نمازی توصیه شده برای بر طرف شدن فقر و تنگدستی



فقر و تنگدستی,دعای برای زفع فقر و تنگدستی,نماز رفع گرفتاری

نماز برای طرف شدن فقر و تنگدستی

از امام صادق ـ علیه السّلام ـ روایت شده : چون امری بر تو مشکل شود وقت ظهر دو رکعت نماز بخوان، در رکعت اول حمد و توحید و سه آیه اول از سوره فتح، و در رکعت دوم حمد و توحید و سوره انشراح، که بسیار مجرب است.

نماز برای طرف شدن فقر
روای می گوید: خدمت امام صادق ـ علیه السّلام ـ بودم که یکی از اصحاب حضرت عرضه داشت یابن رسول الله فدایت شوم، مردی فقیرم. امام ـ علیه السّلام ـ فرمود: روزهای چهارشنبه و پنج شنبه و جمعه را روزه بگیر و ظهر روز جمعه به پشت بام یا بیابانی که کسی تو را نبیند برو و پیغمبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ را زیارت کن و رو به قبیله بنشین و دست راست را روی دست چپ بگذار و بگو:


« خداوندا! تویی تو، و امید به غیر تو به نومیدی بدل شود، و آرزومندی به غیرت به نتیجه و مقصود نرسد ، تکیه گاه آن که تکیه گاهی ندارد، من جز تو تکیه گاهی ندارم ، در کارم فرج و گشایشی قرار ده و مرا از جایی که گمان ندارم و گمان دارم روزی ده».

بعد بر زمین سجده کن و بگو: «ای فریاد رس! از فضل خویش برایم ممری از روزی قرار ده». و آفتاب روز شنبه بر تو طلوع نکند، مگر با روزی تازه.


نبی اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ چون برای اهل بیتش مشکلی پیش می آمد می فرمود: ای اهل من! نماز بخوانید نماز بخوانید.

منبع:andisheqom.com

حکم پاگذاستن بر روی قبراموات را می دانید؟


احکام,احکام دینی,قبراموات,پا گذاشتن روی قبراموات

اگر رفت و آمد از روى قبور همین عنوان جسارت به قبور مومنین را پیدا کند با همان ریختن خاشاک در قبرستان فرقى ندارد...

الف -  از نظر شرع و مسائل شرعى خداوند متعال همان گونه که براى مسلمین و مومنین در مقایسه با دیگران ارزش و احترام قائل است ، قبرستان و قبور مسلمانان و مومنین نیز داراى احترام و ارزش است . فقهاء و علماء بزرگ شیعه بر این عقیده اند که بى احترامى نسبت به قبور مومنین ، اهانت به قبرستان مومنین ، ریختن خاشاک و زباله و چیزهائى که موجب هتک حرمت قبور مومنین در قبرستان است ممنوع و حرام است . این بى احترامى چه نسبت به همه و کل قبرستان و یا نسبت به یک قبر، تفاوتى ندارد و گناه است

ب- اگر رفت و آمد از روى قبور همین عنوان جسارت به قبور مومنین را پیدا کند با همان ریختن خاشاک در قبرستان فرقى ندارد. پس از این جهت که ملاک در جواز و عدم جواز، اهانت و جسارت و عدم اهانت و جسارت است بازگشت آن بستگى به قصد انسان دارد؛ اگر به قصد اهانت روى قبر بنشیند، راه برود و یا پا بگذارد حرام و گناهکار محسوب است ، ولى اگر قصد اهانت نیست ؛ مثلا از کثرت جمعیت ضرورت ایجاب مى کند، یا قبور درهم و برهم است که اگر بخواهیم روى قبور پا گذاشته نشود با پیچ و خم هاى زیادى روبرو هستیم ، در این صورت ایراد و اشکالى ندارد.

ج _ در ارتباط با اصل موضوع (پا گذاشتن روى قبور) مرحوم صدوق (ره ) در من لایحضر و مرحوم مجلسى در بحار به نقل از حضرت موسى بن جعفر (ع ) آورده اند:


… و قال ابوالحسن موسى بن جعفر (ع ): اذا دخلت المقابر فطا القبور، فمن کان مومنا استروح الى ذلک و من کان منافقا وجد المه

حضرت موسى بن جعفر (ع ) فرمود: وقتى به قبرستان داخل مى شوید و روى قبر اموات مى روید، اگر صاحب قبر مومن باشد این پا گذاشتن روى آن موجب آسایش و راحتى او از گرفتارى خواهد شد، و اگر صاحب قبر منافق باشد، پا گذاشتن موجب عذاب و غم و اندوه بیشترى براى او مى شود.

معناى حدیث این نیست که باید روى قبور، به این دلیل که براى آنها اثر دارد پا گذاشت بلکه حدیث در مقام بیان این نکته است که اگر از روى بى توجهى روى قبور رفتیم گناهى نداریم ، گرچه صاحب قبر اگر مومن است بهره مند خواهد شد.

نکته دیگرى که در این بحث مورد توجه است این که فرمودند: در صورتى که صاحب قبر مومن است ، چنین و اگر منافق است چنان ؛ یعنى فقط از مومن و منافق نام برده شده و در مورد قبور کفار سخنى به میان نیاورده اند؟

پاسخ این پرسش در یک جمله و آن این است که : دفن اجساد کفار و مشرکین در قبرستان مومنین جایز نیست .

منبع:porsemani.ir

کدام نماز را می توان به هر جهت و در هر حال خواند



نماز,نماز خواندن,تعیین قبله

 

کدام نماز را می توان به هر جهت و در هر حال خواند/ پاسخ امام علی(ع) به پرسش نصرانی
آیت الله جوادی آملی در مورد علت تعیین کعبه به عنوان قبله با توجه به آیه «أینما تولّوا فثم وجه الله» گفت: این یک حکم فقهی است؛ گاهی می‌گویند: به این سمت نماز بخوان، گاهی هم می‌گویند: به آن سمت نماز بخوان. گاهی هم می‌گویند: اگر شما بین مشرق و مغرب نماز خواندی نمازت مقبول است، یک انسان متحیّری که وقت برای چهار نماز کافی نیست، به یکی از سمتها نماز بخواند نمازش کافی است.
به گزارش خبرگزاری مهر؛ آیت الله جوادی آملی در بخشی از تفسیر آیه 115 سوره بقره « ولله المشرق و المغرب فأینما تولّوا فثم وجه الله إنّ الله واسعٌ علیم»، که بر عدم انحصار وجه الله در مکان و جهتی خاص تأکید دارد، گفت: ... این کریمه احیاناً ناظر به مسئله تغییر قبله است از بیت المَقْدس به مسجد الحرام، به کعبه، بعضی اعتراض کردند که چرا قبله مسلمین از بیت المقدس به کعبه منتقل شد... که ﴿سیقول السفهاء من الناس ما ولیّهم عن قبلتهم التی کانوا علیها قل لله المشرق و المغرب یهدی من یشاء إلی صراط مستقیم﴾ ؛ وقتی قبله مسلمین از بیت المقدس به کعبه منتقل شد یهودی‌ها اعتراض کردند، گفتند به اینکه یا عبادتهای لاحق اینها باطل است یا عبادت‌های سابق اینها. اگر قبله حقیقی بیت المقدس است پس انحراف از بیت المقدس به کعبه باطل است و عبادت‌های بعد از انحراف هم باطل و اگر قبله کعبه است پس عبادت‌هایی که تا کنون به طرف قدس انجام می‌دادند باطل است.
 در این زمینه خدای سبحان آیه‌ای نازل کرد که ﴿لله المشرق و المغرب﴾؛ استقبال به وجه خدا جای معیّنی ندارد، اگر مشرق و مغرب مال خداست و همه جا خدا حضور دارد پس ﴿أینما تولّوا فثم وجه الله﴾ که این فای تفریع نشانه سعه فیض خدای سبحان است.
مشرق و مغرب، مِلک و مُلک خدا
... خدای سبحان مشرق و مغرب را مِلک و مُلک خود می‌داند. مشرق و مغرب دو جهتند نه دو موجود عینی خارجی نظیر شمس و قمر یا شجر و حجر. شجر یا حجر یک موجود خارجی است، ولی مشرق و مغرب جهت است. جهت بودنِ مشرق و جهت بودن مغرب متوقف است بر اینکه یک کوکب و یک نیّری باشد اوّلاً، و حرکتی باشد ثانیاً تا از حرکت آن نیّر طلوع و غروبی پیدا شود و قهراً مشرق و مغربی هم پیدا بشود؛ پس اگر یک کوکبی نباشد یا کوکب باشد ولی حرکت نکند، شرق و غربی نیست.
خدای سبحان که فرمود: مشرق و مغرب مال خداست، برای آن است که هم آن کوکب را مخلوق خود می‌داند و هم حرکت آن کوکب را به اختیار خود می‌داند. هم خلقت شمس و قمر را به خود نسبت می‌دهد و هم حرکت شمس و قمر را. قهراً مشرق و مغربی که بر این دو امر متوقف است، مال خدا خواهد بود. امّا شمس و قمر را مال خود می‌داند؛ زیرا گذشته از اینکه فرمود: ﴿الله خالق کلّ شیء﴾ ؛ یعنی هرچه که مصداق شیء است مخلوق خداست، هر چیزی که شیء بر او صادق است مخلوق خداست، گذشته از آن، درباره خصوص شمس و قمر هم فرمود: چرا شما شمس و قمر را عبادت می‌کنید، خدا را عبادت کنید که خالق شمس و قمر است. همان آیه‌ای که تلاوتش باعث سجده واجب است: ﴿لاتسجدوا للشمس و لا للقمر﴾ و لکن خدایی را بپرستید که خالق شمس و قمر است؛ پس اصل شمس و قمر مخلوق خداست و مخلوق مِلک و مُلک خالق است.
وی در بخشی دیگر از تفسیر این آیه در پاسخ به سؤالی در مورد اینکه بر اساس این آیه به هر کجا که رو کنید وجه خداست، پس علت تعیین کعبه به عنوان قبله چیست؟، تأکید می کند: ... نه خصوصیتی برای بیت المقدس است، نه اختصاصی برای کعبه، آن یک حکم فقهی است. در حکم فقهی گاهی می‌گویند: به این سمت نماز بخوان، گاهی هم می‌گویند: به آن سمت نماز بخوان. گاهی هم می‌گویند: اگر شما بین مشرق و مغرب نماز خواندی نمازت مقبول است، یک انسان متحیّری که وقت برای چهار نماز کافی نیست، به یکی از سمتها نماز بخواند نمازش کافی است.
یا در نافله به همین آیه استدلال کردند در روایات ما هم آمده است که ﴿أینما تولّوا فثم وجه الله﴾ مصحّح آن است که نافله را به هر سمت می‌شود خواند. نه اینکه در نافله قبله معتبر نیست، قبله نافله وسیع است. چرا در نافله به هر سمت می‌شود نماز خواند؟! چرا نافله را در حال حرکت، پشت به قبله کعبه، رو به کعبه، پشت به شرق رو به شرق، می‌شود خواند؟ کسی از مدرسه تا مسجد اوّل اذان ظهر می‌خواهد حرکت کند، می‌خواهد این ٨ رکعت نافله ظهر را در راه بخواند، خب این مُفتیٰ به همه هم هست، صحیح هم هست. که کسی از محل کارش تا مسجد در بین راه این ٨ رکعت نافله ظهر را در راه می‌خواهد بخواند، خب جائز است ثواب نافله را هم می‌برد، به هر سمت، به هر کوی و برزن که رو کرد قبله اوست به همین آیه استدلال کرده‌اند: ﴿أینما تولّوا فثمّ وجه الله﴾.
این مفسر قرآن کریم در ادامه با اشاره به نظر علامه طباطبایی در مورد این آیه تصریح کرد: ... این آیه ﴿أینما تولّوا فثمّ وجه الهم﴾ را به توسعه مسجد و مکان نمازگزار معنا کردند و به آیه قبل ارتباط دادند، سیدنا الاستاد(علامه طباطبایی) می‌فرماید به اینکه این آیه ناظر به توسعه جهت است نه مکان ، آیه می‌خواهد بفرماید به اینکه به هر سمت رو کنید وجه خداست، نه هر جا می‌توانید نماز بخوانید، نه همه جا مسجد است.
آن حدیث معروف «جعلت لی الأرض مسجداً و طهوراً» که از رسول خدا(ص) رسیده است آن یک حدیث خوبی است برای توسعه مسجد یعنی نماز لازم نیست که حتماً در جای معینی خوانده بشود، آن طور که اهل کتاب می‌پندارند که یا در کنیسه یا در بیع نماز بخوانند، در اسلام فرمودند به اینکه شما خانه‌هایتان را معبد کنید، همان‌طوری که مسجد معبد است خانه‌ها را هم با خواندن قرآن و نماز نورانی کنید و خانه‌های خود را مثل خانه‌های یهودی نکنید که عبادت در او نشود، سراسر زمین مسجد است و جای عبادت: «جعلت لی الأرض مسجداً و طهوراً».
ولی آیه ناظر به توسعه مکان مصلّی نیست، آیه ناظر به توسعه جهت و قبله مصلّی است به شهادت فای تفریع، نفرمود «لله المشرق والمغرب» پس هر جا خواستید نماز بخوانید، فرمود: ﴿لله المشرق والمغرب﴾ به هر سمت رو کردی رو به خدا کردی: ﴿فأینما تولّوا فثمّ وجه الله﴾؛ یعنی به هر جا رو کردید آن روبروی شما وجه الله است. این ناظر به توسعه قبله و جهت نمازگزار است نه ناظر به توسعه مسجد و مکان نمازگزار...
احکام تعبدی قبله و توسعه جهت قبله در نافله و دعاها
این یک حکم فقهی و تعبّدی خاص است که گفته‌اند: به طرف کعبه بعضی از امور واجب است، بعضی از امور حرام گفتند به اینکه مسأله ذبح چه در حال عادی، چه در حال قربانی به طرف کعبه واجب است، مسأله صلات به طرف کعبه واجب است، مسأله احتضار موتیٰ و مسأله دفن به طرف کعبه واجب است.
 این «و الکعبة قبلتی» بعضی از کارها هم به طرف کعبه حرام است، آن کارهای قضای حاجت. پس این یک حکم فقهی است که بعضی از کارهای به طرف کعبه حرام، بعضی از کارها به طرف کعبه واجب. وگرنه از نظر بحثهای اصولی جهتی از جهات را نمی‌شود مشخّص کرد. نشانه‌اش آن است که اگر ما خواستیم در درون کعبه نماز بخوانیم آنجا هم ﴿فأینما تولّوا فثمّ وجه الله﴾، آنجا اگر قیام معتبر نبود مستلقیاً هم می‌شود، منقطعاً هم می‌شود نماز خواند، نه به خاطر اینکه بالا و پایین کعبه نیست برای اینکه قیام معتبر است. نشانه‌اش آن است که اگر کسی بیمار بود در درون کعبه قرار داشت، بیماری که باید مستلقیاً نماز بخواند یا مجاز است منقطعاً نماز بخواند او به هر سمت که بخوابد یا به هر سمت که رو کند قبله است.
 درون کعبه مصداق ﴿فأینما تولّوا فثم وجه الله﴾ است. پس این‌چنین نیست که یک سمت معیّن خدا را بتوان عبادت کرد. این یک حکم فقهی و تعبّدی خاص است برای کسانی که از کعبه دورند وگرنه درون کعبه باز ﴿فأینما تولّوا فثمّ وجه الله﴾ است، خواه در مسأله دعا، خواه در مسأله نوافل، خواه در مسأله صلات عند الاضطرار، خواه درموقع دعا کردن: ﴿فأینما تولّوا فثمّ وجه الله﴾.
تمثیلی برای «وجه» در روایت امیرالمؤمنین(ع)
آیت الله جوادی آملی در بخشی دیگر از تفسیر این آیه با استناد به قولی از شیخ صدوق خاطرنشان می کند: ...  مرحوم صدوق در کتاب شریف «توحید» در باب «نفی المکان والزمان والحرکة عنه تعالیٰ»  این حدیث شریف را نقل کرده که مردی آمد حضور امیرالمؤمنین(ع) از حضرتش مسائلی را سؤال کرد، قبلاً پیش دیگران رفته بودند آنها از جواب بازماندند به حضور امیرالمؤمنین(ع) آمدند و حضرت به سؤالهای آنها پاسخ داد. یکی از سؤالهای آنها این بود که "أخبرنی عن وجه الربّ تبارک وتعالی؟" سؤال کردند که وجه الله چیست؟ بگو وجه الله کدام سمت است؟
فدعی علی(ع) بنار و حطبٍ، حضرت دستور داد آتش و هیزمی حاضر کردند، فأضرمه؛ آن هیزم را با آتش افروخت. فلمّا اشتعلت؛ وقتی این آتش شعله‌ور شد، قال علی(ع): " أین وجه هذه النار"؟ صورت این آتش کجاست؟ شما ممکن است برای شخص یک وجهی قائل باشید که بگویید این روی شخص است و این پشت شخص، برای اجرام و احجام می‌توانید وجه و خلف قائل بشوید، امّا این شعله رویش کدام سمت است پشتش کدام سمت؟
قال علی(ع): "این وجه هذه النار؟" قال النصرانی: "هی وجه من جمیع حدودها"؛ همه طرفش وجه است، یعنی هر کس در کنار این آتش قرار گرفت می‌گوید: من رو به آتش‌ام. آنهایی که از شرق‌اند می‌گویند: ما رو به آتش‌ایم، آنهایی که از غرب‌اند، می‌گویند: ما رو به آتش‌ایم، آنهایی که از شمال و جنوب‌اند می‌گویند: ما رو به آتشیم. از هر طرف وجه است، آن‌گاه حضرت فرمود: "هذه النار مدبرة مصنوعة لایعرف وجهها و خالقها لایشبهها" ؛ این آتش یک موجود مخلوق است، همه طرفش وجه هست، شما نتوانستید وجه او را تشخیص بدهید آن وقت می‌خواهید وجه خدا را تشخیص بدهید؟ ﴿و لله المشرق و المغرب فأینما تولّوا فثمّ وجه الله﴾ حضرت به این آیه اشاره کردند، دنباله سخن حضرت این آیه را تلاوت فرمودند: ﴿ولله المشرق و المغرب فاینما تولّوا فثم وجه الله﴾.
در حد خِرَد مردم سخن گفتن پیشوایان معصوم(ع)
به اندازه عقل افراد حرف می‌زنند یعنی چه؟ یعنی بعضی اسرار را می‌گویند، بعضی اسرار را نمی‌گویند؟ یا حرف را می‌گویند هر کسی به اندازه فکرش می‌فهمد، اینکه فرمود: «إنّا معاشر الأنبیاء أمرنا أن نکلم الناس علیٰ قدر عقولهم» ؛ یعنی بعضی احکام را می‌گوییم، بعضی احکام را نمی‌گوییم؟ اینچنین است؟ یا ما همه حرفها را می‌زنیم، منتها هر کسی به اندازه فکر خودش می‌فهمد. اینجا هم همین‌طور است، چیزی را آنها کتمان نکردند هرچه که انسان را به خدا و بهشت نزدیک می‌کند فرمودند و هرچه که انسان را به جهنم نزدیک می‌کند و از خدا دور می‌کند آن را هم فرمودند منتها هر کسی به اندازه خودش استفاده می‌کند. یک وقت است با مثال آتش و هیزم مسئله را حل می‌کند، گاهی هم می‌فرمایند: «نحن وجه الله» با ولایت مسئله را حل می‌کنند، گاهی هم می‌فرمایند: قرآن وجه الله است؛ خب آن نصرانی را باید با یک مثال ساده توجیه کرد، اگر کسی نصرانی بود و در همین حدّ ساده می‌اندیشید باید با او به اندازه زبان او حرف زد.
اوج کلام امام در تتمه روایت
... حضرت در پایان این دو آیه را تلاوت فرمودند یکی همین آیه ١١٥ سوره بقره است که محل بحث است همین آیه ﴿ولله المشرق و المغرب فأینما تولّوا فثمّ وجه الله﴾ یکی هم آن جمله‌ای که ظاهراً از سوره حاقّه استفاده می‌شود: ﴿لاتخفیٰ منکم خافیة﴾ آن جمله این است که «ولا یخفی علی ربّنا خافیة» ؛ نه چیزی بر خدا مخفی است، نه یک خافی‌ای آویخته می‌شود که روپوشی باشد بر خدا؛ پس او هم دائماً وجه دارد و بالفعل وجهش دائم است. حالا اگر ما فرض کردیم شمس همه طرفش وجه بود پشت و رو نداشت، همه سمتش وجه بود ولی بالاخره یک حاجبی دارد که اگر آن حاجب آویخته شد بین ما و بین شمس فاصله است دیگر استقبال میسّر نیست، دیگر نمی‌توان گفت: وجّهت وجهی للشمس، امّا درباره ذات اقدس الهٰ نه جهتی با جهتی فرق دارد اوّلاً، نه خافیه و پوششی هست که جلوی وجه گسترده خدا را بگیرد ثانیاً. لذا در جمیع شئون انسان می‌تواند بگوید: ﴿وجّهت وجهی للذی فطر السماوات و الأرض﴾ . خب این معنایی که حضرت در ذیل بیان کرد با آن مثال آتشی که افروخت خیلی فرق دارد، ممکن است در مجلس خیلیها نشسته باشند. آن نصرانی به همان اندازه مثال فهمید. آن محققین به اندازه خیلی عمیق‌تر فهمیدند.
 کامل‌ترین مصداق وجه الله
آیت الله جوادی آملی در ادامه با اشاره به حدیثی از امام رضا(ع) که از ایشان سؤال شد که ﴿فأینما تولّوا فثّم وجه الله﴾ چیست؟ فرمود:علی(ع). خب خود علیّ بن ابی‌طالب(ع) که به وجه الله رو می‌کند این بیان مصداقی از مصادیق کامل است. خب اگر علیّ ابن ابی طالب(ع) وجه الله شد، سایر ائمّه(علیهم السّلام) هم وجه الله‌اند؛ چون یک نوراند. اینها که بیش از یک نور نیستند. منتها در قالبهای مختلف هستند. پس امام هشتم(ع) هم وجه الله است، وجیه عندالله است.
اینکه در آستان حضرت عرض می‌کنیم: «و أنت عنده وجیه» . چون به وجه الله رسیدی وجیه هستی. مصداق وجه الله شدی. یعنی امام معصوم(ع) به نوبه خود، وجه خداست. اینکه امام هشتم(ع) در جواب سائل فرمود: علی (ع). یعنی امام معصوم وجه الله است . خب خود امام معصوم هم که می‌گوید: ﴿إنّما نطعمکم لوجه الله﴾ امام معصوم(ع) وقتی که بخواهد مسکین و یتیم و اسیر را اطعام کند می‌فرماید: ﴿إنّما نطعمکم لوجه الله﴾ این وجه الله چیست که امام معصوم لوجه الله کار می‌کند؟
اینکه حضرت فرمود: ﴿لانرید منکم جزاءً و لاشکوراً﴾ بعد فرمود: ﴿إنّما نطعمکم لوجه الله﴾ این وجه الله یعنی بهشت؟ حضرت فرمود: من طمع بهشت ندارم. این وجه الله یعنی پرهیز از جهنّم؟ فرمود: من خوف من النّار ندارم و فرمود: بر فرض که مرا به جهنّم ببری آن قابل تحمّل است «هبنی صبرت علیٰ حرّ نارک فکیف أصبر عن النظر إلی کرامتک» ، خب آن وجه الله چیست که حضرت همان را می‌طلبد؟ و چون به مطلوب خود رسیده است شده وجه الله، خود حضرت شد وجه الله؛ چون کارش لوجه الله است. اگر حضرت کارش لوجه الله است و به مقصد رسیده است آن وقت خودش می‌شود وجه الله و می‌شود هو وجیهٌ عندالله.
در این دعای توسّل هم که به معصومین(علیهم السّلام) عرض می‌کنیم: «یا وجیهاً عندالله» همین است. این وجیه عندالله است، یعنی موجَّه عندالله است. یعنی خدا به او رو می‌کند، اگر خدا به او رو کرد یعنی همه عالم به او رو می‌کند، این موجّه عندالله است یعنی چه؟ وجیه عندالله است یعنی چه؟ یعنی یتوجّه إلیه الله. خدا مگر در یک جهت خاصّ است که به یک انسان کامل رو کند؟ اگر خدا به انسان کامل رو کرد یعنی کلّ جهان به او رو می‌کند. لذا هر جا شما باشید می‌توانید به اینها متوسّل بشوید. اینکه به این خاندان عرض می‌کنیم: «یا وجیهاً عندالله» یعنی موجَّه عند الله‌اید یعنی خدا به تو رو کرد.
منشأ برکت بودن وجیه عند الله
آیت الله جوادی آملی در ادامه تصریح می کند: ... اگر خدا به یک انسان رو کند آیا کل عالم به او رو می‌کند یا نمی‌کند؟ اگر خدا به یک انسان رو کرد نظیر عیسای مسیح، می‌بینید حرفش چیست. حرف عیسای مسیح(ع) که خدای سبحان در قرآن نقل می‌کند، می‌فرماید: ﴿و جعلنی مبارکاً أین ما کنت﴾ ؛ من هر جا باشم پر برکت‌ام. منشأ برکت‌ام. آسمان باشم مبارکم، زمین باشم مبارکم: ﴿و جعلنی مبارکاً أینما کنت﴾ . چون درباره عیسای مسیح قرآن کریم فرمود به اینکه این من المقرّبین است. خب اگر موجودی مقرّب شد و موجّه شد یعنی خدا به او رو می‌کند.
خدا به او رو می‌کند یعنی چه؟ یعنی خدایی که ﴿لله المشرق و المغرب﴾، خدایی که ﴿فأینما تولّوا فثّم وجه الله﴾، خدایی که جایی از وجه او خالی نیست این خدا به انسان کامل رو کرد یعنی این انسان کامل شده وجه الله جایی نیست که این انسان کامل حضور نداشته باشد. جایی نیست که توسّل به این انسان کامل اثر نداشته باشد. لذا امام هشتم(ع) طبق تفسیر نورالثقلین فرمود: «علیّ(ع)». این اوّلاً به عنوان تطبیق است. نه تفسیر؛ و ثانیاً به عنوان بیان أحد المصادیق است؛ چون خود امام هشتم(ع) هم وجه الله است، همه معصومین(سلام الله علیهم) وجه الله‌اند.
منبع:mehrnews.com

چگونگی نام گذاری امام علی (ع)



 ولادت امام علی,تولد امام علی,میلاد امام علی

نام "علی" در لوح زبرجد!
اسامی و نام ها گاهی اوقات فلسفه ها و ماجراهایی در پشت خود دارند! اسامی بایستی به نوعی بر مسّمای خود دلالت داشته باشند، در غیر این صورت و اگر میان اسم مسّمی ارتباط و دلالتی نباشد، اسم گذاری چه معنا و هدفی خواهد داشت؟! بعضی از اسم‌ها و نام ها مخصوص برخی از مسّماها هستند که شاید تنها برازنده ی خود آنها باشند و بر غیر آنها دلالت روشنی نداشته باشند.  نام گذاری کودکی که متولد می شود یکی از این موارد است که بایستی نهایت دقت در انتخاب اسم انجام شود. اما بعضی از کودکان و نوزادان را کسانی برتر از انسان های معمولی برایشان اسم انتخاب می کنند. بعضی از نوزادان اسم شان از جانب خدا و عالم غیب برگزیده می شود!


نام گذاری از عالم غیب
از جمله ویژگی های مختص امیرالمومنین(علیه السلام) که تنها در مورد ایشان صادق است و مزید شرافت آن حضرت است موضوع نام گذاری حضرت امیر(علیه السلام) است که از عالم غیب برایشان این نام یعنی ((علی)) برگزیده شد.
در واقع قبل از ولادت حضرت علی(علیه السلام) نام او در تمام کتب آسمانی بوده است و هزاران سال قبل از خلقت او در تمام آسمان ها و ابواب جنب و عرض حق تعالی نام ((علی)) ثبت شده بود. نام مبارک امیرالمومنین(علیه السلام) همراه با نام گرامی رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) به عنوان نبی و امام نزد پروردگار عالم و نیز همه کتب آسمانی ثبت و ضبط بوده است و بر این مطلب فریقین از شیعه و اهل سنن گواهی داده اند!


شواهد روایی
محمد بن جریز طبری در تفسیر کبیر خود و ابن عساکر در تاریخ خود ضمن ترجمه ی حالات امام علی(علیه السلام)، همچنین محمد بن یوسف گنجی شافعی ضمن باب 62 کفایت الطالب و حافظ ابوبغیم در حلیة الاولیاء و شیخ سلیمان بلخی حنفی در نیابیع المودة به نقل از ذخائر العقبی امان الحرم الشریف احمد بن عبدالله طبری شافعی هنگی مسند از ابوهریره نقل نموده اند که رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله) فرمودند:
«مکتوب علی ساق العرش لا إلا إلا الله وحده لاشریک له و محمد عبدی و رسولی ایدته به علی بن ابی طالب؛ بر ساق عرش این کلمات مقدس نوشته شده که خدایی نیست مگر ذات ذوالجلال الله که یگانگی بدون شریک است و محمد(صلی الله علیه و آله) بنده و رسول من است که او را به علی بن ابیطالب(علیه السلام) تایید نمودم.»
همچنین جلال الدین سیوطی در خصائص الکبری و در تفسیر در المنثور در اوایل سوره شریفه ی بنی اسرائیل به نقل از ابن عدی و ابن عسکر از انس بن مالک روایت نموده اند که رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمودند:
شب معراج در ساق عرش دیدم نوشته شده است لا اله الا الله محمد رسول الله ایدته بعلی؛ همچنین در ینابیع به نقل از ذخائر العقبی امام الحرم از سیره ملاّ آورده اند که رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند:
در شب معراج که مرا به ملکوت اعلی بردند، نظرتُ إلی ساق الایمن من العرض فرأیت مکتوباً محمّد رسول الله ایّدته بعلی و نصرته به؛ یعنی نظر نمودم به طرف راست عرش دیدم نوشته شده است محمد(صلی الله علیه و آله) چنانچه مشاهده می‌شود همگی به نقل از علماء و کتب اهل سنن است و دلالت بر قرین بودن نام علی(علیه السلام) یا رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در عرش الهی دارد.

 ولادت امام علی,تولد امام علی,میلاد امام علی

 قبل از خلقت
هنچنین روایات بسیاری از اهل سنن و شیعه دلالت بر آن دارد که قبل از خلفت انتخاب نام و نام گذاری امیرالمومنین(علیه السلام) رخ داده است. از جمله به نقل از مناقب فقیه واسطی ابن مغاز شافعی و میر سید علی همدانی شافعی و نیز خطیب خوارزمی در مناقب و این شیرویه در فردوس و ابن مغازلی در مناقب هنگی از جابرین عبدالله انصاری نقل نموده اند که رسول الله(صلی الله علیه و آله) قبل أن یخلق السموات و الارض بالفی عام؛ نوشته شده است بر در بهشت لا اله الا الله محمد رسول خدا علی ولی خدا و برادر رسول خدا بوده پیش از آنکه آسمان ها و زمین را به دو هزار سال خلق کند.


 شب معراج و  چهار محل اسم امام علی(علیه السلام)
در حدیثی زیبا که میرسید علی فقیه شافعی همدانی در مودة القربی نقل نموده است رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) به امام علی(علیه السلام) فرمودند: در چهار محل اسم تو را با اسم خودم توام دیدم:
1. در شب معراج وقتی به بیت المقدس رسیدم بر صخره آن یافتم لا اله الا الله محمد رسول الله ابدته به علی وزیره؛ یعنی لا اله اله الله محمد(صلی الله علیه و آله) رسول خداست او را به علی(علیه السلام) وزیر او تایید نمودم.
2. به سدرة المنتهی که رسیدم دیدم ثبت شده است: أنی أنا الله لا اله الا انا وحدی و محمد صفوتی من خلقی ایدته به علی وزیره و نصرته به، یعنی به درستی که من خدایی هستم که غیر از من خدای یگانه ای نیست، محمد(صلی الله و علیه و آله) حبیب من است از میان خلق تایید و یاری نموده او را به علی(علیه السلام) وزیر او.
3. وقتی به عرض رب العالمین رسیدم دیدم بر قوائم آن نوشته شده است إنی أنا الله لا اله الا أنا محمد حبیبی من خلقی ایدته به علی(علیه السلام) وزیره و نصرته به.
4. وقتی به بهشت رسیدم دیدم بر در بهشت نوشته شده لا اله الا أنا محمد حبیبی من خلقی ایدته بعلی وزیره و نصرته به.
امام ثلعبی و شیخ سلیمان حنفی به نقل از محمد بن جریز و ابن عساکر از ابن عباس و ابوهریره آورده اند که آیه «هو الذی أیَّدَکَ بنصر؛ خدای تعالی است که به نصرت خود و یاری مومنان تو را موید و منصور گردانید».(انفعال /62)
درباره ی حضرت علی(علیه السلام) آمده است و آنگاه حدیث رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) را نقل نموده اند که حضرت (صلی الله علیه و آله) فرمودند: رایت مکتو با علی العرض لا اله الله وحده لا شریک له محمد عبدی و رسولی ایدته و نصرته بعلی بن ابیطالب؛ دیدم بر عرش نوشته شده است خدایی نیست مگر خدای یگانه ای که شریکی ندارد و محمد بنده و رسول من است و تایید و یاری نمودم او را به علی بن ابیطالب(علیه السلام).
همه این روایات شریفه و نیز بسیاری دیگر از احادیث معتبر در نزد اهل سنن و شیعه نشان می دهند که نام گذاری رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) و علی بن ابیطالب امیرالمومنین(علیه السلام) از جانب پروردگار متعال بوده است. و بر عرش الهی قبل از خلقت ایشان ثبت بوده است.


ابوطالب و نقش او در نامگذاری امام علی(علیه السلام)
ممکن است گفته شود با توجه به این روایات و احادیث معلوم می شود نام "علی" برای امیرالمومنین(علیه السلام) قبل از ولادت ایشان انتخاب شده بود اما رسم است از گذشته که نام فرزند را پدر او انتخاب می کند. با این احوال آیا ابوطالب پدر بزرگوار امیرالمومنین(علیه السلام) در انتخاب نام فرزند خویش نقش نداشته است؟ آیا نام "علی" را او انتخاب کرده یا دیگران؟ چگونه ابوطالب از انتخاب نام "علی" توسط خداوند متعال برای فرزند دلبندش اطلاع یافته است؟!
برای پاسخ به این پرسش ها و چگونگی نقش ابوطالب در نامگذاری فرزند خویش به نامی که پروردگار متعال آن را برایش انتخاب کرده بود باید به نحوه ی ارتباط ابوطالب با خداوند متعال توجه نمود!
 لوح آسمانی و نامگذاری امام علی(علیه السلام)
میر سید علی همدانی فقیه شافعی در مودة القربی به نقل از عباس بن عبدالمطلب نقل نموده است که هنگامی که علی (علیه السلام) از مادرش فاطمه متولد شد، فاطمه نام پدرش اسد را بر او گذارد اما ابوطالب از آن نام راضی نبود به فاطمه همسرش فرمود امشب بیا برویم بالای کوه ابوقبیس و خدا را بخوانیم شاید ما را خبر دهد از اسمی که برای این بچه انتخاب شده است. چون شب شد هر دو به کوه ابوقبیس رفتند و به دعا مشغول شدند. ابوطالب در قالب شعری چنین مناجات می کرد:

یا ربّ هذا الغسق الدجی      والقمر المبتلج المضی
بیّن لنامن أمرک الخفّی       ماذا تری فی اسم ذاالصبّی
لما تسمّی لذاک الصبّی

یعنی ای پروردگار ای صاحب شب ظلمانی و ماه و نور دهنده آشکار کن برای ما از خزانه ی اسرار غیب خود اسم این نوزاد را چه بگذاریم.
در آن حین ندایی از طرف آسمان بلند شد و ابوطالب سر بلند نمود. لوحی مانند زبرجد سبز دید که بر آن چهار سطر نوشته اند، لوح را برگرفت و به سینه چسبانید و دید این اشعار بر آن ثبت است:

خصصّنما بلوالد الزکی       و الطاهر المنتخب الرضی
واسمه من قاهر العلیّ       علیّ اشتق من العلی

یعنی اختصاص دادم شما را به فرزند پاک و پاکیزه که انتخاب شده است و بی نهایت از او راضی هستم و اسم او از جانب خدای اعلی، "علی" گذارده شده که مشتق از علی اعلی می باشد.
آنگاه ده شتر به شکرانه ی این امر عظیم قربانی نمود. آن لوح را در مسجد الحرام آویختند و بنی هاشم به آن لوح افتخار می نموند. آن لوح موجود بود تا زمان جنگ حجاج با عبدالله بن زبیر در مکه که پس از آن مفقود شد.
این روایت و مشابه آن در بسیاری دیگر از کتب اهل تسنن و نیز شیعه نقل شده است و موید آن است که ابوطالب موحدی الهی بوده است که تقاضای نام فرزندش را از پروردگار می نماید و نیز معلوم می شود که چگونه ابوطالب پاکدل از نامگذاری الهی برای علی (علیه السلام) امیرالمومنین مطلع گردیده است.
 پایان سخن....
شگفتی ها درباره ی کسی که شیعه او را امام اول خویش می خواند پایان ناپذیر است و آیا برتر و شایسته تر از او در زمان خویش و پس از آن برای جانشینی رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) بود؟!....

منابع :
1. شبهای پیشاور-سلطان الواعظین شیرازی (ره)
2. آنگاه که هدایت شدم- دکتر محمد یتجانی ....
3. تفسیر المیزان 0علامه طباطبایی (ره)
4. مودة القربی- میر سید علی همدانی فقیه شافعی
5. بنابیع المودة- سلیمان بخلی حنفی
6. کفایت الطالب-محمد بن یوسف گنجی شافعی
7. حلیة الاولیاء حافظ الویغیم
8. ذخائر العقبی- امام الحرم الشریف احمد بن عبدالله طبری شافعی
 tebyan.net

 

 

 

ویژگی رزقی که از خواندن نماز شب به دست می‌آید

 

نماز شب, خواندن نماز شب, فضیلت نماز شب, فواید نماز شب, فایده ی نماز شب

کسی که نماز شب بخواند روزی‌اش زیاد می‌شود. منظور از این رزق پول نیست، رزق معنوی است.

ویژگی رزقی که از خواندن نماز شب به دست می‌آید

از امام صادق (ع) پرسیدند که من هر شب می‌خواهم نماز شب بخوانم اما نمی‌شود، چکار کنم؟ حضرت فرمودند...

ملا محمدعلی مجتهد، معروف به مرحوم آیت‌الله احمد مجتهدی تهرانی از علمای بنام تهران بود که در سال 86 بدرود حیات گفت، اما سخنرانی‌ها و پندهای عرفانی و اخلاقی وی به یادگار مانده است و می‌توانیم هر چند به صورت مجازی هم که شده پای درس این استاد اخلاق تلمذ کنیم.

آیت‌الله مجتهدی رابطه خوبی با طلاب داشت، طوری که فضای گرم و صمیمی بر حوزه علمیه‌شان حاکم بود. این استاد برجسته اخلاقی، مباحث را چنان رسا ارائه می‌‌داد که در دل می‌‌نشست؛ به طوری که حتی هم‌اکنون نیز نشستن پای صحبت و کلاس اخلاق ایشان خالی از لطف نیست.

رزقی که از خواندن نماز شب به دست می‌آید چگونه رزقی است؟
روایت است کسی که نماز شب بخواند روزی‌اش زیاد می‌شود. منظور از این رزق پول نیست، رزق معنوی است. استاد خوب گیرش می‌آید، رفیق خوب پیدا می‌کند، هم اتاقی خوب گیرش می‌آید، هنگام مسافرت همسفر خوب کنارش می‌نشیند، نه هرویینی، نه سیگاری. داماد خوب، عروس خوب، پدر زن خوب، این‌ها رزق هستند.

ما خیال می‌کنیم که رزق یعنی پول بدست آوریم، می‌گوییم پس چرا ما نماز شب خواندیم پول گیرمان نیامد. رزق معنوی مهم‌تراست. اگر کسی نماز شب بخواند رزق معنوی بدست می‌آورد و بعد از آن به اسلام خدمت می‌کند، تالیفات کتاب‌ها. اما اگر نماز شب نخواند، آخوند بخور و بخواب می‌شود. «علم یعلم» را نمی‌تواند بسازد اما «نام ینام» را خوب می‌تواند بسازد! «اکل یاکل» را هم خوب می‌سازد، از علم خبری نیست.

عالم ربانی چه کسی است؟
خواب و خوراک کار منه! خدا نگهدار منه! کسی که اهل نماز شب نباشد آخوند به درد بخور نیست، کاسب است! اول به حسابش پول بریزید بعد منبر می‌رود! به یک پیش‌نماز گفتند بعد از نماز صحبت هم بکن، گفت قراردادی که با من بسته‌اید فقط در مورد نماز است، برای منبر باید جدا قرارداد بندید، این‌ها عالم ربانی نیستند.

عالم ربانی آقای اوسطی است. 3-4 ماه پیش تلفن کردند تشریف بیاورید، فرمودند می‌آیم اما پاکت نمی‌گیرم. تشریف آوردند، به جای پاکت، کتاب دادیم. ماه بعد که دعوت کردیم فرمودند کتاب هم ندهید. الان 3 ماه است ایشان منزل ما منبر می‌روند، پول هم نمی‌گیرند. چند نفر داریم شبیه آقای اوسطی که با ما طی کنند پول نگیرند؟ می‌خواهم 3 نفر دیگر هم پیدا کنم تا منزلم را وقف کنم برای حسینیه و بعد از مردنم خیالم راحت شود.

از فواید نماز شب خوشبو شدن است
از فوائد دیگر نماز شب این است که خوشبو می‌شوی. من با بعضی‌ها معانقه می‌کنم می‌بینم خیلی معطرند. بعضی‌ها عطر هم می‌زنند بوی بد می‌دهند، اما بعضی‌ها عطر هم نمی‌زنند، اما وقتی معانقه می‌کنند خوشبو هستند. این مال نماز شب است.

حدیث است کسی اگر نماز شب بخواند و فردا بگوید ندارم به من کمک کنید، دروغ می‌گوید. این نمی‌شود که کسی نماز شب بخواند و فردا برای نهار معطل بماند.


دوش مرغی به صبح می‌نالید
عقل و صبرم ببرد و طاقت و هوش
یکی از دوستان مخلص را
مگر آواز من رسید بگوش
گفت گمان نمی‌کردم که تورا
بانگ مرغی چنین کند مدهوش
گفت این شرط آدمیت نیست
مرغ، تسبیح گویان و من خاموش


مرغ که سحر می‌خواند می‌گوید «اذکروا الله یا غافلین» یعنی ای بی خبرها بلند شوید از خواب یاد خدا کنید!

تنها شبی که خروس‌ها نخواندند
خروس‌ها از اول خلقتشان تاکنون هر شب می‌خوانند به جز یک شب. آن شبی که بنی اسراییل به امر خدا طلاهای قبطیان را بعنوان عاریه امانت گرفتند. قبطیان مریدان فرعون بودند و اسراییل مریدان حضرت موسی. دستور صادر شد که طلاهای آن‌ها را بگیرید. طلاهای آن‌ها را گرفتند تا شب تحویل بدهند. قبطی‌ها شب دیدند اسراییلی‌ها نیامدند طلاها را بدهند، قبطی‌ها دیدند اسراییلی‌ها طلاها را برده‌اند.

رفتند پیش فرعون گفتند: اسراییلی‌ها صبح طلاهای ما را گرفتند و از شهر بیرون رفتند، هیچ‌کس در شهر نیست، چه کنیم؟ فرعون گفت: خروس‌ها که خواندند تعقیبشان کنید. لشکر آماده باش شد. موسی و اسراییل، همه از مصر بیرون رفتند و طلاها را با خود بردند. آن شب خدا به خروس‌‌ها فرمود نخوانید. ساعت و زنگ نبود، رادیو نبود، شیپور آماده باش نبود، باید خروس‌ها می‌خواندند.

قبطیان هرچه نشستند که خروس‌ها بخوانند دیدند خروس‌ها نخواندند. یک شب به امر خدا نماز شبشان قضا شد، وقتی بلند شدند، دیدند صبح شده، به نماز صبح رسیدند، اما به نماز شب، نرسیدند. صبح پیش فرعون رفتند گفتند که ما هر چه نشستیم خروس‌ها نخواندند، چکار کنیم؟ گفت همین الان بروید. خودش هم سوار اسب شد و جلوی آن‌ها حرکت کرد.

زمانی رسیدند به رود نیل که آخرین نفر از اسراییلی‌ها داشت از کوچه‌ای که به اعجاز حضرت موسی باز شده بود، خارج می‌شد. فرعون دستور داد که بروید. قبطیان می‌ترسیدند که اگر وارد رودخانه شوند، آب‌ها بهم بخورند و غرق شوند. گفتند اول خودت برو تا ما هم برویم. فرعون ترسید برود.

جبرئیل سوار اسب ماده وارد کوچه شد، اسب فرعون، نر بود، تا چشمش به اسب جبرئیل افتاد پرید دنبال او و وارد کوچه شد. قبطی‌ها هم دنبال او رفتند. نفر آخر اسراییل که از دریا خارج شد، نفر آخر قبطی‌ها وارد دریا شد «و اغرقنا آل فرعون»، ما تمام آل فرعون را غرق کردیم. جنازه فرعون با چهار خروار اسلحه از آب بیرون آمد که الان جنازه در موزه لندن است.

خدا به همه ما توفیق بدهد نماز شب را با عشق بخوانیم. نماز شب، را گاهی با کسالت می‌خوانیم، فایده ندارد.


ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموز
کان سوخته را جان شد و آواز نیامد


عاشق خواب ندارد
آدم باید عاشق باشد. یک وقتی کسی عاشق دیگری شده بود. معشوق به عاشق گفت فلان ساعت می‌آیم. عاشق خوشحال شد با خود گفت: عجب! معشوق به من قول داده که 2 بعد ازظهر می‌آیم. وقتی معشوق آمد دید که عاشق خواب است و خرخر می‌کند، یک مشت گردو در جیبش ریخت و رفت. بعد از چند روز عاشق گله کرد و گفت چطور نیامدی؟ معشوق گفت برو تورا چه به عاشقی؟!  تو باید بروی گردو بازی کنی! عاشق که خواب ندارد.

آیه‌الله حسن زاده آملی در کتاب الهی‌نامه‌‌شان دارند که هر که سحر ندارد، از خود خبر ندارد. خدایا کمک کن که از خودمان باخبر شویم و بفهمیم که هستیم، ما باید خودمان را پیدا کنیم. روایتی داریم که مردم دنبال گمشده‌شان می‌گردند اما دنبال خودشان نمی‌گردند.

نشانه یقین چیست؟
وضو بگیرید و تنها که شدید از خود صد بار بپرسید من که هستم؟ شاید خودت را پیدا کنی. اگر خودمان را پیدا کنیم شب اصلا نمی‌خوابیم. مثل زید ابن حارثه می‌شویم. زید ابن حارثه کنار ستون نشسته بود. رسول خدا فرمود: «کیف اصبحت یا زید»؟ زید گفت: «اصبحت موقنا» یعنی صبح کردم در حال یقین. حضرت فرمود: هرچیزی نشانه‌ای دارد، نشانه یقین تو چیست؟ گفت: شب‌ها خوابم نمی‌برد.

ما نمی‌گوییم شب‌ها نخوابید. کمی استراحت کنید. کراهت دارد شب‌ها اصلا نخوابیم. شب‌ها زودتر بخوابید که سحر خودتان بدون اینکه ساعت کوک کنید از روی عشق، از خواب بلند شوید. اگر عاشق شدی، نماز شب خواندی، طلبه‌ای وگرنه برو دنبال کسب و کار.

خدایا این توفیقات را تا آخر عمر از ما سلب مفرما! توفیق نماز شب به همه ما مرحمت بفرما! خدایا حال نماز شب به ما عطا بفرما! خدایا گناهانی که سبب شده ما نماز شب نخوانیم را بیامرز!

چیزی که سبب می‌شود انسان نماز شب نخواند
از امام صادق (ع) پرسیدند: که من هر شب می‌خواهم نماز شب بخوانم اما نمی‌شود، چکار کنم؟ فرمودند: گناهانت زنجیرت کرده‌اند. استغفار کنید، بعد نماز عصر 70 تا استغفار از تعقیبات است، استغفار کنید.

منبع:khabaronline.ir