خداوند با زائر امام حسین(ع) چه معامله‌ای می‌کند؟


امام صادق(علیه السلام) فرمود: خدایا رحمت فرست بر آن صورت هایی که آفتاب، رنگ آن ها را تغییر داده و آن گونه هایی که بر قبر امام حسین علیه السلام گذاشته می شود.
خداوند با زائر امام حسین(ع) چه معامله‌ای می‌کند؟ در این مطلب برخی احادیث حضرات معصومین(علیهم السلام) پیرامون فضیلت و ثواب زیارت امام حسین علیه السلام را از نظر می گذرانید.

* معامله خداوند با زائر امام حسین(ع)

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: إِنَّ الرَّجُلَ لَیَخْرُجُ إِلَى قَبْرِ الْحُسَیْنِ(ع) فَإِذَا أَتَاهُ نَاجَاهُ اللَّهُ تَعَالَى فَقَالَ عَبْدِی سَلْنِی أُعْطِکَ. (1)

امام صادق علیه السلام فرمود: وقتی کسی به زیارت امام حسین علیه السلام می آید، خداوند با او مناجات می کند و می فرماید: بندۀ من! از من درخواست کن تا به تو عطا کنم.


* ثواب هزار فرشته زائر سیدالشهداء(ع) برای زائر امام حسین(ع) است

قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع): أَنَّ لِلَّهِ أَلْفَ مَلَکٍ شُعْثاً غُبْراً یَبْکُونَ وَ یَرْثُونَ لَا یَفْتُرُونَ زُوَّاراً لِقَبْرِ الْحُسَیْنِ ع وَ ثَوَابُهُمْ لِمَنْ زَارَهُ. (2)

امام صادق علیه السلام فرمود: خداوند هزار ملک زائر امام حسین علیه السلام دارد که پریشان حال و غبارآلود گریه می کنند و مرثیه می خوانند و از این کار خود باز نمی ایستند و ثوابشان برای کسانی است که آن حضرت را زیارت می کنند.


* زائر امام حسین(ع) همنشین رسول خدا(ص) در بهشت

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ (ع) قَالَ: فَإِذَا هَمَّ الرَّجُلُ بِزِیَارَتِهِ فَاغْتَسَلَ نَادَاهُ مُحَمَّدٌ(ص) یَا وَفْدَ اللَّهِ أَبْشِرُوا بِمُرَافَقَتِی فِی الْجَنَّةِ. (3)

هرگاه کسی قصد زیارت امام حسین علیه السلام نماید و غسل کند، پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله به او ندا می دهد: ای مهمانان خدا! شما را به همنشینی من در بهشت بشارت باد.


* رحمتی که امام صادق(ع) برای زائر جدش از خدا درخواست می کند

قال ابی عبدالله(علیه السلام): فَارْحَمْ تِلْکَ الْوُجُوهَ الَّتِی غَیَّرَتْهَا الشَّمْسُ وَ ارْحَمْ تِلْکَ الْخُدُودَ الَّتِی تَتَقَلَّبُ عَلَى حَضْرَةِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَیْنِ(ع). (4)

امام صادق علیه السلام فرمود: خدایا رحمت فرست بر آن صورت هایی که آفتاب، رنگ آن ها را تغییر داده و آن گونه هایی که بر قبر امام حسین(علیه السلام) گذاشته می شود.

پاورقی:

(1)- کامل الزیارات، النص، ص: 132.

(2)- بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏98، ص: 6.

(3)- تهذیب الأحکام (تحقیق خرسان)، ج‏6، ص: 53.

(4)- کامل الزیارات، النص، ص: 117.

منبع: حوزه نیوز

انتهای پیام/

نگاهی به زندگی عالم جلیل القدر چراغ پر فروغ هدایت حضرت آیت الله حاج سید عیسی رکنی حسینی (قدی سره)

بسم الله الرحمن الرحیم

نگاهی به زندگی عالم جلیل القدر چراغ پر فروغ هدایت حضرت آیت الله حاج سید عیسی رکنی حسینی (قدی سره)

جویبار سخنان دلنشین او که از دل کوهسار سینه اش بر می آید و بر پهن دشت کویر دلمان جاری می شد هر لحظه ،جان ما را حیاتی  تازه می بخشید ،سخنانی معنویت بار بر دلهایی عطشناک.

دراول صفر 1336 هجری قمری در (برخون) از توابع استان بوشهر در خانواده ای که انوار علم و ایمان ،تقوی و پاکی در آن پرتو افکنده بود دیده به جهان گشود.

پدر بزرگوارش مرحوم حجه الاسلام و المسلمین حاج سید علی رکنی حسینی خود یک از علمای معروف آن سامان و از شاگردان مرحوم آیت الله و العظمی نائینی (ره) و مرحوم آیت الله و العظمی آخوندی خراسانی (صاحب کفایه الاصول)بود.او به تربیت فرزندش (مرحوم حاج سید عیسی)اهمیت ویژه ای قائل بود تا آنجا که در مکتب درس خویش به تربیت علمی و اخلاقی او همت گماشت. مرحوم حاج سید عیسی قرآن کریم و بعضی از دروس را پیش پدر آموخت.استعداد سرشار و عشق او به فراگیری علوم دینی او را واداشت که در حوزه علمیه همان جا که در آن زمان به (دار العلم) معروف بود مقدمات وقسمتی از سطح را در محضر پدرش فرا بگیرد.دیری نپاید که وی جو علمی آنجا را برای ذهن جستجو گرش کوچک دید و برای ادامه ئ نحصیل به حوزه ئ پر رونق نجف اشرف عزیمت کرد تا به تکمیل معلومات خویش در فقه و اصول و تفسر و کلام و ... بپردازد.

در نجف از محضر بزرگانی چون آیت الله سید محمد باقر رضوی محلاتی و آیت الله آقا بزرگ تهرانی (صاحب الذریعه)و از محضر مرجع بزرگ شیعه درآن زمان حضرت آیت الله و العظمی سید ابوالحسن اصفهانی و ... بهره ها برد.

مدتها در نجف اشرف با عنایت حضرت مرتضوی (علیه الصلاه و السلام ) به کسب علم و فضیلت پرداخت.سالها گذشت اجازه ئ اجتهاد گرفت .سپس به در خواست اهالی منطقه و پیشنهاد عاماء برای  ارشاد و تبلیغ شریعت و انذار قوم به منطقه خود (روستای زیارت )برگشت و نمونه و مصداق بارز آیه ئ (فلولا نفر من کل فرقه لیتفقهوا فی الدین و لینذر و اقومهم اذا رجعوا الیهم لعلهم یحذرون ) شد.او می دانست که دنیا نه ماندگار است و نه جای ماندن و آسودن. به منطقه ای با حداقل امکانات که گرمی هوای تابستان آن به بیش از 40 درجه  می رسید رفت ودر آنجا به تعلیم دین و رفع نیاز های مستمندان پرداخت.

قلم  در توصیف اوصاف نیکویش ناتوان است.پاک مردی که تربیت یافته مکتب جعفری و از سلاله پاک مصطفوی بود.اوکسی بود که هرگز غرور در وجود او راه نیافت و از مردم ستم کشیده سر بر نتافت. همیشه بال تواضع را در پیش آنان می گسترد. صبحها کتاب رو ح بخش الهی را می گشود و با تلاوت آیات شریفه آن جان خوسش را نورانی می کرد. این کار همیشگی او بود.به نماز علاقه شدید داشت. روشنی چشمش در نماز بود.هرگز آن را به تاخیر نینداخت به خواندن نماز در اول  وقت زیاد سفرش می کرد خود نیز به آن مقید بود وقتیبه نماز روی می آورداز غیر خدا دل می برید عطر دل انگیز و فرحزای یاد حق پاک و مصفایش را عطر آگین می کرد و کبوتر دلش قصد آستان با عظوت الهی می نمود و با خضوع و خشوع و حضور قلبی وصف ناشدنی به نماز می ایستاد و آن را اقامه میکرد. شبها زود می خوابید به امید آنکه پیش از طلوع فجر بیدار باشد و در دل شب سفره ئ دل را پیش حق واکند و در نجوای شبانه با محبوب و ناله های شیگیر و تلاوت آیات الهی بر مرکب رهوار شب راه بندگی بپوید و به لقای دوست نزدیکتر شود.

دوست دار مردم بود مردم نیز او را دوست می داشتندو چون پروانگان گرد شمع وجودش گرد می آمدند تا از زلال چشمه معرفت و علمش بهره مند گردند. او سراسر عمر خود را وقف اسلام و مسلمین کرد.خدمت به بندگان الهی را خدمت به خدا می دانست . خانه اش به روی همگان باز بود مردم ،مسئولین نهادها و ارگانها، بسیجیان و... دسته دسته به دیدن او می آمدند و ازمحضر او کسب فیض می نمودند. در محضر ایشان فرزندان بزرگوارش آیت الله حاج سید محمد جواد رکنی حسینی امام جمعه محترم بندر لنگه ا،حجه الاسلام والمسلمین سید علی اصغر رکنی حسینی، حجه الاسلام والمسلمین سید مجتبی رکنی حسینی، حجه الاسلام والمسلمین سید علی اکبر رکنی حسینی و جناب آقای سید سجاد رکنی حسینی رشد  پیدا کردند وامروزه مردم منطقه  چشمه معرفت و علمشان بهره مند می گردند.

گرفتاران و حاجتمندان حاجت روا از خانه اش برمیگشتند. مردم عقیده داشتند که اگر ناراحتی و گرفتاری و مشکلی برایشان رخ دهد کلید حل آن در دست عالم است.اوپناهگاهی بود که غم زدگان با پناه بردن به او آرام میگرفتند و غبار غم از چهره ئ غم گرفته شان زدوده می شد.

به فقها و علماء طلاب و معلمین و اهل علم زیاد احترام می گذاشت و به آنها علاقه وافری نشان می داد دستهای برخاسته به دعایش سکوی پرواز  دعاهای حاجتمندان به آسمان اجابت بود. مردم برای شفای بیمارانشان از او در خواست دعا به پیشگاه خدا می کردند.عشق و ارادت او به اهل بیت عصمت و طهارت به حدی بود که در ایام عزاداری وسوگواری برای آن حضرات مجلس برپا می کرد و خود نیز در آن حضور می یافت و با آن حالت معنوی خاص خودش مجلس را زینت می داد و روح می بخشید. مخصوصا در دهه عاشورا در عزاداری سالار شهیدان شال عزا بر گردن به سوک می نشست و با شروع ذکر مصیبت صدای سوزناکش به گریه بلند میشد و اشک ماتم می ریخت. رمز غلبه بر مشکلات و کلید حل آنها توسل به ائمه معصومین علیهم السلام می دانست . عاشق دلباخته ئ امام زمان (عج) بود و روز های جمعه دعای ندبه برگزار می نمود و شبهای جمعه نیز دعای کمیل می خواند. چاره ساز مستضعفین و خانه اش محل گشایش مشکلات مردم بود. به انقلاب و ارزشهای آن علاقه وافری داشت همیشه پشتیبان نظام اسلامی بود. به حضرت امام خمینی (ره)عشق مس ورزید و در مکاتبات خود با امام لقب (ارواحنا فداه)نسبت می داد. واز ولایت فقیه و مقام معظم رهبری حمایت و جانبداری می کرد.در طول هشت سال دفاع مقدس به رزمندگان شیر دل اسلام کمکهای مادی و معنوی زیادی کردند.علاوه برآن علیرغم کهولت سن شخصا در جبهه های نور علیه ظلمت حاضر شد و موجب تقویت روحیه رزمندگان اسلام گردید.

ایشان سالها به ارشاد و هدایت مردم محروم دهستان کبگان پرداخت علی رغم کمی و کاستی های فراوان و محرومیت منطقه عمر با برکت خویش را همانجا سپری کردند.وسرانجام در شبانگاه شب جمعه سوم رجب المرجب  سال 1412 هجری قمری به لقاء الله پیوستند.آرامگاهش در روستای زیارت ساحلی در کنار امام زاده زین العابدین ماوای عاشقان و مریدان آن حضرت می باشد.از روح بلند وپر فتوحش شرم داریم که در این  سیر شتاب زده در زندگی سراسر معنویت او سخنانی نه در خور شآن او به قلم آوردیم اما امید واریم که توانسته باشیم نیمی از وجودش را بنمایانیم. او باقی است تا زمان هست (العلماء باقون ما بقی الدهر).

خدا رحمت خویش او را با موالیانش محشور فرماید.

وسلام علیه یوم ولد و یوم مات و یوم یبعث حیا

 

 

آداب و اعمال روز عاشورا/ ضمانت امام باقر (ع) برای زیارت امام حسین (ع) از راه دور

هر کس در روز عاشورا، حسین بن علی، را زیارت کند و در کنار قبرش گریان باشد، خداوند عز و جل را در قیامت با دو هزار هزار ثواب حج و عمره و جهاد ملاقات میکند.
آداب و اعمال روز عاشورا/ ضمانت امام باقر (ع) برای زیارت امام حسین (ع) از راه دور- با آغاز ماه محرم، ایام غم و اندوه شیعیان و محبان اهل بیت علیهم السلام، شهرها، رنگ و بوی عاشورایی به خود می‌گیرند، حسینیه‌ها، مساجد و تکایا به نشانه‌ی عزاداری، سیاهپوش می‌شوند، پرچمها و پلاکارتهای عزاداری بر سر در خانه، و اماکن عمومی نصب می‌شود.؛ حرکات، گفتار و رفتارهای محبان اهل بیت نیز با الهام از نهضت جاودانه عاشورا، رنگ و بوی حسینی دارند، هرجا سخن از قیام کربلا و رهبر و پیشوای نهضت، حسین بن علی علیهما السلام و شهدای کربلا است. در سلسله نوشتارهای "از محرم تا اربعین حسینی"، به بیان محکمات و حوادث قیام امام حسین پرداخته خواهد شد. امید است مورد قبول واقع شود.
 
 دستور امام باقر برای زیارت امام حسین در عاشورا از راه دور

در کتاب کامل الزیارات[1] مرحوم ابن قولویه، روایت بسیار عجیبی در ثواب "زیارت امام حسین در روز عاشورا از راه دور" برای افرادی که به هر دلیل، توان حضور در کنار مرقد و مضجع مبارک امام حسین در کربلا را ندارند، بیان گردیده است که آدمی در شگفت می ماند، و به راستی ان الحسین مصباح الهدی و السفینۀ النجاۀ.

در این حدیث، ابتدا امام باقر(ع) در آداب روز عاشورا، حضور در شهر کربلا و در کنار قبر مطهر امام حسین را به شیعیان، توصیه فرموده و ثواب بسیار بسیار فراوان آن را متذکر می شوند:

مَن زارَ الحُسَینَ علیه السلام یَومَ عاشوراءَ حَتّى‏ یَظَلَّ عِندَهُ باکِیاً، لَقِیَ اللَّهَ عَزَّ وجَلَّ یَومَ القِیامَةِ بِثَوابِ ألفَی ألفِ حَجَّةٍ، وألفَی ألفِ عُمرَةٍ، وألفَی ألفِ غَزوَةٍ، وثَوابُ کُلِّ حَجَّةٍ وعُمرَةٍ وغَزوَةٍ کَثَوابِ مَن حَجَّ وَاعتَمَرَ وغَزا مَعَ رَسولِ اللَّهِ صلى الله علیه و آله ومَعَ الأَئِمَّةِ الرّاشِدینَ علیهم السلام.

هر کس در روز عاشورا، حسین بن علی، را زیارت کند و در کنار قبرش گِریان باشد، خداوند عز و جل را در قیامت با دو هزار هزار (یک میلیون) ثواب حج، دو هزار هزار ثواب عمره و دو هزار هزار ثواب جهاد، دیدار مى‏کند که ثواب هر حج و عمره و جهاد، همانند ثواب حج‏‌گزار و عمره‌‏گزار و جهادگر همراه با پیامبر و امامان‏ معصوم است.

لکن افراد و شیعیان بیشماری هستند که توفیق حضور و درک قبر مطهر امام حسین در روز عاشورا را ندارند. تکلیف چیست؟ در ادامه امام باقر، ثواب بسیار عجیبی را برای سوگواری در خانه و منزل، برای چنین کسانی را ذکر میفرمایند که انسان در شگفت می ماند:

قالَ: قُلتُ: جُعِلتُ فِداکَ! فَما لِمَن کانَ فی بُعدِ البِلادِ وأقاصیها، ولَم یُمکِنهُ المَصیرُ إلَیه فِی ذلِکَ الیَومِ؟ قالَ: إذا کانَ ذلِکَ الیَومُ بَرَزَ إلَى الصَّحراءِ أو صَعِدَ سَطحاً مُرتَفِعاً فی دارِهِ، وأومَأَ إلَیهِ بِالسَّلامِ، وَاجتَهَدَ عَلى‏ قاتِلِهِ بِالدُّعاءِ، وصَلّى‏ بَعدَهُ رَکعَتَینِ، یَفعَلُ ذلِکَ فی صَدرِ النَّهارِ قَبلَ الزَّوالِ، ثُمَّ لَیَندُبُ الحُسَینَ علیه السلام ویَبکیهِ، ویَأمُرُ مَن فی دارِهِ بِالبُکاءِ عَلَیهِ، ویُقیمُ فی دارِهِ مُصیبَتَهُ بِإِظهارِ الجَزَعِ عَلَیهِ، ویَتَلاقَونَ بِالبُکاءِ بَعضُهُم بَعضاً بِمُصابِ الحُسَینِ علیه السلام.

گفتم: فدایت گردم! براى آن کسى که در شهرها و مناطق دوردست است و نمى‏تواند به زیارت امام حسین در کربلا، بیاید، تکلیف چیست؟ فرمود: (چنین افرادی که توان حضور در کنار مرقد امام حسین را ندارند) وقتى روز عاشورا مى‏شود، به بیابان برود، یا روى بلندىِ خانه‏اش، با اشاره به امام حسین علیه السلام سلام کند و با جدّیت، بر قاتلش نفرین کند و پس از آن، دو رکعت نماز بگزارد. و این کار را نزدیک ظهر، قبل از اذان، انجام دهد. آن گاه بر حسین علیه السلام در منزلش، مرثیه بسراید و گریه کند و سفارش کند کسانى که در خانه‏اش هستند، بر حسین علیه السلام گریه کنند و با ناله کردن بر امام حسین، در خانه‏اش ماتم بر پا کند و با هم براى گریستن، هم‏صدا شوند.

فَأَنَا ضامِنٌ لَهُم إذا فَعَلوا ذلِکَ عَلَى اللَّهِ عز و جل جَمیعَ هذَا الثَّوابِ. فَقُلتُ: جُعِلتُ فِداکَ! وأنتَ الضّامِنُ لَهُم إذا فَعَلوا ذلِکَ وَالزَّعیمُ بِهِ؟ قالَ: أنَا الضّامِنُ لَهُم ذلِکَ وَالزَّعیمُ لِمَن فَعَلَ ذلِکَ ... .

من براى آنان، از طرف خدا ضمانت مى‏کنم که اگر این کار را انجام دهند، همه این ثواب‏های زیارت امام حسین که ذکر شد (یک میلیون حج و جهاد و ...) را به دست مى‏آورند. گفتم: فدایت گردم! هر گاه آنان، آن کارها را انجام دادند، شما این ثواب‏ها را بر عهده مى‏گیرید و تضمین مى‏کنید؟ (گویا، راوی نیز همچون ما، از ثواب بسیار فراوان زیارت امام حسین از راه دور با این شرایط، بسیار تعجب کرده است) امام باقر، بار دیگر، میفرمایند: من این را برایشان تضمین مى‏کنم و چنان ثواب‏هایى را، براى هر کسى که این کارها را انجام دهد، بر عهده مى‏گیرم ... .
شیوه تسلیت گفتن شیعیان در روز عاشورا

در کتاب وسائل الشیعه[2] مرحوم محدث عاملی به نقل از ملک جهنی، راوی عاشوراپژوه عصر امام باقر، که از ایشان می‏پرسد: فَکَیفَ یُعَزّی بَعضُهُم بَعضاً؟ که چگونه به همدیگر در روز عاشورا تسلیت گوئیم؟ امام باقر در پاسخ، میفرمایند که در عاشورا، اینگونه تعزیت و تسلیت دهید:

عَظَّمَ اللَّهُ اجورَنا بِمُصابِنا بِالحُسَینِ علیه السلام، وجَعَلَنا وإیّاکُم مِنَ الطّالِبینَ بِثَأرِهِ مَعَ وَلِیِّهِ الإِمامِ المَهدِیِّ مِن آلِ مُحَمَّدٍ صلى الله علیه و آله‏.

خداوند، پاداش‏هاى ما را بر سوگوارى حسین علیه السلام بزرگ گردانَد و ما و شما را همراه با ولىّ خودش، مهدىِ خاندان محمّد صلى الله علیه و آله، از خونخواهان حسین علیه السلام قرار دهد.
قائم آل محمد، منتقم خون امام حسین (ع)

اکنون که صحبت و سخن از امام مهدی، به میان آمد و چه سخن نیکویی است پیوند عاشورا و مهدویت؛ گویی امام عصر، با نام و یاد جد خویش، شناخته خواهند شد. از اینرو، منتقم خون امام حسین، امام مهدی خواهد بود، همانطور که در حدیث فوق، در شیوه تسلیت گویی در عاشورا، به این موضوع نیز اشاره گردیده است. توضیح اینکه: یکی از القاب حضرت مهدی، منتقم است. در چرایی و علّت انتخاب این لقب بر آن حضرت، مطالب فراوانی در سخنان و احادیث اهل بیت وارد شده است. از جمله در روایتی که از امام محمّدباقر نقل شده، وقتی از آن حضرت سؤال می‌کنند که چرا فقط به آخرین حجّت الهی قائم گفته می‌شود؟ در کتاب بحارالانوار[3] علامه مجلسی، آن حضرت در پاسخ می‌فرمایند:

قد سَألهُ الثُّمالیُّ عن عِلّةِ تَسْمِیةِ القائم قائماً لَمّا قُتِلَ جَدّی الحسینُ صلَّى اللّه ُ علَیهِ ضَجّتِ المَلائکةُ إلَى اللّه ِعزّوجلّ بالبُکاءِ و النَّحیبِ، و قالُوا: إلهَنا و سیّدنَا، أ تَغْفُلُ عَمَّن قَتلَ صَفْوتَکَ و ابنَ صَفْوتِکَ، و خِیَرتَکَ مِن خَلْقِکَ ؟! فأوحَى اللّه ُ عزّ و جلّ إلَیهِم: قَرّوا مَلائکتی، فَوَ عِزّتی و جلالی لَأنتقِمَنَّ مِنهُم و لو بعدَ حینٍ. ثُمّ کَشفَ اللّه ُ عزّ و جلّ عَنِ الأئمّةِ مِن وُلدِ الحسینِ علیه السلام للملائکةِ، فسُرَّتِ الملائکةُ بذلکَ، فإذا أحدُهُم قائمٌ یُصلّی، فقالَ اللّه ُ عزّ و جلّ: بذلکَ القائمِ أنتَقِمُ مِنهُم.

چون در آن ساعتی که دشمنان، جدّم امام حسین را به قتل رساندند، فرشتگان با ناراحتی در حالی که ناله سرداده بودند عرض کردند پروردگارا! آیا از کسانی که برگزیده و فرزند برگزیده تو را ناجوانمردانه شهید کردند، در می‌گذری؟ در جواب آنها خداوند فرمود: ای فرشتگان من! سوگند به عزّت و جلالم از آنان انتقام خواهم گرفت هرچند بعد از مدّت زمان زیادی. آن گاه خداوند متعال نور فرزندان امام حسین را به آنان نشان داد و پس از اشاره به یکی از آنان که در حال قیام بود، فرمود: با این قائم از دشمنان حسین انتقام خواهم گرفت.

و نیز در تفسیر آیه وَ مَنْ قُتِلَ مظلوماً فقد جَعَلْنا لِوَلیّه سلطاناً[4]؛ هر کس مظلومانه کشته شود، ما برای ولی او، تسلطی بر ظالم قرار می دهیم؛ در کتاب تفسیر البرهان[5]، از امام صادق روایت شده است که:

«مظلوم» در این آیه، امام حسین است که مظلوم کشته شد و منظور «جَعَلنا لِوَلیِّه سلطانا» امام مهدی است.

و نیز از قول امام باقر، در کتاب تفسیر عیاشی[6] مجددا بر این موضوع، تصریح شده است:

هُوَ الحُسَینُ بنُ عَلِیٍّ علیه السلام، قُتِلَ مَظلوماً ونَحنُ أولِیاؤُهُ، وَ القائِمُ مِنّا إذا قامَ مِنّا طَلَبَ بِثارِ الحُسَینِ.

ما، اهل بیت پیامبر، اولیای دم امام حسین هستیم. و هنگامی که امام عصر و قائم آل محمد، قیام کنند، پیگیری خون امام حسین را خواهد کرد.
دستور العمل جامع معنوی عرفانی در روز عاشورا
 
حدیث امام صادق در آداب روز عاشورا
 
آداب و دعای بسیار مهم و جامع عاشورا به نقل از عبدالله بن سنان از امام صادق، در سه کتاب «مصباح المتهجد» شیخ طوسی، «المزار الکبیر» ابن مشهدی و «اقبال الاعمال» سید بن طاووس، نقل شده است.[7]

امام صادق، در خواص و فوائد آن، چنین می فرمایند:

فَإِنَّ هذا أفضَلُ یَابنَ سِنانٍ! مِن کَذا وکَذا حَجَّةً، وکَذا وکَذا عُمرَةً تَتَطَوَّعُها وتُنفِقُ فیها مالَکَ وتَنصِبُ فیها بَدَنَکَ وتُفارِقُ فیها أهلَکَ ووَلَدَک‏. وَ اعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى یُعْطِی مَنْ صَلَّى هَذِهِ الصَّلَاةَ فِی هَذَا الْیَوْمِ ، وَ دَعَا بِهَذَا الدُّعَاءِ مُخْلِصاً، وَ عَمِلَ هَذَا الْعَمَلَ مُوقِناً مُصَدِّقاً عَشْرَ خِصَالٍ. مِنْهَا أَنْ یَقِیَهُ اللَّهُ مِیتَةَ السَّوْءِ وَ یُؤْمِنَهُ مِنَ الْمَکَارِهِ وَ الْفَقْرِ وَ لَا یُظْهِرَ عَلَیْهِ عَدُوّاً إِلَى أَنْ یَمُوتَ وَ یَقِیَهُ اللَّهُ مِنَ الْجُنُونِ وَ الْجُذَامِ وَ الْبَرَصِ فِی نَفْسِهِ وَ وُلْدِهِ إِلَى أَرْبَعَةِ أَعْقَابٍ لَهُ وَ لَا یَجْعَلَ لِلشَّیْطَانِ وَ لَا لِأَوْلِیَائِهِ عَلَیْهِ وَ لَا عَلَى نَسْلِهِ إِلَى أَرْبَعَةِ اَعقابٍ سَبِیلاً.

اى ابن سِنان! این اعمال، بهتر است از فلان و فلان حج و فلان و فلان عمره که به صورت داوطلبانه انجام دهى و اموال ات را براى آن هزینه کنى و بدنت را به زحمت و رنج بیندازى و از خانواده و فرزندانت جدا شوى. هر کس این نماز را در این روز بگذارد و این دعا را با اخلاص بخواند و این عمل را با یقین و صدق انجام دهد، خداوند متعال، ده خصلت به او مى‏بخشد که از جمله آنهاست: خداوند، او را از مرگ بد، نگه مى‏دارد، و از بدى‏ها و فقر در امان مى‏دارد، و هیچ دشمنى را بر او چیره نمى‏کند تا بمیرد، و او را از دیوانگى و بیمارىِ جُذام و پیسى در خودش و فرزندانش تا "چهار نسل"، حفظ مى‏کند، و راه نفوذ شیطان بر او و نسلش تا "چهار نسل" مى‏بندد.

نکته بسیار مهم در این حدیث، و در صورت انجام دقیق این اعمال و آداب روز عاشورا، تاکید امام صادق بر حفظ فرزندان تا چهار نسل، از مصیبت های دنیوی، مرگ بد و مصونیت از بیماری های خطرناک می باشد. که چنین امری، بندرت در طول سال تکرار خواهد شد و شایسته است، شیعیان به دستور امام صادق، با مطالعه و عمل به این حدیث در باب آداب روز عاشورا، خویش و فرزندان را تا چهار نسل، بیمه نمایند.

و اما متن دستورالعمل معنوی و عرفانی امام صادق برای شیعیان در روز عاشورا، چنین است:

دَخَلتُ عَلى‏ سَیِّدی أبی عَبدِ اللَّهِ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ علیه السلام فی یَومِ عاشوراءَ، فَأَلفَیتُهُ کاسِفَ اللَّونِ ظاهِرَ الحُزنِ، ودُموعُهُ تَنحَدِرُ مِن عَینَیهِ کَاللُّؤلُؤِ المُتَساقِطِ. فَقُلتُ: یَابنَ رَسولِ اللَّهِ! مِمَّ بُکاؤُکَ لا أبکَى اللَّهُ عَینَیکَ؟ فَقالَ لی: أوَ فی غَفلَةٍ أنتَ؟ أما عَلِمتَ أنَّ الحُسَینَ بنَ عَلِیٍّ اصیبَ فی مِثلِ هذَا الیَومِ؟ فَقُلتُ: یا سَیِّدی، فَما قَولُکَ فی صَومِهِ؟

عبدالله بن سنان، از اصحاب امام صادق، چنین نقل می کند: روز عاشورا، بر سَرورم امام صادق علیه السلام وارد شدم. دیدم رنگ‏پریده و اندوهگین است و اشک از چشمانش، همانند لؤلؤ، جارى است. گفتم: اى پسر پیامبر خدا! چرا گریه مى‏کنى- خداوند، چشمانت را گریان نکند؟ به من فرمود: «آیا غافلى؟ آیا نمى‏دانى که در چنین روزى، حسین بن على علیه السلام کشته شد؟». چرا سرورم؛ می دانم و برای همین آمده ام که در این باره (آداب روز عاشورا)، از شما سوال کنم و درباره آن از علم شما، استفاده کنم. گفتم: سَرورم! نظر شما درباره روزه روز عاشورا چیست؟

 
گرسنگی و تشنگی بدون نیت روزه در عاشورا

آنگاه امام صادق به مساله مهمی اشاره می فرمایند و آن حکم فقهی روزه روز عاشورا می باشد:

فَقالَ لی: صُمهُ مِن غَیرِ تَبییتٍ، وأفطِرهُ مِن غَیرِ تَشمیتٍ، ولا تَجعَلهُ یَومَ صَومٍ کَمَلًا، وَلیَکُن إفطارُکَ بَعدَ صَلاةِ العَصرِ بِساعَةٍ عَلى‏ شَربَةٍ مِن ماءٍ؛ فَإِنَّهُ فی مِثلِ ذلِکَ الوَقتِ مِن ذلِکَ الیَومِ تَجَلَّتِ الهَیجاءُ عَن آلِ رَسولِ اللَّهِ وَانکَشَفَتِ المَلحَمَةُ عَنهُم، وفِی الأَرضِ مِنهُم ثَلاثونَ صَریعاً فی مَوالیهِم، یَعِزُّ عَلى‏ رَسولِ اللَّهِ صلى الله علیه و آله مَصرَعُهُم، ولَو کانَ فی الدُّنیا یَومَئِذٍ حَیّاً لَکانَ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیهِ هُوَ المُعَزّى‏ بِهِم.

امام صادق فرمودند: روزه بگیر امّا بدون تصمیم و نیت روزه (گرسنه و تشنه باش)، و افطار کن، امّا نه با سرخوشى (و غذاهای لذیذ) و روزه عاشورا را کامل نکن و افطار را، ساعتى پس از نماز عصر روز عاشورا، و با جرعه‏اى آب انجام بده. چرا که در چنین ساعتى (عصر عاشورا)، جنگ با خاندان پیامبر خدا، فرو نشست و آن واقعه بزرگ، متوقّف شد، در حالى که سى کشته از آنان در جمع یارانشان بر زمین افتاده بود، که کشته ها براى پیامبر، گران بود و اگر پیامبر صلى الله علیه و آله زنده بود، ایشان- که درودهاى خدا بر او باد- خود، صاحب‏ عزا بود.

لازم به ذکر است، استحباب و سنت بودن روزه عاشورا و جشن و شادی، همواره مورد توجه وهابیت و آل سعود، بوده است و بر آن تأکید می‌شود. از طرفی این روز در نزد شیعیان روز حزن و اندوه و شهادت امام حسین، می باشد. شیعه، روزه عاشورا را نه تنها، سنت و مستحب نمی‌دانند بلکه آن را بدعت و مکروه می‌شمارد. شادی و روزه در عاشورای ماه محرم، نه تنها سنت پیامبر، نیست بلکه بدعتی است که از سوی افراد همسو با سیاست‌های بنی امیه در عصر معاصر و توسط حکومت آل سعود در عربستان و وهابیون به عنوان ادامه دهنده راه بنی امیه و برای تفرقه افکنی بین امت اسلام، ترویج میشود.

بعد از بررسی دقیق علمی و تاریخی، درخواهیت یافت که: روزه روز عاشورا، بدعت بوده و شایسته است بلکه واجب است به احترام اسارت و تشنگی خاندان پیامبر، بدون اینکه نیت روزه شود، از صبح تا عصر عاشورا، از خوردن و آشامیدن و دیگر مبطلات روزه همچون جماع و ...، پرهیز شود و در عصر عاشورا و نزدیک غروب، مقداری وعده غذایی ساده تناول شود تا صدق روزه، بر روز عاشورا، نشود. زیرا مخالفین اهل بیت، و دوستداران بنی امیه، روز عاشورا را به شکرانه قتل امام حسین و اسارت اهل بیت پیامبر، روزه گرفتند.

و روایاتی که گویای ثواب داشتن روزه عاشورا هستند از باب "تقیه" صادر شده‌اند و شاهد محکم بر این مساله، روایتی است که از امام صادق(ع) نقل شده است. زیرا وقتى از ایشان درباره روزه روز عاشورا پرسیده شد، فرمودند:

صُمهُ مِن غَیرِ تَبییتٍ وأفطِرهُ مِن غَیرِ تَشمیتٍ و لا تَجعَلهُ یَومَ صَومٍ کَمَلًا وَلیَکُن إفطارُکَ بَعدَ صَلاةِ العَصرِ بِسَاعَةٍ عَلى شَربَةٍ مِن ماءٍ.[8]

در آن روز، روزه بگیر؛ امّا بدون تصمیم شبانه (یعنى بى آن که شب، قصد روزه ‏کنى) و بخور؛ امّا نه به قصد شادى (یعنی افطار کن؛ امّا نه براى شماتت و خوش‏حالى؛ بلکه به منظور مخالفت با کسانى که به قصد تبرّک، روزه مى‏گیرند) و روزه آن را کامل نکن و خوردنت هم ساعتى پس از نماز عصر با نوشیدن جرعه‌‏اى آب باشد.
از مهمانی و اطعام در روز عاشورا، نیز پرهیز شود

همچنین، طبق حدیث فوق و سیره ائمه که فرموده اند، بدون نیت روزه گرفتن، در روز عاشورا، گرسنه و تشنه باشید، و تا عصر عاشورا، چیزی میل نکنید، و به شربه من الماء (و به جرعه آبی، اکتفا کنید)؛ شایسته است از نذری و دعوت و خوردن غذاهای لذیذ و چرب و شیرین، خودداری شود، امری که متاسفانه در سال های اخیر، به خاطر ناآگاهی مردم به این مساله و دستور اهل بیت در حال فراموشی است؛ به خاطر حساسیت و عظمت روز عاشورا، اهل بیت حتی به کوچکترین مسائل، نیز اهمیت داده اند، لکن متاسفانه، توجه چندانی نمی شود.

همانطور که امام صادق، تصریح فرمودند، شیعیان، در روز عاشورا، بهتر است به "شربه من الماء"، اکتفا کنند اما بدون اینکه نیت روزه داشته باشند، به احترام شهادت امام حسین در عاشورا، گرسنه و تشنه باشند و ضمن حضور در مراسم های روضه روز عاشورا، به احترام تشنگی امام حسین، از پذیرش طعام و غذاهای لذیذ، صرفنظر کنند و به روزهای دیگر، موکول کنند که ایام سال، بسی گسترده است.
روز عاشورا، روز تاریکی امت اسلام

آنگاه، امام صادق علیه السلام گریست تا این که محاسنش با اشک‏ هایش خیس شد. سپس به بیان خلقت نور و تاریکی پرداختند و عاشورا را روز تاریکی امت اسلام، معرفی می نمایند:

وبَکى‏ أبو عَبدِ اللَّهِ علیه السلام حَتَّى اخضَلَّت لِحیَتُهُ بِدُموعِهِ، ثُمَّ قالَ: إنَّ اللَّهَ جَلَّ ذِکرُهُ لَمّا خَلَقَ النّورَ خَلَقَهُ یَومَ الجُمُعَةِ فی تَقدیرِهِ فی أوَّلِ یَومٍ مِن شَهرِ رَمَضانَ، وخَلَقَ الظُّلمَةَ فی یَومِ الأَربِعاءِ، یَومُ عاشوراءَ فی مِثلِ ذلِکَ، یَعنی یَومَ العاشِرِ مِن شَهرِ المُحَرَّمِ فی تَقدیرِهِ، وجَعَلَ لِکُلٍّ مِنهُما شِرعَةً ومِنهاجاً.

خداوند عز و جل هنگامى که نور را آفرید، آن را در روز جمعه آفرید که آغاز ماه رمضان بود و تاریکى را در روز چهارشنبه آفرید، که روز عاشورا را هم در چنین روزى آفرید که در تقدیر او، روز دهم ماه محرّم بود، و براى هر یک از نور و تاریکى، راه و روشى قرار داد.
تسلب و حالت ماتم زدگان

آنگاه امام صادق، نحوه و کیفیت پوشش و لباس ماتم زدگان در روز عاشورا را بیان می کنند:

یا عَبدَ اللَّهِ بنَ سِنانٍ، إنَّ أفضَلَ ما تَأتی بِهِ فی هذَا الیَومِ أن تَعمِدَ إلى‏ ثِیابٍ طاهِرَةٍ فَتَلبَسَها وتَتَسَلَّبَ، قُلتُ: ومَا التَّسَلُّبُ؟ قالَ: تُحَلِّلُ أزرارَکَ، وتَکشِفُ عَن ذِراعَیکَ کَهَیئَةِ أصحابِ المَصائِبِ.

اى عبد اللَّه بن سِنان! بهترین کارى که در این روز انجام مى‏دهى، این است که جامه و لباس تمیز بپوشى و تسلُّب کُنى. گفتم: تسلُّب، یعنى چه؟ فرمود: دکمه‏هایت لباس را باز کنى و آستین‏هایت را بالا بزنى و خود را به شکل ماتم‏زدگان درآورى.

البته مطابق عرف هر زمان، حالت ماتم زدگان ممکن است، تفاوتی داشته باشد؛ البته واژه «تسلُّب»، در لغت، به معناى: «پوشیدن لباس سیاه عزادارى» نیز به کار مى‏رفته است.[9]
نماز مستحبی روز عاشورا قبل از اذان ظهر

سپس امام صادق، به نماز مخصوص روز عاشورا، یک ساعت مانده به اذان ظهر عاشورا، و کیفیت آن، اشاره می کنند:

ثُمَّ تَخرُجُ إلى‏ أرضٍ مُقفِرَةٍ أو مَکانٍ لا یَراکَ بِهِ أحَدٌ، أو تَعمِدُ إلى‏ مَنزِلٍ لَکَ خالٍ، أو فی خَلوَةٍ مُنذُ حینِ یَرتَفِعُ النَّهارُ، فَتُصَلّی أربَعَ رَکَعاتٍ تُحسِنُ رُکوعَها وسُجودَها وخُشوعَها، وتُسَلِّمُ بَینَ کُلِّ رَکعَتَینِ، تَقرَأُ فِی الاولى‏ سورَةَ الحَمدِ و «قُلْ یا أَیُّهَا الْکافِرُونَ»، وفِی الثّانِیَةِ: الحَمدَ و «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ»، ثُمَّ تُصَلّی رَکعَتَینِ اخرَیَینِ، تَقرَأُ فِی الاولى‏: الحَمدَ وسورَةَ الأَحزابِ، وفِی الثّانِیَةِ: الحَمدَ و «إِذا جاءَکَ الْمُنافِقُونَ»، أو ما تَیَسَّرَ مِنَ القُرآنِ.

بعد به بیابان کویرى، یا جایى که کسى تو را نبیند، یا به خانه‏اى که خالى باشد یا جایى خلوت مى‏روى، در زمانى که روز، بالا آمده باشد (نزدیک ظهر عاشورا). آن گاه، چهار رکعت نماز با رکوع و سجده‏ کامل، و با خشوع، مى‏خوانى و در هر دو رکعت، سلام مى‏دهى (دو نماز دو رکعتی). در رکعت اوّل، سوره حمد و سوره کافرون «قُلْ یا أَیُّهَا الْکافِرُونَ»و در رکعت دوم، سوره حمد و سوره توحید «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» را مى‏خوانى. (سپس سلام می دهید و بعد) دو رکعتِ دوم را به جا مى‏آورى و در آن، در رکعت اوّل، سوره حمد و سوره احزاب و در رکعت دوم، سوره حمد و سوره منافقون«إِذَا جَآءَکَ الْمُنفِقُونَ» و یا هر سوره قرآن که میخواهی بخوان.
 توجه به مرقد امام حسین در کربلا

آنگاه امام صادق، دستور لعن قاتلان امام حسین را تاکید می فرمایند:

ثُمَّ تُسَلِّمُ وتُحَوِّلُ وَجهَکَ نَحوَ قَبرِ الحُسَینِ علیه السلام ومَضجَعِهِ، فَتُمَثِّلُ لِنَفسِکَ مَصرَعَهُ ومَن کانَ مَعَهُ مِن وُلدِهِ وأهلِهِ، وتُسَلِّمُ وتُصَلّی عَلَیهِ، وتَلعَنُ قاتِلیهِ وتَبرَأُ مِن أفعالِهِم.

آن گاه، سلام مى‏دهى و (می ایستید) صورت خویش را به سمت قبر حسین علیه السلام و مرقد ایشان در کربلا بر مى‏گردانى و جایگاه به زمین افتادن امام حسین را در نظرت مجسّم مى‏کنى و بر ایشان و هر که از فرزندان و خانواده، با ایشان بوده، سلام و درود مى‏فرستى و از کارهایشان، بیزارى مى‏جویى و قاتلان ایشان را لعن مى‏کنى. (مثلا فراز پایانی زیارت عاشورا را قرائت می کنید: السَّلاَمُ عَلَیکَ یا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَی الْأَرْوَاحِ الَّتِی حَلَّتْ بِفِنَائِکَ عَلَیکَ مِنِّی سَلاَمُ اللَّهِ أَبَداً مَا بَقِیتُ وَ بَقِی اللَّیلُ وَ النَّهَارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّی لِزِیارَتِکُمْ السَّلاَمُ عَلَی الْحُسَینِ وَ عَلَی عَلِی بْنِ الْحُسَینِ وَ عَلَی أَوْلاَدِ الْحُسَینِ وَ عَلَی أَصْحَابِ الْحُسَینِ اَللَّهُمَّ خُصَّ أَنْتَ أَوَّلَ ظَالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنِّی وَ ابْدَأْ بِهِ أَوَّلاً ثُمَّ الْعَنِ الثَّانِی وَ الثَّالِثَ وَ الرَّابِعَ اللَّهُمَّ الْعَنْ یزِیدَ خَامِساً وَ الْعَنْ عُبَیدَ اللَّهِ بْنَ زِیادٍ وَ ابْنَ مَرْجَانَةَ وَ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ شِمْراً وَ آلَ أَبِی سُفْیانَ وَ آلَ زِیادٍ وَ آلَ مَرْوَانَ إِلَی یوْمِ الْقِیامَةِ ...). در کتاب الإقبال، اضافه ای دارد و آن اینکه: به تعداد هزار بار، قاتل امام حسین را لعن مى‏کنى؛ مثلا هزار بار می گویی: لعن الله قاتلیک یا اباعبدالله الحسین.

یَرفَعُ اللَّهُ عز و جل لَکَ بِذلِکَ فِی الجَنَّةِ مِنَ الدَّرَجاتِ، ویَحُطُّ عَنکَ مِنَ السَّیِّئاتِ. ثُمَّ تَسعى‏ مِنَ المَوضِعِ الَّذی أنتَ فیهِ- إن کانَ صَحراءَ أو فَضاءً أو أیَّ شَی‏ءٍ کانَ- خُطُواتٍ، تَقولُ فی ذلِکَ: «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ»، رِضىً بِقَضاءِ اللَّهِ وتَسلیماً لِأَمرِهِ، وَلیَکُن عَلَیکَ فی ذلِکَ الکَآبَةُ وَالحُزنُ، وأکثِر مِن ذِکرِ اللَّهِ سُبحانَهُ وَالاستِرجاعِ فی ذلِکَ الیَومِ.

خداوند، با این دستورالعمل، درجات تو را در بهشت بالا مى‏برد و گناهانت را مى‏ریزد. آن گاه تلاش مى‏کنى در آن جایى که هستى (در بیابان یا فضاى باز یا هر جایى که هست)، چند قدم اما در کتاب الاقبال، نیز اضافه ای دارد و آن اینکه: هفت بار، چند قدمی جلو برو و برگرد و در هربار، هفت مرتبه بگو: ...، به سمت جلو برو و مى‏گویى: إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ رضىً بقضاء اللَّه و تسلیماً لأمره؛ در این حال، باید حالت غم و اندوه داشته باشى. و خداى سبحان را بسیار یاد کرده، و استرجاع کن (إنّا للَّه و إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ را فراوان بگو).

 
دعای بعد از نماز ظهر عاشورا

و آنگاه، امام صادق دعای بعد از نماز را به ابن سنان و شیعیان، تعلیم می دهد و هنگامى که از قدم زدن فارغ شدى، سپس برگرد و در همان جایى که نماز خواندى، قرار بگیر و بِایست و بگو:

اللَّهُمَّ عَذِّبِ الفَجَرَةَ الَّذینَ شاقّوا رَسولَکَ وحارَبوا أولِیاءَکَ، وعَبَدوا غَیرَکَ وَاستَحَلّوا مَحارِمَکَ، وَالعَنِ القادَةَ وَالأَتباعَ ومَن کانَ مِنهُم فَخَبَّ وأوضَعَ مَعَهُم أو رَضِیَ بِفِعلِهِم لَعناً کَثیراً. اللَّهُمَّ وعَجِّل فَرَجَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَاجعَل صَلَواتِکَ عَلَیهِ وعَلَیهِم، وَاستَنقِذهُم مِن أیدِی المُنافِقینَ المُضِلّینَ وَالکَفَرَةِ الجاحِدینَ، وَافتَح لَهُم فَتحاً یَسیراً، وأتِح لَهُم رَوحاً وفَرَجاً قَریباً، وَاجعَل لَهُم مِن لَدُنکَ عَلى‏ عَدُوِّکَ وعَدُوِّهِم سُلطاناً نَصیراً.

در کتاب الاقبال، اضافه ای دارد و آن اینکه: هفتاد مرتبه{ بگو: خداوندا! فاجرانى را که با پیامبرت دشمنى کردند و با دوستانت جنگیدند و جز تو را پرستیدند و حرام‏هاى تو را حلال شمردند، کیفر کن و فرماندهان و پیروانشان و هر کس را که از آنهاست و اسبى تازانْد و در میان جمعیّتِ آنها بود و یا به کارشان راضى بود، فراوان لعنت کن. خداوندا! در گشایش کار خاندان محمّد شتاب کن و درودهایت را بر او و بر آنان نثار کن، و آنها را از دست منافقانِ گم‏راه و کافران منکِر، نجات بده و برایشان پیروزىِ آسان نصیب کن و برایشان رحمت و گشایشِ نزدیک فراهم کن و برایشان از جانب خودت، بر دشمنت و دشمن آنان، تسلّطى پیروزمندانه قرار ده.

آن گاه دستانت را بلند کن و به حالت قنوت، بگیر آن گاه دستانت را بلند کن و به حالت قنوت، بگیر و در حالى که به دشمنان خاندان محمّد، را نیت می کنی و اشاره مى‏کنى، و در این حالت این دعا را نیز بخوان:

اللَّهُمَّ، إنَّ کَثیراً مِنَ الامَّةِ ناصَبَتِ المُستَحفَظینَ مِنَ الأَئِمَّةِ، وکَفَرَت بِالکَلِمَةِ وعَکَفَت عَلَى القادَةِ الظَّلَمَةِ، وهَجَرَتِ الکِتابَ وَالسُّنَّةَ، وعَدَلَت عَنِ الحَبلَینِ الَّذَینِ أمَرتَ بِطاعَتِهِما وَالتَّمَسُّکِ بِهِما، فَأَماتَتِ الحَقَّ وجارَت عَنِ القَصدِ، ومالَأَتِ الأَحزابَ وحَرَّفَتِ الکِتابَ، وکَفَرَت بِالحَقِّ لَمّا جاءَها، وتَمَسَّکَت بِالباطِلِ لَمَّا اعتَرَضَها، وضَیَّعَت حَقَّکَ وأضَلَّت خَلقَکَ، وقَتَلَت أولادَ نَبِیِّکَ وخِیَرَةَ عِبادِکَ وحَمَلَةَ عِلمِکَ ووَرَثَةَ حِکمَتِکَ ووَحیِکَ. اللَّهُمَّ، فَزَلزِل أقدامَ أعدائِکَ وأعداءِ رَسولِکَ وأهلِ بَیتِ رَسولِکَ، اللَّهُمَّ، وأخرِب دِیارَهُم وَافلُل سِلاحَهُم، وخالِف بَینَ کَلِمَتِهِم وفُتَّ فی أعضادِهِم، وأوهِن کَیدَهُم وَاضرِبهُم بِسَیفِکَ القاطِعِ، وَارمِهِم بِحَجَرِکَ الدّامِغِ، وطُمَّهُم بِالبَلاءِ طَمّاً، وقُمَّهُم بِالعَذابِ قَمّاً، وعَذِّبهُم عَذاباً نُکراً، وخُذهُم بِالسِّنینَ وَالمَثُلاتِ الَّتی أهلَکتَ بِها أعداءَکَ، إنَّکَ ذو نَقِمَةٍ مِنَ المُجرِمینَ، اللَّهُمَّ، إنَّ سُنَّتَکَ ضائِعَةٌ، وأحکامَکَ مُعَطَّلَةٌ، وعِترَةَ نَبِیِّکَ فِی الأَرضِ هائِمَةٌ. اللَّهُمَّ، فَأَعِنِ الحَقَّ وأهلَهُ وَاقمَعِ الباطِلَ وأهلَهُ، ومُنَّ عَلَینا بِالنَّجاةِ وَاهدِنا إلَى الإِیمانِ، وعَجِّل فَرَجَنا وَانظِمهُ بِفَرَجِ أولِیائِکَ، وَاجعَلهُم لَنا وُدّاً وَاجعَلنا لَهُم وَفداً، اللَّهُمَّ، وأهلِک مَن جَعَلَ یَومَ قَتلِ ابنِ نَبِیِّکَ وخِیَرَتِکَ عیداً، وَاستَهَلَّ بِهِ فَرَحاً ومَرَحاً، وخُذ آخِرَهُم کَما أخَذتَ أوَّلَهُم، وأضعِفِ اللَّهُمَّ العَذابَ وَالتَّنکیلَ عَلى‏ ظالِمِی أهلِ بَیتِ نَبِیِّکَ، وأهلِک أشیاعَهُم وقادَتَهُم، وأبِر حُماتَهُم وجَماعَتَهُم. اللَّهُمَّ، وضاعِف صَلَواتِکَ ورَحمَتَکَ وبَرَکاتِکَ عَلى‏ عِترَةِ نَبِیِّکَ، العِترَةِ الضّائِعَةِ الخائِفَةِ المُستَذَلَّةِ، بَقِیَّةِ الشَّجَرَةِ الطَّیِّبَةِ الزّاکِیَةِ المُبارَکَةِ، وأعلِ اللَّهُمَّ کَلِمَتَهُم، وأفلِج حُجَّتَهُم، وَاکشِفِ البَلاءَ وَاللَّأواءَ وحَنادِسَ الأَباطیلِ وَالعَمى‏ عَنهُم، وثَبِّت قُلوبَ شیعَتِهِم وحِزبِکَ عَلى‏ طاعَتِهِم ووِلایَتِهِم ونُصرَتِهِم ومُوالاتِهِم، وأعِنهُم وَامنَحُهمُ الصَّبرَ عَلَى الأَذى‏ فیکَ، وَاجعَل لَهُم أیّاماً مَشهودَةً وأوقاتاً مَحمودَةً مَسعودَةً یوشِکُ فیها فَرَجُهُم، وتوجِبُ فیها تَمکینَهُم ونَصرَهُم، کَما ضَمِنتَ لِأَولِیائِکَ فی کِتابِکَ المُنزَلِ؛ فَإِنَّکَ قُلتَ وقَولُکَ الحَقُّ: «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضى‏ لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنِی لا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئاً. اللَّهُمَّ فَاکشِف غُمَّتَهُم یا مَن لا یَملِکُ کَشفَ الضُّرِّ إلّاهُوَ، یا أحَدُ یا حَیُّ یا قَیّومُ، وأنَا یا إلهی عَبدُکَ الخائِفُ مِنکَ وَالرّاجِعُ إلَیکَ، السّائِلُ لَکَ المُقبِلُ عَلَیکَ، اللاجِئُ إلى‏ فِنائِکَ، العالِمُ بِأَنَّهُ لا مَلجَأَ مِنکَ إلّاإلَیکَ. اللَّهُمَّ فَتَقَبَّل دُعائی، وَاسمَع یا إلهی عَلانِیَتی ونَجوایَ، وَاجعَلنی مِمَّن رَضیتَ عَمَلَهُ وقَبِلتَ نُسُکَهُ ونَجَّیتَهُ بِرَحمَتِکَ إنَّکَ أنتَ العَزیزُ الکَریمُ. اللَّهُمَّ وصَلِّ أوَّلًا وآخِراً عَلى‏ مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، وبارِک عَلى‏ مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، وارحَم مُحَمَّداً وآلَ مُحَمَّدٍ، بِأَکمَلِ وأفضَلِ ما صَلَّیتَ وبارَکتَ وتَرَحَّمتَ عَلى‏ أنبِیائِکَ ورُسُلِکَ ومَلائِکَتِکَ وحَمَلَةِ عَرشِکَ بِلا إلهَ إلّاأنتَ. اللَّهُمَّ ولا تُفَرِّق بَینی وبَینَ مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وعَلَیهِم، وَاجعَلنی یا مَولایَ مِن شیعَةِ مُحَمَّدٍ وعَلِیٍّ وفاطِمَةَ وَالحَسَنِ وَالحُسَینِ وذُرِّیَّتِهِمُ الطّاهِرَةِ المُنتَجَبَةِ، وهَب لِیَ التَّمَسُّکَ بِحَبلِهِم وَالرِّضى‏ بِسَبیلِهِم وَالأَخذِ بِطَریقَتِهِم، إنَّکَ جَوادٌ کَریمٌ.

خداوندا! بسیارى از امّت، با امامانى پاس داشته‏شده، دشمنى کردند و به کلمه [ى توحید] کافر شدند و با پیشوایان ستمگر، همراهى کردند و از قرآن و سنّت، دورى گزیدند و از دو ریسمانى که دستور داده شده بود از آنها اطاعت شود و به آنها چنگ زده شود، منحرف شدند و حق را کشتند و از راه میانه [و مستقیم‏]، تجاوز کردند، و به احزاب، یارى رساندند و کتاب را تحریف کردند و حق را که برایشان آمده بود، منکر شدند و وقتى باطل بر آنان عرضه شد، آن را گرفتند و حقّ تو را تباه نمودند و بندگانت را گم‏راه کردند و فرزندان پیامبرت را- که بهترینِ بندگانت و حاملان علم تو و وارثان حکمت و وحى تو بودند- کشتند. خداوندا! گام‏هاى دشمنانت و دشمنان فرستاده‏ات و دشمنان خاندان پیامبرت را بلغزان و خانه‏هایشان را ویران کن و سلاحشان را کُند نما و یگانگى‏شان را در هم بریز و بازوانشان را بشکن و نیرنگشان را سست کن و با شمشیر برنده‏ات، آنها را بزن و با سنگ شکننده‏ات، آنها را هدف قرار بده و از همه سو در بلا گرفتارشان کن و با عذابت، بیچاره‏شان نما و به عذابى ناشناخته گرفتارشان کن و به قحطى و عقوبت- که با آن، دشمنانت را نابود کرده‏اى- مبتلایشان ساز، که تو انتقامگیر از مجرمانى. خداوندا! سنّت تو، تباه و احکام تو، تعطیل و نسل پیامبر تو، در زمین، سرگردان اند. خداوندا! حق و اهل آن را یارى ده و باطل و اهل آن را در هم بکوب و با نجات دادن ما، بر ما منّت نِه و ما را به ایمان، ره‏نمون ساز و در گشایش کار ما، شتاب کن و آن را به گشایش کار اولیایت سامان ده و آنها را دوست ما قرار ده و ما را وارد بر آنان ساز. خداوندا! هر کسى را که روز کشته شدن پسر پیامبرت و برگزیده‏ات را عید قرار داد و با آن، خوشى و سرحالى کرد، نابود کن و آخرینشان را بگیر، همان گونه که اوّلینشان را گرفتى، و عذاب و عقوبتت را دو برابر به هر ستم کننده بر اهل بیت پیامبرت، قرار بده و پیروان و پیشوایانشان را نابود ساز و حامیان و گروهشان را هلاک کن. خداوندا! درودها و رحمت‏ها و برکت‏هایت را بر نسل پیامبرت افزون کن؛ همان نسلى که‏ حقّشان ضایع شد و ترسان و خوارشده و باقى‏مانده شجره پاک و خجسته‏اند. خداوندا! آرمان آنان را رفعت بخش و حجّتشان را آشکار کن و بلا و تنگى و تاریکى و بیهودگى‏ها و تیرگى را از آنان برطرف کن و دل‏هاى شیعیانشان و حزبت را بر طاعت آنان و دوستى و یارى و ولایتشان استوار ساز و آنان را کمک کن و شکیبایى در برابر آزارها را نصیبشان کن و برایشان روزگارى مشهود و وقت‏هاى پسندیده فرخنده قرار ده، که گشایش امورشان در آن ایّام، نزدیک شود و مایه مکنت و یارى‏شان گردد، همان گونه که براى دوستانت در کتاب نازل‏شده‏ات تضمین کردى. تو گفتى- و گفته تو، عین حق است- که: «خداوند به کسانى که ایمان آورده و کار شایسته کرده‏اند، وعده داده است که آنان را در زمین، جانشین [خویش‏] گرداند- همان گونه که پیش از آنها را جانشین [خویش‏] کرد- و براى آنان دینش را که برایشان رضایت داده، فراهم سازد و نگرانى‏شان را به امنیت بدل سازد، [و این که‏] مرا بپرستند و برایم هیچ انبازى قرار ندهند. خداوندا! غصّه‏شان را برطرف کن، اى کسى که جز او هیچ کس، عهده‏دار برطرف کردن رنج نیست! اى یگانه، اى زنده و اى برپا دارنده! و من- اى معبودم- بنده ترسان تو ام، و بازگشت کننده به تو. از تو خواهانم، و به تو روى‏آورم، و به آستانه تو پناهنده‏ام، و مى‏دانم که هیچ پناهگاهى از تو، جز خود تو نیست. خداوندا! دعایم را بپذیر و- اى معبود من- آشکار و پنهانم را بشنو و مرا از کسانى قرار بده که از کردارش راضى هستى و عبادت‏هایش را پذیرفته‏اى و به رحمت خودت نجاتش داده‏اى، که تو ارجمند و بزرگوارى. خداوندا! در آغاز و پایان، بر محمّد و خاندان محمّد، درود فرست و به محمّد و خاندان محمّد، برکت بده و بر محمّد و خاندان محمّد، رحم کن به کامل‏ترین و بهترین درودها و برکت‏ها و رحمتى که بر پیامبرانت و فرستادگانت و فرشتگانت و حاملان عرشت فرستاده‏اى و عطا کرده‏اى، به حقّ این که معبودى جز تو نیست. خداوندا! میان من و خاندان محمّد- که صلوات تو بر او و آنان باد- جدایى مینداز. اى مولاى من! مرا شیعه محمّد و على و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام و نسل پاک و برگزیده‏شان قرار بده و تمسّک به ریسمان آنان و خشنودى از راه آنها و پیروى از سنّت آنان را به من عطا کن، که تو بخشنده بزرگوارى.

آن گاه صورت ات را بر روى خاک بگذار و به سجده برو و این دعا را بخوان:

یا مَن یَحکُمُ ما یَشاءُ ویَفعَلُ ما یُریدُ، أنتَ حَکَمتَ فِی أَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ فَلَکَ الحَمدُ مَحموداً مَشکوراً، فَعَجِّل یا مَولایَ فَرَجَهُم وفَرَجَنا بِهِم؛ فَإِنَّکَ ضَمِنتَ إعزازَهُم بَعدَ الذِّلَّةِ، وتَکثیرَهُم بَعدَ القِلَّةِ، وإظهارَهُم بَعدَ الخُمولِ، یا أصدَقَ الصّادِقینَ ویا أرحَمَ الرّاحِمینَ. فَأَسأَلُکَ یا إلهی وسَیِّدی مُتَضَرِّعاً إلَیکَ بِجودِکَ وکَرَمِکَ، بَسطَ أمَلی وَالتَّجاوُزَ عَنّی، وقَبولَ قَلیلِ عَمَلی وکَثیرِهِ، وَالزِّیادَةَ فی أیّامی وتَبلیغی ذلِکَ المَشهَدَ، و أن تَجعَلَنی مِمَّن یُدعى‏ فَیُجیبُ إلى‏ طاعَتِهِم ومُوالاتِهِم ونَصرِهِم، وتُرِیَنی ذلِکَ قَریباً سَریعاً فی عافِیَةٍ إنَّکَ عَلى‏ کُلِّ شَی‏ءٍ قَدیرٌ.

آن گاه صورت را روى خاک بگذار و بگو: اى کسى که هر چه را بخواهد، حکم مى‏کند و هر چه را اراده نماید، انجام مى‏دهد. تو حکم کردى. پس ستایش، از آنِ توست. تویى ستوده و سپاس‏گزارى‏شده. اى مولاى من! در گشایش امورِ آنان و گشایش کار ما به دست آنان، شتاب کن، که تو، ضامن عزّت آنان پس از خوارى، و افزایش آنان پس از اندکى، و آشکار شدنشان پس از پنهانى، هستى. اى راستگوترینِ راستگویان و اى مهربان‏ترینِ مهربانان! اى معبود و سَرورم! به بخشش و بزرگوارى‏ات، با تضرّع به درگاهت، از تو مى‏خواهم، برآوردن آرزویم را، و گذشتت را از من، و قبول اندک و زیاد عملم را، و زیاد شدن این روزهایم را، و رسیدن به این شهادتگاه را، و این که مرا از کسانى قرار دهى که دعوت شدند و طاعت و دوستى و یارى آنان را اجابت کردند و این که آن را با آسایشى به همین زودى و با شتاب، به من نشان دهى، که تو بر هر چیزى توانایى.

آن گاه سرت را به سمت آسمان، بلند کن و بگو:

أعوذُ بِکَ أن أکونَ مِنَ الَّذینَ لا یَرجونَ أیّامَکَ، فَأَعِذنی یا إلهی بِرَحمَتِکَ مِن ذلِکَ.

به تو پناه مى‏برم از این که از کسانى باشم که ایّام تو را آرزو نمى‏کنند. پس پناهم ده- اى معبودم- به رحمت خودت از این.
بیمه عمر و فرزندان تا چهار نسل

سپس امام صادق، به مطلب بسیار مهمی اشاره می فرمایند که اگر شیعیان در روز عاشورا این دستورالعمل را انجام دهند، خواص و فوائد آن، تا چهار نسل در زندگی انسان و فرزندانش پایدار خواهد ماند و بیمه خواهد شد:

فَإِنَّ هذا أفضَلُ یَابنَ سِنانٍ! مِن کَذا وکَذا حَجَّةً، وکَذا وکَذا عُمرَةً تَتَطَوَّعُها وتُنفِقُ فیها مالَکَ وتَنصِبُ فیها بَدَنَکَ وتُفارِقُ فیها أهلَکَ ووَلَدَک‏. وَ اعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى یُعْطِی مَنْ صَلَّى هَذِهِ الصَّلَاةَ فِی هَذَا الْیَوْمِ ، وَ دَعَا بِهَذَا الدُّعَاءِ مُخْلِصاً، وَ عَمِلَ هَذَا الْعَمَلَ مُوقِناً مُصَدِّقاً عَشْرَ خِصَالٍ. مِنْهَا أَنْ یَقِیَهُ اللَّهُ مِیتَةَ السَّوْءِ وَ یُؤْمِنَهُ مِنَ الْمَکَارِهِ وَ الْفَقْرِ وَ لَا یُظْهِرَ عَلَیْهِ عَدُوّاً إِلَى أَنْ یَمُوتَ وَ یَقِیَهُ اللَّهُ مِنَ الْجُنُونِ وَ الْجُذَامِ وَ الْبَرَصِ فِی نَفْسِهِ وَ وُلْدِهِ إِلَى أَرْبَعَةِ أَعْقَابٍ لَهُ وَ لَا یَجْعَلَ لِلشَّیْطَانِ وَ لَا لِأَوْلِیَائِهِ عَلَیْهِ وَ لَا عَلَى نَسْلِهِ إِلَى أَرْبَعَةِ اَعقابٍ سَبِیلاً.

اى ابن سِنان! این اعمال، بهتر است از فلان و فلان حج و فلان و فلان عمره که به صورت داوطلبانه انجام دهى و اموال ات را براى آن هزینه کنى و بدنت را به زحمت و رنج بیندازى و از خانواده و فرزندانت جدا شوى. هر کس این نماز را در این روز بگذارد و این دعا را با اخلاص بخواند و این عمل را با یقین و صدق انجام دهد، خداوند متعال، ده خصلت به او مى‏بخشد که از جمله آنهاست: خداوند، او را از مرگ بد، نگه مى‏دارد، و از بدى‏ها و فقر در امان مى‏دارد، و هیچ دشمنى را بر او چیره نمى‏کند تا بمیرد، و او را از دیوانگى و بیمارىِ جُذام و پیسى در خودش و فرزندانش تا "چهار نسل"، حفظ مى‏کند، و راه نفوذ شیطان بر او و نسلش تا "چهار نسل" مى‏بندد.

نکته بسیار مهم در این حدیث، و در صورت انجام دقیق این اعمال و آداب روز عاشورا، تاکید امام صادق بر حفظ فرزندان تا "چهار نسل"، از مصیبت های دنیوی، مرگ بد و مصونیت از بیماری های خطرناک می باشد. که چنین امری، بندرت در طول سال تکرار خواهد شد و شایسته است، شیعیان به دستور امام صادق، با مطالعه و عمل به این حدیث در باب آداب روز عاشورا، خویش و فرزندان را تا "چهار نسل"، بیمه نمایند.

 
[1] . ابن قولویه، کامل الزیارات، ص 326.

[2] . شیخ طوسی، مصباح المتهجّد، ص 772.

[3] . مجلسی، بحار الأنوار، ج 51، ص 28.

[4] . سوره اسراء، آیه 33.

[5] . محدث بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج 4، ص559.

[6] . ر.ک: محمدی ری شهری، دانشنامه امام مهدی، ج 9، ص 202.

[7] . محمدی ری شهری، شهادت نامه امام حسین، ص 960- 970.

[8] . شیخ طوسی، مصباح المتهجّد، ص 782.

[9] . ابن اثیر، النهایة، ج 2، ص 387، ابن منظور، لسان العرب، ج 1، ص 473.

منبع: فرهنگ نیوز

انتهای پیام/

دعای استغفار

 

امام رضا ، از پدرانش ، از امام سجاد ، و او از پدرش امام حسین علیهم‏السلام نقل مى‏کند:

 روزى در خدمت حضرت على علیه‏السلام نشسته بودم که مرد عربى وارد شد و گفت: اى امیرالمؤمنین مردى هستم عیال وار و از مال دنیا چیزى ندارم.

 امام علیه‏السلام فرمود: اى برادر عرب چرا استغفار نمى‏کنى تا حالت اصلاح شود، مرد عرب گفت: اى امیرالمؤمنین من بسیار استغفار مى‏کنم و حالم تغییر مى‏کند، امام فرمود:

  خداوند مى‏فرماید :

«اِسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ اِنَّهُ کانَ غَفّارا  یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدْرارا  وَ یُمْدِدْکُمْ بِاَمْوالٍ وَ بَنینَ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ جَنّاتٍ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ اَنْهارا»

 از پروردگارتان آمرزش بخواهید که او بسیار  آمرزنده است بارانهاى پربرکت آسمان را پى‏درپى بر شما فرو مى‏فرستد و اموال وفرزندان شما را افزون مى‏کند و براى شما باغهاى‏خرم وسر سبز ونهرهاى آب جارى قرار مى‏دهد.

 اینک من استغفارى به تو یاد مى‏دهم که هنگام  خواب آن را بخوان تا خداوند روزیت را زیاد گرداند. آنگاه حضرت امیر  علیه ‏السلاماستغفارى را نوشت و به مرد عرب داد و فرمود: هنگامى که خواستى بخوابى و به بستر  بروى این استغفار را با حالت گریه بخوان و اگر گریه‏ات نیامدخود را به حالت گریه کنندگان در آور.

امام حسین  علیه‏السلام مى‏فرماید: در سال بعد، مرد عرب نزد پدرم  آمد و گفت: اى امیرالمؤمنین خداوند نعمتش را بر من تمام نموده تا آنجا که جائى براى نگهدارى مال وحیوانات خود ندارم، امام علیه‏السلامفرمود: اى برادر عرب، سوگند به خدائى که محمد را به حق به رسالت برگزید، هیچ بنده‏اى این استعفار را نمى‏خواند جز آنکه خداوند گناهانش را آمرزیده و حوائج مشروعش را بر آورده مى‏سازد، و به برکت این استغفار مال و فرزندانش را افزایش مى‏یابد. الصحیفة العلویّة الجامعة، ص 164 دعاى شماره 70 تألیف سید محمد باقر ابطحى، چاپ: قم ـ  مؤسّسة الإمام المهدى.

 

بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُکَ مِنْ کُلَّ ذَنْبٍ قَوِىَ عَلَیْهِ بَدَنى
پروردگارا ! طلب بخشش مى‏کنم از هرگناهى که در اثر سلامتى که به من دادى بر آن
بِعافِیَتِکَ، اَوْ نالَتْهُ قُدْرَتى بِفَضْلِ نِعْمَتِکَ، اَوْ بَسَطْتُ
گناه نیرو گرفتم و بوسیله نعمتهاى تو بر آن  گناه، توانمند شدم و یا در اثر فراوانى
اِلَیْهِ یَدى بِسابِغِ رِزْقِکَ، اَوْ اِتَّکَلْتُ فیهِ عِنْدَ خَوْفى
روزى به گناهان جرأت یافتم و به هنگام ترس از گناه به مهلتى که به من داده بودى
مِنْهُ عَلى اَناتِکَ اَوْ اِحْتَجَبْتُ فیهِ مِنَ النّاسِ بِسِتْرِکَ،
تکیه زدم و یا در سایه پرده پوشى تو، گناهم را از مردم مخفى کردم 
اَوْ وَثِقْتُ مِنْ سَطْوَتِکَ عَلَىَّ فیهِ بِحِلْمِکَ، اَوْ عَوَّلْتُ
و از قهر و غضب تو، به حلم و بردبارى تو خاطرجمع شدم و بر کرم و بخشش تو 
فیهِ عَلى'کَرَمِ عَفْوِکَ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُکَ مِنْ کُلِّ ذَنْبٍ
دل بستم. پروردگارا ! طلب بخشش مى‏کنم از هر گناهى که در امانت خویش
خُنْتُ فیهِ اَمانَتى، اَوْ بَخَّسْتُ بِفِعْلِهِ نَفْسى، اَوْ
خیانت کردم و یا خود را در برابر گناه به اندک لذت نفسانى فروختم
اِحْتَطَبْتُ بِهِ عَلى بَدَنى، اَوْ قَدَّمْتُ فیهِ لَذَّتى، اَوْ
و یا بدن  خود را هیزم آتش دوزخ ساختم و یا لذتهاى نفسانى خود را بر اوامر مقدّم
اثَرْتُ فیهِ شَهْوَتى، اَوْ سَعَیْتُ فیهِ لِغَیْرى، اَوْ
داشتم یا شهوت خود را بر رضاى تو ترجیح دادم و یا بخاطر دیگران کوشیدم
اِسْتَغْوَیْتُ‏اِلَیْهِ مَنْ تَبَعَنى اَوْ کایَدْتُ فیهِ مَنْ مَنَعَنى،
و یا دنباله روندگان خود را گمراه ساختم یا آن  ممانعت کنندگان خود را فریب دادم
اَوْ قَهَرْتُ عَلَیْهِ مَنْ عادانى، اَوْ غَلَبْتُ عَلَیْهِ بِفَضْلِ
و یا خوار کردم آنکه با من دشمنى کرد و با انواع مکر و حیله به دشمنانم چیره شدم
حیلَتى، اَوْ اَحَلْتُ عَلَیْکَ مَوْلاىَ، فَلَمْ تَغْلِبْنى عَلى
و با تو نیز از در مکر و حیله بر آمدم ولى مرا دچار غضب خود نساختى
فِعْلى، اِذْ کُنْتَ کارِهالِمَعْصِیَتى فَحَلُمْتَ عَنّى، لکِنْ
آنگاه که از گناهانم ناراحت بودى، بردبارى نمودى. آرى! 
سَبَقَ عِلْمُکَ فِىَّ بِفِعْلى ذلِکَ، لَمْ‏تُدْخِلْنى یارَبِّ فیهِ
از روز ازل از گناهانم آگاه بودى و این آگاهى تو مرا به گناه مجبور نساخت
جبْرا، وَلَمْ‏تَحْمِلْنى عَلَیْهِ قَهْرا، وَلَمْ‏تَظْلِمْنى فیهِ شَیْئا
و به زور بر من این گناهان را تحمیل نکرد و بر من ستم روا نداشتى
فَاَستَغْفِرُکَ لَهُ وَلِجَمیعِ ذُنُوبى اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُکَ
از آن گناه و تمام گناهانم، طلب مغفرت مى‏کنم. پروردگارا ! استغفار مى‏کنم 
لِکُلِّ ذَنْبٍ تُبْتُ اِلَیْکَ مِنْهُ وَاَقْدَمْتُ عَلى فِعْلِهِ
از هر گناهى که از آن توبه نمودم ولى دوباره مرتکب آن شدم 
فَاسْتَحْیَیْتُ مِنْکَ وَاَنَا عَلَیْهِ، وَرَهِبْتُکَ وَاَنَا فیهِ
واز تو حیا نمودم ولى آلوده شدم واز تو مى‏ترسیدم، ولى اجتناب نمى‏کردم 
تَعاطَیْتُهُ وَعُدْتُ اِلَیْهِ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ
و به تو قول ترک گناه دادم ولى دوباره برگشتم. پروردگارا ! استغفار مى‏کنم براى هر
کَتَبْتَهُ عَلَىَّ بِسَبَبِ خَیْرٍ اَرَدْتُ بِهِ وَجْهَکَ فَخالَطَنى
گناهى‏که بر من نوشته‏اى به سبب کار نیکى که بخاطر تو آغاز کردم ولى با نیت غیر تو
فیهِ سِواکَ وَشارَکَ فِعْلى ما لا یَخْلُصُ لَکَ اَوْ وَجَبَ
مخلوط گردید و آمیخته شد کار من با چیزى خالص براى تو نبود و یا با عملى که بر من
عَلَىَّ ما اَرَدْتُ بِهِ سِواکَ، وَکَثیرٌ مِنْ فِعْلى مایَکُونُ
واجب  بود،  غیر  تو را    اراده   نمودم    و اکثر   کارهاى   من    این    چنین      است. 
کَذلِکَ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ تَوَرَّکَ عَلَىَّ
پروردگارا ! طلب مغفرت مى‏کنم بر هر گناهى که بر من تحمیل شده 
بِسَبَبِ عَهْدٍ عاهَدْتُکَ عَلَیْهِ اَوْ عَقْدٍ عَقَدْتُهُ لَکَ، اَوْ
به سبب عهدى که با تو بستم و یا قولى که به تو دادم و یا
ذِمَّةٍ واثَقْتُ بِها مِنْ اَجْلِکَ لاَِحَدٍ مِنْ خَلْقِکَ، ثُمَّ
پیمانى که بخاطر تو با یکى از مخلوقات تو بستم ولى 
نَقَضْتُ ذلِکَ مِنْ غَیْرِ ضَرُورَةٍ لَزِمْتَنى فیهِ، بَلْ
تمامى این عهد و پیمانها را شکستم بدون آنکه مجبور بشوم بلکه
اِسْتَزَلَّنى اِلَیْهِ عَنِ الْوَفاءِ بِهِ الاَْشَرُ وَمَنَعَنى عَنْ
طغیان من باعث لغزش و بى‏وفایى من شد و کور دلى من مانع 
رِعایَتِهِ الْبَصَرُ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ رَهِبْتُ
وفادارى من شد. پروردگارا ! من طلب مغفرت و بخشش مى‏کنم براى هر گناهى که از
فیهِ مِنْ عِبادِکَ وَخِفْتُ فیهِ غَیْرَکَ وَاسْتَحَیَیْتُ فیهِ مِنْ
بندگان تو واهمه داشتم و از غیر تو مى‏ترسیدم و از مخلوقات تو حیا مى‏کردم 
خَلْقِکَ ثَمَّ اَفْضَیْتُ بِهِ فِعْلى اِلَیْکَ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُکَ
ولى تمام آن کارها را در برابر تو مرتکب مى‏شدم، خداوندا ! طلب مغفرت مى‏کنم 
لِکُلِّ ذَنْبٍ اَقْدَمْتُ عَلَیْهِ وَاَنَا مُسْتَیْقِنٌ اَنَّکَ تُعاقِبُ
از هر گناهى که به آن اقدام کردم  با اینکه  یقین داشتم  که تو مرتکب آن گناه را 
عَلَى ارْتِکابِهِ فَارْتَکَبْتُهُ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ
کیفر خواهى داد ولى مرتکب شدم. پروردگارا ! استغفار مى کنم براى هر گناهى که
ذَنْبٍ قَدَّمْتُ فیهِ شَهْوَتى عَلى طاعَتِکَ وَ اثَرْتُ
شهوت و خواسته‏هاى نفسانى خود را بر اطاعت تو مقدم داشتم و محبت 
مَحَبَّتى عَلى اَمْرِکْ، وَاَرْضَیْتُ فیهِ نَفْسى بِسَخَطِکَ
خود را بر دستور تو ترجیح دادم و نفس خویش را با غضب تو راضى کردم 
وَقَدْ نَهَیْتَنى عَنْهُ بِنَهْیِکَ، وَتَقَدَّمْتَ اِلَىَّ فیهِ بِاِعْذارِکَ
و حال آنکه از همه اینها مرا نهى نموده بودى و راه  هرگونه عذر را بر من بسته بودى
وَاحْتَجَجْتَ عَلَىَّ فیهِ بِوَعیدِکَ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُکَ
و با تهدیدهاى خود، حجّت را بر من تمام کرده بودى، خدایا ! استغفار مى‏کنم 
لِکُلِّ ذَنْبٍ عَلِمْتُهُ مِنْ نَفْسى، اَوْ ذَهَلْتُهُ اَوْ نَسیتُهُ اَوْ
از هر گناهى که آگانه و یا ناخود آگاه و یا از روى فراموشى،
تَعَمَّدْتُهُ اَوْ اَخْطَأْتُهُ، مِمّا لا اَشُکُّ اَنَّکَ سائِلى عَنْهُ،
و یا عمدى و یا اشتباهى،  مرتکب شدم و هیج شکى ندارم که تو بازخواست مى‏کنى
وَاَنَّ نَفْسى مُرْتَهَنَةٌ بِهِ لَدَیْکَ، وَاِنْ کُنْتُ قَدْ نَسیتُهُ اَوْ
و جان من، در گرو این گناهان است، اگرچه فراموش کرده‏ام و یا 
غَفَلْتْ نَفْسى عَنْهُ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ
غفلت نموده‏ام. پروردگارا ! طلب بخشش مى‏کنم از هر گناهى که
واجَهْتُکَ بِهِ وَقَدْ اَیْقَنْتُ اَنَّکَ تَرانى، وَاَغْفَلْتُ اَنْ
در برابر تو انجام داده‏ام و یقین دارم که تو در حال گناه، مرا مى‏دیدى و غفلت کردم 
اَتُوبَ اِلَیْکَ مِنْهُ، اَوْ نَسیتُ اَنْ اَتُوبَ اِلَیْکَ مِنْهُ، اَوْ
از اینکه توبه کنم و یا فراموش نمودم از آن گناه برگردم یا 
نَسیتُ اَنْ اَسْتَغْفِرَکَ لَهُ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ
فراموش کردم که از آن گناه استغفار نمایم. پروردگارا! استغفار مى‏کنم از هر گناهى
دَخَلْتُ فیهِ، وَاَحْسَنْتُ ظَنّى بِکَ اَنْ لاتُعَذِّبَنى عَلَیْهِ
که داخل آن شدم و به تو خوش بین بودم که مرا بخاطر آن،  عذاب نخواهى کرد
وَاَنَّکَ تَکْفینى مِنْهُ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ
و مرا مورد عنایت خویش قرار خواهى داد. پروردگارا ! استغفار مى کنم از هرگناهى
اسْتَوْجَبْتُ بِهِ مِنْکَ رَدَّ الدُّعاءِ، وَحِرْمانَ الاِْجابِةِ،
که بخاطر آن، مستحق شدم دعاهایم قبول نشود و از اجابت محروم گردم
وَخَیْبَةَ الطَّمَعِ، وَانْفِساخَ الرَّجاءِ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُکَ
و به آرزوهایم نرسم و امیدهایم گسسته شود. پروردگارا ! طلب بخشش مى‏کنم 
لِکُلِّ ذَنْبٍ یُعَقِّبُ الْحَسْرَةَ، وَیُورِثُ النَّدامَةَ،
از هر گناهى که باعث حسرت  وافسوسى من شود و موجب پشیمانى‏ام گردد
وَیَحْبِسُ الرِّزْقَ، وَیَرُدُّ الدُّعاءَ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُکَ
وروزى مرا باز دارد و دعاهاى مرا ردّ کند. پروردگارا ! طلب مغفرت  مى‏کنم 
لِکُلِّ ذَنْبٍ یُورِثُ الاَْسْقامَ وَیُعَقِّبُ الضَّناءَ وَیُوجِبُ
از هر گناهى که باعث بیمارى  و مریضى طولانى من شود و موجب 
النِّقَمَ وَیَکُونُ آخِرُهُ حَسْرَةً وَنِدامَةً اَللّهُمَّ اِنّى
مکافات من و عاقبت جز افسوس و پشیمانى نداشته باشد.  پروردگارا !
اَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ مَدَحْتُهُ بِلِسانى، اَوْهَشَّتْ اِلَیْهِ
طلب بخشش مى‏کنم از هر گناهى که زبانم آن را ستود و نفسم از آن خوشنود
نَفْسى، اَوْ اِکْتَسَبْتُهُ بِیَدى وَهُوَ عِنْدَکَ قَبیحٌ تُعاقِبُ
گردید و به دست خود آن را مرتکب شدم و حال آنکه آن گناه، نزد تو  زشت بود و بر
عَلى مِثْلِهِ وَتَمْقُتُ مَنْ عَمِلَِهُ‏اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ
همانند آن کیفر مى‏دهى ومرتکب آن را دشمن مى‏دارى. پروردگارا ! استغفار مى‏کنم
ذَنْبٍ خَلَوْتُ بِهِ فى لَیْلٍ اَوْنَهارٍ، حَیْثُ لایَرانى اَحَدٌ
براى هر گناهى که در شب یا روز ، در خلوت و در جائى که کسى مرا نمى‏دید 
مِنْ خَلْقِکَ، فَمِلْتُ فیهِ مِنْ تَرْکِهِ بِخَوْفِکَ اِلى اِرْتِکابِهِ
بجاى ترک آن گناه، بسبب ترس از تو، آن را مرتکب شدم واین  بخاطر خوش گمانى
بِحُسْنِ الظَّنِّ بِکَ، فَسَوَّلَتْ لى نَفْسِى الاِْقْدامَ عَلَیْهِ
من به تو بود آرى  نفس من  آن را برایم زینت داد و مرا وادار کرد  به ارتکاب گناه
فَواقَعْتُهُ، وَاَنَا عارِفٌ بِمَعْصِیَتى لَکَ فیهِ اَللّهُمَّ اِنّى
در حالیکه مى‏دانستم آن عصیان، نافرمانى توست. خدایا! از تو 
اَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ اسْتَقْلَلْتُهُ اَوِاسْتَصْغَرْتُهُ، اَوِ
آمرزش مى‏خواهم    براى    هر   گناهى  که  آن   را   کوچک  دانستم و یا سبک شمردم 
 اسْتَعْظَمْتُهُ وَتَوَرَّطْتُ فیهِ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ
یا  بزرگ  انگاشتم ، ولى  مرتکب آن گردیدم، خدایا از تو آمرزش  مى‏خواهم   براى   هر
ذَنْبٍ ما لَئْتُ فیهِ عَلى اَحَدٍ مِنْ بَرِیَّتِکَ، اَوْ زَیَّنْتُهُ
گناهى که در آن، به یکى از بندگانت یارى کردم ، یا براى خود آن را تزیین دادم، 
لِنَفْسى، اوْ اَوْ مَأْتُ بِهِ اِلى غَیْرى، وَدَلَلْتُ عَلَیْهِ
یا آن را به دیگرى اشاره نموده و دیگران را به آن راهنمایى کردم ، 
سِواىَ، اَوْ اَصْرَرْتُ عَلَیْهِ بِعَمْدى، اَوْ اَقَمْتُ عَلَیْهِ
یا عمدا بر آن اصرار ورزیدم، یا با حیله ومکر بر انجامش  ادامه
بِحیلَتى اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ اسْتَعَنْتُ عَلَیْهِ
دادم. خدایا! از تو آمرزش مى‏خواهم براى هر گناهى که با مکر وحیله  یارى جستم
بِحیلَتى بِشَىْ‏ءٍ مِمّا یُرادُ بِهِ وَجْهُکَ، اَوْ یُسْتَظْهَرُ بِمِثْلِهِ
بوسیله کارى که براى  رضاى باید انجام مى‏گرفت ، یا به مانند آن بر طاعت تو باید 
عَلى طاعَتِکَ، اَوْ یُتَقَرَّبُ بِمِثْلِهِ اِلَیْکَ، وَوارَیْتُ عَنِ
یارى جسته مى‏شد، یا به مانند آن به تو باید نزدیک مى‏شد، و آن گناه‏را از مردم پنهان
النّاسِ وَلَبَّسْتُ فیهِ، کَاَنّى اُریدُکَ بِحیلَتى، وَالْمُرادُ
داشتم و امر را بر آنان مشتبه گرداندم، گویا با حیله مى‏خواستم بنمایانم که قصدم
بِهِ مَعْصِیَتُکَ وَاَلهَوى فیهِ مُتَصَرِّفٌ عَلى غَیْرِ طاعَتِکَ
رضاى توست، در حالیکه نافرمانى تو بود، هواى نفس آن کار رابراى نافرمانى‏تو انجام
اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ کَتَبْتَهُ عَلَىَّ بِسَبَبِ
مى‏داد. خدایا! از تو آمرزش مى‏خواهم براى هر گناهى که آنرا برایم نوشته‏اى، به سبب
عُجْبِ کانَ بِنَفْسى اَوْ رِیاءٍ اَوْ سُمْعَةٍ، اَوْ خُیَلاءَ اَوْ
خودپسندى نسبت به خود ، یا بخاطر ریاء یا به خود نمایى یا تکبّر ،
فَرَحٍ اَوْ مَرَحٍ، اَوْ اَشَرٍ اَوْ بَطَرٍ، اَوْ حِقْدٍ اَوْ حَمِیَّةٍ، اَوْ
یا ناسپاسى، یا شادمانى بى مورد، یا طغیان در نعمت یا کینه ، یا تعصّب 
غَضَبٍ اَوْ رِضًى، اَوْ شُحٍّ اَوْ بُخْلٍ، اَوْ ظُلْمٍ اَوْ خِیانَةٍ،
یا غضب ، یا از خود راضى شدن، یاتنگ نظرى، یا بخل ،یا ظلم ، یا خیانت،
اَوْ سِرْقَةٍ اَوْ کِذْبٍ، اَوْ لَهْوٍ اَوْ لَعْبٍ ، اَوْ نَوْعٍ مِنْ اَنْواعِ
یا دزدى ، یا دروغ، یا کارهاى بیهوده ، یا هوسرانى، یا به نوع از انواعى  که بمانند 
ما یُکْتَسَبُ بِمِثْلِهِ الذُّنُوبُ، وَیَکُونُ بِاجْتِراحِهِ
آن گناه انجام مى‏گیرد و با ارتکاب آن، انسان به هلاکت مى‏رسد
الْعَطَبُ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ سَبَقَ فى
خدایا! از تو آمرزش مى‏خواهم براى هر گناهى که در علمت مقدّر شده 
عِلْمِکَ اَنّى فاعِلُهُ فَدَخَلْتُ فیهِ بِشَهْوَتى وَاجْتَرَحْتُهُ
که من آن را مرتکب مى‏گردم، و با میل نفسانى خودم بر آن گناه وارد شده و به اراده
بِاِرادَتى، وَقارَفْتُهُ بِمَحَبَّتى وَلَذَّتى وَمَشِیَّتى، وَشِئْتُهُ
خود آنرا مرتکب گردیدم، و با محبت و لذت  آنرا انجام داده، و آن گناه را خواستم
اِذْ شِئْتَ اَنْ اَشاءَهُ، وَاَرَدْتُهُ اِذْ اَرَدْتَ اَنْ اُریدَهُ،
زیرا تو خواستى که آنرا بخواهم، و اراده نمودم آنگاه که اراده نمودى تا آنرا اراده
فَعَمِلْتُهُ اِذْ کانَ فى قَدیمِ تَقْدیرِکَ وَنافِذِ عِلْمِکَ اَنّى
نمایم، و آنرا مرتکب گردیدم زیرا در تقدیر ازلى و علم نافذ تو  مقدّر شده بود که آنرا
فاعِلُهُ، لَمْ تُدْخِلْنى فیهِ جَبْرا، وَلَمْ تَحْمِلْنى عَلَیْهِ
انجام دهم، به اجبار مرا در آن گناه وارد نساختى، و به زور بر من تحمیل ننمودى، 
قَهْرا، وَلَمْ تَظْلِمْنى فیهِ شَیْئا، فَاَسْتَغْفِرُکَ لَهُ وَلِکُلِّ 
و در ارتکار آن گناه بمن ستم روا نداشتى، پس براى آن گناه و  هر گناهى که علم تو به
ذَنْبٍ جَرى بِهِ عِلْمُکَ عَلَىَّ وَفِىَّ اِلى آخِرِ عُمْرى
آن تعلق گرفته که  تا   آخر   عمر آنرا مرتکب مى‏شوم از تو استغفار و طلب آمرزش دارم

اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ مالَ بِسَخَطى فیهِ عَنْ
خدایا! از تو آمرزش مى‏خواهم براى هر گناهى که بوسیله غضبم مرا از خشنودیت دور
رِضاکَ، وَمالَتْ نَفْسى اِلى رِضاکَ فَسَخِطْتُهُ، اَوْ
ساخت، و قلبم به خشنودیت مایل گردید ولى از آن بدم آمد ، یا 
رَهِبْتُ فیهِ سِواکَ، اَوْ عادَیْتُ فیهِ‏اَوْلِیاءَکَ، اَوْ والَیْتُ
از غیر تو در آن هراس داشتم ، یا در آن با اولیاى تو به دشمنى پرداخته، یا با دشمنانت
فیهِ اَعْداءَکَ، اَوِ اخْتَرْتُهُمْ عَلى اَصْفِیاءِکَ، اَوْ خَذَلْتُ
دوستى برقرار نمودم، یا دشمنانت را بر برگزیدگانت ترجیح دادم، یا دوستانت را خوار
فیهِ اَحِبّاءَکَ اَوْ قَصَّرْتُ فیهِ عَنْ رِضاکَ یا خَیْرَ
گرداندم، یا در آن از بدست آوردن رضایت تو کوتاهى کردم، اى بهترین 
الْغافِرینَ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ تُبْتُ اِلَیْکَ
آمرزندگان. خدایا! از تو آمرزش مى‏خواهم براى هر گناهى که از آن بسویت توبه
مِنْهُ ثُمَّ عُدْتُ فیهِ، وَاَسْتَغْفِرُکَ لِما اَعْطَیْتُکَ مِنْ نَفْسى
نموده ولى دوباره آن را مرتکب شدم، از تو آمرزش مى‏خواهم براى پیمانهائى 
ثُمَّ لَمْ اَفِ بِهِ، وَاَسْتَغْفِرُکَ لِلنِّعْمَةِ الَّتى اَنْعَمْتَ بِها
که با تو بستم ولى وفا ننمودم، و از تو آمرزش مى‏خواهم براى نعمتهائى که بمن عنایت
عَلَىَّ، فَقَوَّیْتُ بِها عَلى مَعْصِیَتِکَ، وَاَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ
نمودى و به وسیله آن نعمتها بر گناهت یارى جستم، و از تو آمرزش مى‏جویم براى
خَیْرٍ اَرَدْتُ بِهِ وَجْهَکَ فَخالَطَنى ما لَیْسَ لَکَ وَ
کارهاى نیکى که  قصدم رضاى تو بود ولى غیر تو در آن داخل شد.
اَسْتَغْفِرُکَ لِما دَعانى اِلَیْهِ الرُّخَصُ فیَما اشْتَبَهَ عَلَىَّ
و از تو آمرزش مى‏خواهم از آنچه مجوّزات تو در امور مشتبه مرا به کارهایى وا داشت
مِمّا هُوَ عِنْدَکَ حَرامٌ، وَاَسْتَغْفِرُکَ لِلذُّنُوبِ الَّتى
که نزد تو حرام بود، و از تو آمرزش مى‏خواهم از آن گناهانى که  
لایَعْلَمُها غَیْرُکَ وَلایَطَّلِعُ عَلَیْها سِواکَ، وَلایَحْتَمِلُها
جز تو بدان آگاه نیست و از آن مطلّع نمى‏باشد، و جز بردبارى تو چیزى آن را تحمّل
اِلاّ حِلْمُکَ وَلایَسَعُها اِلاّ عَفْوُکَ وَاَسْتَغْفِرُکَ وَاَتُوبُ
نمى‏کند، و جز عفو گسترده تو چیزى آن را فرانمى‏گیرد، پروردگارا از تو آمرزش
اِلَیْکَ مِنْ مَظالِمَ کَثیرَةٍ لِعِبادِکَ قِبَلى، یا رَبِّ فَلَمْ
خواسته و به سویت توبه مى‏کنم از ظلمها وحقوق بسیارى که از بندگانت نزد من هست 
اَسْتَطِعْ رَدَّها عَلَیْهِمْ وَتَحْلیلَها مِنْهُمْ، اَوْ شَهِدُوا
چون نیستند نمى‏توانم آن حقوق را به آنان بر گردانم و از خود راضى کنم ، یا هستند
فَاسْتَحْیَیْتُ مِنْ اِسْتِحْلالِهِمْ وَالطَّلَبِ اِلَیْهِمْ وَاِعْلامِهِمْ
 ولى خجالت مى‏کشم از آنان حلیّت بگیرم و از آنان طلب بخشش نمایم وآ نان را به
ذلِکَ، وَاَنْتَ الْقادِرُ عَلى اَنْ تَسْتَوْهِبَنى مِنْهُمْ
این حقوق آگاهشان سازم و تو قادرى از آنان بخواهى که مرا ببخشند
وَتُرْضِیَهُمْ عَنّى کَیْفَ شِئْتَ، وَبِما شِئْتَ یا اَرْحَمَ
از من راضى گردند، بهر گونه که بخواهى و در مقابل هرچه که بخواهى، اى
الرّاحِمینَ وَاَحْکَمَ الْحاکِمینَ وَخَیْرَ الْغافِرینَ اَللّهُمَّ
مهربانترین مهربانان ، و بهترین حکم کنندگان ، و بهترین بخشندگان خداوندا! 
اِنَّ اسْتِغْفارى اِیّاکَ مَعَ الاِْصْرارِ لَوْمٌ، وَتَرْکِىَ
این استغفار من با اصرار بر گناه، مایه سرزنش و توبیخ من است، و ترک استغفار 
الاِْسْتِغْفارَ مَعَ مَعْرِفَتى بِسَعَةِ جُودِکَ وَرَحْمَتِکَ عَجْزٌ،
با شناختى که  از گستردگى جود و رحمتت دارم مایه ناتوانى من است، پروردگارا چه بسیار بمن
فَکَمْ تَتَحَبَّبُ اِلَىَّ یا رَبِّ وَاَنْتَ الْغَنِىُّ عَنّى، وَکَمْ
محبت‏ها مى‏نمایى در حالیکه از من بى‏نیازى، و چه بسیار باتو  دشمنى مى ورزم در حالیکه به تو
اَتَبَغَّضُ اِلَیْکَ وَاَنَا الْفَقیرُ اِلَیْکَ وَاِلى رَحْمَتِکَ، فَیامَنْ وَعَدَ فَوَفَی وَاَوْعَدَ فَعَفا،
و به رحمتت نیازمندم، پس اى آنکه وعده نمودى و وفا کردى ، و تهدید نمودى و از آن 
اِغْفِرْلى خَطایاىَ  وَاعْفُ  وَارْحَمْ  وَاَنْتَ  خَیْرُ   الرّاحِمینَ
گذشتى،خطاهایم را ببخش و از من در  گذر و مرا مشمول رحمتت قرار ده، و تو بهترین مهربانانى.

 

ترجمه: سید محمد حسینى قزوینى