زندگینامه حجر بن عدی

مجموعه: زندگینامه بزرگان دینی

زندگینامه حجر بن عدی,زندگی نامه حجر بن عدی

زندگینامه حجر بن عدی
براستى قلم در برابر عظمت و وفاى حجر، عاجز و نا توان است. او کسى نبود که بزرگیها و فداکاریهاى او را بتوان به آسانى ترسیم کرد، مرد وفا بود، شب زنده دار و روزه دار بود او یک مسلمانان راستین بود. از دوران جوانى، دلاورى و شجاعت با سرشت او در هم آمیخته شده و خون حماسه و پیکار در رگهاى او جارى بود.
او در نوجوانى همراه برادرش "هانى بن عدى" به حضور پیامبر اسلام (صلى الله علیه و آله شرفیاب شد و به آئین اسلام گروید. او از دوران حیات پیامبر چیزى درک نکرد و پس از زمان اندکى که از مسلمانانى او مى گذشت پیامبر از دنیا رفت و در جنگهاى زمان آن حضرت نیز اسم او به چشم نمى خورد.
او در عین رزم جوئى، مرد تقوى و نیایش و معنویت بود و به همین سبب او را حجر الخیر مى نامیدند، در برابر حجر شر که از یاران معاویه بود. او نسبت به مادرش همواره نیکى مى کرد و نماز و روزه فراوان انجام مى داد. او هرگز بى وضو نمى ماند و هر وقت وضو مى گرفت، نماز مى خواند. دعاى او در پیشگاه، پروردگار به هدف اجابت مى رسید.
حجر مرد هدف و عقیده بود، او به مردان حق و فضیلت عشق مى ورزید، او هنگام مرگ "ابوذر" در ربذه همراه اشتر بر بالینى او حاضر شد، آرى مردان خدا از همرزمان خود چنین یاد مى کنند! حجر شیفته حق و عدالت و تشنه فضیلت و مردانگى و پیرو راستین اسلام بود و همه این ها را در وجود على مى دید.
حجر در زمان علی
و در میان یاران حضرت على (علیه السلام) نمونه بود. او در مدت خلافت امیر مؤمنان (علیه السلام) در هر سه جنگ صفین، نهروان و جمل در رکاب آنحضرت شمشیر مى زد او پیش از شروع جنگ صفین، روزى پشتیبانى خود را از امیر مؤمنان (علیه السلام) چنین اعلام کرد "ما زاده جنگ و فرزندان شمشیریم مى دانیم جنگ را از کجا باید شروع کرد و چگونه از آن بهره بردارى نمود، ما با جنگ بزرگ شده و آن را آزموده زود شناخیتم ما داراى یاران نیک، خویشاوندان و عشیره فراوان، رأى آزموده و نیروى پسندیده اى هستیم اینک اختیار ما در دست توست، اگر به شرق یا غرب جهان بروى، در رکاب تو هستیم و هر چه دستور بدهى اطاعت مى کنیم.

زندگینامه حجر بن عدی,زندگی نامه حجر بن عدی

آرامگاه حجربن عدی در سوریه

امیر مؤمنان (علیه السلام) از این وفادارى خوشحال شد و درباره او دعا کرد. یکى از افتخارات وى مقابله با ضحاک یکى از فرماندهان نامدار شام بود که در این نبرد پیروز شد.
حجر در جنگ صفین از طرف امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمانده قبیله کنده بود و در جنگ نهروان فرماندهی میسره‌ی لشگر امام را بر عهده داشت.
بعد از شهادت حضرت على (علیه السلام) و جریان صلح تحمیلى بر امام حسن (علیه السلام) حاکمان شهرها به دستور معاویه شروع به شکنجه و آزار شیعیان حضرت على (علیه السلام) کردند یکى زا این حاکمان مغیره بود که چون از محبوبیت عمومى و شایستگى و فضیلت حجر آگاه بود ناگزیر به آن اعتراف مى کرد و مى گفت نمى خواهم بهترین مردان شهر را بکشم تا آنان را در پیشگاه خدا سعادتمند گردند و من بدبخت و تبهکار! او اضافه کرد با قتل حجر و یاران او معاویه در دنیا به عزت و آقائى مى رسد ولى مغیره روز قیامت ذلیل و مغذب مى گردد.
پس از شهادت امام مجتبی علیه السلام و رفت و آمد بزرگان عراق و اشراف حجاز با امام حسین علیه السلام دست‌نشاندگان معاویه به دستور او سختگیری بیشتری نسبت به شیعیان، به‌خصوص شیعیان کوفه می‌کردند و بعضی از چهره های سرشناس شیعه را به بهانه های پوچ و بی اساس به قتل می‌رساندند. یکی از آنان حجربن عدی کندی بود.
بیان حجر در رثای علی
حجر بن عدى فرداى ضربت خوردن مولاى متقیان چنین گفت: تأسف و اندوه من بخاطر سرور پرهیزگاران، پدر پاکان، و شیر مرد پاکیزه خوئى است که او را کافرى پست و گمراه، و دور از رحمت خدا و گنهکارى مفسد و سنگدل کشت. لعنت خدا بر کسى باد که از شما خاندان دورى کند، زیرا شما از خاندان پیامبر راهنما و نقطه امید من در روز رستاخیز است.
خبر شهادت
چشمان نافذ و بصیر امیر مؤمنان (علیه السلام) به سوى حجر دوخته شد و او را مخاطب ساخته و فرمود: "چگونه خواهى بود هنگامى که تو را به تبرى از من فرا خوانند و چه خواهى گفت در آن حال که از تو بخواهند پیوند دوستى ات را از من بگسلى؟

حجر پاسخ داد: به خدا سوگند، اگر با شمشیر بدنم را پاره پاره کنند و اگر خرمنى از آتش بیفروزند تا مرا در آن بیندازند، تمام اینها را قبول مى کند ولى تبرى از تو را، نه! حضرت على (علیه السلام) شهادت حجر و یارانش را پیشگوئى کرد و فرمود: اهل کوفه! هفت نفر از بهترین مردان شما در عذراء کشته خواهند شد و وضع آنان مانند اصحاب اخدود خواهد بود.
 زیاد به حکمرانی منصوب می شود
درسال 50 هجرى دست مرگ طومار عمر مغیره بن شعبه را در هم نوردید و معاویه "زیاد بن ابیه" برادر خوانده بد نام و سفاک خود را که حکمران بصره بود به حکمرانى کوفه نیز منصوب نمود. اما با چنان اعتراض سختى و مبارزه بى امانى از جانب جهر مواجه شد که بر فراز منبر رفت و چنین گفت اگر نتوانم این قریه ناچیز (یعنى کوفه) را از شر تحریکات حجر حفظ کنم مرد نیستم!

زندگینامه حجر بن عدی,زندگی نامه حجر بن عدی

آرامگاه حجربن عدی در سوریه

من بلائى بر سر حجر بیاورم که براى آیندگان عبرت باشد! اما با سرسختى حجر و یارانش مواجه شد و ناگزیر پس از تلاشهاى فراوان از دستگیرى وى نا امید شد اما با بى وفائى و خیانت کوفیان چندى بعد حجر مجبور شد در عوض دادن امان نامه از ظرف زیاد خود را تسیلیم کند چون همرزمان حجر بازداشت و سرکوب شدند زیاد براى اینکه معاویه را به کشتن حجر وا دارد شروع به جمع آورى شهادتهاى دروغ و طومارى بى اساس بر ضد حجر و همرزمانش کرد. و سرانجام حجر و یازده تن از یارانش را به شام حرکت داد و در نتیجه هفت تن از همراهان حجر آزاد و باقى به مرگ محکوم شدند.
دو رکعت عشق
هنگامى که نوبت قتل حجر وفادار و بزرگوار رسید از دژخیم خود اجازه خواست دو رکعت نماز بخواند، او موافقت کرد، حجر به نماز ایستاد و نماز را طول داد پرسیدند آیا از ترس مرگ نماز را طول دادى گفت: "به خدا سوگند در عمرم هر وقت وضو گرفته ام، دو رکعت نماز خوانده ام و هرگز نمازى به این کوتاهى نخوانده ام و براى اینکه خیال نکنید من از مرگ مى ترسم به این کوتاهى خواندم و بعد گفت پس از مرگ من، زنجیر از دست و پایم باز نکنید و خون پیکرم را نشوئید زیرا مى خواهم روز رستاخیز با همین وضع با معاویه روبرو شوم"!

خبر شهادت جانگداز حجر دلیر و همرزمانش بازتاب وسیع داشت. من جمله اعتراض شدید امام حسین (علیه السلام) به معاویه بود. در این بین عایشه نیز معترض بود و شخصى را نزد معاویه فرستاده بود با مانع کشتن حجر شود اما کار از کار گذشته بود اما عایشه به معاویه گفت: از پیامبر اسلام شنیدم که فرمود: بعد از من هفت کشته مى شوند که خدا و اهل آسمان از قتل آنان خشمگین خواهند شد و چنین شد چه بسا هنگام مرگ معاویه او دچار کابوس وحشتناکى شده بود و در حالى که به شدت دچار تشنج و درد بود تکرار مى کرد: "اى حجر! مؤاخذه و گرفتارى من به خاطر تو طولانى خواهد بود".
تاثیر شهادت حجر
شهادت حجر تأثیر بسیاری بر روحیه مردم گذاشت و موج نفرت از خاندان اموی سراسر جامعه اسلامی را فرا گرفت، به طوری که عایشه هنگامی که در مراسم حج با معاویه ملاقات کرد، به او گفت:« چرا حجر و یاران او را کشتی و از خود شکیبایی نشان ندادی؟ از رسول خدا شنیدم که فرمود در « مرج عذراء » جماعتی کشته می شوند که فرشتگان آسمان از کشته شدن آنها خشمگین خواهند شد.»
معاویه برای این که عمل خود را توجیه کند گفت:« در آن زمان هیچ مرد عاقل و کاردانی نزد من نبود تا مرا از این کار باز دارد.»
گفته‌اند که حجر مستجاب الدعوه بود.

 منابع:
قصه کربلا، ص 43
 تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 230
کامل بن اثیر، ج 3، ص 472.
پایگاه اسلامی الشیعه

تیمم و نماز با ناخن های لاک زده !!

مجموعه: احکام دینی

تیمم و نماز,تیمم و نماز با ناخن های لاک زده

تیمم بدل از غسل و بدل از وضو، با هم فرقى ندارند، ولى احتیاط مستحب است در تیمم بدل از غسل، بلکه در هر تیممى، بعد از مسح پیشانى، یک بار دیگر کف دستها را به زمین بزند و پشت دستها را، با کف دست دیگر مسح کند.

در این مقاله به بررسی اجمالی مسئله تیمم می پردازیم:

در هفت مورد، به جاى وضو و غسل باید تیمم کرد:
1 – پیدا نکردن آب 2 – مشقت بیش از حد 3 – ترس از ضرر 4 – نیاز به آب براى حفظ جان 5 – نیاز به آب براى تطهیر 6 – نداشتن آب مباح 7 – نداشتن وقت براى وضو یا غسل

چیزهایى که تیمم بر آنها صحیح است:
تیمم به خاک ، ریگ ، کلوخ و سنگ ، اگر پاک باشند، صحیح است .

به آجر و کوزه قبل از پخته شدن نیز صحیح است. تیمم بر سنگ گچ و سنگ و سنگ آهک قبل از پخته شدن، صحیح است.

دستور تیمم:
در تیمم، چهار چیز واجب است:

اول: نیت


دوم: زدن تمام کف دو دست، با هم، بر چیزى که تیمم به آن صحیح است و بنابر احتیاط واجب ، همراه با ضربه باشد و گذاشتن دو دست بر زمین کافى نیست

سوم: کشیدن کف هر دو دست به تمام پیشانى و دو طرف آن ، از جایى که موى سر مى روید تا ابروها و بالاى بینى و بنابراحتیاط واجب باید دستها روى ابروها هم کشیده شود

چهارم: کشیدن کف دست چپ به تمام پشت دست راست و بعد از آن کشیدن کف دست راست به تمام پشت دست چپ.

تیمم بدل از غسل و بدل از وضو، با هم فرقى ندارند، ولى احتیاط مستحب است در تیمم بدل از غسل، بلکه در هر تیممى، بعد از مسح پیشانى ، یک بار دیگر کف دستها را به زمین بزند و پشت دستها را به همین صورتى که گفته شد، با کف دست دیگر مسح کند.

پیشانى و پشت دستها را باید از بالا به پایین مسح کند و کارهاى آن را باید پشت سر هم بجا آورد.

انسان باید براى تیمم، انگشتر را از دست بیرون آورد و اگر در پیشانى یا پشت دستها یا در کف دستها، مانعى باشد، مثلاً چیزى به آنها چسبیده باشد، باید بر طرف کند.


سوال: شخصی که صورتش سوخته و نتواند دستان خود را برای تیمم بر صورت بکشد وظیفه او چیست؟


حضرت آیة الله العظمی فاضل لنکرانی(قدّس سرّه):
جواب اگر تمام صورت در اثر سوختگی با باند و دارو گرفته شده باشد ولی روی باندها پاک باشد با تری و رطوبت کف دست، به نیت وضوی جبیره صورت، روی باندها دست بکشید، (و اگر روی باند نجس است پارچه یا چیزی روی باند ببندید و روی آن پارچه دست تر بکشید)؛ و پس از شستن صورت دست راست و چپ را که سالم هستند را به صورت معمول وضو بدهید. و احتیاطاً تیمم هم ضمیمه کنید یاحقّ.


سوال: ناخن های من به دلیل نازک بودن زود می شکنند، به همین دلیل اکثر اوقات از لاک استفاده می کنم و به دلیل پوست حساسم تیمم می کنم. آیا نماز با این حالت صحیح است؟

اگر رساندن آب به بدن دارای مشقت فراوان باشد به طوری که اغلب مردم چنین امری را تحمل نمی کنند؛ می توان به جای وضو یا غسل، تیمم انجام داد. (امام خمینی، توضیح المسائل (محشّی)، ج1، ص372، م664)  اما مجرد نازک بودن ناخن مجوّز تیمم نیست، بلکه باید لاک ناخن پاک شود و جهت نماز وضو گرفته شود.

پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سۆال، چنین است:


حضرت آیة الله العظمی خامنه ای (مد ظله العالی):
در فرض سۆال تیمم صحیح نیست و باید براى وضو مانع را برطرف نمایید.

 حضرت آیة الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی):
لاک ناخن های دست و پا برای غسل باید پاک شود و همچنین باید لاک ناخنهاى دست برای وضو و تیمم پاک گردد و کافی است یک ناخن از انگشتان پا بدون لاک باشد تا برای وضو بر روی آن مسح نمایید.

 حضرت آیة الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی):
انگشتان دست باید در موقع وضو و غسل از لاک پاک شود، ولی در انگشتان پا اگر یک انگشت خالی از لاک باشد (غیر از انگشت کوچک) و بر روی آن مسح بکشند وضو صحیح است.

 حضرت آیة الله العظمی صافی گلپایگانی (مد ظله العالی):
مجرد نازک بودن ناخن مجوّز تیمم نیست بلکه باید لاک ناخن پاک شود و جهت نماز وضو بگیرید.
 
حضرت آیة الله العظمی نوری همدانی(مد ظله العالی):
باید برای نماز مانع برطرف شود.
 
چند استفتاء از آیة الله خامنه ای دام ظله:
سوال: شخصى به خاطر تنگى وقت، نمازش را با تیمم خوانده است. بعد از فراغت از نماز براى او آشکار مى‏شود که وقت براى وضو داشته است. نماز او چه حکمى دارد؟

اعاده آن نماز بر او واجب است.


سوال: اگر چیزهایى مثل خاک، گچ، سنگ که تیمم بر آنها صحیح است، به دیوار چسبیده باشند، آیا تیمم بر آنها صحیح است یا آنکه حتماً باید بر روى زمین باشند؟

در صحّت‏ تیمم، بودن آنها بر روى زمین شرط نیست.


سوال: در صورتى که جنب بر اثر عدم امکان رسیدن به حمام، چند روزى جنابتش استمرار داشته باشد، اگر بعد از نمازى که با تیمم بدل از غسل خوانده است، حدث اصغرى از او سر بزند، آیا براى نماز بعدى باید دوباره تیمم بدل از غسل نماید؟ یا آنکه همان تیمم اول از جهت جنابت کفایت مى‏کند، و براى نمازهاى بعدى از جهت حدث اصغر وضو یا تیمم واجب است؟

شخص جنب پس از آن که به‌طور صحیح تیمم بدل از غسل جنابت کرد، اگر حدث اصغر از او سر بزند، تا زمانى که عذرِ شرعىِ مجوّز تیمم برطرف نشده است، بنا بر احتیاط واجب باید براى اعمال مشروط به طهارت، تیمم بدل از غسل نماید و وضو هم بگیرد و اگر معذور از وضو باشد باید تیمم دیگرى بدل از آن نماید.


سوال: آیا تیمم بدل از غسل همان احکام قطعى و ثابت غسل را دارد؟ به این معنى که آیا با آن داخل مسجد شدن جایز است؟

ترتیب همه آثار شرعى غسل بر تیمم بدل از غسل جایز است، مگر این که تیمم بدل از غسل به علت تنگى وقت باشد.


سوال: شخصى که از مجروحین جنگى است و بر اثر قطع نخاع قادر به کنترل ادرار خود نیست، آیا مى‏تواند به این دلیل که حمام رفتن براى او کمى مشقت دارد، براى انجام اعمال مستحبى مانند غسل جمعه و زیارت و غیر آنها تیمم بدل از غسل نماید؟

صحّت‏ تیمم بدل از غسل براى اعمالى که مشروط به طهارت نیست، مانند زیارت محل اشکال است، ولى انجام آن بجاى غسل‏هاى مستحبى در موارد عسر و حرج به قصد رجاء و مطلوبیت اشکال ندارد.


سوال: کسى که فاقد آب است و یا استعمال آب برایش ضرر دارد، آیا در صورت تیمم بدل از غسل جنابت، داخل مسجد شدن و خواندن نماز جماعت براى او جایز است؟ قرائت قرآن کریم چه حکمى دارد؟

تا زمانى که عذر مجوّز تیمم باقى است و تیمم او باطل نشده، انجام همه اعمال مشروط به طهارت براى او جایز است.

منابع:
سایت پورتال انهار
سایت آیة الله خامنه ای دام ظله
سایت آسمونی
سایت اسلام کوئیست
امام خمینی، توضیح المسائل (محشّی)، ج1


صلوات جهت نجات از آتش جهنم

مجموعه: داروخانه معنوی

 

 

صلوات جهت نجات از آتش جهنم

 

در کتاب ثواب الاعمال از حضرت صادق(ع) روایت شده که به صباح بن سیابه فرمودند:

 

میل داری به تو تعلیم نمایم چیزی راکه روی تو را از گرمی آتش جهنم نگه دارد. عرض کرد: بلی، فرمودند: بعد از نماز صبح صد مرتبه بگو :

 

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلَ مُحَمَّدٍ

 

که حق تعالی نگه می دارد روی تو را از گرمی جهنم.

 

منبع:گنجهای معنوی

احادیث تصویری

مجموعه: احادیث و سخنان بزرگان


 

احادیث,احادیث تصویری,حدیث تصویری

  احادیث تصویری

احادیث,احادیث تصویری,حدیث تصویری

احادیث تصویری

احادیث,احادیث تصویری,حدیث تصویری

احادیث تصویری

احادیث,احادیث تصویری,حدیث تصویری

احادیث تصویری

 احادیث,احادیث تصویری,حدیث تصویری

احادیث تصویری

احادیث,احادیث تصویری,حدیث تصویری

احادیث تصویری

احادیث,احادیث تصویری,حدیث تصویری

احادیث تصویری

احادیث,احادیث تصویری,حدیث تصویری

 احادیث تصویری

احادیث,احادیث تصویری,حدیث تصویری

احادیث تصویری

 احادیث,احادیث تصویری,حدیث تصویری

 

احادیثی درباره مدارا کردن با مردم

مجموعه: احادیث و سخنان بزرگان

مدارا کردن,احادیثی درباره مدارا کردن با مردم,حدیث درباره مدارا کردن

احادیثی درباره مدارا کردن با مردم
رسول اکرم صلى الله علیه و آله :
أَمَرَنى رَبّى بِمُداراةِ النّاسِ کَما أَمَرَنى بِأَداءِ الفَرائِضِ؛
پروردگارم، همان گونه که مرا به انجام واجبات فرمان داده، به مدارا کردن با مردم نیز فرمان داده است.....کافى(ط-الاسلامیه) ج2، ص117، ح4

 

__________________________

رسول اکرم صلى الله علیه و آله :
أَعقَلُ النّاسِ أَشَدُّهُم مُداراةً لِلنّاسِ؛
عاقل ترین مردم کسى است که بیشتر با مردم مدارا کند.....من لایحضره الفقیه ج4، ص395، ح5840

__________________________
 رسول اکرم صلى الله علیه و آله :
 مَن أُعطِىَ حَظَّهُ مِنَ الرِّفقٍ فَقَد أُعطِىَ حَظَّهُ مِن خَیرِ الدُّنیا و َالآخِرَةِ؛
هر کس را که بهره اى از مدارا داده اند، بدون شک بهره اش را از خیر دنیا و آخرت داده اند....
نهج الفصاحه ص738 ،  ح2838

 

__________________________
رسول اکرم صلى الله علیه و آله :
ما کانَ الرِّفقُ فى شَىءٍ إِلاّ زانَهُ؛
مدارا با چیزى همراه نشد مگر آن که آن را زینت بخشید.....تحف العقول ص 47

 

__________________________
رسول اکرم صلى الله علیه و آله :
إنَّ اللّه  یُحِبُّ الرِّفقَ وَ یُعینُ عَلَیهِ؛
خداوند مدارا را دوست دارد و انسان را بر انجام آن یارى مى کند..... کافى(ط-الاسلامیه) ج2، ص120، ح12

 

__________________________
امام على علیه السلام :
لَیسَ الحَکیمُ مَن لَم یُدارِ مَن لا یَجِدُ بُدّا مِن مُداراتِهِ؛
حکیم نیست آن کس که مدارا نکند با کسى که چاره اى جز مدارا کردن با او نیست....تحف العقول ص218 - بحارالأنوار(ط-بیروت) ج75، ص57، ح121

 

__________________________
 رسول اکرم صلى الله علیه و آله :
إِنَّ الانبیاءَ إِنَّما فَضَّلَهُمُ اللّه  عَلى خَلقِهِ بِشِدَّةِ مُداراتِهِم لأَعداءِ دینِ اللّه  و َحُسنِ تَقیَّتِهِم لأَجلِ إِخوانِهِم فِى اللّه ؛
خداوند از این رو پیامبران را بر دیگر مردمان برترى داد که با دشمنان دین خدا بسیار با مدارا رفتار مى کردند و براى حفظ برادران همکیش خود نیکو تقیه مى کردند.....بحارالأنوار(ط-بیروت) ج72، ص401، ح42

 

__________________________
امام حسین علیه السلام :
مَن أَحجَمَ عَنِ الرَّاىِ وَعَیِیَت بِهِ الحِیَلُ کانَ الرِّفقَ مِفتاحُهُ؛
هر کس فکرش به جایى نرسد و راه تدبیر بر او بسته شود، کلیدش مداراست.
اعلام الدین فی صفات المومنین ص298 - بحارالأنوار(ط-بیروت) ج75، ص128، ح11

 

__________________________
امام صادق علیه السلام :
فى قَولِهِ تَعالى (وَقولوا لِلنَّاسِ حُسنا) ـ : أى لِلنّاسِ کُلِّهِم مُؤمِنِهِم وَ مُخالِفِهِم ، أَمَّا المُؤمِنونَ فَیَبسُطُ لَهُم وَجهَهُ ، وَ أَمَّا المُخالِفونَ فَیُکَلِّمُهُم بِالمُداراةِ لاِجتِذابِهِم إِلَى الایمانِ ، فَإِنَّهُ بِأَیسَرَ مِن ذلِکَ یَکُفُّ شُرورَهُم عَن نَفسِهِ ، و عَن إخوانِهِ المُؤمِنینَ؛


درباره آیه (و با مردم سخن نیکو گویید) فرمود: مقصود همه مردمان اعم از مؤمن و کافر است. اما با مؤمنان باید گشاده رو بود و اما با کافران باید به نرمى و مدارا سخن گفت، تا به سوى ایمان کشیده شوند و کمترین ثمرش این است که خود و برادران مؤمنش را از گزند آنان مصون مى دارد.
    مرآه العقول ج9 ، ص5 - بحارالأنوار(ط-بیروت) ج72، ص401، ح42
{شبیه این حدیث در مستدرک الوسائل و مستنبط المسایل ج 12، ص 261 ، ح14061}

 

__________________________
امام على علیه السلام :
دَارِ النَّاسَ تَأْمَنْ غَوَائِلَهُمْ وَ تَسْلَمْ مِنْ مَکَایِدِهِم‏
با مردم مدارا کن، تا از گزندهایشان در امان باشى و از نیرنگهایشان سالم بمانى.
تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص445 ، ح10179

 

__________________________

رسول اکرم صلى الله علیه و آله :
اِنَّ فِى الرِّفقِ الزّیادَةَ وَ البَرَکَةَ وَ مَن یُحرَمِ الرِّفقُ یُحرَمِ الخَیرَ؛
در مدارا، فزونى و برکت است، و هر کس از مدارا محروم باشد، از خیر، محروم شده است.
کافى(ط-الاسلامیه) ج 2، ص 119، ح 7

 

__________________________
 رسول اکرم صلى الله علیه و آله :
لا یَأمُرُ بِالمَعروفِ و َلا یَنهى عَنِ المُنکَرِ إلاّ مَن کانَ فیهِ ثَلاثُ خِصالٍ : رَفیقٌ بِما یَأمُرُ بِهِ رَفیقٌ فیما یَنهى عَنهُ ، عَدلٌ فیما یَأمُرُ بِهِ عَدلٌ فیما یَنهى عَنهُ، عالِمٌ بِما یَأمُرُ بِهِ عالِمٌ بِما یَنهى عَنهُ؛


امر به معروف و نهى از منکر نکند مگر کسى که سه خصلت در او باشد: در امر و نهى خود مدارا کند، در امر و نهى خود میانه روى نماید و به آنچه امر و نهى مى کند، دانا باشد.....نوادر (راوندی) ص21 - بحارالأنوار(ط-بیروت)ج97، ص87، ح64

 

__________________________
پیامبر صلى ‏الله‏ علیه‏ و ‏آله :
رَاْسُ الْعَقْلِ بَعْدَ الاْیمانِ بِاللّه‏ِ مُداراةُ النّاسِ فى غَیْرِ تَرْکِ حَقٍّ؛
کمال عقل پس از ایمان به خدا، مدارا کردن با مردم است به شرط آن که حق، ترک نشود....تحف العقول ص 42

 

__________________________
 امام على علیه ‏السلام :
عَلَیکَ بِمُداراةِ النّاسِ وَ اِکْرامِ الْعُلَماءِ وَ الصَّفْحِ عَنْ زَلاّتِ الاِخْوانِ فَقَدْ اَدَّبَکَ سَیِّدُ الاَوَّلینَ وَ الآْخِرینَ بِقَولِهِ صلى ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله : اُعْفُ عَمَّنْ ظَـلَمَکَ وَ صِلْ مَنْ قَطَعَکَ وَ اَعْطِ مَنْ حَرَمَکَ ؛ 


تو را سفارش مى‏ کنم به مداراى با مردم و احترام به علما و گذشت از لغزش برادران (دینى)؛ چرا که سرور اولین و آخرین، تو را چنین ادب آموخته و فرموده است : «گذشت کن از کسى که به تو ظلم کرده ، رابطه برقرار کن با کسى که با تو قطع رابطه کرده و عطا کن به کسى که از تو دریغ نموده است».
بحار الانوار(ط-بیروت) ج75 ، ص71 ، ح34

 

__________________________
امام صادق علیه‏ السلام :
کَمالُ الاَدَبِ وَ الْمُروءَةِ سَبْعُ خِصالٍ : اَلْعَقلُ وَ الْحِلْمُ ، وَالصَّبْرُ ، وَالرِّفْقُ ، وَالصَّمْتُ ، وَحُسْنُ الْخُلْقِ وَ الْمُداراةُ؛
کمال ادب و مروت در هفت چیز است: عقل، بردبارى، صبر، ملایمت، سکوت، خوش‏اخلاقى و مدارا.....معدن الجواهر و ریاضة الخواطر ص59

 

__________________________
پیامبر صلى ‏الله ‏علیه‏ و ‏آله :
اِنّا اُمِرْنا مَعاشِرَ الاَنْبیاءِ بِمُداراةِ النّاسِ، کَما اُمِرْنا بِاِقامَةِ الفَرائِضِ؛
 ما پیامبران، همان‏گونه که به برپا داشتن واجبات مأمور شده ‏ایم، به مدارا کردن با مردم نیز مأمور شده ایم.
امالى (طوسى) ص 521 ، ح1150

 

__________________________
پیامبر صلى ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله :
مَنْ حُرِمَ الرِّفْقَ فَقَدْ حُرِمَ الْخَیْرَ کُلَّهُ؛
هر کس از مدارا بى ‏بهره باشد، از همه خوبى‏ها بى ‏بهره مانده است.
تحف العقول ص49 - نهج الفصاحه ص775 ، ح 3057

 

__________________________
 امام باقر علیه السلام :
لَو یَعلَمُ السّائِلُ ما فی المَسألَةِ ما سالَ أحَدٌ أحَداً وَ لَو یَعلَمُ المَسئولُ ما فی المَنع ما مَنَعَ أحَدٌا أحَداً؛
اگر سائل می دانست که در درخواست چه چیزی نهفته است هرگز کسی از دیگری چیزی درخواست نمی کرد و اگر کسی که از او چیزی درخواست شده می دانست که در ناامید کردن چه چیزی نهفته است هرگز کسی دیگری را ناامید برنمی گرداند.
تحف العقول ص300 - بحار الانوار(ط-بیروت) ج75، ص180

 

__________________________
امام محمد باقر علیه السلام:
 اِنَّ لِکُلِّ شَیءٍ قُفلاً وَ قُفلُ الایمانِ الرِّفقُ؛
هر چیزی قفلی دارد و قفل ایمان مدارا کردن و نرمی است.
کافی (ط-الاسلامیه) ج2 ، ص118 ، ح1

 

__________________________
 امام صادق علیه السلام:
إنَ اللهَ رَفیقٌ یُحِبُّ الرّفقَ و یُعینُ عَلَیهِ؛
با خداوند اهل مدارا است و مدارا را دوست دارد و (آدمی را) بر مدارا یاری می کند.
وسایل الشیعه ج15 ، ص271 ، ح20489

 

__________________________
 امام سجاد علیه السلام:
کَفّ الْأذى مِن کَمالِ الْعَقلِ و فِیهِ راحَةٌ لِلبَدَنِ عاجِلاً و آجِلاً؛
خوددارى از آزار دیگران، نشانه کمال خرد و مایه آسایش دو گیتى است
تحف العقول ص 283

 

__________________________
امام حسین علیه السلام:
إنَّ حَوائِجَ الناسِ إلَیکم مِن نِعَمِ اللهِ عَلَیکم فَلا تَمَلّوا النِّعَمَ
نیاز مردم به شما از نعمتهای خدا بر شما است. از این نعمت ها خسته و بیزار نباشید.
 نزهة الناظر و تنبیه الخاطر ص81 ، ح6 - بحارالانوار(ط-بیروت) ج71 ، ص318 ، ح 80
منبع:aviny.com