با تقوا بودن به چیست؟

مجموعه: متفرقه دینی

 

با تقوا بودن به چیست؟

 

تقوا به چه معنایی می باشد؟تقوا از وقی ؛ وقایه به معنای حفظ کردن می باشد.می‌گویند:

« رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَ فِی الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النَّارِ »1

این « ق » همان وقی به معنای ؛ خدایا مارا حفظ کن .

 

انسان باتقوا چه کسی است؟

ما دو نوع استکان داریم ؛ بشکن و نشکن .

 

آدم با تقوا یعنی مسلمانی که نشکن است ؛ درحقیقت کسی است که حوادث و پول و مقام او را نمی ‌شکند و تغییر نمی ‌دهد.

 

درجایی که آب ترشح می شود ، خود را کنار می کشیم که خیس نشویم ، درجایی که تیزی و تیغی وجود دارد ، لباسمان را جمع می کنیم تا به لباسمان گیر نکند ، در حقیقت خود را از هرگونه آسیبی حفظ می کنیم .

 

انسان با تقوا کسی است که وقتی در مورد موضوعی مطمئن نیست ، آن را قطعی بیان نمی کند ، خود را از دروغ گفتن و شایعه ی دروغ حفظ می کند .

 

فرد باتقوا کسی است که دنبال مال حرام که هیچ، به دنبال مال شبه ناک، هرچند زیاد و راحت الوصول باشد ، نمی رود ، به جایی که نباید نگاه کند ، نگاه نمی کند .

 

در یک کلام تقوا یعنی آنکه انسان به حالتی برسد که وقتی به گناه رسید ، بتواند خودش را کنترل کند .

 

تقوا مصونیت است ، نه محدودیت !

بعضی می‌گویند : تقوا کار هر کسی نیست ، تنها ویژگی عالمان بزرگ است !

 

شهید مطهری می‌فرمایند : تقوامصونیت است نه محدودیت.

 

مثل اینکه شما وقتی کفش می پوشید ، محدودیتی ایجاد نمی شود ، بلکه پایتان از کثیف شدن و شیشه و خار و خاشاک مصون می ماند .

 

انسان با تقوا به خاطر روحیه ای که در او ایجاد شده ، مصونیتی پیدا کرده که وقتی به خلاف و گناهی می رسد ، به راحتی خودش را کنترل می کند.

 

به گفته‌ی قرآن ، یکی از دلایل آمدن همه ی انبیاء الهی ، با تقوا کردن مردم بوده ، به طوری بسیاری از دستورات اسلامی نیز بر پایه ی تقوا استوار می باشد ؛

 

مثلاً روزه « کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ ؛ روزه را بر شما واجب کردیم تا روح تقوا در شما زیاد شود. »2


آدم با تقوا یعنی مسلمانی که نشکن است ؛ درحقیقت کسی است که حوادث و پول و مقام او را نمی ‌شکند و تغییر نمی ‌دهد

 

ترس از خدا، آری یا خیر؟!

از خدا بترسید ! این جمله به چه معنا می باشد ؟

 

خدا ارحم الراحمین است و جایگاهی ندارد که کسی از خداوند بترسد ، درحقیقت وقتی گفته می شود از خدا بترس به این معنا است که از اعمال خود در مقام خداوند ترس و پروا داشته باشید ؛ « و اما من خاف مقام ربه »3

 

تقوا به این معنا است که انسان در مقابل غریزه ، خودش را نگه دارد وحوادث او را تغییر ندهد.

 

فرد متّقی کسی است که در هر شرایطی راضی به رضای خدا باشد ، اگر جوانش را از دست داد ، شیون و فغان نکند که چرا چنین شد ؟

 

برای خدا ؛ چرا ، اما و دلیل نیاورد ، مطیع محض او باشد .


مراحل تقوا

تقوا در گفتار

«فَلْیَتَّقُوا اللَّهَ وَ لْیَقُولُوا قَوْلاً سَدیداً »4

 

انسان با تقوا حرف بی سند نمی ‌زند و گواهی ناحق نمی‌دهد، آدم با تقوابه کسی سوء ظن ندارد.

 

انسان با تقوا در سخت ترین شرایط ، حرف حق را رها نمی کند ، به اسم دروغ « مصلحت آمیز» هر چیزی را نمی‌گوید.


تقوا در سیاست

در مسائل سیاسی قرآن می‌فرماید: «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ اتَّقِ اللَّهَ وَ لا تُطِعِ الْکافِرینَ وَ الْمُنافِقین ؛ ‌ای پیامبر ، تقوا داشته باش و پیرو کفار ومنافقین نباش. »5

 

انسان با تقوا محال است با گروهک‌هایی رابطه داشته باشد ؛ زیرا از خدا می‌ترسد .

 

انسان های با تقوا نه به خود و نه به جامعه آسیبی نمی رساند بلکه برعکس بزرگترین جنایت ها از آنِ انسان های بی تقوا رخ داده است .

 

آنچه در دنیای امروز مطرح است ، کمبود علم نیست ، بلکه کمبود تقوا است .

 

تقوا در خانواده

« أَمْسِکْ عَلَیْکَ زَوْجَکَ وَ اتَّقِ اللَّهَ »6

 

مرد یا زن با تقوا کسی است که در خانه ، خوب همسرداری کند ، ظلم نمی ‌کند و اگر ظلمی را مرتکب شد ،عذرخواهی می‌کند .

 

انسان با تقوا حرف بی سند نمی ‌زند و گواهی ناحق نمی‌دهد، آدم با تقوابه کسی سوء ظن ندارد. انسان با تقوا در سخت ترین شرایط ، حرف حق را رها نمی کند ، به اسم دروغ « مصلحت آمیز» هر چیزی را نمی‌گوید


تقوا در مسائل اجتماعی

«وَ أْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوابِها وَ اتَّقُوا اللَّهَ »7

 

با ایجاد تقوا ، نصب و عزل‌ها الهی می شود . دیگر به خاطر روابط ، نصب و عزلی اتفاق نمی افتد .

معلم با تقوا دیر سر کلاس نمی رود ، ازدرسش کم نمی گذارد ؛ « وَیْلٌ لِلْمُطَفِّفینَ ؛ وای بر کم فروش‌ها»8

 

کارمند اداره اگر با تقوا باشد ، باتلفن اداره کار خصوصی انجام نمی دهد ، با خودکار اداره لیست خریدهای منزل را نمی نویسد ، ساعات کار مردم راصرف کار خصوصی خود نمی‌کند .

 

ملاک امتیاز به چه چیزی است؟

 

اسلام همه ی امتیازات را لغو کرده و می فرماید: «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ »9

 

افراد با سوادتر نیاز به تقوای بیش‌تری دارند ؛ اگر کاسبی با تقوا نبود ، انگور خوب را رو و انگور بد را زیر می گذارد ، اما اگر آیت الله و دکتر و مهندس بی تقوا شود ؛ « اذا فسد العالِم فسد العالَم »

 

«من سن سنة سیئه » ؛ کسی که خط انحراف ؛ را تأسیس کند ، « فله وزر من عمل بها » هر جنایتی که هواداران آن‌ها بکنند ، علاوه بر این که بر گردن خودشان است ، بر گردن رهبرانشان نیز می باشد.

 

راه رسیدن به تقوا

یکی از مهمترین راه ها ، توجه به جهان بینی الهی است ؛

 

« إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصادِ ؛ خدا در کمین تو است .»10

 

« یَعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْیُنِ وَ ما تُخْفِی الصُّدُورُ »11

 

شما نگاه می‌کنید و خدا می داند که این نگاه تقوا دارد یا نه! خداوند خیانت‌های چشم و هدف‌های قلبی شما را می داند .

 

در هرلحظه ای که هستید ، برگردید

 

تقوا داشتن یعنی آنکه سعی کنیم که گناه نکنیم ، واگر مرتکب گناهی شدیم برگردیم ؛ « نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ بهترین بنده، کسی است که در هر انحرافی بر می گردد . »12

 

نگو توبه شکستم و دیر شده است ، برگرد و توبه کن که خواوند توبه کنندگان را دوست دارد ؛ « إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابینَ »13

 

منبع:tebyan.net

با تقوا بودن به چیست,تقوا, انسان باتقوا,ترس از خدا,مراحل تقوا,تقوا در گفتار, تقوا در سیاست,تقوا در خانواده, تقوادر مسائل اجتماعی,دعا , دعای بر آمدن حاجات,دعای ادای قرض,دعای توسعه رزق و روزی,دعای ادای قرض و توسعه روزی,دعای مجرب برای ادای قرض,دعا جهت ابطال سحر و جادو,طریقه خواندن نماز شگر ,نماز توبه,نماز غفیلهبا تقوا بودن به چیست,تقوا, انسان باتقوا,ترس از خدا,مراحل تقوا,تقوا در گفتار, تقوا در سیاست,تقوا در خانواده, تقوادر مسائل اجتماعی,دعا , دعای بر آمدن حاجات,دعای ادای قرض,دعای توسعه رزق و روزی,دعای ادای قرض و توسعه روزی,دعای مجرب برای ادای قرض,دعا جهت ابطال سحر و جادو,طریقه خواندن نماز شگر ,نماز توبه,نماز غفیله

مطالب مرتبط

فضیلت و خواص سوره روم

مجموعه: داروخانه معنوی

خواص سوره روم,سوره روم,فضیلت سوره روم

روم، سی امین  سوره قرآن است که مکی و 60 آیه دارد.

در فضیلت سوره روم از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم روایت شده: هر کس سوره روم را بخواند ده برابر تمامی فرشتگانی که خداوند را در بین زمین و آسمان تسبیح گفته اند حسنه به او داده می شود و هر آنچه که در روز یا شبش از دست داده دوباره به دست می آورد. 1

به قرائت این سوه در شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان بسیار سفارش شده است. در روایتی از امام صادق علیه السلام روایت شده: هر کس سوره های عنکبوت و روم را در شب بیست و سوم ماه رمضان قرائت نماید به خدا قسم او از اهل بهشت است و پس از گفتن این جمله فرمودند: اینکه قسم یاد کردم هر کس در این شب این سوره ها را بخواند اهل بهشت است هیچ استثنایی نمی کنم و نمی ترسم که خداوند به خاطر سوگند و عدم استثنای در آن برای من گناهی بنویسد. زیرا مطمئن هستم که این دو سوره نزد خداوند جایگاهی بزرگ دارد. 2

در روایتی دیگر از پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله آمده است علت اینکه حضرت ابراهیم علیه السلام به نام خلیل الله نامیده شد قرائت آیات 18-17 سوره روم است. 3

 آثار و برکات سوره


1) راه دستیابی به خوبی ها
خواندن سه بار آیات 18-17 سوره روم در عصر و صبح مستحب است. امام علی علیه السلام فرموده است: هر کس در عصر سه بار بگوید: «فسبحان الله حین تمسون و حین تصبحون و له الحمد فی السماوات و الارض و عشیا و حین تظهرون» هیچ خیر و خوبی ای در آن شب از او فوت نمی شود و همه بدی ها و شرور،آن شب از او برداشته می شود و هر کس صبحگاه سه بار این آیات را بخواند نیز چنین بهره ای می برد.4

این دو آیه شریفه بسیار ارزشمند است که پیامبر صلی الله علیه و آله به کسی که این دو آیه را همواره زمزمه می کند وعده بهشت داده است. 5


پی نوشت ها :
(1) مجمع البیان، ج8، ص42
(2) ثواب الاعمال، ص109
(3) مستدرک الوسائل، ج5، ص394
(4)امالی شیخ صدوق، ص674
(5) مجمع البیان،ج7، ص51

منبع: «قرآن درمانی روحی و جسمی ؛ محسن آشتیانی، سید محسن موسوی»
anhar.ir
tebyan.net

دیگه با فقر خداحافظی کن!

مجموعه: متفرقه دینی

 

دعا برای رفع فقر

 

یکى یکى از اصحاب رسول اکرم صلى الله علیه و آله و سلم نزد آن حضرت از تنگدستى شکایت کرد. آن حضرت صلى الله علیه و آله و سلم فرمود:


«ادم الطهارة یدیم علیک الرزق‏»1


اگر دائما با طهارت باشى، روزى تو ادامه مى‏یابد.

 

خداوند که رازق است‏ بر طبق مصلحت، براى برخى، روزى زیاد و براى بعضى، روزى کم مقدر مى‏کند; ولى انسان طاهر و پاکدامن را تهى‏ دست نمى‏گذارد و روزى او را تامین مى‏کند. البته از آن جا که آلودگى «درکات‏» دارد، طهارت نیز «درجات‏» خواهد داشت; بنابراین، رزق هم اقسامى پیدا مى‏کند.

 


این حدیث، معارف زیادى را در بر دارد. معناى دوام طهارت تنها این نیست که انسان، همیشه با وضو باشد; وضوى دائم یکى از اقسام طهارت است; مثلا، کسى که اهل کار و کسب نیست، طاهر نیست. چون براى کسى که بخواهد خود و عایله خود را تامین کند کسب، واجب است و او هرگز آلودگى ترک کسب را نمى‏تواند با وضوى دایمى ترمیم کند. چون دائم الوضو بودن، کارى مستحب و ترک کسب، کارى حرام است و حرام را نمى‏شود با مستحب جبران کرد. اگر کسى دائم الطهاره باشد، اولا وظیفه‏هاى فقهى خود را مى‏شناسد و آنگاه به آنها عمل مى‏کند. کاسب طاهر، حلال مى‏خرد و حلال مى‏فروشد و احتکار، گران‏فروشى و کم فروشى نمى‏کند:



«وَیْلٌ لِّلْمُطَفِّفِینَ الَّذِینَ إِذَا اکْتَالُواْ عَلَى النَّاسِ یَسْتَوْفُونَ وَإِذَا کَالُوهُمْ أَو وَّزَنُوهُمْ یُخْسِرُونَ »2

 


قرآن کریم هشدار مى‏دهد که روزى وافر و فراوان، مصلحت همه نیست:

 

« وَلَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبَادِهِ لَبَغَوْا فِی الْأَرْضِ »3:

 


اگر وضع مالى گروه خاصى در جامعه، رو به «تکاثر» برود، فساد آنان دامنگیر عده‏اى مى‏شود.

 

انسان، طغیان مى‏کند و طغیانش بر اثر بى‏نیاز دیدن خود از خدا یا از خلق است. «تکاثر» زمینه‏اى براى طغیان است. پس مصلحت نیست که همگان با تکاثر به سر برند


در جاى دیگر می فرماید:


«ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ »4

 

 

یا می‏فرماید:


«کَلَّا إِنَّ الْإِنسَانَ لَیَطْغَى أَن رَّآهُ اسْتَغْنَى »5


انسان، طغیان مى‏کند و طغیانش بر اثر بى‏نیاز دیدن خود از خدا یا از خلق است. «تکاثر» زمینه‏اى براى طغیان است. پس مصلحت نیست که همگان با تکاثر به سر برند; ولى کوثر که مال حلال کافى، براى اداره یک زندگى متوسط آبرومندانه است ‏با مواظبت ‏بر طهارت، تحصیل مى‏شود.


... نکته مهم آن است که روا نیست نیت ‏شخص طاهر از طهارت، رسیدن به روزى فراوان باشد، چون او طهارت جان را وسیله رفاه تن قرار مى‏دهد. به عبارت دیگر اگر کسى سعى کند، گناه نکند و جانش را از آلودگى برهاند به این منظور که روزى مادى او زیاد بشود، او هدف والایى را وسیله چیزى پست قرار داده و درست مانند این است که به حکیم فرزانه‏اى دستور دهند اتاقى را رفت و روب کند. پس انسان باید بکوشد این طهارت را وسیله رزق مادى قرار ندهد.6





1. بحار،ج 105،ص 16; «ففعل ذلک فوسع علیه الرزق‏»(مستدرک الوسائل،ج 1،ص 300).

2. سوره مطففین، آیات 1-3.

3. سوره شورى، آیه 27.

4. سوره روم، آیه 41.

5. سوره علق، آیه 6-7.

6. تفسیر موضوعى قرآن کریم، جوادی آملی

چگونگی نام گذاری امام علی (ع)

مجموعه: زندگینامه بزرگان دینی

 ولادت امام علی,تولد امام علی,میلاد امام علی

نام "علی" در لوح زبرجد!
اسامی و نام ها گاهی اوقات فلسفه ها و ماجراهایی در پشت خود دارند! اسامی بایستی به نوعی بر مسّمای خود دلالت داشته باشند، در غیر این صورت و اگر میان اسم مسّمی ارتباط و دلالتی نباشد، اسم گذاری چه معنا و هدفی خواهد داشت؟! بعضی از اسم‌ها و نام ها مخصوص برخی از مسّماها هستند که شاید تنها برازنده ی خود آنها باشند و بر غیر آنها دلالت روشنی نداشته باشند.  نام گذاری کودکی که متولد می شود یکی از این موارد است که بایستی نهایت دقت در انتخاب اسم انجام شود. اما بعضی از کودکان و نوزادان را کسانی برتر از انسان های معمولی برایشان اسم انتخاب می کنند. بعضی از نوزادان اسم شان از جانب خدا و عالم غیب برگزیده می شود!


نام گذاری از عالم غیب
از جمله ویژگی های مختص امیرالمومنین(علیه السلام) که تنها در مورد ایشان صادق است و مزید شرافت آن حضرت است موضوع نام گذاری حضرت امیر(علیه السلام) است که از عالم غیب برایشان این نام یعنی ((علی)) برگزیده شد.
در واقع قبل از ولادت حضرت علی(علیه السلام) نام او در تمام کتب آسمانی بوده است و هزاران سال قبل از خلقت او در تمام آسمان ها و ابواب جنب و عرض حق تعالی نام ((علی)) ثبت شده بود. نام مبارک امیرالمومنین(علیه السلام) همراه با نام گرامی رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) به عنوان نبی و امام نزد پروردگار عالم و نیز همه کتب آسمانی ثبت و ضبط بوده است و بر این مطلب فریقین از شیعه و اهل سنن گواهی داده اند!


شواهد روایی
محمد بن جریز طبری در تفسیر کبیر خود و ابن عساکر در تاریخ خود ضمن ترجمه ی حالات امام علی(علیه السلام)، همچنین محمد بن یوسف گنجی شافعی ضمن باب 62 کفایت الطالب و حافظ ابوبغیم در حلیة الاولیاء و شیخ سلیمان بلخی حنفی در نیابیع المودة به نقل از ذخائر العقبی امان الحرم الشریف احمد بن عبدالله طبری شافعی هنگی مسند از ابوهریره نقل نموده اند که رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله) فرمودند:
«مکتوب علی ساق العرش لا إلا إلا الله وحده لاشریک له و محمد عبدی و رسولی ایدته به علی بن ابی طالب؛ بر ساق عرش این کلمات مقدس نوشته شده که خدایی نیست مگر ذات ذوالجلال الله که یگانگی بدون شریک است و محمد(صلی الله علیه و آله) بنده و رسول من است که او را به علی بن ابیطالب(علیه السلام) تایید نمودم.»
همچنین جلال الدین سیوطی در خصائص الکبری و در تفسیر در المنثور در اوایل سوره شریفه ی بنی اسرائیل به نقل از ابن عدی و ابن عسکر از انس بن مالک روایت نموده اند که رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمودند:
شب معراج در ساق عرش دیدم نوشته شده است لا اله الا الله محمد رسول الله ایدته بعلی؛ همچنین در ینابیع به نقل از ذخائر العقبی امام الحرم از سیره ملاّ آورده اند که رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند:
در شب معراج که مرا به ملکوت اعلی بردند، نظرتُ إلی ساق الایمن من العرض فرأیت مکتوباً محمّد رسول الله ایّدته بعلی و نصرته به؛ یعنی نظر نمودم به طرف راست عرش دیدم نوشته شده است محمد(صلی الله علیه و آله) چنانچه مشاهده می‌شود همگی به نقل از علماء و کتب اهل سنن است و دلالت بر قرین بودن نام علی(علیه السلام) یا رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در عرش الهی دارد.

 ولادت امام علی,تولد امام علی,میلاد امام علی

 قبل از خلقت
هنچنین روایات بسیاری از اهل سنن و شیعه دلالت بر آن دارد که قبل از خلفت انتخاب نام و نام گذاری امیرالمومنین(علیه السلام) رخ داده است. از جمله به نقل از مناقب فقیه واسطی ابن مغاز شافعی و میر سید علی همدانی شافعی و نیز خطیب خوارزمی در مناقب و این شیرویه در فردوس و ابن مغازلی در مناقب هنگی از جابرین عبدالله انصاری نقل نموده اند که رسول الله(صلی الله علیه و آله) قبل أن یخلق السموات و الارض بالفی عام؛ نوشته شده است بر در بهشت لا اله الا الله محمد رسول خدا علی ولی خدا و برادر رسول خدا بوده پیش از آنکه آسمان ها و زمین را به دو هزار سال خلق کند.


 شب معراج و  چهار محل اسم امام علی(علیه السلام)
در حدیثی زیبا که میرسید علی فقیه شافعی همدانی در مودة القربی نقل نموده است رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) به امام علی(علیه السلام) فرمودند: در چهار محل اسم تو را با اسم خودم توام دیدم:
1. در شب معراج وقتی به بیت المقدس رسیدم بر صخره آن یافتم لا اله الا الله محمد رسول الله ابدته به علی وزیره؛ یعنی لا اله اله الله محمد(صلی الله علیه و آله) رسول خداست او را به علی(علیه السلام) وزیر او تایید نمودم.
2. به سدرة المنتهی که رسیدم دیدم ثبت شده است: أنی أنا الله لا اله الا انا وحدی و محمد صفوتی من خلقی ایدته به علی وزیره و نصرته به، یعنی به درستی که من خدایی هستم که غیر از من خدای یگانه ای نیست، محمد(صلی الله و علیه و آله) حبیب من است از میان خلق تایید و یاری نموده او را به علی(علیه السلام) وزیر او.
3. وقتی به عرض رب العالمین رسیدم دیدم بر قوائم آن نوشته شده است إنی أنا الله لا اله الا أنا محمد حبیبی من خلقی ایدته به علی(علیه السلام) وزیره و نصرته به.
4. وقتی به بهشت رسیدم دیدم بر در بهشت نوشته شده لا اله الا أنا محمد حبیبی من خلقی ایدته بعلی وزیره و نصرته به.
امام ثلعبی و شیخ سلیمان حنفی به نقل از محمد بن جریز و ابن عساکر از ابن عباس و ابوهریره آورده اند که آیه «هو الذی أیَّدَکَ بنصر؛ خدای تعالی است که به نصرت خود و یاری مومنان تو را موید و منصور گردانید».(انفعال /62)
درباره ی حضرت علی(علیه السلام) آمده است و آنگاه حدیث رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) را نقل نموده اند که حضرت (صلی الله علیه و آله) فرمودند: رایت مکتو با علی العرض لا اله الله وحده لا شریک له محمد عبدی و رسولی ایدته و نصرته بعلی بن ابیطالب؛ دیدم بر عرش نوشته شده است خدایی نیست مگر خدای یگانه ای که شریکی ندارد و محمد بنده و رسول من است و تایید و یاری نمودم او را به علی بن ابیطالب(علیه السلام).
همه این روایات شریفه و نیز بسیاری دیگر از احادیث معتبر در نزد اهل سنن و شیعه نشان می دهند که نام گذاری رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) و علی بن ابیطالب امیرالمومنین(علیه السلام) از جانب پروردگار متعال بوده است. و بر عرش الهی قبل از خلقت ایشان ثبت بوده است.


ابوطالب و نقش او در نامگذاری امام علی(علیه السلام)
ممکن است گفته شود با توجه به این روایات و احادیث معلوم می شود نام "علی" برای امیرالمومنین(علیه السلام) قبل از ولادت ایشان انتخاب شده بود اما رسم است از گذشته که نام فرزند را پدر او انتخاب می کند. با این احوال آیا ابوطالب پدر بزرگوار امیرالمومنین(علیه السلام) در انتخاب نام فرزند خویش نقش نداشته است؟ آیا نام "علی" را او انتخاب کرده یا دیگران؟ چگونه ابوطالب از انتخاب نام "علی" توسط خداوند متعال برای فرزند دلبندش اطلاع یافته است؟!
برای پاسخ به این پرسش ها و چگونگی نقش ابوطالب در نامگذاری فرزند خویش به نامی که پروردگار متعال آن را برایش انتخاب کرده بود باید به نحوه ی ارتباط ابوطالب با خداوند متعال توجه نمود!
 لوح آسمانی و نامگذاری امام علی(علیه السلام)
میر سید علی همدانی فقیه شافعی در مودة القربی به نقل از عباس بن عبدالمطلب نقل نموده است که هنگامی که علی (علیه السلام) از مادرش فاطمه متولد شد، فاطمه نام پدرش اسد را بر او گذارد اما ابوطالب از آن نام راضی نبود به فاطمه همسرش فرمود امشب بیا برویم بالای کوه ابوقبیس و خدا را بخوانیم شاید ما را خبر دهد از اسمی که برای این بچه انتخاب شده است. چون شب شد هر دو به کوه ابوقبیس رفتند و به دعا مشغول شدند. ابوطالب در قالب شعری چنین مناجات می کرد:

یا ربّ هذا الغسق الدجی      والقمر المبتلج المضی
بیّن لنامن أمرک الخفّی       ماذا تری فی اسم ذاالصبّی
لما تسمّی لذاک الصبّی

یعنی ای پروردگار ای صاحب شب ظلمانی و ماه و نور دهنده آشکار کن برای ما از خزانه ی اسرار غیب خود اسم این نوزاد را چه بگذاریم.
در آن حین ندایی از طرف آسمان بلند شد و ابوطالب سر بلند نمود. لوحی مانند زبرجد سبز دید که بر آن چهار سطر نوشته اند، لوح را برگرفت و به سینه چسبانید و دید این اشعار بر آن ثبت است:

خصصّنما بلوالد الزکی       و الطاهر المنتخب الرضی
واسمه من قاهر العلیّ       علیّ اشتق من العلی

یعنی اختصاص دادم شما را به فرزند پاک و پاکیزه که انتخاب شده است و بی نهایت از او راضی هستم و اسم او از جانب خدای اعلی، "علی" گذارده شده که مشتق از علی اعلی می باشد.
آنگاه ده شتر به شکرانه ی این امر عظیم قربانی نمود. آن لوح را در مسجد الحرام آویختند و بنی هاشم به آن لوح افتخار می نموند. آن لوح موجود بود تا زمان جنگ حجاج با عبدالله بن زبیر در مکه که پس از آن مفقود شد.
این روایت و مشابه آن در بسیاری دیگر از کتب اهل تسنن و نیز شیعه نقل شده است و موید آن است که ابوطالب موحدی الهی بوده است که تقاضای نام فرزندش را از پروردگار می نماید و نیز معلوم می شود که چگونه ابوطالب پاکدل از نامگذاری الهی برای علی (علیه السلام) امیرالمومنین مطلع گردیده است.
 پایان سخن....
شگفتی ها درباره ی کسی که شیعه او را امام اول خویش می خواند پایان ناپذیر است و آیا برتر و شایسته تر از او در زمان خویش و پس از آن برای جانشینی رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) بود؟!....

منابع :
1. شبهای پیشاور-سلطان الواعظین شیرازی (ره)
2. آنگاه که هدایت شدم- دکتر محمد یتجانی ....
3. تفسیر المیزان 0علامه طباطبایی (ره)
4. مودة القربی- میر سید علی همدانی فقیه شافعی
5. بنابیع المودة- سلیمان بخلی حنفی
6. کفایت الطالب-محمد بن یوسف گنجی شافعی
7. حلیة الاولیاء حافظ الویغیم
8. ذخائر العقبی- امام الحرم الشریف احمد بن عبدالله طبری شافعی
 tebyan.net

 

نافله های شبانه روز

مجموعه: اعمال مستحبی

نمازهای مستحبی,انواع نمازهای مستحبی

 

انواع نمازهای مستحب
نمازهای مستحب زیادند و به طور کلی به دو دسته تقسیم می شوند:
1. نوافل.
2. سایر نمازهای مستحب.
نافله های روزانه
1. نافله نماز صبح، قبل از نماز صبح، 2 رکعت.
2. نافله نماز ظهر، قبل از نماز ظهر ، 8 رکعت.
3. نافله نماز عصر، قبل از نماز عصر، 8 رکعت.
4. نافله نماز مغرب، بعد از نماز مغرب، 4 رکعت.
5. نافله نماز عشاء، بعد از نماز عشاء، 2 رکعت.[1]
نافله های شب:
1. هشت رکعت نماز شب.
2. دو رکعت نماز شفع.
3. یک رکعت نماز وتر.
بنابراین تعداد نافله ها 34 رکعت، دو برابر تعداد فرایض است.
بین نمازهای مستحبی به خواندن نافله های شبانه روز بیشتر سفارش شده است.[2]

[1] . توضیح المسائل، م 764.
[2] . توضیح المسائل، م 764.

منبع:andisheqom.com