نماز پر فضیلت برای آخرت



نماز پر فضیلت برای آخرت

 

 

نماز پرفضیلتی که سبب می‌شود خداوند درآخرت دوبال بدهد که پرواز کند.

 

در بحار جلد ۸۹ از حضرت‌رسول(ع) روایت نموده که هر کس بجا بیاورد روز جمعه چهاررکعت نماز

 

و در هر رکعت بعد از حمد پنجاه ‌ویک مرتبه سوره (قُل هُوَ اللّه) و پنجاه‌مرتبه (آیه الکُرْسی) بخواند قرار می‌دهد حق‌تعالی برای او در آخرت دوبال که پرواز کند بر پل صراط و در بهشت هر جا که بخواهد.

 

اذان و اقامه در گوش نوزاد گفتن چه فایده ای دارد؟


اذان و اقامه در گوش نوزاد,اذان و اقامه,احکام اذان و اقامه

رسولُ اللّه صلى‏ الله ‏علیه و ‏آله و سلّم :
یا علیُّ ، إذا وُلِدَ لکَ غُلامٌ أو جاریةٌ فأذِّنْ فی اُذنِه الُیمنى وأقِمْ فی الیُسرى ؛ فإنّه لا یَضُرُّهُ الشّیطانُ أبدا .

پیامبر خدا صلى‏ الله ‏علیه و ‏آله و سلّم :
یا على ! هرگاه پسرى یا دخترى برایت به دنیا آمد در گوش راست او اذان بگو و در گوش چپش اقامه ؛ در این صورت‏شیطان هرگز به او گزندى نمى‏رساند .

تحف العقول : 13 منتخب میزان الحکمة : 18

الإمام الصادق علیه‏السلام
- فیما یُفعَلُ بِالمَولودِ إذا وُلِدَ: مُرُوا القابِلَةَ أو بَعضَ مَن یَلیهِ أن تُقیمَ الصَّلاةَ فی اُذُنِهِ الیُمنى ؛ فَلا یُصیبَهُ لَمَمٌ ولا تابِعَةٌ أبَداً .

امام صادق علیه‏السلام
- در باره آنچه باید پس از زاده شدن کودک برایش انجام داد: به ماما یا یکى از دیگر کسانى که نزدیک کودک است ، بگویید در گوش راست او «اقامه» بگوید تا در نتیجه ، هیچ‏گاه به دیوانگى و جن‏ زدگى گرفتار نیاید .

الکافی ، جلد 6 ، صفحه 23 ، حدیث 2 عن حفص الکناسى دانش نامه احادیث پزشکی : 1 / 676

الکافی عن أبی یحیى الرازی عن الإمام الصادق علیه‏السلام :
إذا وُلِدَ لَکُمُ المَولودُ ، أیُّ شَیءٍ تَصنَعونَ بِهِ؟


قُلتُ : لا أدری ما نَصنَعُ بِهِ .


قالَ : خُذ عَدَسَةَ جاوَشیرَ فَدُفهُ بِماءٍ ، ثُمَّ قَطِّر فی أنفِهِ فِی المِنخَرِ الأَیمَنِ قَطرَتَینِ ، وفِی الأَیسَرِ قَطرَةً واحِدَةً ، وأذِّن فی اُذُنِهِ الیُمنى وأقِم فِی الیُسرى ، تَفعَلُ بِهِ ذلِکَ قَبلَ أن تُقطَعَ سُرَّتُهُ ؛ فَإِنَّهُ لا یَفزَعُ أبَداً ولا تُصیبُهُ اُمُّ الصِّبیانِ .

الکافى
- به نقل از ابو یحیى رازى: امام صادق علیه‏السلام فرمود : «چون کودکتان زاده شود ، با او چه مى‏کنید؟»


گفتم : نمى‏ دانم چه کنیم .


فرمود : «به اندازه یک عدس ، گاوْشیر بردار و آن را در آب ، حل کن . سپس ، از آن ، دو قطره در سوراخ راست بینى و یک قطره در سوراخ چپ بینى وى بچکان و در گوش راست او اذان و در گوش چپ او اقامه بگوى . این کار ، پیش از آن که ناف نوزاد را ببُرند ، برایش انجام شود ؛ چرا که در این صورت ، هرگز پریشانى نبیند و به اُمّ صِبیان مبتلا نشود .

 


الکافی ، جلد 6 ، صفحه 23 ، حدیث 1 ، تهذیب الأحکام ، جلد 7 ، صفحه 436 ، حدیث 1738 ، دانش نامه احادیث پزشکی : 1 / 676 امّ صبیان ، یعنى بادى که بر اشخاص ، عارض شود و گاه نیز به سبب آن از هوش بروند . همچنین گفته شده که امّ صبیان ، نوعى جنّ است که کودکان را مى‏آزارد . در فارسى ، امّ صبیان ، برابرْ نهاده مادر دیو و همچنین دیوزدگى دانسته شده است (واژه‏یاب ، جلد 1 ، صفحه 216). م .

منبع:hadithcity.com

برکات یاد مرگ

غفلت از مرگ و بی‌توجهی به آن، بسیار زیان‌بخش است؛ آن‌گونه که انسان را به پستی و بی‌باکی و بی‌غیرتی می‌کشاند، قلب را می‌میراند و او را از هر حیوانی گمراه‌تر و فرومایه‌تر می‌کند. بالعکس یاد مرگ و عالم برزخ و قیامت، بهترین موعظه و سازنده‌ترین اندرز برای هر انسان است و توجه داشتن به آن باعث می‌شود انسان دیگر به فکر ظلم به خود یا دیگران نباشد؛ بلکه به سوی کارهای خیر و نیک گام بر‌دارد.

 مرگ‌اندیشی در مکتب علوی
یاد مرگ و تدبیر تمام زندگی و در عالم واقع زیستن، به حدی مهم و پر رنگ است که فقدان آن، دیگر ارزش‌ها را بی‌رنگ می‌کند و نشان ولایت شیطان معرفی شده است. آدمی با داشتن اوصاف نیکو، ارزشمند و سزاوار مدح دیگران می‌شود؛ اما بدون توجه به مرگ، از ارزش‌ها سقوط می‌کند.

 برکات یاد مرگ
یاد مرگ در فرهنگ علوی به محرومیت انسان از بهره‌های طبیعی منجر نمی‌شود؛ بلکه او را بیشتر بر آن می‌دارد که از دنیا و هر آن‌چه در آن است، برای ساختن زندگی مطلوب و کسب رضایت محبوب بهره گیرد و در این راه از هیچ تلاشی فروگذار نکند. در اندیشه علوی، انسان هم دنیا و هم آخرت را دارد. داشتن دنیا برای به دست آوردن آخرت است؛ یعنی دنیا بهای آخرت است و سرمایه به دست آوردن آن. امام(علیه السلام) می‌فرماید:

 

«وَ اعْلَمُوا عِبَادَ اللَّهِ أَنَّ الْمُتَّقِینَ ذَهَبُوا بِعَاجِلِ‏ الدُّنْیَا وَ آجِلِ الْآخِرَةِ فَشَارَکُوا أَهْلَ الدُّنْیَا فِی دُنْیَاهُمْ وَ لَمْ [یُشَارِکْهُمْ أَهْلُ‏] یُشَارِکُوا أَهْلَ الدُّنْیَا فِی آخِرَتِهِمْ سَکَنُوا الدُّنْیَا بِأَفْضَلِ مَا سُکِنَتْ وَ أَکَلُوهَا بِأَفْضَلِ مَا أُکِلَتْ فَحَظُوا مِنَ الدُّنْیَا بِمَا حَظِیَ بِهِ الْمُتْرَفُونَ وَ أَخَذُوا مِنْهَا مَا أَخَذَهُ الْجَبَابِرَةُ الْمُتَکَبِّرُونَ ثُمَّ انْقَلَبُوا عَنْهَا بِالزَّادِ الْمُبَلِّغِ وَ الْمَتْجَرِ الرَّابِحِ أَصَابُوا لَذَّة؛

 

و بندگان خدا بدانید که پرهیزگاران ـ مردند و ـ بر دنیای گذرا و آخرت آنان شرکت نداشتند. در دنیا زیستند هر چه نیکوتر و نعمت دنیا را خوردند هر چه بهتر. پس از دنیا چون نازپروردگان نصیب بردند و چون سرکشان نعمتش را خوردند. سپس از این جهان رخت بربستند با توشه‌ای که به مقصدشان رساند و سودایی که سودشان را فراهم آورد. در دنیا طعم لذت زهد چشیدند و یقین کردند که فردا در آخرت، همسایه خدا گردند. دست دعای آنان برنتابد و بهره‌شان از لذت کاهش نیابد».(1)

مرگ‌اندیشی، ترمز زندگی است برای وقتی که جزر و مد وسوسه‌ها و خواسته‌‌های دل، از کنترل آدمی خارج می‌شود. هنگامی که آدمی برای بینش و ارزش خویش و پندار و رفتار خود دست به انتخاب می‌زند، یاد مرگ است که او را به سویی می‌کشاند که آخرت را در نظر گرفته و برای آن، کار کند. امام(علیه السلام) از ویژگی مرگ چنین یاد می‌کند:

 

«أَلَا فَاذْکُرُوا هَاذِمَ‏ اللَّذَّاتِ‏ وَ مُنَغِّصَ الشَّهَوَاتِ وَ قَاطِعَ الْأُمْنِیَاتِ عِنْدَ الْمُسَاوَرَةِ لِلْأَعْمَالِ الْقَبِیحَةِ وَ اسْتَعِینُوا اللَّهَ عَلَى أَدَاءِ وَاجِبِ حَقِّهِ وَ مَا لَا یُحْصَى مِنْ أَعْدَادِ نِعَمِهِ وَ إِحْسَانِه‏؛

 

هان! بر هم زننده لذات، تیره کننده شهوت‌ها و برنده آرزوها را به یاد آرید، آن هنگام که به کارهای زشت شتاب می‌آورید و از خدا یاری خواهید، بر گزاردن واجب او ـ چنان که شاید ـ و نعمت و احسان او که به شمار نیاید».(2)

وقتی آدمی همواره به یاد مرگ باشد، نسبت به آن شناخت پیدا کرده و به حیات پس از مرگ یقین پیدا می‌کند. آنگاه دیگر مرگ را نابودی نمی‌پندارد و زندگی را به سال‌های زیستن در این دنیا محدود نمی‌داند؛ بلکه دنیا را مقدمه زندگی ابد، مرگ را وسیله انتقال به آخرت و خود را مسافری می‌داند که سرمایه‌اش، عمرش است. او زندگی را همانند رودخانه‌ای می‌پندارد که به دریای ابدیت در مرحله زندگی جدید قیامت می‌پیوندد.(3)

این نگاه به مرگ، سبب می‌شود آدمی در انتخاب‌های خود دقت کند؛ زیرا می‌داند که در برابر همه آن‌ها پاسخگو خواهد بود. دشواری‌های زندگی را با آرامش سپری می‌کند؛ چرا که مقصد و بازگشت برای او مهم است، نه سختی‌های راه. وقتی مرگ به سراغ می‌آید، پریشان نمی‌شود؛ زیرا در طول زندگی درباره آن اندیشیده و برایش برنامه‌ریزی کرده است. با این اندیشه، از فرصت زیستن و زندگی در این دنیا بهره می‌جوید و آن را غنیمت می شمارد و تمام توان خود را برای شکوفا کردن پندار، کردار و گفتار خود به کار می‌گیرد. اگر آدمی با اندیشه در باب مرگ آن را برای خود ملموس و مأنوس سازد و برای گریز از آن به اقدامات جنون‌آمیز دست نزند، هم آرامش درونی خود و هم آرامش و صلح میان خود و دیگر هم‌نوعانش را به خود و دیگران بخشیده است؛ چرا که بسیاری از جنگ‌افروزی‌ها در اثر غفلت از مرگ و پذیرش آن از سوی انسان‌هاست؛ انسان‌هایی که خلأ این باور در وجود آن‌ها حتی هدف از بودنِ خودشان در این دنیا را نیز از یادشان زدوده است.(4)

 پشتوانه اخلاق
در مکتب علوی غفلت از مرگ و بی‌توجهی به آن، بسیار زیان‌بخش است؛ آن‌گونه که انسان را به پستی و بی‌باکی و بی‌غیرتی می‌کشاند، قلب را می‌میراند و او را از هر حیوانی گمراه‌تر و فرومایه‌تر می‌کند. بالعکس یاد مرگ و عالم برزخ و قیامت، بهترین موعظه و سازنده‌ترین اندرز برای هر انسان است و توجه داشتن به آن باعث می‌شود انسان دیگر به فکر ظلم به خود یا دیگران نباشد؛ بلکه به سوی کارهای خیر و نیک گام بر‌دارد: «مَنِ‏ ارْتَقَبَ‏ الْمَوْتَ‏ سَارَعَ فِی‏ إِلَى الْخَیْرَات‏؛ آن کس که مرگ را انتظار می‌کشد، در نیکی‌ها شتاب می‌کند».(5)

حضرت در سخن هشدار دهنده دیگری می‌فرماید: «أَمَا وَ اللَّهِ إِنِّی لَیَمْنَعُنِی‏ مِنَ اللَّعِبِ ذِکْرُ الْمَوْت‏؛ آگاه باشید به خدا سوگند که یاد مرگ مرا از شوخی و کارهای بیهوده باز می‌دارد».(6)

شناخت درست درباره مرگ که لازمه آن، شناخت صحیح زندگی است، مانع از شوخی و کارهای بیهوده می‌شود. منظور از شوخی در این کلام امام، مزاح درباره واقعیات نیست؛ زیرا شوخی در هر جا که ممکن است، امری مطلوب است و کم و بیش در محاورات پیشوایان دین نیز دیده می‌شود. مقصود آن است که بدانیم اگر زندگی دنیوی صرف‌نظر از زندگی اخروی و محاسبه اعمال در نظر گرفته شود و مرگ پایان زندگی باشد، زندگی جز مزاح و شوخی چیزی نیست و همه شئون زندگی، از جزئی‌ترین مسائل تا بزرگ‌ترین رویدادها در نظر ما بی‌ارزش جلوه می‌کند. بنابراین، این کلام امام(علیه السلام) قطعاً با توجه به عالم پس از مرگ و محاسبه اعمال است.(7)

انسان با مرگ‌اندیشی، به حیات جاودانه پس از مرگ پی می‌برد و در می‌یابد که پیش از حیات زودگذر حیات دنیوی باید متوجه حیات جاودان اخروی باشد؛ هم‌چنان‌که امام(علیه السلام) نیز می‌فرماید: «وَ مَا بَیْنَ‏ أَحَدِکُمْ‏ وَ بَیْنَ الْجَنَّةِ أَوِ النَّارِ إِلَّا الْمَوْتُ أَنْ یَنْزِلَ بِه‏؛ میان شما تا بهشت یا دوزخ، فاصله اندکی جز رسیدن مرگ نیست».(8) پس از مرگ، در عمل و توبه بسته می‌شود. پس هر که بمیرد، اگر در دنیا اطاعت و پیروی کرده باشد، به بهشت می‌رود و هر که نافرمانی کرده باشد، گرفتار دوزخ خواهد شد. وقتی آدمی ببیند بین او و بهشت و جهنم فاصله‌ای جز مرگ نیست، علایق دنیوی‌اش قطع و دوستی‌اش نسبت به دنیا زایل می‌شود.

 ===================================
پی‌نوشت:
1. نهج‌البلاغه، نامه 27.
2. همان، خطبه 99.
3. سید محمد شفیعی مازندرانی، سرچشمه‌های آرامش در روان‌شناسی اسلامی، ص 122.
4.  ر.ک: محمدجواد فدایی، یاد مرگ، ص 74 ـ 73.
5.  نهج‌البلاغه، حکمت 31.
6.  همان، خطبه 84.
7.  ر.ک: محمدتقی جعفری، ترجمه و شرح نهج‌البلاغه، ج13، ص 208.
8. نهج‌البلاغه، خطبه 64.

tebyan.net

فضیلت و خواص سوره نمل



فضیلت و خواص سوره نمل,سوره نمل,خواص سوره نمل

"نمل " به معنى مورچه است و نام بیست و هفتمین سوره قرآن مى باشد.نام این سوره از آیه 18 آن گرفته شده و پاره اى از موضوعات آن عبارتند از: معاد و حیات پس از مرگ، داستان پنج تن از پیامبران الهى، داستان حضرت سلیمان(ع) و ملکه سبأ، سخن گفتن پرنده اى چون هدهد با حضرت سلیمان(ع) و سخن گفتن حشراتى چون مورچه. این سوره 93 آیه داشته و د رمکه نازل شده و قبل از سوره شعراء قرار دارد.

 فضیلت سوره :
از رسول اکرم نقل شده است: هر کس سوره نمل را قرائت نماید، خداوند ده برابر تعداد کسانی که حضرت سلیمان علیه السلام را تصدیق یا تکذیب کرده اند و نیز تعداد کسانی که پیامبران الهی هود، شعیب، صالح و ابراهیم را تایید و یا تکذیب کرده اند حسنه به او داده می شود، او در حالی از قبرش خارج می شود که ذکر لا اله الا الله به لب دارد.2

امام صادق علیه السلام فرموده اند: اگر کسی سوره های طواسین(سوره هایی با طسم و طس آغاز شده) را در شب جمعه قرائت کند از جمله اولیای الهی است که در جوار الهی خواهد بود و در دنیا هیچ ناراحتی به او نخواهد رسید و خداوند در آخرت چندان از نعمت های بهشتی به او عطا می کند که راضی شود3

 آثار و برکات سوره


1) مصون ماندن خانه از حیوانات موذی
از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده: اگر سوره نمل را بر پوست آهویی بنویسند و آن را در منزل خود قرار دهند، هیچ مار و عقرب و کرم و ملخ و سگ درنده و گرگ آزار دهنده ای به خانه اش نزدیک نمی شود.4

2) برآورده شدن حاجات بزرگ
جهت برآورده شدن حاجات 12 هزار مرتبه آیه 62 سوره نمل «امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء» را بخواند که در همان هفته اول مقصود حاصل می گردد.5

3) تسکین درد دندان
از امام باقر نقل شده: اگر به درد دندان مبتلا شدی دست خود را بر روی آن بگذار و به آن سوره حمد و اخلاص بخواند و بعد از آن آیه « وتری الجبال تحسبها.....) را بخوان که دیگر به آن درد مبتلا نمی شوی.6

4) علاقمند کردن شخصی به خود
هر کس بخواهد کسی را به دوستی خویش مایل سازد چنانکه یک ساعت بی او تحمل نداشته باشد این آیات را به طعامی خوانده و به او بخوراند.

«بسم الله الرحمن الرحیم، ان لا تعلوا علی و اتونی مسلمین» «لو لا ان ربطنا علی قبلها لتکون من المومنین» 7


(1)درمان با قرآن، ص 68.
(2) مجمع البیان،ج7،ص361.
(3) ثواب الاعمال، ص 109.
(4) تفسیرالبرهان، ج4، ص199.
(5)زادالمعاد، ص500.
(6) طب الائمه، ص38.
(7)درمان با قرآن، ص68.

منابع: «قرآن درمانی روحی و جسمی محسن آشتیانی، سید محسن موسوی ؛ و درمان با قرآن،محمدرضا کریمی»
anhar.ir
tebyan.net

انتقال انسان‌ها از محشر به جنت یا دوزخ چگونه است؟



حقیقت امامت, امامت در اصول دین

 

انتقال انسان‌ها از محشر به جنت یا نعوذ بالله به دوزخ چگونه است؟
هنگامى که روز قیامت فرا می‌رسد مردم باید 50 موقف و ایستگاه را طی کنند تا سرانجام به بهشت یا جهنم برسند. در هر ایستگاه، نیز هزار سال متوقف می‌شوند.[1] همچنان‌که خدای متعال در قرآن کریم می‌فرماید: «فِی یَوْمٍ کانَ مِقْدارُهُ خَمْسِینَ أَلْفَ سَنَة»؛[2] در روزى که مقدارش پنجاه هزار سال است.
برای نمونه به برخی از هولناک‌ترین مواقف و ایستگاه‌ها در قیامت اشاره می‌شود:

1. ایستگاه اول؛ بیرون آمدن از قبر[3]
چنانچه در قرآن کریم می‌خوانیم: «و این‌که رستاخیز آمدنى است، و شکّى در آن نیست و خداوند تمام کسانى را که در قبرها هستند زنده می‌کند».[4]

در روایتی از امیرالمؤمنین علی(ع)نقل شده است: «در این ایستگاه، مردم هزار سال با بدن و پای برهنه با حال تشنگی و گرسنگی حبس و نگهداری می‌شوند. هر کس به خدا، بهشت، جهنم، برانگیخته شدن و حساب و قیامت، ایمان داشته باشد از گرسنگی و تنشنگی نجات می‌یابد».[5]

امام صادق(ع) می‌فرماید: «حکایت مردم در روز قیامت، آن هنگامى که در پیشگاه پروردگار جهانیان بایستند مانند تیر در ترکش است؛ یعنی در جایى که ایستاده‌اند جز همان جاى پاى خود، جاى دیگرى (از شدت ازدحام جمعیّت) ندارد، و نمی‌تواند از جاى خودش به این سو و آن سو برود».[6]

2. ایستگاه دوم؛ سنجیدن و وزن کردن اعمال[7]
در قرآن کریم آمده است: «وزن کردن (اعمال، و سنجش ارزش آنها) در آن روز، حقّ است! کسانى که میزان‌هاى (عمل) آنها سنگین است، همان رستگارانند! و کسانى که میزان‌هاى (عمل) آنها سبک است،افرادى هستند که سرمایه وجود خود را، به ‌خاطر ظلم و ستمى که نسبت به آیات ما می‌کردند، ازدست داده‌اند».[8]

3. ایستگاه سوم؛ حساب‌رسی نمودن[9]
چنانچه خداوند متعال می‌فرماید: «حساب مردم به آنان نزدیک شده، در حالى‌که در غفلت‌اند و روى گردانند».[10]

پیامبر اسلام(ص) می‌فرماید: «در روز قیامت، بنده‌ای قدم از قدم برنمی‌دارد، مگر این‌که از او در مورد چهار چیز می‌پرسند: 1. از عمر او که در چه چیز صرف کرده است، 2. از جوانی او که در چه چیز و راهی آن‌را پیر و فنا کرده است، 3. از اموال او که از کجا آورده و در چه چیزی خرج نموده است. 4. از محبت اهل بیت(ع)».[11]

همچنین امام باقر(ع) فرمود: «اول چیزی که از بنده به حساب می‌کشند، نماز است، پس اگر نماز قبول شد، دیگر اعمال نیک نیز پذیرفته می‌شود».[12]

امام سجاد می‌فرماید: «برای اهل شرک ترازو و میزانی نصب نمی‌شود آنان را گروه گروه بی‌حساب به جهنم می‌برند. نصب ترازو و سنجیدن اعمال برای اهل اسلام است».[13]

4. ایستگاه چهارم؛ نامه اعمال[14]
خدای متعال در قرآن کریم می‌فرماید: «و در آن هنگام که نامه‌هاى اعمال گشوده شود».[15]
همچنین بر اساس آیات قرآن؛ انسان‌ها در روز قیامت هنگام گرفتن نامه اعمال به دو دسته تقسیم می‌شوند: گروهی که نامه اعمالشان را به دست راستشان می‌دهند؛ گروه دیگری که نامه اعمالشان را از پشت سر به دست چپشان می‌دهند. گروه اول شادمان و دارای حساب‌رسی آسان و اهل بهشت هستند. اما گروه دوم، اهل جهنم می‌باشند.[16]

5. ایستگاه پنجم؛ پل صراط[17]
صراط، پُلی است که بر روی جهنم کشیده می‌شود[18] و تمام بندگان خداوند باید از روی آن عبور کنند تا اگر بهشتی است، داخل بهشت شود. چنان‌که خدای متعال می‌فرماید: «و همه شما (بدون استثنا) وارد جهنم می‌شوید این امرى است حتمى و قطعى بر پروردگارت».[19]

پل صراط دارای عقبات و گذرگاه‌های بسیاری است که هر عقبه به اسم واجبات و محرّمات الهی است؛ یعنی به تعداد واجبات و محرّماتی که انسان‌ها مکلّف به انجام و ترک آن شده‌اند، عقبه و گذرگاه وجود دارد.[20]

بنابراین، اگر در روایات وارده در این باب، تعداد یا نوع ایستگاه‌های بیان شده با یکدیگر از جهت عدد یا نام متفاوت بوده دلیل بر تعارض و تضاد روایات نیست، بلکه در هر روایتی برخی از آن مصادیق، برای نمونه بیان شده‌اند. در این‌جا به برخی از مهم‌ترین عقبات و گذرگاه‌ها بر روی پل صراط[21] اشاره می‌شود:

یک. عقبه ولایت: در این عقبه تمام افراد را نگه می‌دارند و از ولایت امیرالمؤمنین علی(ع) و امامان بعد از او سؤال می‌پرسند، هر کس در دنیا امام خود را بشناسد و از دستوراتش پیروى نماید از صراط آخرت خواهد گذشت، هر کس او را نشناسد پایش در صراط جهنم خواهد لغزید و میان جهنم خواهد افتاد.[22]

دو. عقبه مرصاد(کمین‌گاه): خداوند متعال می‌فرماید: «به یقین پروردگار تو در کمین‌گاه (ستمگران) است!».[23]

امام صادق(ع) فرمود:«مرصاد، گذرگاهى است بر پُل‏ صراط که هیچ بنده ستمگرى از آن نخواهد گذشت»؛[24] یعنی خدای متعال در این عقبه و گذرگاه، حق هر مظلومی را از ستمگران می‌گیرد و از هیچ ستمگری گذشت نخواهد کرد.[25]

سه. عقبه رحم:[26] امام باقر(ع) به نقل از رسول اکرم(ص) می‌فرماید: «در روز قیامت وقتی جهنم را آوردند پُل صراط را بر روی آن می‌گذارند که خودش دارای سه پُل است بر روی یک پُل، امانت و صله رحم می‌باشد و بر پُل دوم، نماز، بر پُل سوم، عدالت پروردگار عالمیان است. پس مردم را تکلیف می‌کنند که بر صراط عبور کنند. در عقبه صله رحم و امانت، ایشان را نگه می‌دارند اگر قطع رحم و یا خیانت در اموال مردم کرده باشند از این عقبه نمی‌گذرند تا از عهده آن بر آیند در غیر این صورت به جهنم  می‌افتند. اگر از این عقبه نجات پیدا کنند در عقبه نماز، ایشان را نگه دارند، اگر از این عقبه نجات یافتند باید در عقبه عدالت الهی برای پاسخ‌گویی به حق بندگان نگه داشته شوند، اگر از این عقبه هم به سلامت عبور کردند نجات پیدا می‌کنند و خدا را حمد و ستایش می‌نمایند».[27]

چهار. عقبه امانت:[28] چنانچه در قرآن کریم می‌خوانیم: «خداوند به شما فرمان می‌دهد که امانت‌ها رابه صاحبانش بدهید! و هنگامى که میان مردم داورى می‌کنید، به عدالت داورى کنید! خداوند، اندرزهاى خوبى به شما می‌دهد! خداوند، شنوا و بینا است».[29] در روایتی که امام باقر(ع) از پیامبر(ص) نقل فرمود و در بالا به آن اشاره شد؛ یکی از عقبات بر روی پل صراط، عقبه امانت معرّفی شده است.

پنج. عقبه نماز:[30] امام صادق(ع)فرمود: «اولین چیزی که از انسان در روز قیامت پرسیده می‌شود و مورد حساب‌رسی قرار می‌گیرد نماز است».[31]
پس از طی نمودن ایستگاه‌ها و گذرگاه‌های یاد شده؛ سرانجام انسان، به جهنّم یا بهشت ختم می‌شود، و نامه اعمال هر دو گروه به دست آنها داده می‌شود، اهل تقوا و پرهیزگاران، گروه گروه به تناسب کارهای نیک خود در دنیا و پیروی از پیامبران الهی خویش، با احترام و تکریم از سوی فرشتگان خداوند از درهای هشت‌گانه بهشت که از قبل بر روی آنان گشوده شده بود و انتظار ورود آنان را می‌کشید وارد بهشت می‌شوند و فرشتگان از آنان استقبال نموده، سلام می‌کنند و می‌گویند: شما پاکیزه شدید داخل بهشت شوید و تا ابد در آن بمانید.[32]

اما اهل دوزخ چون مایل به رفتن به سوی دوزخ نیستند فرشتگان عذاب به زور و زجر، بر گردن و دست و پایشان غل و زنجیر انداخته[33] و با تازیانه‌هاى آتشین آنها را دسته دسته به مقتضای راه و روش و چگونگی گناهانشان در دنیا؛ مانند کفر، شرک، انکار ضروریات دین و... از هر کدام از درهای هفت‌گانه جهنم وارد جهنم می‌کنند.[34] نگهبانان جهنم آنان را مسخره می‌کنند و می‌گویند آیا برای شما پیامبری فرستاده نشده بود که شما را از چنین روزی بترساند و آگاه نماید؟ آنان در جواب می‌گویند چرا فرستاده شده بود. آن‌گاه به آنان گفته می‌شود داخل جهنم شوید که بد جایگاه و منزل‌گاهی برای شما خواهد بود.[35]

[1]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 8، ص 143، دارالکتب الإسلامیة، تهران،چاپ چهارم، 1407ق.
[2]. معارج، 4.
[3]. قمی، شیخ عباس، منازل الآخره، ص 83 – 85، انتشارات انصاری، تهران، چاپ هشتم، 1390ش.
[4]. حج، 7.
[5]. مجلسى، محمد باقر، بحارالأنوار، ج 7، ص 111، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق.
[6]. الکافی، ج 8، ص 143.
[7]. منازل الآخره، ص 93.
[8]. اعراف، 8 - 9.
[9]. منازل الآخره، ص 117 – 118.
[10]. انبیاء، 1.
[11]. شیخ صدوق، الخصال، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 253، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، 1362ش.
[12].الکافی، ج ‏3، ص 268.
[13]. بحارالأنوار، ج ‏7، ص 250.
[14]. منازل الآخرة، ص 125 – 128.
[15]. تکویر، 10.
[16]. ر.ک: انشقاق، 7 – 12.
[17].منازل الآخرة، ص 131 – 132.
[18]. ر.ک: نمایه «پل صراط در قرآن»، سؤال 367.
[19]. مریم، 71.
[20]. شیخ صدوق، الاعتقادات، ص 71 - 72، المؤتمر العالمی للشیخ المفید، قم، چاپ دوم، 1414ق.
[21]. ر.ک: نمایه «ایستگاه‌های هفت‌گانه پل صراط»، سؤال 25524.
[22]. همان، ص 72.
[23]. فجر، 14.
[24]. بحارالأنوار، ج ‏8، ص 64.
[25]. الاعتقادات، ص 72.
[26].همان.
[27]. بحارالأنوار، ج ‏8، ص 65.
[28]. الاعتقادات، ص 72.
[29]. نساء، 58.
[30]. الاعتقادات، ص 72.
[31].الکافی، ج ‏3، ص 268.
[32]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه: بلاغی‏، محمدجواد، ج 8، ص 795 - 796، انتشارات ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، 1372ش؛ طیب، سیدعبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج 11، ص 347، انتشارات اسلام، تهران، چاپ دوم، 1378ش.
[33]. غافر، 71: «إِذِ الْأَغْلالُ فی‏ أَعْناقِهِمْ وَ السَّلاسِلُ یسْحَبُونَ»؛در آن هنگام که غل و زنجیرها بر گردن آنان قرار گرفته و آنها را مى‏کشند.
[34]. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 8، ص 795؛ اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج 11، ص 344 _ 345.
[35].مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 8، ص 795.
منبع :islamquest.net