره‌هایی از بهشت (برزخی) قرار دارند، از غذاهای بهشتی می‌خورند و از نوشیدنی‌هایش می‌نوشند و می‌گویند: پروردگارا هر چه زودتر قیامت را برپا کن و به وعده‌هایی که به ما داده‌ای وفا نما.

از آیه مبارکه استفاده می‌شود: انسان به محض مردن وارد برزخ می‌شود، چنانچه حبیب بن نجار این مرد مبارز که در راه احیاء دین و دفاع از پیامبران به محض این که زیر شکنجه به شهادت رسید، وارد بهشت برزخی شد. چنانچه اشخاص کافر و ظالم به محض مردن وارد جهنم برزخی خواهند شد.

- چرا ارواح مومنان در وادی السلام جمع می‌شوند؟!
از احادیثی که بیان شد که ارواح موؤنان در وادی السلام در نزدیکی کوفه جمع هستند استفاده می‌شود که وادی السلام موضوعیت ندارد بلکه آنچه که محور و اصل است این که ارواح مؤمنان و پیامبران آنجا و در کنار حضرت امیرالمومنین علی (ع) جمع‌اند. چنانکه در بحث رجعت خواهد آمد، آن حضرت (ع) چند بار رجعت می‌نماید و پیامبران نیز به دنیا برمی‌گردند تا حکومت حضرت را مشاهده و او را یاری کنند و سرّ این ارادت پیامبران و صالحان به حضرت امیر (ع) آن بود که اگر آن حضرت و فرزند بزرگوارش حضرت سیدالشهدا (ع) نبودند، بنی امیه (لعنة الله علیهم اجمعین) دینی باقی نمی‌گذاشتند و زحمات تمام پیامبران را به باد می‌دادند. اگر دینی باقی ماند و ثمره زحمت انبیاء از بین نرفت، فقط به سبب ایثار و جانفشانی حضرت امیر (ع) و حضرت صدیقه طاهره، فاطمه زهرا (ع) و فرزندان طاهرین آنها، به ویژه حضرت سیدالشهداء (ع) بود.


منبع:.farsnews.com

بهترین و کامل ترین نعمت خداوند!

مجموعه: متفرقه دینی

بهترین و کامل ترین نعمت خداوند

بهترین و کامل ترین دفترچه راهنمایی که برای انسان طراحی شده قرآن کریم است. در این کتاب آسمانی بهترین روش‌های ممکن در اختیار انسان قرار داده شده تا اینکه انسان به وسیله آن به برترین جایگاه و منزلت انسانی رهنمود شود.

خداوند متعال در خصوص راهبری و هدایت بخشی قرآن کریم می فرماید: «وَ نَزَّلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً وَ بُشْرى‏ لِلْمُسْلِمینَ؛[نحل :89] و ما قرآن را که بیان‏کننده هر چیزى است و هدایت و رحمت و بشارت براى مسلمانان است بر تو نازل کرده‏‌ا‌یم.»

ـ در این نوشتار مختصر سعی داریم در مورد برترین و زیباترین نعمتی که خدای متعال در اختیار انسان قرار داده صحبت کنیم.

با اندک توجهی در نعمت هایی که خدا به انسان ارزانی داشته به روشنی می‌توان به این مطلب دست یافت که همه نعمت ها از زیبایی و ارزش خاص بالایی برخوردار هستند؛ چرا که این نعمت‌ها در جهت رفاه و آسایش انسان می‌باشند، تا اینکه انسان روزگار را به سختی و مشقت نگذراند.

در مورد ارزش گذاری نعمت هایی که در اختیار انسان است این سوال مطرح می‌شود که کدام یک از جایگاه برتری برخوردار می‌باشند؟

برای جواب این سوال خوب است کارایی نعمت هایی که در اختیار انسان است را مورد مطالعه قرار دهیم. بعضی از نعمت ها که در اختیار انسان قرار داده شده با توجه به اهمیت و فوائد فراوانی که دارند بیشترین استفاده‌ی‌ آنها مختص به زندگی دنیایی است.

خدای سبحان در سوره مبارکه «الرّحمن» فهرستی از موجودات جهان آفرینش و مجموعه‌هایی از نعمت های مادی و معنوی خود را بیان می‏‌فرماید؛ از دنیا و آخرت، از انسان و فرشته و جنّ، از آفرینش انسان و سیر کمالی او، از بهشت و سعادت های ابدی، از نعمت های ظاهری و باطنی و....

در صدر این سوره و پس از ذکر صفت «رحمانیّت» خداوند، سخن از تعلیم قرآن به انسان در میان آمده است. «الرَّحْمنُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ خَلَقَ الْإِنْسانَ عَلَّمَهُ الْبَیانَ؛ [الرحمن/4-1] خداى رحمان، قرآن را یاد داد. انسان را آفرید، به او بیان آموخت.»

این آیات نورانی نشانگر این نکته است که قرآن کریم، اولین و مهم‏ترین و پربارترین نعمت الهی است؛ زیرا انسان، تنها در سایه تعلیم خداوند و دریافت و تلقّی قرآن، به کمال نهایی خویش می‏رسد و تا قرآن نباشد، کسی به مقام انسانیّت راه نمی‏یابد.[1]

جایگاه و اهمیت قرآن
همان طور که در ابتدای سخن نیز بیان شد بعضی از نعمت ها بیشترین کارایی و اثر آنها در دنیا خلاصه می‌شود، ولی این مطلب در خصوص قرآن کریم صادق نیست؛ چرا که خدای متعال در آیات نورانی قرآن مجید بهترین برنامه و آخرین نسخه شفا بخش خود را به بندگان ارزانی داشته که با به کار بستن فرامین شفا بخش آن می‌توان به سعادت دنیا و آخرت نائل شد.

خدای متعال در آیات فراوانی جایگاه و اهمیت و ارزش این نسخه شفا بخش را این چنین بیان می‌فرماید: «یَا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءتْکُم مَّوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّکُمْ وَشِفَاء لِّمَا فِی الصُّدُورِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّلْمُوْمِنِینَ؛ [یونس آیه/ 57] ای مردم، برای شما از جانب پروردگارتان موعظه ای آمد و شفایی برای آن بیماری که در دل دارید و راهنمایی و رحمتی برای مومنان.»

 قرآن وسیله هدایت انسان
هیچ نعمتی توان مقایسه و مقابله با قرآن را ندارد چرا که خدای متعال آن را برترین وسیله هدایت معرفی می‌نماید: «ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فیهِ هُدىً لِلْمُتَّقینَ؛ [بقره/2] این است کتابى که در [حقانیت‏] آن هیچ تردیدى نیست [و] مایه هدایت تقواپیشگان است».

سرتاسر قرآن در بردارنده‌ی آیات نورانی است که راه و رسم زندگی الهی و نوید حیات ابدی را به انسان بشارت می‌دهد.

جناب سید رضی در کتاب شریف نهج البلاغه از امام علی علیه السلام در خصوص شأن و منزلت قرآن این چنین می فرماید: «إنَّ اللّه سبحانَهُ لَم یَعِظْ أحَدا بمِثلِ هذا القرآنِ؛[2] خداوند سبحان هیچ کس را به چیزى چون این قرآن اندرز نداده است.»

 قرآن نسخه شفا بخش انسان
از آنجا که بیماری‌هایی که انسان با آن مواجه می‌شود تنها در بیماری‌های جسمی خلاصه نمی شود، بلکه سخترین و خطرناک‌ترین بیماری ‌هایی که می توان انسان را در معرض هلاکت و نابودی قرار دهد بیماری‌های روحی و روانی است خدای متعال قرآن را شفای آن امراض خطرناک قرار می‌دهد و می‌فرماید: «وَ نُنَزِّل‌ُ مِن‌َ الْقُرْءَان‌ِ مَا هُوَ شِفَآءٌ وَ رَحْمَة‌ٌ لِّلْمُوْمِنِین‌َ وَ لاَ  یَزِیدُ الظَّـَـلِمِین‌َ إِلآ  خَسَارًا؛ [اسرأ/82] قرآن را نازل می‌کنیم که شفا و رحمت برای مومنان است‌».

امام على(علیه السلام) در سخن بسیار جامع این حقیقت شفا بخشی قرآن را با شیواترین عبارات بیان فرموده است: «فَاسْتَشْفُوهُ مِنْ أَدْوائِکُمْ وَ اسْتَعِینُوا بِهِ عَلى لاَ وائِکُمْ فَإِنَّ فِیهِ شِفاءً مِنْ أَکْبَرِ الدّاءِ وَ هُوَ الْکُفْرُ وَ النِّفاقُ وَ الْغَیُّ وَ الضَّلالُ»؛ [3] (از این کتاب بزرگ آسمانى، براى بیمارى هاى خود شفا بخواهید و براى حل مشکلاتتان از آن یارى بطلبید؛ چرا که در این کتاب درمان  بزرگترین دردها است: درد کفر، نفاق، گمراهى و ضلالت».

راهنمایی صادق و نیکو
بهترین و کامل ترین دفترچه راهنمایی که برای انسان طراحی شده قرآن کریم است. در این کتاب آسمانی بهترین روش‌های ممکن در اختیار انسان قرار داده شده تا اینکه انسان به وسیله آن به برترین جایگاه و منزلت انسانی رهنمود شود. خداوند متعال در خصوص راهبری و هدایت بخشی قرآن کریم می فرماید: «وَ نَزَّلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً وَ بُشْرى‏ لِلْمُسْلِمینَ؛[نحل :89] و ما قرآن را که بیان‏کننده هر چیزى است و هدایت و رحمت و بشارت براى مسلمانان است بر تو نازل کرده‏‌ا‌یم.»

در کتاب شریف نهج البلاغه جناب سید رضی در خصوص هدایت بخشی قرآن کریم از امام علی(علیه السلام) این چنین نقل می‌کند: «اِنَّ اللّه‏ تعالى اَنْزَلَ کِتابا هادیا بَیَّنَ فیهِ الْخَیْرَ وَ الشَّرَّ، فَخُذوا نَهْجَ الْخَیْرِ تَهْتَدوا وَ اَصْدِفوا عَنْ سَمْتِ الشَّرِّ تَقْصِدوا؛ [4] خداى تعالى کتابى راهنما فرستاد و در آن خوب و بد را روشن ساخت. پس راه خوبى را پیش گیرید تا هدایت شوید و از راه بدى دورى جویید تا به مقصد برسید.»
 
سخن آخر
نکته بسیار مهمی که در خصوص این نعمت ارزشمند الهی باید مورد توجه قرار داد این است که، نباید برخورد و استفاده ما از این کلام الهی به شکل یک کالا و تجارت باشد، به این معنا که تنها به دنبال بهره بردن از ثواب قرائت آیات نورانی آن باشیم، بلکه سزاوار است با تدبر و تفکر در آیات نورانی و انسان ساز آن، روح خود را جلا داده و زنگارهای غفلت و دنیا زدگی را از روح و قلب دور سازیم؛ تا اینکه با زنده شدن قلب، روح زیبای الهی در کالبد جسمانی صفا و قوت یافته و پله‌ های کمال و سعادت با معرفت و شناخت واقعی طی شود.


======================================
 پی نوشت ها:
[1]. جوادی آملی، قرآن در قرآن، ص 23.
[2]. نهج البلاغة(صبحی صالح)خطبة 176، ص254.
[3]. همان.
[4]. نهج البلاغه، خطبه 167.
tebyan.net