چرا به دیگران التماس دعا می‌گوییم؟!



التماس دعا, التماس دعا گفتن,دعا,دعا کردن,دعا و نیایش,

 در حدیثى خداوندبه حضرت موسى فرمود:دعا کن،با زبانى که گناه من نکرده باشی . درباره ى بیمار هنگام عیادت،و شخص محتاج هنگام صدقه دادن،دستور شرعى داریم که از وى التماس دعا کنیم ؛ زیرا دعاى وى مستجاب است.

دعا شفا و درمان هر دردیست
علاء بن کامل مى گوید: امام صادق (علیه السلام) به من فرمود: علیک بالدعاء فانه شفاء من کل داء.(اصول کافى ، ج ۴، ص ۲۱۷.) یعنى: بر تو باد به دعا کردن، زیرا آن درمان هر دردیست .

عن حسین بن نعیم عن ابى عبدالله (علیه السلام) قال : اشتکى بعض ولده فقال : یا بنى قل : اللهم اشفنى بشفائک و داءونى بدوائک و عافنى من بلائک فانى عبدک و ابن عبدک . (همان)

حسین بن نعیم مى گوید: یکى از فرزندان امام صادق (علیه السلام) اظهار دارد و ناراحتى کرد. حضرت به او فرمود: پسر جان ! بگو: خدایا! مرا به شفاى مخصوص خود شفا ده ، و به دوا و داروى خود مداوا فرما، و از بلاى خود مرا عافیت و تندرستى بخش ! چون من بنده و بنده زاده ى تو هستم .

دانشمندان روان شناس امروز به این نتیجه رسیده اند که ، توجه به خدا و اصل دعا و نیایش، موجب رفع بسیارى از گرفتارى ها و حتى امراض ‍ مى گردد، و اساسا بسیارى از امراض در محیطهایى که دعا و نیایش وجود دارد، رخنه نمى کند.

آیا دلیلى بر التماس دعاى افراد از یکدیگر داریم؟در میان مردم متعارف و مرسوم است که، همه از یکدیگر التماس دعا دارند، که البته منشأ این امر مى تواند به دو دلیل باز گردد:

۱. دلیل نقلى برخى از روایات ، دعا و نفرین چند دسته از افراد مستجاب است و برگشت ندارد؛ و نیز در این احادیث سفارش شده است :

اول : به مقام و منزلت این گونه افراد پى ببریم .

دوم : آنان را در جامعه بشناسانیم ، و مورد تجلیل و تکریم قرار بدهیم .

سوم : سعى کنیم عوامل و اسباب رضایت و خشنودیشان را فراهم نماییم ، تا درباره ى سعادت و خوشبختى ما در دنیا و آخرت دعا کنند.

چهارم : تلاش و کوشش نماییم عوامل دلزدگى و آزرده خاطر شدن این عزیزان و اولیاى خدا را از خود و جامعه بزداییم ، تا درباره ى ما نفرین نکنند.

پنجم : سزاوار و شایسته است از این بزرگواران بخواهیم تا درباره ى ما دعا کنند.

در حدیثى خداوند به حضرت موسى فرمود: دعا کن، با زبانى که گناه من نکرده باشى . چنان که در برخى از روایات به این مطلب اشاره شده است؛ به عنوان مثال ، درباره ى بیمار هنگام عیادت ، و شخص محتاج و نیازمند هنگام صدقه دادن ، دستور شرعى داریم که از وى التماس دعا کنیم ؛ زیرا دعاى وى مستجاب است. (بحار، ج ۹۳ - ۳۵۷، ح ۱۱)

دلیل عقلى: چون دعا کردن دیگرى درباره ى انسان به خودى خود از نظر شرع ، عملى مستحب و مفید است ، و خواهش کار سودمند و نافع هم محتاج به دستور شرعى خاص نیست ؛ بر همین اساس ، پس از درخواست شخص سائل ، دعا کردن در حق او به عنوان قضاى حاجت مؤمن مستحب خواهد بود.

اگر خداوند از باطن و ظاهر انسان آگاهى کامل دارد، پس چه نیاز است که ما حاجت خویش را به زبان بیاوریم؟

۱. عن ابى عبدالله: ان الله تبارک و تعالى یعلم ما یرید العبد اذا دعاه و لکن یحب اءن یبث الیه الحوائج.(اصول کافى ، ج ۴، ص ۲۲۵.)امام صادق(علیه السلام) فرمودند: همانا خداوند از خواسته ى دعا کنندگان در هنگام نیایش آگاه است، اما دوست دارد خواسته هاى خود را ذکر کند.

به عنوان مثال، اگر کسى به شما کالایى هدیه کرد، هر چند آن فرد با توجه به قراین و شواهد مى داند که شما از این عمل او راضى و خرسند هستید، اما دوست دارد رضایت خود را با زبان ابراز و اظهار نمایید، وگرنه شما را در ذهن خویش فردى ناسپاس تصور مى کند. این امر در مورد خداوند نیز صادق است ؛ یعنى با اینکه خداوند از انسان آگاهى کامل دارد، اما دوست دارد در هنگام دعا و نیایش ، حاجت خود را بر زبان بیاورد.

۲. انسان باید همواره به درگاه خدا دعا کند، چون حدوثا و بقاء به خدا نیاز دارد و اگر یک لحظه فیض و لطف خدا قطع ، پوچ و نابود خواهد شد. هر چه به انسان مى رسد، از جانب خداست ، پس بنده باید این نیاز تکوینى و طبیعى را با زبان ابراز و اظهار نماید، و فقر و بندگى و نیاز خویش را عملا به اثبات برساند.

چرا فرزند باید در حق و مادرش، چه در حیات و چه در ممات دعا کند؟
۱. زیرا پدر و مادر در واقع اصل و سبب هستى فرزند مى باشند.
۲. نعمت تربیت از آنهاست .
۳. قائده ى شرع و عقل حکم مى کند.
۴. تبعیت از پیامبران و امامان و اولیاى خدا.
۵. سعادت و خوشبختى در دنیا و آخرت .
۶. خوشنودى و اطاعت خداوند.

آیا مؤمن باید در حق برادر مؤ منش دعا کند؟ چرا؟
از جمله حقوقى که برادران دینى نسبت به هم دارند دعا کردن در حق همدیگر است ؛ و این دعا کردن داراى ثمرات و برکات زیادیست؛ اول ، براى دعا کننده ، دوم ، براى دعا شنونده . از جمله آن فواید، مى تواند موارد ذیل باشد:

۱. خداوند دعاى دعا کننده و دعا شنونده را اجابت مى کند.
۲. روزى را فراوان مى سازد و از ناخوشى و بدى جلوگیرى مى کند.
۳. احساس مسئولیت نسبت به برادر دینى ؛ کلکم راع و کلکهم مسئول عن رعیته .
۴. جذب قلوب و ایجاد محبت .
۵. شفاعت کردن دعا شونده براى دعا کننده در روز قیامت .
۶. دعا کردن ملائکه در حق او.

منبع:tebyan.net

«إن شاء الله» گفتن کجای قرآن آمده؟!



إن شاء الله,معنی إن شاء الله,إن شاء الله به چه معناست,

در کدام آیه قرآن کریم اشاره به گفتن ان‌شاء الله گفتن در هر کار شده است؟

پروردگار کریم در آیات 23 و 24 سوره کهف سفارش می‌فرماید: «وَلَا تَقُولَنَّ لِشَیْءٍ إِنِّی فَاعِلٌ ذَلِکَ غَدًا إِلَّا أَن یَشَاء اللَّهُ ...‏»؛ و هیچ‌گاه با قاطعیت مگو که فردا چنین کاری را انجام خواهم داد، مگر آن ‌که آن‌ را وابسته به خواست و مشیت پروردگار نمایی.

از این آیه می‌توان برداشت کرد که گفتن ان‌شاء الله در هر کاری مطلوب است.

علاوه بر این، آیات بسیاری وجود دارند که همین عبارت «ان‌شاء الله» در آنها به نقل از خود پروردگار و پیامبرانش آمده است .

بعضی وقت ها متاسفأنه پیش می آید که برخی افراد خیلی راحت در مورد آینده تصمیم گیری های جدی ای را انجام می دهند و مثلا می گویند در فلان زمان من حتما فلان کار را انجام خواهم داد، با اینکه حتی از پنج دقیقه بعد خود هم خبر ندارند که اصلاً زنده هستند یا نه و یا در آن زمان خاص، آیا شرایط مختلف امکان انجام آن کار را برای آن فرد محقق می سازد یا نه و مسائلی از این قبیل ...

لذا یک دستور کلّی در این آیه به مۆمنین گوشزد شده که:

هرگز در مورد کارى نگو «من بعدا آن را انجام مى دهم» وَ لا تَقُولَنَّ لِشَیْء إِنِّی فاعِلٌ ذالِکَ غَداً ؛ ‌بلکه کمی آینده نگر باش و بگو : «مگر اینکه خدا بخواهد : إن شاءَ اللّهُ»

حداقل فایده این کار علاوه بر اینکه خود را در مقابل خداوند متعال خاضع نشان می دهیم آن است که اگر بر فرض در تحقق آن فعل تلاش نمودیم، اما به هر دلیل ممکن نشد که آن را انجام دهیم، خُلف وعده و یا دروغی از ما سر نزده زیرا تحقق آن فعل را مشروط به خواست و اراده خداوند متعال نموده بودیم .

حال بر فرض به علت فراموشی، قولی نسبت به آینده دادیم (به دیگران و یا حتی به خودمان) و تصمیمی گرفتیم ولی بعد به یادمان آمد (با اینکه حتی از چند دقیقه آینده خود نیز آگاه نبودیم) تصمیمی را گرفتیم که هیچ از تحقق آن مطمئن نیستیم ؛در این هنگام که یادت افتاد، پروردگارت را به خاطر بیاور، و بگو: «امیدوارم که پروردگارم مرا به راهى روشن تر از این هدایت کند.»

« ... واذْکُر رَّبَّکَ إِذَا نَسِیتَ وَقُلْ عَسَى أَن یَهْدِیَنِ رَبِّی لِأَقْرَبَ مِنْ هَذَا رَشَدًا »

حال بر فرض به علت فراموشی، قولی نسبت به آینده دادیم (به دیگران و یا حتی به خودمان) و تصمیمی گرفتیم ولی بعد به یادمان آمد (با اینکه حتی از چند دقیقه آینده خود نیز آگاه نبودیم) تصمیمی را گرفتیم که هیچ از تحقق آن مطمئن نیستیم ؛در این هنگام که یادت افتاد ، پروردگارت را به خاطر بیاور ، و بگو: «امیدوارم که پروردگارم مرا به راهى روشن تر از این هدایت کند»

پیام ها:
1 - در سخن گفتن و تصمیم گیرى خدا را فراموش نکنیم .


2 - هرگز خود را مستقل از خدا ندانیم و به طور قطع از انجام کارى هر چند کوچک ، در آینده خبر ندهیم .

3 - به امکانات و توان خود تکیه نکنیم ، که فراهم بودن مقدّمات ، تضمین کننده انجام قطعى کار نیست ، در آنچه هم یقین داریم ، باید (ان شاءالله) بگوییم .

4 - انسان پیوسته نیازمند خداست و در هر کارى باید خود را وابسته به اراده ى الهى بداند.

5 - جبران از دست رفته ها لازم است .

6 - پیامبران نیز به تعلیم و هدایت الهى نیاز داشته اند.

7 - اظهار امیدوارى به امدادهاى الهى، از شیوه هاى صحیح دعاست .

8 - هدایت مراحلى دارد و همه آنها به دست خداوند است .

9 - باید راه میان بُر و نزدیک ترین راه به حقّ و صواب را پیدا کرد.

10 - آرزوى رسیدن به رشد برتر، آرزوى انبیاست.

11 - براى انبیا نیز رشد و رسیدن به مراحل بالاتر وجود دارد.

12 - تداوم ذکر خدا، کوتاه ترین راه رسیدن به رشد است .

 منابع:
تفسیر نور / حجة الاسلام محسن قرائتى / تفسیر ذیل آیات 23 و 24 سوره کهف
وبلاگ یک طلبه
سایت شعائر
تبیان

چه کسانی در قیامت بیشترین حسرت را می خورند؟


 

روز قیامت چه روزی است, معاد روز قیامت

 آیا گناهکاران گمان نمی کنند که در روز جزا برانگیخته خواهند شد.

 

انسان ها به خاطر عوامل متعددی از جمله عدم برنامه ریزی های مناسب برای آینده خود و همچنین عدم وجود نظم در برنامه های خود در مراحل مختلف زندگی با حسرت های بسیار زیادی دست و پنجه نرم می کنند، حسرت هایی که برخی از آنها قابل جبران است و برخی دیگر برای همیشه به عنوان یک غم بزرگ در وجود آدمی جا خوش می کند و هر گز از قلب و فکر انسان بیرون نمی رود.

حسرت هایی چون حسرت احترام و تکریم پدر و مادری که دیگر در میان ما نیستند و یا حسرت و اندوهی که بعد از یک امتحان سخت به سراغ ما می آید که چرا از قبل آمادگی های لازم را کسب نکردم و اکنون با شکستی بزرگ مواجه شدم. و یا حسرت بیداری در دل شب و راز و نیاز با خداوند که روزی به سراغ آدمی می آید چنانچه مولوی می گوید:


جمله شب می رسد از حق خطاب
خیز غنیمت شمر ای بی‌نوا
ور نه پس مرگ تو حسرت خوری
چونک شود جان تو از تن جدا
 

در آیات الهی به برخی از حسرت هایی که افراد با آنها در دنیا و یا آخرت دست و پنجه نرم می کنند اشاره شده است که از جمله آنها:

1) حسرت داشتن همنشین خوب در دنیا:
(اى واى، کاش فلانى را دوست [خود] نگرفته بودم.) (الفرقان: 28)

دوست در زندگی انسان تأثیر بسیاری داشته و نقش مهمی را بازی می کند به همین دلیل اسلام تأکید فراوانی روی شناخت دوست و همنشین دارد.

امام صادق(علیه السلام) می فرماید: سه چیز از نشانه های مۆمن است: 1-توحید و علم به خدا 2-علم او به کسانی که آنها را دوست دارد 3-علم او به کسانی که با آنها دشمن است.

ما در این قسمت، به خصوصیات همنشین خوب و بد، اشاره خواهیم نمود و افرادی را که همنشینی با آنها از نظر اسلام مذموم است، متذکر خواهیم شد.

همنشین خوب چه کسی است؟
درباره همنشین خوب، پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) معیارهایی را معرفی می فرماید:

ایشان در پاسخ به این سۆال که همنشین خوب کیست؟ معیارهای زیر را بیان می دارند:

1. دیدارش شما را به یاد خدا بیندازد.
یعنی دوست خوب کسی است که شما با دیدن او، خدا را به یاد آرید؛ یعنی این که رنگ خدایی داشته باشد.

خدا به پیامبرش چنین می فرماید:

«ولا تطرد الذین یدعون ربهم بالغداوه والعشی یریدون وجهه»
یعنی: از دور خدا پراکنده مکن (ترک معاشرت مکن) با کسانی که به هر صبح و شام، خدا را خالصانه عبادت می کنند.

و در مقابل می فرماید: «واصبر نفسک مع الذین یدعون ربهم بالغداوة و العشی یریدون وجهه» یعنی: با کسانی باش که هر صبحگاه و شامگاه، خدا را خالصانه عبادت می کنند.

معاشرت با افرادی که انسان با دیدن آنها یاد خدا می افتد، مایه پیرایش انسان از زشتی ها است. چون انسان در مقابل چنین افرادی، اجازه گناه و معصیت به خود نمی دهد.

2. گفتارش بر علم شما بیافزاید.
معاشرت با عالم، از معاشرت های بسیار ممدوح، و مورد تأکید اسلام است. معاشرت با عالم، در درجه اول، انسان را از ضررهایی که همنشینی با نادان دربر دارد، مصون می دارد و علاوه بر این، مایه آشنایی انسان با علم و ادب است.

امام علی(علیه السلام) در نامه ای به مالک اشتر می نویسد: با دانشمندان زیاد به گفتگو بنشین و با اندیشمندان بسیار به بحث بپرداز.

و امام موسی بن جعفر(علیه السلام) به نقل از پیامبر(صلی الله علیه و آله) می فرماید: از علما سۆال کن، با حکما آمد و شد داشته باش و با فقرا مجالست نما.

3. عملش، آخرت را به یاد شما آرد.
سومین معیاری که در حدیث پیامبر(صلی الله علیه و آله) آمده، این است که، می باید با کسی همنشین شد که به واسطه ترس از دوزخ و قیامت، خود را به گناه نمی آلاید؛ و همین امر باعث می شود که انسان با دیدن او و ترسی که از قیامت در وجودش می باشد به یاد آخرت و قیامت افتد. یاد قیامت مهمترین عاملی است که انسان را از گناه باز می دارد.  


 خداوند در قرآن مجید می فرماید:
آیا (گناهکاران) گمان نمی کنند که در روز جزا برانگیخته خواهند شد. (مطفّفین، 4 و 5)

دقت در این آیه شریفه به ما می فهماند که اگر انسان احتمال هم بدهد که قیامتی هست و در حد احتمال به یاد قیامت باشد، دست به گناه نمی زند.

 

خداوند درباره پیامبران خود می فرماید:
ما آنان را با موهبت ویژه‏اى که یادآورى آن سراى بود خالص گردانیدیم (ص، 46)

اگر انسان دوستی را انتخاب نماید که با دیدنش به یاد آخرت افتاده و گناه ننماید، دوست کاملی را اختیار کرده است و از مسیر انسانی منحرف نخواهد شد.

از آنچه گذشت می توان علاوه بر خصوصیات دوست خوب، به آداب دوستی هم رسید، یعنی دوستی می باید بر سه محور: علم، یاد خدا و یاد قیامت استوار باشد.

روز قیامت در قرآن,روز قیامت چگونه است

 یاد قیامت مهمترین عاملی است که انسان را از گناه باز می دارد.

 

 2)حسرت پیروی از پیامبر اکرم:
و روزى است که ستمکار دست هاى خود را مى ‏گَزد [و] مى ‏گوید: «اى کاش با پیامبر راهى برمى ‏گرفتم.( الفرقان : 27)

3)حسرت کافران در پیروزی بر مومنان که هرگز به آن دست پیدا نمی کنند:
(بى‏گمان، کسانى که کفر ورزیدند، اموال خود را خرج مى‏ کنند تا [مردم را] از راه خدا بازدارند. پس به زودى [همه‏] آن را خرج مى‏ کنند، و آنگاه حسرتى بر آنان خواهد گشت؛ سپس مغلوب مى‏ شوند. و کسانى که کفر ورزیدند، به سوى دوزخ گرد آورده خواهند شد.)( الأنفال : 36)

4)حسرت کوتاهی از انجام دستورات خداوند:
(تا آنکه [مبادا] کسى بگوید: «دریغا بر آنچه در حضور خدا کوتاهى ورزیدم؛ بى‏تردید من از ریشخند کنندگان بودم.)( الزمر: 56)

به همین جهت است که خداوند متعال در آیه 39 از سوره مریم به همه مردم  نسبت به روز حسرت هشدار داده است و فرموده است:

(و آنان را از روز حسرت بیم ده، آنگاه که داورى انجام گیرد، و حال آنکه آنها [اکنون‏] در غفلتند و سرِ ایمان آوردن ندارند.) (مریم : 39)

اما در این میان و با وجود اینکه افراد فراوانی در قیامت غرق در حسرت و اندوه نسبت به گذشته خودشان هستند، حسرت عده ای زبانزد عام و خاص است، حسرتی که سراسر وجود آنان را فرا گرفته است و با حسرت های دیگر به هیچ وجه قابل مقایسه نخواهد بود که از جمله این افراد دو گروه هستند که به آنها اشاره می شود:

1)کسی که آخرت خود را برای دنیای دیگران بفروشد:
رسول الله صلی الله علیه و آله: پشیمان تر از همه مردم در روز قیامت، مردى است که آخرت خود را به دنیاى دیگرى فروخته است. (کنز العمال، ج 3، ص 510)

2)کسی از عدالت بگوید و خود عدالت را رعایت نکند:
امام صادق علیه السلام: پشیمان ترین شخص در روز قیامت، کسى است که براى مردم از عدالت سخن بگوید، اما خودش به دیگران عدالت روا ندارد. (وسائل الشیعه، ج1، ص 295)

3)کسی که مالی را به ناروا فراهم کرده است:
امام علی علیه السلام فرمود: روز قیامت بزرگترین افسوس،ُ افسوس مردی است که مالی را به ناروا گردآورده به دوزخ رود و آن مال را برای کسی به ارث گذارد که در طاعت خداوند سبحان خرجش نموده به بهشت رود. (نهج البلاغه حکمت 429)

به امید اینکه سبک و برنامه زندگی خود را به شیوه ای مدیریت کنیم که هیچ گاه گرفتار حسرت و اندوه در زندگی نشویم و همیشه سربلند و پیروز باشیم.


 منبع:tebyan.net

درجات اهل نماز در قیامت چگونه است؟



درجات اهل نماز در قیامت

در هیاهوی روزگار و مشکلاتی که ناخواسته هر روز بر سر راه انسان قرار می‌گیرند، ممکن است آنچنان که شایسته است به نماز توجه نکنیم لذا خواندن نمازی با توجه و خشوع، یکی از خواست‌های قلبی هر فرد مۆمن به شمار می‌رود.


نمازجایگاه نمازگزار درقرآن و سنّت‏
مقام ارجمند نمازگزار و جایگاه بلند مرتبه او همواره مورد توجّه و تحسین شارع مقدّس بوده است. قرآن و روایات، مقام و ارزش نمازگزاران را بیان کرده و با اوصاف گوناگون از آنان بخوبى یاد مى ‏کند که چند نمونه آن را در زیر مى‏ خوانید:

الف- شیداى حق‏
مۆمن نمازگزار از هر چه جز خدا چشم پوشیده و دیده و دل به معشوق واقعى دوخته است. او هیچ چیز جز خدا را شایسته دلبستگى نمى‏داند. از این رو، در انتظار وصال یار لحظه شمارى مى‏کند، تا اینکه با شنیدن صداى روحبخش اذان به مراد خویش نایل آید.

قرآن مجید شیدایى نمازگزاران را این گونه توصیف مى‏ کند:

«رِجالٌ لا تُلْهیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلوةِ وَایتاءِ الزَّکوةِ، یَخافُونَ یَوْماً تَتَقَلَّبُ فیهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصارُ»
مردانى که هیچ تجارت و خرید و فروشى آنان را از یاد خدا و اقامه نماز و پرداخت زکات باز نمى‏ دارد، ایشان از روزى که دلها و دیدگان دگرگون مى ‏شود هراسناکند.

این عشق و شیدایى، یک طرفه نیست، بلکه از آن سو نیز محبت و عنایت الهى شامل حال نمازگزار مى‏ گردد و او را غرق الطاف خود مى‏ سازد. على علیه السلام فرمود:

 «لَوْ یَعْلَمُ الْمُصَلّى‏ ما یَغْشاهُ مِنْ جَلالِ اللَّهِ ما سَرَّهُ أَنْ یَرْفَعَ رَاْسَهُ مِنَ السُّجُودِ»
اگر نماز گزار مى‏ دانست که چقدر جلال الهى او را فرا مى‏ گیرد سر از سجده برداشتن را خوش نمى‏ داشت.

 ب- رستگارى‏
قرآن رستگارى را از آن مۆمنانى مى‏ داند که خاشعانه نماز مى ‏گزارند و مى‏ فرماید:

«قَدْ أَفْلَحَ الْمُۆْمِنُونَ الَّذینَ هُمْ فى‏ صَلوتِهِمْ خاشِعُونَ»
به تحقیق مۆمنان رستگارند، آنان که در نماز خود خاشعند.

ج- هدایت و نیکوکارى‏
همچنین به پا دارندگان نماز را نیکوکاران هدایت یافته مى ‏داند و مى ‏فرماید:

«المْ تِلْکَ آیاتُ الْکِتابِ الْحَکیمِ هُدًى وَ رَحْمَةً لِلْمُحْسِنینَ الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلوةَ ...»
الف، لام، میم. اینها آیه‏ هاى حکمت آمیز است و براى نیکوکاران هدایت و رحمتى است، نیکوکارانى که نماز مى ‏گزارند ....

 د- ریزش گناهان و ترفیع درجه‏
سلمان فارسى از رسول خدا صلى الله علیه و آله چنین نقل مى ‏کند:

«إِنَّ الْعَبْدَ الْمُسْلِمَ، إِذا قامَ إِلَى الصَّلاةِ، تَحاتَتْ عَنْهُ خَطایاهُ، کَما تَحاتَتْ وَرَقُ هذِهِ الشَّجَرَةِ»
آن هنگام که مسلمان براى اقامه نماز حرکت مى‏ کند، گناهان و خطاهایش همچون برگ این درخت (به هنگام خزان) مى‏ریزد.

 ه- پیشوایى فرشتگان‏
نمازگزار در پیشگاه خداوند از چنان جایگاه بلندى برخوردار است که شایستگى پیشوایى فرشتگان را مى ‏یابد . امام باقر علیه السلام در این باره فرمود:

«ما مِنْ عَبْدٍ مِنْ شیعَتِنا یَقُومَ إِلَى الصَّلاةِ إِلَّا اکْتَنَفَتْهُ بِعَدَدِ مَنْ خالَفَهُ مَلائِکَةٌ یُصَلُّونَ خَلْفَهُ یَدْعُونَ اللَّهَ لَهُ حَتَّى یَفْرُغَ مِنْ‏صَلاتِهِ»
هیچ کس از شیعیان ما به نماز نمى‏ ایستند، جز اینکه به تعداد مخالفین و دشمنانش، فرشتگانى اطراف او راگرفته پشت سرش به نماز مى‏ ایستند و تا زمانى که در حال نماز است او را دعا مى‏کنند.

رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:

 «... وَ لِلْمُصَلّى‏ حُبُّ الْمَلائِکَةِ، وَ هُدًى وَ ایمانٌ، وَ نُورُ الْمَعْرِفَةِ وَ بَرَکَةٌ فىِ الّرِزْقِ وَ راحَةٌ لِلْبَدَنِ، وَ کَراهَةٌ لِلشَّیْطانِ، وَ سِلاحٌ عَلَى الْکُفَّارِ وَ إِجابَةٌ لِلْدُّعاءِ وَ قَبُولٌ لِلْأَعْمالِ وَ زادٌ لِلْمُۆْمِنِ مِنَ الدُّنْیا إِلَى الْاخِرَةِ، وَ شَفیعٌ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ مَلَکِ الْمَوْتِ، وَ أَنیسٌ فى‏ قَبْرِهِ وَ فَراشٌ تَحْتَ جَنْبِهِ وَ جَوابٌ لِمُنْکَرٍ وَ نَکیرٍ»

نمازگزار را نزد خداوند مقاماتى است از جمله: محبت فرشتگان، هدایت، ایمان، نور معرفت و شناخت، برکت در روزى، راحتى بدن، ناخرسندى شیطان، قدرت در برابر کفّار، قبولى دعا، توشه مۆمن از دنیا براى آخرت، واسطه بین او و مأمور مرگ، و همنشین‏ و بستر زیر پهلوى او در قبر و جواب براى نکیر و منکر.

و نیز آن حضرت درباره عظمت و بزرگى مۆمن نمازگزار در قیامت فرمود:

«تَکُونُ صَلاةُ الْعَبْدِ عِنْدَ الَمحْشَرِ تاجاً عَلى‏ رَأْسِهِ وَ نُوراً عَلى‏ وَجْهِهِ وَلِباساً عَلى‏ بَدَنِهِ وَ سَتْراً بَیْنَهُ وَ بَیْنَ النَّارِ وَ حُجَّةً بَیْنَهُ وَ بَیْنَ الرَّبِّ جَلَّ جَلالُهُ وَنَجاةً لِبَدَنِهِ مِنَ النَّارِ، وَ جَوازاًعَلَى الصِّراطِ وَ مِفْتاحاً لِلْجَنَّةِ وَمُهُوراً لِلْحُورِ الْعینِ، وَ ثَمَناً لِلْجَنَّةِ»

در روز قیامت و محشر نماز بنده مۆمن تاجى است بر سرش، نورى است بر جبینش، پوششى است بر اندامش، حجابى است بین او و آتش، حجتى است بین او و پروردگار جلّ جلاله، نجات بخش بدن او از آتش، برگ عبور از صراط، کلید بهشت، مهریه هایى براى حورالعین و بهاى بهشت است.

 نماز خاشعانه، اولین شرط ایمان
«قَدْ أَفْلَحَ الْمُۆْمِنُونَ، الَّذِینَ هُمْ فِی صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ»؛ قطعا مۆمنان رستگارند آنها هستند که در نمازشان خشوع دارند.

ناگفته نماند که در مکتب انبیا رستگار حتمی از معنویت سرچشمه می‌گیرد اما در مکتب طاغوتیان، رستگاری حتمی ریشه در زور و قدرت دارد.

فرعون فریاد می‌زد که «وَقَدْ أَفْلَحَ الْیَوْمَ مَنِ اسْتَعْلَى»؛ در حقیقت امروز هر که فایق آید خوشبخت مى‏ شود.

به هر حال هر کسی هر نوع کار خیر و خدمتی را که به مردم انجام دهد اما نسبت به نماز کوتاهی کند رستگار نخواهد شد.

  حالات و درجات نمازگزاران
برخی از افراد نماز را با خشوع می‌خوانند؛ «الَّذِینَ هُمْ فِی صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ» خشوع، ادب جسمی و روحی است.

رسول اکرم صلی الله علیه و آله دیدند شخصی در حال نماز با ریش خود بازی می‌کند، فرمودند: اگر او روح خشوع داشت هرگز این کار را نمی‌کرد.

بعضی نسبت به نماز مراقبند: «وَهُمْ عَلَى صَلاَتِهِمْ یُحَافِظُونَ»

بعضی کارها را به خاطر نماز رها می‌کنند: «رِجَالٌ لَّا تُلْهِیهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَیْعٌ عَن ذِکْرِ اللَّهِ»؛ مردانى که نه تجارت و نه داد و ستدى آنان را از یاد خدا باز نمی‌دارد.

عده‌ای با نشاط به سوی نماز حرکت می‌کنند: «فَاسْعَوْا إِلَى ذِکْرِ اللَّهِ»؛ به سوى ذکر خدا بشتابید.

بعضی بهترین لباس را برای نماز می‌پوشند: «یَا بَنِی آدَمَ خُذُواْ زِینَتَکُمْ عِندَ کُلِّ مَسْجدٍ»

گروهی عشق ثابتی به نماز دارند: «الَّذِینَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ دَائِمُونَ»؛ همان کسانى که بر نمازشان پایدارى مى‏کنند.

امام باقر علیه‌السلام فرمودند: مراد، دوام بر نمازهای مستحبی است همچنانکه مراد از «وَالَّذِینَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ یُحَافِظُونَ» حفاظت و مراقبت از نمازهای واجب است.

عده‌ای دیگر برای نماز سحرخیزی دارند: «وَمِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَّکَ»

برخی شب را با نماز صبح می‌کنند: «وَالَّذِینَ یَبِیتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّدًا وَقِیَامًا»؛ و آنانند که در حال سجده یا ایستاده شب را به روز مى ‏آورند.

و بعضی سجده‌ای همراه با اشک دارند: «سُجَّدًا وَبُکِیًّا»

ارزش و اهمیت نماز اول وقت
امام صادق علیه السلام می فرماید: کسى که نمازهاى واجب را در اول وقت ادا کند و حدود آنها را حفظ نماید، فرشته آن را سپید و پاکیزه به آسمان می برد. آن نماز می گوید: خدا تو را حفظ کند همان گونه که مرا حفظ کردی، مرا به ملکى بزرگوار سپردى. و کسى که نمازها را بى سبب به تأخیر اندازد و حدود آنها را حفظ نکند، فرشته نماز او را سیاه و تاریک به آسمان می برد در حالى که نماز با صداى بلند و به نماز گزار می گوید: مرا ضایع کردى، خداى تو را ضایع کند آنچنانکه مرا ضایع کردى؛ و خدا تو را رعایت نکند آنچنانکه تو مرا رعایت نکردى. «وسائل الشیعه، ج 3، ص 90، کتاب الصلوه، ابواب المواقیت ، باب 3، حدیث 17»
 
نکته:
از این روایت می فهمیم که نماز را ملائکة اللَّه به سوى آسمان بالا می برند یا با صورت پاکیزه سفید. و آن وقتى است که نماز را در اوّل وقت به جا آورد و آداب آن را رعایت کند و در این صورت به نمازگزار دعاى خیر می کند. و یا با صورت تاریک سیاه بالا می برند و آن در وقتى است که آن را بى ‏عذر تأخیر اندازد و حدود آن را برپا نکند؛ و در این صورت او را نفرین می کند. و این حدیث علاوه بر آنکه دلالت می کند که نماز یک صورت پنهان دارد همچنین دلالت می کند بر اینکه نماز زنده و جاندار است.

« با استفاده از کتاب آداب الصلاة امام خمینی رحمة الله علیه »

شهید بزرگوار مطهری می فرماید : مسأله ای که درمورد نماز مورد توجه اسلام قرار گرفته است دقت زیاد نسبت به رعایت وقت است به طوری که دقیقاً روی دقیقه، ثانیه آن حساب شده است.

بدون شک این امر در روح عبادت ورابطه انسان با خدا مۆثر نیست که مثلاً اگر یک دقیقه قبل از وقت نماز را شروع کنیم آن حالت تقرب و توجه پیدا نمی شود ولی اگر اول وقت انجام شد تقرب ایجاد می شود.

اسلام خواسته است نوعی تمرین وقت شناسی وتمرین احترام گزاردن به نظم ووقت قرار داده باشد ." ر.ک : استاد شهید مرتضی مطهری، تعلیم وتربیت دراسلام ، ص192"

منابع :
اخلاق عبادى( ج 1) ؛ نوشته مقدس‏نیا- الهامى‏نیا
فارس
پرسمان قرانی

تبیان

کدام سوره شناسنامه خداوند است؟



سوره اخلاص, فضیلت سوره اخلاص,سوره توحید,فضیلت سوره توحید

توحید، مرز میان ایمان و کفر است و ورود به قلعه ایمان بدون اقرار به توحید ممکن نیست. اولین سخن پیامبر کلمه توحید بود: «قولوا لا اله الا اللّه تفلحوا».

شعار توحیدی «لا اله الا اللّه» از سه حرف (الف، لام و ها) ترکیب شده و ذکری است که در گفتنش حتی لب تکان نمی‌خورد ولی عملش تا اطاعت از رهبری معصوم و جانشینان آنان ادامه دارد؛ زیرا شرط توحید طبق فرمایش امام رضا علیه السلام ایمان به امام معصوم علیه السلام و اطاعت از اوست.

سوره اخلاص
در این مقاله مطالبی را در ارتباط با سوره توحید تقدیم شما عزیزان می کنیم:

شناسنامه خداوند، سوره ی مبارکه توحید (قل هو الله أحد) است که در آن از توحید پروردگار و یگانگی او سخن به میان آمده است؛ همان‌طور که در روایات متعددی از معصومان (علیهم السلام)، از آن با عنوان «نسبة الربّ» یاد شده است (الکافی، ج 1، ص 91)؛ مانند این‌که امام صادق (علیه السلام) فرمود: «... سوره توحید بیانگر نسبت (شناسنامه‏) پروردگار عزّوجلّ است». (من لا یحضره الفقیه ج 1، ص 470)

همچنین برای سوره «قل هو الله احد» نام‌هایی مانند «اخلاص» و «ولایت» نیز نقل کرده‌اند. و البته چون این سوره شامل خالص‌ترین عقاید توحیدی است، از این رو سوره توحید و اخلاص نام گرفته است.
 
توحید چیست؟
توحید، مرز میان ایمان و کفر است و ورود به قلعه ایمان بدون اقرار به توحید ممکن نیست. اولین سخن پیامبر کلمه توحید بود: «قولوا لا اله الا اللّه تفلحوا».

شعار توحیدی «لا اله الا اللّه» از سه حرف (الف، لام و ها) ترکیب شده و ذکری است که در گفتنش حتی لب تکان نمی‌خورد ولی عملش تا اطاعت از رهبری معصوم و جانشینان آنان ادامه دارد؛ زیرا شرط توحید طبق فرمایش امام رضا علیه السلام ایمان به امام معصوم و اطاعت از اوست.

در سفری که امام رضاعلیه السلام با اجبار مأمون وادار به هجرت از مدینه به مرو شد، در مسیر راه وقتی به نیشابور رسید، مردم دور آن حضرت جمع شدند و از او هدیه و رهنمود خواستند.

امام رضاعلیه السلام فرمود: پدرم از پدرش و او از اجدادش و آنان از پیامبر خدا نقل کردند که خداوند فرموده است: «کلمة لا اله الا اللّه حصنى فمن دخل حصنى أمن من عذابى: توحید، قلعه من است و هر کس داخل این قلعه شود از قهر من در اَمان است.»

آنگاه امام رضا علیه السلام فرمود: البتّه توحید شروطی دارد و من (که امام حاضر هستم) شرط آن هستم، یعنی توحید بی‌ولایت پذیرفته نیست.

در زمان غیبت امام معصوم نیز، بنا بر فرمان خودشان باید به سراغ فقهای عادلی که از هوی و هوس دورند، برویم.

بنابراین توحید کامل، ایمان به یکتایی خداوند، دور کردن فکر و عمل از هر نوع شرک و پیروی از رهبران معصوم در زمان حضور و فقهای عادل در زمان غیبت است.


محتوی و فضیلت سوره" اخلاص"
این سوره چنان که از نامش پیدا است (سوره اخلاص و یا سوره توحید) از توحید پروردگار، و یگانگی او سخن می‌گوید، و در چهار آیه کوتاه چنان توصیفی از یگانگی خداوند کرده که نیاز به اضافه ندارد.

در شأن نزول این سوره از امام صادق (علیه السلام) چنین نقل شده است که:" یهود از رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله) تقاضا کردند خداوند را برای آنها توصیف کند، پیغمبر (صلی الله علیه و آله) سه روز سکوت کرد و پاسخی نگفت، تا این سوره نازل شد و پاسخ آنها را بیان کرد".

در فضیلت تلاوت این سوره روایات زیادی در منابع معروف اسلامی آمده است که حاکی از عظمت فوق العاده آن می‌باشد از جمله:

در حدیثی از پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) می‌خوانیم که فرمود: " آیا کسی از شما عاجز است از اینکه یک سوم قرآن را در یک شب بخواند"؟! یکی از حاضران عرض کرد: ای رسول خدا! چه کسی توانایی بر این کار دارد؟! پیغمبر فرمود: اقرۆا قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ:" سوره قل هو اللَّه را بخوانید".

در اینکه چگونه سوره" قُلْ هُوَ اللَّهُ" معادل یک سوم قرآن است؟ بعضی گفته‌اند به خاطر اینکه قرآن مشتمل بر" احکام" و" عقائد" و" تاریخ" است، و این سوره بخش" عقائد" را به طور فشرده بیان می‌کند.


برای سوره «قل هو الله احد» نام‌هایی مانند «اخلاص» و «ولایت» نیز نقل کرده‌اند. و البته چون این سوره شامل خالص‌ترین عقاید توحیدی است، از این رو سوره توحید و اخلاص نام گرفته است

بعضی دیگر گفته‌اند: قرآن سه بخش است" مبدأ" و" معاد" و" آنچه در میان این دو" قرار دارد، و این سوره بخش اول را شرح می‌دهد.

اما به طور کلی این سخن قابل قبول است که تقریباً یک سوم قرآن پیرامون توحید بحث می‌کند و عصاره آن در سوره توحید آمده است.

و در حدیث دیگری از امام صادق (علیه السلام) می‌خوانیم:" کسی که یک روز و شب بر او بگذرد و نمازهای پنجگانه را بخواند و در آن قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ را نخواند به او گفته می‌شود یا عبد اللَّه! لست من المصلین!:" ای بنده خدا! تو از نماز گزاران نیستی"! (" مجمع البیان" جلد 10 صفحه 561)

و امام سجاد علیه السلام فرمود: چون خداوند می‌دانست که در دوره آخر الزمان گروهی دقیق و عمیق خواهند آمد، سوره توحید و شش آیه اول سوره حدید را نازل فرمود.

تلاوت این سوره به شش سمت، سبب حفظ شدن انسان از خطرات و ایمن شدن از حوادث می‌گردد. (مصباح کفعمی، ص 246)
 
منابع:
تفسیر نمونه ج 27
تفسیر نور
اسلام کوئیست
تبیان