آیا میدانید قرآنی

مجموعه: متفرقه دینی

 

دانستنی های قرآنی,آیا می دانید های علمی

 

 

آیا میدانید : تعداد ۱۰۱۵۰۳۰ نقطه در قرآن بکار رفته است.

 

آیا میدانید : تعداد ۵۰۹۸ محل وقف در قرآن وجود دارد.

 

آیا میدانید : تعداد ۳۹۵۸۶ عدد کسره در قرآن بکار برده شده است.

 

آیا میدانید : تعداد ۱۹۲۵۳ عددتشدید در قرآن بکار برده شده است.

 

آیا میدانید : بهترین نوشیدنی که در قرآن ذکر شده ( شیر ) می باشد.

 

آیا میدانید : بهترین خوردنی که در قرآن ذکر شده ( عسل ) می باشد.

 

آیا میدانید : بزرگترین عدد در سوره صافات آیه ۱۴۷ آمده که صد هزار می باشد.

 

آیا میدانید : کمترین حرفی می در قرآن بکار رفته حرف ( ظاء) می باشد.

 

آیا میدانید : بزرگترین سوره قرآن دارای ۲۵۵۰۰ حرف می باشد.

 

آیا میدانید : تعداد کلمات سوره تکویر برابر با تعداد سوره های قران است.

 

آیا میدانید : سوره اخلاص به نسب نامه خداوند معروف است.

 

آیا میدانید : سوره حمد دوبار بر پیامبر نازل شده یکبار در مکه و یکبار در مدینه .

 

آیا میدانید : سوره عادیات منسوب به حضرت علی (ع) است.

 

آیا میدانید : در سوره نساء به قوانین ازدواج اشاره شده است.

 

آیا میدانید : آیه ای که سر بریده امام حسین (ع) در شام تلاوت نمود آیه ۹ سوره کهف می باشد.

 

آیا میدانید : در آیه ۶ سوره مائده مراحل وضو بیان شده است.

 

آیا میدانید : حضرت سلیمان نخستین شخصی بود که بسم الله الرحمن الرحیم نوشت.

 

آیا میدانید : حضرت موسی (ع) داماد حضرت شعیب (ع) بود.

 

آیا میدانید : حضرت ادریس (ع) اولین شخصی بود که لباس دوخت و خط نوشت.

 

آیا میدانید : پرنده ای که در دربار حضرت سلیمان (ع) خدمت می کرد (هدهد) نام داشت.

 

آیا میدانید : به حیوای که از طرف خدا وحی شد زنبور بود (آیه ۶۸ یوره نحل).

 

آیا میدانید :صحیفه سجادیه به خواهر قرآن معروف است.

 

آیا میدانید : رودکی، ناصرخسرو و حافظ شاعرانی بودند که در نوجوانی حافظ کل قرآن بودند.

 

آیا میدانید : سلمان فارسی اولین شخصی بود که سوره حمد را به زبان فارسی ترجمه کرد.

 

آیا میدانید : استاد محمود خلیل الحصری اولین کسی بود که قرآن را به روش ترتیل خواند.

 

آیا میدانید : قران دارای ۱۱۴ سوره است.

 

آیا میدانید : قران دارای ۳۰ جزء است.

 

آیا میدانید : قران دارای ۱۲۰ حزب است.

 

آیا میدانید : قران دارای ۶,۲۳۶ ایه (نشانه) است.

 

آیا میدانید : قران دارای ۷۷,۷۰۱ کلمه است.

 

آیا میدانید : قران دارای ۳۲۳,۶۷۱ حرف است.

 

آیا میدانید : قران دارای ۹۳,۲۴۳ فتحه است.

 

آیا میدانید : قران دارای ۳۹,۵۸۶ کسره است.

 

آیا میدانید : قران دارای ۴,۸۰۸ ضمه است.

 

آیا میدانید : قران دارای ۱۹,۲۵۳ تشدید است.

 

آیا میدانید : قران دارای ۳,۲۷۲ همزه است.

 

آیا میدانید : قران دارای ۱,۷۷۱ مد است.

 

آیا میدانید : قران دارای ۱,۰۱۵,۰۳۰ نقطه است.

 

آیا میدانید : قران دارای ۵,۰۹۸ وقف است.

 

آیا میدانید : قران در ۲۳ سال بر پیامبر نازل شد.

 

 

منبع : radsms

دختر بچه‌ای که تازه به سن تکلیف رسیده است و قدرت بر روزه گرفتن ندارد چه کند؟


مجموعه: احکام دینی

روزه گرفتن,سن تکلیف دختران

 

دختر من تازه به سن تکلیف رسیده است، اگر قدرت بر روزه نداشته باشد چه کند؟

انسان نمى‌تواند به سبب ضعف بدن، روزه را بخورد، ولى اگر ضعف او به قدرى است که معمولاً نمى‌شود آن را تحمل کرد، خوردن روزه اشکال ندارد.[1]

لذا درباره چنین بچه‌ای که به سن تکلیف رسیده باید گفت؛ اگر روزه، موجب ضعفی شده که نمی توان تحمل کرد و برای او مشقت و حرج داشته باشد، روزه نگیرد. ولى بعداً در صورت توانایی، باید قضا کند و اگر تا ماه رمضان سال بعد قضا نکند براى هر روز یک مُد طعام، کفاره تأخیر (تقریباً 750 گرم گندم یا مانند آن) به فقیر بدهد، مگر این‌که در تأخیر نیز معذور باشد.[2]


البته برخی از مراجع در این‌باره می‌گویند: «دختران پس از تمام شدن 9 سال قمرى بالغ مى‌شوند ولى اگر نتوانند بعضى از وظایف مانند روزه را بر اثر ضعف انجام دهند از آنها ساقط مى‌شود [و قضا ندارد] و به جاى آن براى هر روز یک مد طعام به فقیر ‌دهند».[3]

[1]. امام خمینی، توضیح المسائل (محشّی)، گردآورنده: بنی‌هاشمی خمینی، سید محمدحسین، ج‌1، ص 895، م 1583، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ هشتم، 1424ق.
[2]. ر.ک: فاضل لنکرانی، محمد، جامع المسائل، ج‌1، ص 151، انتشارات امیر قلم، قم، چاپ یازدهم، بی تا؛ تبریزی، جواد بن علی، استفتاءات جدید، ج‌2، ص 135، دفتر معظم له، قم، چاپ اول، بی‌تا؛ موسوی گلپایگانی، سید محمدرضا، مجمع المسائل، ج‌4، ص 182، محقق و مصحح: کریمی جهرمی، علی، ثابتی همدانی، علی، نیری همدانی، علی، ‌دار القرآن الکریم‌، قم، چاپ دوم، 1409ق؛ خمینى، سید روح اللّٰه، استفتاءات، ج‌1، ص 333، دفتر انتشارات اسلامى، قم، پنجم، 1422ق؛ حسینی خامنه‌ای، سید علی، أجوبة الاستفتاءات، ص 152، دفتر معظم له، قم، چاپ اول، 1424ق.
[3]. مکارم شیرازی، ناصر، استفتاءات جدید، محقق و مصحح: علیان‌نژادی‌، ابوالقاسم، ج‌1، ص 89، انتشارات مدرسه امام علی بن ابیطالب(ع)، قم، چاپ دوم، 1427ق.

منبع:islamquest.net

زندگینامه آیت الله مجتبی تهرانی


مجموعه: زندگینامه بزرگان دینی

آیت الله مجتبی تهرانی,زندگینامه آیت الله مجتبی تهرانی

زندگینامه آیت الله مجتبی تهرانی
آیت الله مجتبی تهرانی در سال 1316 در خانواده ‏ای از اهل علم، معرفت و شهادت و در تهران به دنیا آمد.
پدر ایشان مرحوم آیت ‏الله میرزا عبدالعلی تهرانی، از شاگردان مرحوم حاج ‌شیخ عبدالکریم حائری یزدی، فقیهی مجاهد و عارفی سترگ بود که در زمان تاریک حکومت پهلوی اول، با همراهی و رفاقت مرحوم آیت‌الله شاه‌آبادی بزرگ، به اقامة جماعت در مسجد جامع بازار تهران مشغول بود و در امر تربیت نفوس مستعد و راهنمایی سالکان الی ‏الله‏ تعالی اهتمام ویژه داشت.


وی طبق رسم تمامی خاندان‌های علم و معرفت، تحصیل در علوم دینی و اشتغال به علوم حوزوی را از دوران کودکی آغاز کرد و در امر تحصیل علوم، جدّیت فوق‌العاده‌ای داشت.
ایشان با هدایت و ارشاد والد بزرگوار خود، برای مدت چهار سال به مشهد مقدس مهاجرت کرد و در سایه الطاف حضرت علی‌بن‏ موسی الرضا(ع) مشغول به گذراندن سطح گردید و از محضر اساتید برجسته‌ای چون ادیب نیشابوری بهره برد.


سپس به قم مهاجرت کرد تا در حوزه نوپای آن دیار، که به تازگی تمامی اهل علمِ جهان تشیع را به‌سوی خود جذب می‌کرد، حضور یابد و سطوح عالی دروس حوزوی را نیز به اتمام برساند.
این عالم وارسته با جدیت و پشتکار بسیار، دروس سطح را به سرعت تمام کرد و در سنین نوجوانی به محضر علمی بزرگانی چون امام خمینی، مرحوم آیت‌الله ‏العظمی بروجردی، آیت‌الله‌العظمی گلپایگانی و مرحوم علامه طباطبایی راه یافت.


در جدیت و پشتکار معظم‌له همین نکته کافی است که به فرمودة خودشان، در زمانی که مشغول به دروس سطح بودند، دو مرتبه تمام وسائل‌الشیعه را مطالعه کردند تا برای شرکت در درس خارج آماده شوند.


ایشان با نبوغ و پشتکاری که از خود نشان دادند، در جوانی به درجة رفیع اجتهاد رسیده و به‌زودی توانستند از نزدیکان و خصیصین حضرت امام قرار گیرند. مقبولیت علمی ایشان نزد استاد خویش، به‌اندازه‌ای بود که حضرت امام به طلبة خوش‌فکر و جوان خود اجازه داد تا تقریرات و نوشته‌جات درس بیعشان را جمع‌آوری کرده و به صورت یک اثر مستقل منتشر کند.

 

ایشان در همین ایام، کتاب مکاسب محرمة حضرت امام، همچنین دوجلد رسائل اصولی ایشان را تنظیم و منتشر کردند.
با آنکه هنوز مدت زیادی از استفاضة این طلبه فاضل و جوان از محضر زعیم عالم تشیع، حضرت آیت‌الله ‏العظمی بروجردی نگذشته بود، این مرجع کم‌نظیر رحلت کرد و بار هدایت امت را به ‌دوش خلف صالح خویش چون حضرت امام خمینی(ره) نهاد.

 

حال که امر خطیر مرجعیت متوجه حضرت امام شده بود، ایشان شاگرد فاضل خود، یعنی حاج‌آقا مجتبی تهرانی را مأمور به جمع‌آوری فتاوا و تنظیم اولین نسخه از رسالة عملیه و مناسک حج خویش گردانید که در همان ایام به چاپ رسید و در دست‌رس مقلدان قرارگرفت.


حضرت استاد برای انجام این امر مهم، ضمن بهره‏ گیری از دست‌نوشته‌های متعدد استاد خویش، با ایشان هم‌بحث شد و رساله‌ای دقیق و علمی آماده کرد که بعدها جزو دقیق‌ترین رساله‌های منسوب به امام خمینی(ره) مطرح شد. همه این امور در زمانی اتفاق افتاد که هنوز کمتر از بیست و پنج سال از عمر شریف حضرت استاد می‌گذشت.

 

آیت الله مجتبی تهرانی,زندگینامه آیت الله مجتبی تهرانی

 

ایشان علاوه بر یادگیری فقه و اصول در محضر استاد بی‌بدیل خود، چندین سال نیز از مشرب اخلاقی و عرفانی آن عارف کامل و عالم ربانی سیراب گردید و با دیدگاه‏های اجتماعی و سیاسی امام امت به‌ خوبی آشنا شد.


این استضائه از خورشید حیات‌بخش امام و دیگر اولیای الهی ادامه داشت تا آنکه جرقه‌های بیداری اسلامیِ ملت ایران زده شد و امام خمینی از کشور تبعید شد. بعد از این واقعه دردناک، حضرت آیت‌الله تهرانی نیز سه سال بعد، به نجف رفت تا هم سیر معنوی خود را در سایة فیوضات امیر‌المؤمنین(ع) و دیگر ائمه هدی تکمیل نماید و هم از تربیت استاد خویش بی‌بهره نماند.

اما این معیت زیاد طول نکشید و حضرت امام به ایشان امر کردند که به ایران برگشته و در تهران حضور داشته باشند. لذا ایشان در سال 1349 به زادگاه خود بازگشت و به کارهای مهم و برزمین مانده مشغول شد.


حضرت استاد از زمان بازگشت به تهران، تا پیروزی انقلاب شکوهمند امامت و ولایت در ایران، ضمن اقامه جماعت در مسجد جامع بازار، تدریس سطوح عالی خود را در مدارس علمیة تهران آغاز کردند و تربیت و هدایت جوانان انقلابی را به‌دست گرفتند.

 

از جلسات بسیار محرمانه با برخی انقلابیون فعال گرفته تا جلسات عمومی اخلاق که در برخی مقاطع زمانی به‌دلیل ممانعت حکومت جور، تعطیل می‌شد، همچنین حضور در بازار تهران و هدایت و رهبری مردم کوچه و بازار، از اهمّ فعّالیت‌های معظّم‌له پیش از انقلاب بود.


حضور عادی آیت الله تهرانی در تهران و فعالیت‌های مخفی ایشان در راهنمایی و رهبری مجاهدان انقلابی، آن‌قدر مفید و مؤثر بود هنوز هم برکات آن در میان اهالی تهران، باقی و جاری است، که بعد از مدت‏ها سر تأکیدهای حضرت امام مبنی بر مراجعت ایشان به تهران را روشن ساخت. عنایت ویژة حضرت امام به تهران موجب شد که حضرت استاد، تا امروز در عاصمة‌جهان تشیع بماند و نعمتی بی‌بدیل برای اهل این دیار باشد.


بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و با آغاز ولایت و زعامت حضرت روح‏الله، همچنین با توجه به سوابق درخشان و مراودات حضرت استاد با امام امت، انتظار می‌رفت که ایشان یکی از مسؤولین نظام اسلامی شده و گوشه‌ای از بار این انقلاب را به دوش بکشند.

 

اما بنا به فرموده خودشان، ایشان با دعا به درگاه خدای متعال و توسّل به حضرات معصومین، خود را از قبول مسؤولیت‌های آشکار کنار کشیدند و با حضور در صحنه نیروسازی برای انقلاب، همچنان به‏صورت گمنام و مؤثّر به تربیت نیروهای جوان و کارآمد برای انقلاب اسلامی پرداختند لذا جلسات درس خارج ایشان مملو از طلاب سطوح عالی بود که برای انجام وظیفه به تهران آمده بودند و از فضای علمی قم فاصله داشتند.


این جلسات آن‌قدر مفید و کم‌نظیر بود که بسیاری از فضلا را به خود جذب کرد و حسرت دوری از فضای علمی قم را به رضایت و شکرگزاری شرکت در این جلسات علمی تبدیل نمود.


از طرفی دیگر، جلسات عمومی اخلاق و معارف اسلامی که قبل از انقلاب نیز برپا بود و از سال 1356 به‏ طور منظّم و هفتگی دائر می‌گردید، مأمن بی‌نظیری برای بسیجیان مخلص حضرت روح‌الله و سکوی پرشی برای دلدادگان و حیات‌یافتگان انقلاب اسلامی بود که تازه از زیر یوق جهالت ستم‌شاهی رهایی یافته و به نور حکومت الهی منور گشته بودند و بی‌صبرانه و مشتاقانه به‌دنبال معارف عمیق اسلام بودند.


آیت‌‌الله‌‌ حاج‌‌آقا مجتبی تهرانی، از مراجع عظام تقلید و از شاگردان مبرّز مکتب فقهی، اصولی، فلسفی، اخلاقی و عرفانی امام خمینی(ره) دی سال 1391 و در سن 77 سالگی دار فانی را وداع گفت.
منبع:hamshahrionline.ir

پرستش به چه معناست ؟

مجموعه: متفرقه دینی

 

پرستش به چه معناست؟

 

 

ریشه و تعریف واژه:عبادت از ریشه «عَبَدَ» و به معنای پرستش و اطاعت خاشعانه و نهایت خضوع است. از ریشه عبد دومصدر عبودیت و عبادت مشتق شده‌است. این دو واژه در عبری و عربی کاربرد داشته و معنی همسان دارد.



ابوعلی سینا گفته‌است::: العباده هی غایه الخضوع و التذلّل (عبادت نهایت خصوع و فروتنی است). مرتضی مطهری در تعریف عبادت می‌گوید: پرستش آن حالتی است که در آن انسان یک توجهی می‌کند که از ناحیه باطن خودش به آن حقیقتی که او را آفریده‌است و خودش را در قبضه قدرت او می‌بیند، خودش را به او نیازمند و محتاج می‌بیند. در واقع سیری است که انسان از خلق به سوی خالق می‌کند. این امر اساساً قطع نظر از فایده و اثری که داشته باشد، خودش یکی از نیازهای روحی بشر است.

 

 

پرستش در ادیان ابراهیمی


ز در سه دین ابراهیمی یهودیت، مسیحیت و اسلام به عنوان یک اصل جدایی ناپذیر برشمرده می‌شود که در هر سه دین به عنوان یکی از اولویت‌ها بر آن تأکید شده‌است. این تأکید به حدی است که در آرمان و هدف بعثت موسی(ع) آمده که او مأمور شده بنی‌اسرائیل را برای عبادت خداوند از مصر بیرون ببرد. قرآن نیز اولین دعوت پیامبر را دعوت به توحید، عبادت خدا و دوری از شرک ذکر می‌کند. ادا کردن عبادت در زندگی انسان با آغاز خلقت بوده به طوری که اولین عبادت به صورت قربانی در تورات و قرآن در مورد دو پسر آدم(ع) (قابیل و هابیل) ذکر شده‌است. عبادت در طول زمان، صورت‌های مختلفی به خود گرفته‌است. عبادت به معنی اخص آن عبارت است از عبادات شریعت که در شریعت یهود، عمدتاً به قربانی، عشریه، روزه، اعیاد و نماز و در شریعت اسلامی عمدتاً به نماز، روزه، زکات و حج اطلاق می‌شود.

 

 

re13.jpg

 


پرستش در یهودیت


عبادت از منظر کتب عهد قدیم، اطاعت کامل و محض خداوند می‌باشد چنانچه در «اول تواریخ» آمده:

حال ای پسر من سلیمان، بکوش تا خدای اجداد خود را بشناسی و با تمام دل و جان او را بپرستی و خدمت کنی. خداوند تمام دل‌ها را می‌بیند و هر فکری را می‌داند. اگر در جستجوی خداباشی، او را خواهی یافت، ولی اگر از او برگردی، تو را تا ابد طرد خواهد کرد.

در مزامیر نیز آمده‌است که: خداوند را با تمام دل خود، در مجلس راستان و میان قوم او ستایش خواهم کرد. اطاعت در عهد قدیم شامل اطاعتی می‌شود که از روی میل و رغبت است. و عبادت مختص خداوند بوده و برای غیر خدا سزاوار نمی‌باشد و تنها اوست که شایسته عبادت است. در یهودیت حتی جنگ هم در راستای عهد خداوند عبادت است. در یهودیت آمده‌است: خداوند، جان پناه من است، او صخره من است و مرا نجات می‌بخشد. خدایم صخره محکمی است که به آن پناه می‌برم. او همچون سپر از من محافظت می‌کند. به من پناه می‌دهد و با قدرتش مرا می‌رهاند. او را به کمک خواهم طلبید و از جنگ دشمنان رهائی خواهم یافت. ای خداوند بزرگ تو شایسته پرستش هستی. (مزامیر ۱۸:۲-۳)

re13.jpg

 

 

پرستش در مسیحیت


خداوند، در یهودیت خدائی است مهربان و بخشنده که پناهگاه و محل انس و امنیت است برای مردم زمانه، و همه چیز با او معنا پیدا می‌کند امّا در عهد جدید خداوند معنای عمیقتر و باشکوه‌تر دارد. از دیدگاه مسیح خداوند را باید با تمام قلب و جان دوست بدارید و این اولین و مهم‌ترین دستور خدا است. ایمان و عبادت در مسیحیت به دو معنای دوست داشتن خداوند با تمام قلب و جان و محبت و خدمت به مردم به کار رفته‌است. امّا در مسیحیت از آنجائی که باور عهد جدید بر آن است که عیسی پسر خداوند است، عبادت هم شامل خداوند آسمانی می‌شود و هم خداوندی که جسم شد؛ یعنی مسیح. پس پرستش و عبادت خداوند، بدون اطاعت و پرستش مسیح غیر ممکن است. مسیح چهره دیدنی خدای نادیده‌است. او فرزند خداست و بر تمام موجودات برتری دارد. در واقع هستی به وسیله عیسی مسیح به وجود آمده‌است....... (کولسیان ۱:۱۵-۱۹)

 

 

re13.jpg



پرستش در اسلام



روشهای صحیح و کاربردی عربی نشان می‌دهند که عبادت، نوعی از خضوع در نهایت درجه آن و ناشی از دریافت قلبی نسبت به عظمت و سلطه معبود است. برای عبادت دو چیز لازم است:

اول: پایبندی به آنچه خداوند به صورت امر و نهی و حلال و حرام تشریع نموده و توسط پیامبران ابلاغ گردیده‌است. این امر به عنصر اطاعت و خضوع در برابر خدا عینیت می‌بخشد. کسی که از پذیرش فرمان خدا سرپیچی کند و از پیروی راه و پایبندی به شریعت او استکبار ورزد، بنده و پرستش کننده خدانیست؛ هر چند او را خالق و روزی دهنده خود بداند و بدین امر اعتراف کند، چنانچه مشرکان عرب هم چنین ادعایی داشتند.



دوم: پایبندی او، از دل سرشار از محبت خدا برخیزد؛ زیرا در هستی، چیزی دوست داشتنی‌تر از خدا وجود ندارد. برای اینکه او صاحب فضل و احسان است و انسان را که چیزی نبود به وجود آورد و آفرید. اساس محبت خداوند متعال، آگاهی از فضل، نعمت، نیکی، رحمت، احساس جمال و کمال اوست. اگر کسی احسان را دوست دارد، صاحب احسان اوست و اگر زیبائی را دوست دارد، مصدر زیبائی اوست و اگر کسی طالب کمال است، کمال حقیقی اوست و اگر کسی خود را دوست دارد، بداند که آفریننده و پدید آورنده‌اش خداوند می‌باشد. کسی که خدا را بشناسد، او را دوست دارد و به اندازه درجه شناخت خویش، نسبت به او محبت پیدا می‌کند. به همین دلیل محبت محمد نسبت به خداوند، از همه بیشتر بود؛ زیرا معرفت بالاتری نسبت به خدا داشت.



به طور کلی و به صورت اجمالی در قرآن عبادت به صورت‌های مختلف تعریف شده‌است که سه صورت از آنها عبارت‌اند از:

 

۱-‌ خضوع و کرنش که از اعتقاد به الوهیت و معبود سرچشمه گرفته باشد. دلیل این معنا آیاتی است که به عبادت خداوند امر می‌کند و انسان‌ها را از عبادت غیر او نهی می‌کند و به این دلیل هیچ‌الهی و ربّی غیر خداوند وجود ندارد:


«یاقَومِ آعبُدُوا آلله مَالَکُم مِن إله غَیرُهُ» (سوره اعراف: ۵۹)


۲-‌ خضوع و کرنش در مقابل موجودی که او را «رب» می‌دانیم و شأنی از شئون وجود و زندگی خود را در دنیا و آخرت در اختیار او می‌شماریم؛ چه امور معنوی مانند عزت و پیروزی در دنیا و چه در امور معنوی مانند آمرزش گناهان. رب کسی است که زمام امور را در کف دارد و عهده‌دار تدبیر و تربیت اوست. بنابراین عبادت معبود به خاطر ربوبیت اوست. شاهد این سخنان آیاتی است که دلیل منحصر بودن عبادت به خداوند را یگانگی او در ربوبیت می‌داند:



و قالَ المسیحُ یا بنی اسرائیلَ اعبدوالله رَبّی و رَبَّکُم/ إِنَّ هذِهِ اُمَّتُکُم أَمَّهً و احِدهً وأَنَا رَبُّکم فَاعبُدُنِ. (انبیا:۹۲ / مائده:۷۲)


۳-‌ خضوع و کرنش در برابر کسی است که او را عالم، یا موجودی که امور هستی به او واگذار شده، می‌دانیم؛ حال چه امور تکوینی مانند خلق، رزق، زنده کردن و می‌راندن به او واگذار شده وچه امور تشریعی مانند قانونگذاری شفاعت و مغفرت. انحصار عبادت در خدا، تعهد دیرینه‌ای است که خداوند از نوع انسان گرفته‌است. این پیمان با قلم قدرت خداوندی در فطرت بشری نقش بسته و در طبع اصیل انسان کاشته شده‌است.



وِ ِاذُا اَخَذَ رَبُّک مِن بَنی آدَمَ مِن ظُهُورِهِم ذُرَّیتَهُم و اَشهَدَهُم عَلی اَنفُسِهِم اَلَسنتُ بَرّبکُم قالُوا بَلی شِهدنَا اَن تَقُولُوا یومَ آلقیامَه ِانُّا کُنُّاعَن هَذا غافلینَ* او تقُولُوا انَّما اشرَکَ آبَاوُنا مِن قَبلُ و کُنََّا ذُرَّیهً مِن بَعدِهِم اَفَتُهلِکُنَا بِما فَعَلَ آلُمبطِلُونَ. (سوره اعراف ۱۷۲-۱۷۳)



بنابراین بزرگ‌ترین هدف بعثت، فرستادن رسولان و فرود آمدن کتابهای مقدس، یاد آوری این پیمان دیرینه به مردم، پاک کردن غبار فراموشی، شرک یا تقلید از روی فطرت باشد و نخستین دعوت و رهنمود پیامبران این باشد که



آعبُدُوالله مالَکُم مِن اِله غَیرُهُ (خداوند را بپرستید که غیر از او برای شما ایزدی نیست)(سوره اعراف:۵۹)



نوح، هود، صالح، ابراهیم، لوط، شعیب و هر پیامبری که به سوی قوم دروغگو و گمراهی انتخاب شدند، همین دعوت را فریاد زدند و به قوم خود اعلام داشته‌اند که: خداوند می‌فرماید «ما هیچ رسولی را به رسالت نفرستادیم مگر آنکه به او وحی کردیم که به جز من خدایی نیست تنها مرا به یکتایی پرستش کنید و بس.» (سوره انبیاء:۲۵)



دامنه عبادات اسلام شامل تمام اعمال آدمی می‌باشد به شرط آنکه به قصد و نیت خداوند انجام شود. در واقع دامنه عبادت در اسلام، تمامی دین و زندگی انسان است و تمام وجود انسان را خدا فرا می‌گیرد. به طور کلی بر اساس تعالیمنم اسلام خداوند انس و جن را برای این آفریده که تنها او را عبادت کنند و در مقابل او سجده کنند و فرمان و امر خداوند را قبول کرده و اجرا نمایند همانطور که در سوره ذاریات آیه ۵۶ به آن اشاره شده‌است: «وَ مَا خَلَقتَ الجِنَّ وَ الانسَ الَّاِلیعبدُونِ» (جن و انسان را تنها برای پرستش آفریدیم)



جوادی آملی از علمای تشیع در این مورد می‌گوید: قرآن کریم در تبیین رابطه عبد و عبادت، عبادت را هدف آفرینش او می‌داند. انسان همانند هسته‌ای است که هدف متوسط آن درخت شدن و هدف بالاتر آن به بار نشستن است و هدفهای دیگری نیز در پیش دارد. امّا هدف اصلی و برتر از عبادت رسیدن به یقین است، همانگونه که در آیه ۹۹ از سوره حجر می‌فرماید:



واعبد ربک حتی یاتیک الیقین (و پروردگارت را پرستش کن تا یقین برسی) (سوره حجر:۹۹)

 

 

re13.jpg

 

نگرش‌های ناهمگون



ادیان یهودیت و اسلام و مسیحیت یا به عبارت دیگر، عهد عتیق، عهد جدید و قرآن کریم، در این که، عبادت اطاعت کامل و محض و از روی میل و رغبت در مقابل خداوند در کلیه امور است، با هم اشتراک دارند و هر سه کتاب، عبادت را منحصر در خداوند می‌دانند.

امّا مفهوم عبادت در مسیحیت با مفهوم یهودیت و اسلام کاملاً متفاوت است. در مسیحیت، شخص مسیح که خود، پسر خدا، متأثر از روح القدس و تجسم خداوند است در جسم، مسیر عبادت می‌شود و راه رسیدن به حقیقت نوعی جا پای عیسی گذاشتن است و رفتن و اقتدا به مسیح است، و حقیقت در نزدیک شدن هر چه بیشتر به مسیح کسب می‌شود. چنانکه در انجیل آمده است: «و عیسا گفت: و من راه، راستی و حقیقت هستم. گسی نمی‌تواند پدر را بیابد جز به واسطه من»

در مسیحیت همچنین بر خلاف اسلام و یهودیت، عبادت به زبانی خاص صورت نمی‌گیرد. بلکه تاکید خداوند در انجیل بر آن است که هر قوم و زبانی به زبان خود با او گفتگو کنند. در همین راستا انجیل نیز به زبانهای مختلف دنیا ترجمه می‌شود و هر نژادی به زبان مادری خود به مطالعه آن می‌پردازد.

در اسلام عبادت همراه با آداب و مناسک خاص مبتنی بر شریعت است، و تخطّی از قوانین شریعت مساوی با دور شدن از حقیقت است.

در عین حال در بین عارفان اسلامی وضعیت تقریباً فرق دارد و آنان نوع متفاوتی از عبادت را مطرح می‌کنند. آنها پایبندی به شریعت را تا جایی می‌دانند که انسان را به حقیقت برساند و بعد از رسیدن به حقیقت در واقع همچون نردبانی است که انسان را به مقصد رسانده‌است و بعد از رسیدن دیگر کاربردی ندارد.


منابع

۱- عبادات در ادیان ابراهیمی، عباس اشرفی، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۸۴

۲- یهودیت، مسیحیت و اسلام، پیترز فرانسیس، ت: حسین توفیقی، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، قم، ۱۳۸۴

۳- نماز و عبادت در تفسیرالمیزان، محمد حسین طباطبائی، انتشارات نبوغ، قم،

 

 

۱۳۷۵

بهترین سن برای توبه کردن !

مجموعه: متفرقه دینی

توبه کردن, راههای توبه کردن, پذیرش توبه, راههای توبه

بر اساس روایاتی از معصومین توبه‌کننده واقعی کسی است که دوستان بد خود را تغییر دهد و با کسانی که او را در راه دین و اطاعت خدا کمک و تشویق کند دوستی کند، مجالس و محافل خود را تغییر دهد و در مجالس گناه حاضر نشود حتی اگر خودش در این مجالس حضور یابد و مرتکب گناه نکند.

تأثیر انکارناپذیر تغییر فضای گناه در پذیرش توبه

همچنان که اگر کسی سمی خورده باشد، اگر طالب صحت بدنش است لازم است بر او که فوری دست و پایی کند و آن سم را به قی و غیره از بدن خود خارج بسازد و اگر مسامحه کرد، او را دفعة هلاک خواهد کرد، سمومات معاصی نیز چنین است که اگر مسامحه از توبه شود، بسا می‏شود که فورا می‏میرد و ختم به شر می‏شود. «نعوذ باللّه‏ جمیع انبیا و اولیا» عمده ترسشان در دار دنیا، از سوء خاتمه بوده است.

با توبه می‏توان ظلمت‏های درونی را به روشنی تبدیل کرد و به سوی فطرت پاک حقیقت‏جوی خود بازگشت و درصدد جبران گذشته برآمد و به سفارش‏هایی که در باب توبه وارد شده است، عمل کرد. البته خواندن و یادآوردن داستان توبه کنندگان راستین که با عزم و اراده‏ای استوار از گرداب گناه بالا آمده‏اند، می‏تواند الگوی خوبی برای توبه‏کاران باشد.

توبه کننده، در حقیقت مهاجر الی اللّه‏ است؛ زیرا توانسته است به وسیله توبه از گناهان و ناپاکی‏ها دوری گزیند. انسان اگر از گناه پشیمان شود، گام نخست را برای پاکی وجودش برداشته است و این توفیق را نباید نادیده گیرد. خوب است فرد گناهکار بداند که رسول گرامی اسلام صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله می‏ فرماید:

«التّائبُ مِنَ الذّنبِ کَمَن لاذَنبَ لَهُ؛بازگشت کننده از گناه، مانند کسی است که گناهی بر او نباشد» 

چه بسا انسان تصمیم به توبه می‏گیرد و نفس اماره را شکست می‏دهد، ولی شیطان او را فریب می‏دهد و پیشنهاد امروز و فردا را به او می‏کند که شیطان از این راه بسیاری از انسان‏ها را از توفیق توبه باز می‏دارد.هنگامی که باب قبول توبه باز شد، شیطان از تسلط به انسان ناامید گشت، ولی راه چاره را در این دید که انسان‏ها را با آرزوی «توبه صحیح و کامل» فریب دهد و توبه آنان را تا هنگام مرگ به تأخیر اندازد.

امام‌علی(علیه السلام) در نهج‌البلاغه حکمت 409 شش شرط برای استغفار ذکر نموده است که دو شرط اول رکن توبه است، دو شرط دوم شرط قبول توبه و دو شرط آخر شرط کمال توبه هستند

پیامبر خدا صلی الله ‏علیه ‏و‏آله‏ وسلم درباره اهمیت توبه جوان می‏فرماید: «ما مِنْ شَیْ‏ءٍ أَحَبُّ اِلَی اللّه‏ِ مِنْ شابٍّ تائِبٍ؛ هیچ چیز نزد خدا، محبوب‏تر از جوان توبه کننده نیست».

برای انسان چیزی لذت بخش‏تر از این نیست که خداوند او را دوست می‏دارد و انسان توبه‏کار نیز شامل این لطف الهی است: «اِنّ اللّه‏ یُحبُّ التَوّابینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرینَ؛ خداوند توبه‏کاران و پاکیزگان را دوست دارد». (بقره: 222)

جوانی بهترین سن توبه است و البته موقعیت هر سنی برای توبه، بهتر از سن بالاتر است و نباید توبه را لحظه‏ای به تأخیر انداخت، نباید منتظر شب جمعه، شب قدر، صحرای عرفات، ماه محرم و یا... شد.

رساندن این پیام در قالب تفسیر مناجات پرشکوه «تائبین» در اوقات مناسب به ویژه هنگامی که آمادگی روحی برای توبه وجود دارد، می‏تواند از مۆثرترین برنامه‏های تربیتی باشد.

توبه یک حالت روحی و تحول درونی است. توبه به کاربردن یک یا چند لفظ نیست بلکه انقلاب حقیقی از درون و مقابله با امیال و روح شیطانی است.

توبه اولین مرحله از مراحل رسیدن به قرب الهی است و تا زمانی که انسان در این دنیا زندگی می‌کند و مرگش فرا نرسیده باشد خداوند مهلت داده تا بنده‌اش توبه کند.

فقط زمانی که مرگش فرا می‌رسد و انسان خود را مضطر و بیچاره می‌بیند، توبه سودی نخواهد داشت. زیرا در هنگام مرگ، توبه به معنای پشیمانی و تحول نیست بلکه از روی استیصال است.

فرعون زمانی که در آب محصور می‌شود و مرگ را به چشم می‌بیند توبه می‌کند و می‌گوید: «و جَاوَزْنَا بِبَنِی إِسْرَائِیلَ الْبَحْرَ فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ وَجُنُودُهُ بَغْیًا وَعَدْوًا حَتَّى إِذَا أَدْرَکَهُ الْغَرَقُ قَالَ آمَنتُ أَنَّهُ لا إِلِهَ إِلاَّ الَّذِی آمَنَتْ بِهِ بَنُو إِسْرَائِیلَ وَأَنَاْ مِنَ الْمُسْلِمِینَ»، «و فرزندان اسرائیل را از دریا گذراندیم پس فرعون و سپاهیانش از روى ستم و تجاوز آنان را دنبال کردند تا وقتى که در شرف غرق شدن قرار گرفت گفت ایمان آوردم که هیچ معبودى جز آنکه فرزندان اسرائیل به او گرویده ‏اند نیست و من از تسلیم‏ شدگانم»( آیه 90 سوره یونس)

آن ایمان آوردن و توبه کردن فاقد ارزش است. خداوند در آیه بعدی، آیه 91 دیگری می‌فرماید: «آیا الان ایمان می‌آوری؟ در حالی که تا قبل از این نافرمانی می‌کردی و از تبهکاران بودی!»

ناامیدی از لطف و رحمت الهی بزرگ‌ترین گناه شمرده شده است. انسان با هر گناهی و در هر سنی می‌تواند توبه کند و از خدا طلب بخشش کند.

بهترین زمان توبه جوانی است هرچند که در پیری هم خداوند توبه را قبول می‌کند، اما زمانی که انسان هنوز در سنین جوانی است و شخصیت او ثابت نشده توبه آسان‌تر است.

امام‌علی(علیه السلام) در نهج‌البلاغه حکمت 409 شش شرط برای استغفار ذکر نموده است که دو شرط اول رکن توبه است، دو شرط دوم شرط قبول توبه و دو شرط آخر شرط کمال توبه هستند.

ارکان توبه و استغفار

پشیمانى از گناهان و اعمال زشت گذشته و تأسف و ناراحتی واقعی دوم عزم جدی بر ترک گناه به طور همیشگی و بدون بازگشت (توبه نصوح) از ارکان مهم تویه هستند. ادای حقوق مردم به شکلی که هیچ حقی از کسی بر گردن فرد نباشد تا خدا را ملاقات کند. به جا آوردن تمام واجباتی که از او فوت شده و ادای حق خداوند از شرایط پذیرش توبه هستند.

اوج توبه کدام قسمت آن است؟

اوج توبه این است که انسان گوشت‌هایی که از گناه و با مال حرام بر تن روییده را آب کند و با لقمه حلال گوشت تازه جایگزین آن کند.

توبه‌کننده باید بدن خود را که همیشه راحت بوده با انجام اعمال و طاعت الهی به رنج بیفکند تا شیرینی معصیت از بدنش خارج شود. با استفاده از روایاتی که از معصومین نقل شده توبه کننده واقعی کسی است که دوستان بد خود را تغییر داده و با کسانی که او را در راه دین و اطاعت خدا کمک و تشویق کند دوستی کند، مجالس و محافل خود را تغییر داده و در مجالس گناه حاضر نشود حتی اگر خودش گناه نکند، اخلاق و نیت خود را تغییر دهد. آرزوهایش را کوتاه و زبانش را حفظ کند. به فکر محرومان و گرسنگان باشد، لباس و ظاهر خود را تغییر دهد.

 

منابع :iqna.ir