توبه در دو جا قبول نمی شود!



 

توبه در دو جا قبول نمی شود!

 

توبه حقیقی یعنی انصراف جدی و بازگشت واقعی از گناه به سوی صلاح و ارشاد؛ و بدیهی است که اگر انصراف، جدی و واقعی باشد و معلول مشاهده کیفر نقد و حاضر نباشد، البته خداوند متعال به رحمت واسعه خود آن را می پذیرد. توبه در دو موقف و دو موطن پذیرفته نمی شود: یکی در همین دنیا آنگاه که کیفر رسیده باشد، و در حقیقت حالتی که انسان در این وقت به خود می گیرد صورت توبه دارد ولی حقیقت توبه ندارد.



در سوره مبارکه مؤمن آیه 84 و 85 درباره بعضی از اقوام گذشته که دچار عقوبت الهی شدند می فرماید:

 

 

«فَلَمَّا رَأَوْا بَأْسَنَا قَالُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَحْدَهُ وَکَفَرْنَا بِمَا کُنَّا بِهِ مُشْرِکِینَ «84» فَلَمْ یَکُ یَنفَعُهُمْ إِیمَانُهُمْ لَمَّا رَأَوْا بَأْسَنَا سُنَّتَ اللَّهِ الَّتِی قَدْ خَلَتْ فِی عِبَادِهِ وَخَسِرَ هُنَالِکَ الْکَافِرُونَ «85»؛

 

 

همین که عقوبت سخت ما را دیدند اظهار داشتند که به خدای یگانه ایمان آورده ایم و تمام آن چیزهایی را که شریک خداوند ساخته بودیم به دور ریختیم. ولی این چنین توبه و ایمانی که بعد از مشاهده عقوبت سخت پیدا شود هرگز به حال آنها سود نخواهد بخشید. این سنتی است از خداوند که همیشه بوده است.

 

درباره فرعون نیز در قرآن کریم آمده است که فرعون دست از سر بنی اسرائیل بر نمی داشت. در زمانی هم که آنها به رهبری موسی از مصر خارج شدند باز آنها را تعقیب کرد تا آن وقت که در دریا آنها را تعقیب کرد و غرق شد.

 

در آن حال فریاد بر آورد: «به خدای یگانه که قوم موسی به آن ایمان آورده اند من هم ایمان آوردم و تسلیم او هستم.»

 

به او گفته شد: حالا و در این وقت؟! و حال آنکه تا لحظه ای پیش آدمی فسادگر بودی.

 

موقف دوم که توبه پذیرفته نمی شود جهان آخرت است. همین که آدمی بدان جهان رفت دیگر توبه و پشیمانی سودی ندارد، نه تنها بدان جهت که در آنجا آدمی کیفر را حاضر و مشهود می بیند بلکه بدان جهت که در آنجا دیگر عمل و تغییر تصمیم و حرکت و تکامل معنا ندارد، هر کس در آنجا به هر حالت و با هر درجه و هر مقام که رفت برای همیشه در همان حالت باقی است و نمی تواند در خودش تصمیماتی و تغییراتی ایجاد کند. در آنجا هم توبه و انصراف واقعی پیدا نمی شود، نه اینکه انصراف واقعی پیدا می شود و مورد قبول واقع نمی گردد.

 

 

همینکه عقوبت سخت ما را دیدند اظهار داشتند که به خدای یگانه ایمان آورده ایم و تمام آن چیزهایی را که شریک خداوند ساخته بودیم به دور ریختیم. ولی اینچنین توبه و ایمانی که بعد از مشاهده عقوبت سخت پیدا شود هرگز به حال آنها سود نخواهد بخشید.

 

 

آدمی میوه درخت طبیعت است. میوه تا در درخت است از طریق همان درخت و از راه ریشه و رگ های همان درخت تغذی می کند، مواد زمین را به خود می گیرد، آب می خورد، از نور و هوا و حرارت استفاده می کند، ولی همین که به علت رسیده شدن و گذشتن اجل و مدت معلوم و یا به علت کندن آن میوه رابطه اش با درخت قطع شد دیگر برای این میوه راه تکامل و ترقی و اصلاح و مبارزه با آفت و همه چیز بسته است، اگر کال و نارس از درخت جدا شده دیگر چاره پذیر نیست و اگر پژمردگی و افسردگی پیدا کرده دیگر از طریق آب دادن و نور و هوا به آن درخت نمی شود آن پژمردگی را اصلاح کرد.

 

انسان هم در جهان طبیعت همین حال را دارد، هر اصلاح و تکمیلی که بایست بکند تا وقتی است که روی درخت طبیعت است و جدا نشده و اما همین که از این درخت با دست مرگ جدا شد دیگر راه اصلاح به روی او بسته است.

 


البته این نکته را هم باید در نظر داشت که هر چند آدمی در آن جهان دستش از اصلاح و تکمیل خود کوتاه است در عین حال گاهی به واسطه سببی از اسباب از این جهان رحمت هایی به او می رسد.

 

رسول خدا فرمود: همینکه آدمی می میرد دفتر عمل وی بسته می شود، ستونهای حسنات و همچنین ستونهای سیئات به کلی بسته می گردد مگر از ناحیه سه چیز: یکی اینکه آدمی یک مؤسسه خیر از او باقی گذاشته باشد که بندگان خدا بعد از او از آن مؤسسه منتفع گردند، مثل اینکه بیمارستان یا مدرسه یا مسجدی تأسیس کرده باشد، دیگر اینکه اثری علمی از خود به یادگار گذاشته باشد که بعدها طالبان علم و معرفت از آن اثر علمی بهره مند شوند، سوم اینکه فرزندانی صالح و درستکار و مؤمن باقی گذاشته باشد که بعد از مردن برای وی طلب مغفرت نمایند.


منبع: مطهری ،حکمتها و اندرزها

20حدیث از ائمه اطهار درباره خواص مواد غذایی



حدیث،حدیث درباره خواص مواد غذایی،خواص مواد غذایی

امام علی (ع) فرمودند: سیب بخورید، چرا که معده را پاک مى‏ کند

 


 

حدیث 1- امام على علیه السلام :
الْعَسَلُ شِفَاءٌ مِنْ کُلِّ دَاءٍ وَ لَا دَاءَ فِیهِ یُقِلُّ الْبَلْغَمَ وَ یَجْلُو الْقَلْب
عسل شفاى هر بیمارى اى است و هیچ بیمارى در آن نیست، بلغم را کم و قلب را جلا مى دهد.
مکارم الأخلاق ص 166

حدیث,خواص مواد غذایی

حدیث 2- امام صادق علیه السلام :
لَوْ یَعْلَمُ النَّاسُ مَا فِی التُّفَّاحِ مَا دَاوَوْا مَرْضَاهُمْ إِلَّا بِهِ أَلَا وَ إِنَّهُ أَسْرَعُ شَیْ‏ءٍ مَنْفَعَةً لِلْفُؤَادِ خَاصَّةً وَ إِنَّهُ نَضُوحُه‏
اگر مردم مى دانستند چه خواصى در سیب وجود دارد، بیماران خود را تنها با آن درمان مى کردند. سیب از هر چیزى سریع تر به قلب فایده مى بخشد به ویژه آن که خوشبو کننده مى باشد.
طب الأئمه ص 135

 حدیث,خواص مواد غذایی

 حدیث 3-  امام على علیه السلام :
أَکْلُ السَّفَرْجَلِ قُوَّةٌ لِلْقَلْبِ الضَّعِیفِ وَ هُوَ یُطَیِّبُ الْمَعِدَةَ وَ یُذَکِّی الْفُؤَادَ وَ یُشَجِّعُ الْجَبَانَ وَ یُحَسِّنُ الْوَلَد
خوردن به،قوه ای برای قلب ضعیف ، معده را پاک، ترسو را شجاع و فرزند را زیبا مى ‏کند.
 تحف العقول ص 101

حدیث,خواص مواد غذایی

حدیث 4-  رسول اکرم صلى الله علیه و آله :
یا عَلىُّ عَلَیکَ بِالعَدَسِ فَإِنَّهُ مُبارَکٌ مُقَدَّسٌ وَ هُوَ یُرِقُّ القَلبَ و َیُکثِرُ الدَّمعَةَ و َإِنَّهُ بارَکَ عَلَیهِ سَبعونَ نَبیّا؛
اى على تو را سفارش مى کنم به خوردن عدس، زیرا مبارک و پاک است، قلب را رقیق و اشک را زیاد مى کند و هفتاد پیامبر پیوسته از آن استفاده مى کردند.
وسایل الشیعه ج25، ص129، ح31414

 حدیث,خواص مواد غذایی

حدیث 5-  امام على علیه السلام :
کُلُوا التَّمْرَ فَإِنَّ فِیهِ شِفَاءً مِنَ الْأَدْوَاء.
خرما بخورید که شفاى دردهاست
مکارم الاخلاق ص 168

 حدیث,خواص مواد غذایی

 حدیث 6- امام رضا علیه السلام :
اَلتّینُ یَذهَبُ بِالبَخرِ و َیَشُدُّ العَظمَ و َیُنبِتُ الشَّعرَ و َیَذهَبُ بِالدّاءِ وَ لایُحتاجُ مَعَهُ إِلى دَواءٍ؛
انجیر بوى بد دهان را برطرف، استخوانها را محکم، رویش مو را زیاد، بیمارى را برطرف مى کند و با وجود آن احتیاجى به دارو نیست.
وسائل الشیعه ج25، ص170، ح31554

 حدیث,خواص مواد غذایی

 حدیث 7- امام صادق علیه ‏السلام :
 مَنْ اَکَلَ سَفَرجَلَةً عَلَى الرِّیقِ طابَ ماؤُهُ وَ حَسُنَ وَلَدُهُ ؛
هر کس ناشتا یک بِهْ بخورد ، نطفه ‏اش پاکیزه مى‏ شود و فرزندش نیکو مى‏ گردد .
کافى(ط-الاسلامیه) ج 6، ص 357، ح 3

حدیث,خواص مواد غذایی

حدیث 8-  رسول اکرم صلى الله علیه و آله :
کُلُوا الثّومَ و َتَداوَوا بِهِ فَإِنَّ فیهِ شِفاءً مِن سَبعینَ داءً؛
سیر بخورید و با آن مداوا کنید، که هفتاد بیمارى را شفا مى دهد.
مکارم الاخلاق ص 182

حدیث,خواص مواد غذایی

 حدیث 9- رسول اکرم صلى الله علیه و آله :
نِعْمَ الطَّعَامُ الزَّیْتُ یُطَیِّبُ النَّکْهَةَ وَ یَذْهَبُ بِالْبَلْغَمِ وَ یُصَفِّی اللَّوْنَ وَ یَشُدُّ الْعَصَبَ وَ یَذْهَبُ بِالْوَصَبِ وَ یُطْفِئُ الْغَضَب
زیتون غذاى خوبى است، دهان را خوشبو مى کند، بلغم را از بین مى برد، چهره را باز، اعصاب را محکم مى کند و مرض را مى برد و خشم را خاموش مى کند.
 مکارم الاخلاق ص 190

 حدیث,خواص مواد غذایی

 حدیث (10) رسول اکرم صلى الله علیه و آله :
عَلَیْکُمْ بِالزَّبِیبِ فَإِنَّهُ یَکْشِفُ الْمِرَّةَ وَ یَذْهَبُ بِالْبَلْغَمِ وَ یَشُدُّ الْعَصَبَ وَ یَذْهَبُ بِالْإِعْیَاءِ وَ یُحَسِّنُ الْخُلُقَ وَ یُطَیِّبُ النَّفَسَ وَ یَذْهَبُ بِالْغَم‏
شما را سفارش مى کنم به خوردن مویز، زیرا صفرا را برطرف مى کند، بلغم را از بین مى برد، اعصاب را قوى، خستگى را دور،اخلاق را خوب مى کند، به روح آرامش مى بخشد و غم را مى برد.
خصال ص 344

حدیث,خواص مواد غذایی

 حدیث 11- امام صادق علیه السلام :
(سَمِعتُ أَبا عَبدِاللّه  علیه السلام یَقولُ فِى الغُبَیرا:) ِ إِنَّ لَحْمَهُ یُنْبِتُ اللَّحْمَ وَ عَظْمَهُ یُنْبِتُ الْعَظْمَ وَ جِلْدَهُ یُنْبِتُ الْجِلْدَ وَ مَعَ ذَلِکَ فَإِنَّهُ یُسَخِّنُ الْکُلْیَتَیْنِ وَ یَدْبُغُ الْمَعِدَةَ وَ هُوَ أَمَانٌ مِنَ الْبَوَاسِیرِ وَ التَّقْطِیرِ وَ یُقَوِّی السَّاقَیْنِ وَ یَقْمَعُ عِرْقَ الْجُذَام‏
از امام صادق علیه السلام درباره سنجد شنیدم که مى فرمودند: گوشت سنجد براى گوشت، هسته آن براى استخوان و پوست آن براى پوست مفید است و در عین حال کلیه ها را گرم، معده را ضدعفونى کرده و بازدارنده از بواسیر و تسلسل بول است. ساق پا را تقویت و جذام را از بدن ریشه کن مى کند.
کافى(ط- الاسلامیه) ج 6، ص 361، ح 1 - مکارم الاخلاق ص 176
 

حدیث,خواص مواد غذایی

حدیث 12- پیامبر صلى ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله :
أَطْعِمُوا الْمَرْأَةَ فِی شَهْرِهَا الَّتِی تَلِدُ فِیهِ التَّمْرَ فَإِنَّ وَلَدَهَا یَکُونُ حَلِیماً نَقِیّا
به زن باردار در ماهی که در آن وضع حمل می‌کند، خرما بخورانید که فرزند او بردبار و پرهیزکار خواهد
مکارم الأخلاق ص 169

 حدیث,خواص مواد غذایی

حدیث 13- پیامبر صلى‏ الله ‏علیه ‏و ‏آله :
ما مِن اِمْرَاَةٍ حامِلَةٍ اَکَلَتِ الْبِطِّیخَ اِلاّ یَکونُ مَولودُها حَسَنَ الْوَجْهِ وَ الْخُلُقِ ؛
هیچ زن باردارى نیست که خربزه بخورد ، مگر این که فرزندش زیبا و خوش اخلاق مى ‏گردد .
طب النبی ص 29

حدیث,خواص مواد غذایی

حدیث 14- امام على علیه ‏السلام :
کُلُوا التُّفّاحَ فَاِنَّهُ یَدْبَغُ المَعِدَةَ؛
سیب بخورید، چرا که معده را پاک مى‏ کند.
کافى(ط-الاسلامیه) ج 6، ص 357، ح 11

 حدیث,خواص مواد غذایی

 حدیث 15- امام صادق علیه‏ السلام :
شَکَا نَبِیٌّ مِنَ الْأَنْبِیَاءِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ الْغَمَّ فَأَمَرَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِأَکْلِ الْعِنَبِ.
پیامبرى از پیامبران به درگاه خداوند عزوجل از غم و اندوه شکایت نمود. خداوند عزوجل او را به خوردن انگور، امر فرمود.
کافى(ط-الاسلامیه) ج 6، ص 351، ح 42

حدیث,خواص مواد غذایی

حدیث 16- امام صادق علیه ‏السلام :
کُلُوا الرُّمَّانَ بِشَحْمِهِ فَإِنَّهُ یَدْبُغُ الْمَعِدَةَ وَ یَزِیدُ فِی الذِّهْن‏
انار را با پیه‏ اش بخورید، چرا که معده را پاک مى‏ کند و مایه رشد ذهن مى ‏شود.
کافى(ط-الاسلامیه) ج 6، ص 354، ح 12

 حدیث,خواص مواد غذایی

 حدیث 17- امام صادق علیه ‏السلام :
اَکْلُ الباقِلّى یُمَخِّخُ السّاقَینِ وَ یَزیدُ فِى الدِّماغِ وَ یُوَلِّدُ الدَّمَ الطَّرىَّ؛
خوردن باقلا، مایه تقویت مغز استخوان‏هاى ساق پا مى‏ شود، توان مغز را افزون مى‏ سازد و خون تازه تولید مى ‏کند.
 کافى(ط-الاسلامیه) ج 6، ص 344، ح 1

 

حدیث,خواص مواد غذایی

حدیث 18- پیامبر صلى ‏الله‏ علیه ‏و ‏آله :
عَلَیْکُمْ بِالدُّبّاءِ فَاِنَّهُ یُذَکِّى الْعَقْلَ وَ یَزیدُ فِى الدِّماغِ؛
کدو بخورید، چرا که عقل را تیز و (کارآیى) مغز را زیاد مى ‏کند.
بحارالأنوار(ط-بیروت) ج 63، ص 229

حدیث,خواص مواد غذایی

حدیث 19- امام صادق علیه ‏السلام :
اَلْبَصَلُ یَذْهَبُ بِالنَّصَبِ وَ یَشُدُّ الْعَصَبَ وَ یَزیدُ فِى الْخُطى وَ یَزیدُ فِى الْماءِ وَ یَذْهَبُ بِالحُمَّى؛
 پیاز، خستگى را مى‏ برد، اعصاب را قوى مى‏ کند، قدم‏ها را چاپک و نیروى جنسى را زیاد مى ‏کند و تب را مى ‏برد.
کافى(ط-الاسلامیه) ج 6، ص 374، ح 2

 حدیث,خواص مواد غذایی

 حدیث 20- امام صادق علیه ‏السلام :
أَطْعِمُوا الْمَبْطُونَ خُبْزَ الْأَرُزِّ فَمَا دَخَلَ جَوْفَ الْمَبْطُونِ شَیْ‏ءٌ أَنْفَعُ مِنْهُ أَمَا إِنَّهُ یَدْبُغُ الْمَعِدَةَ وَ یَسُلُّ الدَّاءَ سَلًّا
 به کسى که دل درد (اسهال)، دارد نان برنجى بدهید، چرا که براى دل درد چیزى مفیدتر از آن نیست. بدانید که آن، معده را پاک و درد را کاملاً آرام مى ‏کند.
کافى(ط-الاسلامیه) ج 6، ص 305، ح 2

منبع : aviny.com

سوره‌ای که در سرعت سیر و سلوک مفید است!

1423101703-79561-1



سوره یس,خواص سوره یس,فضیلت سوره یس,ثواب خواندن سوره یس

در مسیر سیر و سلوک و حرکت به سوی نور و معنویت و روحانیت، سوره یس از نقشی اساسی برخوردار است و رکنی بی بدیل به شمار می رود.

مقصود سیر و سلوک
آنان که دینداری پیشه کرده و خود را ملزم به اطاعت از فرامین الهی ساخته‌اند، به دو دسته تقسیم می گردند :

گروه اول که اکثریت دینداران را تشکیل می دهند، مۆمنانی هستند که رستن از جهنم و عذاب و دستیابی به بهشت و سعادت را غایت اعمال و عبادات خود قرار داده اند .

گروه دوم که همان نخبگان و برگزیدگان مۆمنین می باشند، افرادی هستند که در راه رسیدن به «مقام قرب الهی» حرکت می کنند و در این مسیر سه هدف را پیش رو و سر لوحه اعمال خود قرار داده اند که آن سه عبارتند از:  1.قرب الی اللّه،   2.رضوان اللّه،   3.لقاء اللّه.

در حقیقت، اینان در پی آن هستند که در مرتبه نخست، خود را از خصلت های منفی پاک، و از ظلمت و تاریکی های جهان مادی رها سازند و به صفات و خصلت های الهی بیارایند تا در نتیجه چنان رستن و آراستنی، به مقام قرب الهی برسند و مستوجب رضوان، نظر و خشنودی خدا گردند، اما در عین حال، آنان بالاترین مقصود و والاترین آرزوهای خویش را رسیدن به لقاء الله قرار داده اند و از تمام رفتار، گفتار و حرکات خود آن مقصد والا را می جویند.

منظور ما هم از سیر و سلوک قرار گرفتن در همین مسیر می باشد و مقصود از سالک الی الله، چنین اشخاصی هستند که در مسیر قرب، رضوان و لقاء الهی کوشش می کنند.

از این نظر، دستیابی به بهشت هم، از آن جهت برای سالک الی الله مطلوب است که مکان قرب خدا و ساکنان آن شامل خشنودی رضوان پروردگار و شاهد جمال و جلال الهی هستند و جهنم نیز به آن دلیل منفور و تلخ و دردناک می باشد که مکان دوری از خدا و جایگاه دورماندگان از لطف و رحمت خداوند است.

 یاسین؛ رکن بی بدیل در سیر و سلوک
باید دانست که در مسیر سیر و سلوک و حرکت به سوی نور و معنویت و روحانیت، سوره یس از نقشی اساسی برخوردار است و رکنی بی بدیل به شمار می رود.

البته معنای این گفتار آن نیست که شخص سالک تنها با خواندن «یس» می تواند به هدف والای خود دست یابد، بلکه بدین معناست که لازم است با وجود انجام دیگر اعمال و عبادات، سوره یس در متن آنها قرار گیرد تا کاخ رفیع سیر و سلوک بنا گردد.

رکنیت یس را می توان در سه نقش اساسی این سوره شریف جست و جو کرد که آن سه عبارتند از:


1.فعال سازی
انسان شاهکار خلقت و موجود با عظمتی است که ظرفیت های بسیار و آمادگی های بی کرانی در او نهفته است؛ ظرفیت ها و آمادگی هایی که اگر به فعلیت برسند و نیروهای وجودی او را آزاد سازند، می توانند انسان را تا بلندترین قله های کمال پیش برند، اما افسوس که بیشتر اوقات، حتی یک هزارم این آمادگی ها هم، در وجود آدمی ظهور نمی یابد.

به عنوان نمونه، همه ما دارای چشم باطنی هستیم که اگر گشوده گردد، می تواند افق های دور دست و حقایق پر رمز و رازی را ببیند، همچنین از گوش باطنی برخورداریم که چنانچه شنوا گردد، همه نغمه های عالم بالا و سروش های آسمانی را خواهد شنید؛ و صدها توانایی نهفته دیگر که مهم، یافتن رمز و راز فعال سازی آنهاست.

تلاوت سوره های قرآن کریم نیز، از آثار آشکار و نهانی برخوردار می باشد، ثوابی که برای تلاوت سوره ها ذکر گردیده، همان اثر آشکار آنهاست، اما سوره های قرآن دارای اثرات پنهان فراوانی هستند که بروز آنها نیاز به یک عامل فعال ساز دارد.

سوره «یس» یکی از این عوامل فعال ساز است که هم می تواند توانایی های نهفته در وجود آدمی را ظاهر سازد و هم تلاوت آن، آثار آیات و سوره های قرآن کریم را بروز می دهد.

آن دسته از روایات نیز که از «یس» به قلب قرآن تعبیر کرده اند، ناظر بر همین ویژگی آن می باشد و به این معناست که همچنان که همه اعضاء تنها در پرتو وجود قلب می توانند فعالیت و حرکت کنند و آثار خود را آشکار سازند، آثار و توانایی های آدمی نیز، تنها در پرتو «یس» فعال و هویدا می گردد. 

اهمیت و جایگاه این نقش از سوره یس تا بدانجاست که می توان گفت: تنها وجود همین ویژگی برای آن بس است که انسان همچون غلامی حلقه به گوش، خود را در آستانه این سوره شریفه قرار دهد تا از نردبان کمالات بالا رود و در سایه تأثیرات آن به غیب جهان برسد.

و به این ترتیب، چیزهایی را ببینید که دیگران نمی بینند، سروش هایی را بشنود که دیگران نمی شنوند و به آنچه که در تصور هیچ کس نمی گنجد، آگاه گردد.


2. افزون سازی
در دین مقدس اسلام برای هر یک از اعمال نیک و عبادی همچون، نماز، روزه ، حج ، زکات و… ثوابهای بسیاری برشمرده شده است که گاهی مزیت‌ها و شرایطی همراه آنها می شود و آن ثواب ها را افزون می سازد.

به عنوان نمونه، خواندن قرآن در نماز و خواندن نماز در مسجد ثواب این دو عمل نیک را نسبت به شرایط معمولی انجام آن افزون می سازد. بنابراین همراه شدن یک عمل نیک با زمان و مکانی خاص ، سبب افزایش ثواب آن می گردد.

خواندن سوره «یس» نیز در کنار سایر اعمال عبادی و معنوی از چنین نقشی برخوردار است، یعنی، ثواب آنها را تا چند برابر افزایش می دهد و از این نظر، می توان آن را به عسلی تشبیه کرد که بنابر یافته های گیاه شناسی، چنانچه با هر گونه گیاه دارویی، استفاده شود، خواص درمانی آن را چندین برابر می سازد.

تفاوت سوره «یس» با دیگر مزایای افزون ساز در آن است که آنها تنها در عملی خاص اثر می گذارند. مثلاً مسجد تنها ثواب نمازی را که در داخل آن خوانده شود، زیاد می کند و نسبت به نمازی که در خارج آن خوانده شود ، یا هر عمل دیگری که در خارج آن انجام شود ، اثری ندارد.

اما از روایات اهل بیت در مورد فضیلت سوره «یس»، چنین برداشت می گردد که خواندن سوره «یس» می تواند بر اثر هرگونه از اعمال نیک پرتو افکند و ثواب همه آنها را افزایش دهد، بالاتر اینکه بر اعمال آینده نیز تأثیر می گذارد و آنها را دگرگون می سازد، به طوری که وقتی انسان، پس از اعمال نیکی که در طول روز انجام داده است، به خواندن این سوره شریفه بپردازد، نه تنها از ثواب فراوان قرائت این سوره برخوردار شده است، بلکه به وسیله «یس» ثواب دیگر اعمال نیک خود را افزون ساخته است.

به همین جهت می باشد که در روایات، همواره سفارش شده است که: «در هنگام خواب سوره یس بخوانید، تا نور بر اعمال گذشته و آینده شما سرازیر گردد».

 3. شتاب دهندگی
به منظور روشن شدن مفهوم این ویژگی بزرگ سوره «یس» می توان به این مطلب توجه نمود که برخی مواد طبیعی از خاصیت شتاب دهندگی (کاتالیزور) برخوردارند، به این معنا که می توانند شیئی را که مسافتی را در مدت یک ساعت طی می کرده است، قادر سازند تا همان مسافت را در مدت ده دقیقه طی کند.

اعمال نیک نیز همگی این نتیجه را پیش رو دارند که آدمی را به سرمنزل مقصود نزدیک می کنند، اما آنچه در این میان مهم است، آن می باشد که برخی از اعمال نیک سریع تر ما را به هدف می رسانند و برخی دیرتر و گاهی با متحمل ساختن سال‌ها رنج، به سخن دیگر، هدف از انجام عبادات رسیدن به حقیقت توحید است.

به طور معمول، سالیان سال زحمت و رنج می طلبد تا سالک به این مقصد والا دست یابد، اما سوره یس در میان این اعمال می تواند نقش شتاب دهنده داشته باشد و رسیدن به مقصد را در کوتاهترین زمان ممکن میسر سازد.

بنابراین، اگر اعمال نیک را همچون مرکبی در راه تقرب به خداوند تصور نماییم، «یس» را می توان شتاب دهنده ای دانست که آن اعمال را به مرکبی تیز رو که بتوانند در کوتاهترین زمان ممکن انسان را به سر منزل مقصود برسانند،تبدیل می کند.

حال از رهگذر آشنایی با این سه نقش اصولی سوره شریفه «یس» می توان به جایگاه بلند و علت رکنیت آن در سیر و سلوک پی برد و از همین رهگذر تفاوت مکتب سیر و سلوکی اهل بیت را با سایر مکاتب انحرافی دریافت.

به امید آنکه بتوان از این آموزش اهل بیتی بهره کافی را به دست آورد.

 منبع :
سایت حوزه

فضیلت و خواص سوره حجر



 

حجر,سوره حجر

 

محتوای سوره حجر :

حجر نام قومى است (که بعضى آن را بر قوم ثمود منطبق کرده اند و یا آنان را از بقایاى ثمود به شمار آورده اند.)حجر نام پانزدهمین سوره قرآن مجید است که این نام از آیه 80 این سوره گرفته شده است. دراین سوره قصّه اصحاب حجر به صورت مختصر ذکرگشته است. سوره حجر99 آیه دارد ودر مکه نازل شده است.

 

فضیلت سوره :

رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید: هر کس سوره حجر را بخواند به عدد مهاجران و انصار و آنهایی که حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم را مورد مسخره قرار می دادند خداوند به او ده حسنه و پاداش عنایت می کند.»2

 

عن أبى عبداللّه(ع)  قال: من قرأ سورة إبراهیم و الحجر فى رکعتین جمیعاً فى کلّ جمعة لم یصبه فقر أبداً و لا جنون و لابلوى1 امام صادق(ع)  فرمود: هر کس سوره ابراهیم و حجر را در رکعت اوّل و دوّم نماز در هر جمعه یکبار بخواند تنگدستى و نیاز و دیوانگى و بلاهاى دیگر بدو نرسد.3

 

آثار و برکات سوره حجر


1) جهت رونق در کسب و کار

روایت از نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم: «اگر کسی این سوره را نوشته و بر بازویش ببندد و شغل او خرید و فروش باشد کار او رونق یافته و مردم علاقمند به معامله با او می شوند و به اذن خداوند تا وقتی این نوشته بر بازویش باشد روزی اش فراوان است.»4

 

2) جهت زیاد شدن شیرِ زن

امام صادق علیه السلام فرمود: «کسی که این سوره را با زعفران بنویسد و آن را به زنی کم شیر بنوشاند، شیرش فراوان گردد....»5

فروع دین و یا شاخه های دین چیست؟



فروع دین,فروع دین,اصول و فروع دین

 

 

بر اساس مذهب شیعه که بنیانگذار آن شخص رسول اکرم (ص) می باشد فروع دین ده مورد می باشد. یعنی درخت اسلام ۵ ریشه دارد و ۱۰ شاخه ، این ده شاخه عبارتند از:

 

۱- نماز ۲- روزه ۳- زکات ۴- خمس ۵- حج ۶- جهاد ۷- امر به معروف ۸- نهی از منکر ۹- تولی ۱۰- تبری

 

این ده مورد که از آنها به عنوان فروع الدین یاد می شود همان احکام و دستورات عملی می باشند. اگر فرد یا افرادی نماز نخوانده ، روزه نگرفته و هیچ کدام از اینها را انجام ندهند می توانیم با قاطعیت بگوییم اعتقاد به یگانگی خدا و شاهد بودن او بر اعمال و رفتارها و اعتقاد به وجود روزی به نام قیامت نداشته و یا این اعتقاد بسیار ضعیف می باشد و در مقابل افرادی که در انجام فروع الدین تلاش نموده و به آنها را به صورت تکلیف برای خود می دانند ، اعتقادی قوی و راسخ دارند. اکنون با توجه به مقدماتی که گفته شد به چند نکته در این رابطه اشاره می شود.

 

۱- اصول عقاید یا همان ریشه های اصلی دین در انسانها ، باید بر اساس تحقیق و پژوهش و مطالعه شکل بگیرد و چون پدر و مادر ما به خدای یگانه اعتقاد داشتند و پیامبر اسلام و ائمه اطهار را قبول داشته اند دلیل خوبی نبوده که ما نیز باید معتقد باشیم و بر هر فرد مسلمان واجب است تا در رابطه با آن پنج مورد بررسی نموده و با اطمینان کافی به آنها ایمان آورد و در غیر این صورت تفاوت زیادی با کسانی که بت پرست بوده اند نکرده و چنانچه در جواب پیامبر اسلام  می گفتند ما را از دین پدرانمان بر حذر ندار و قرآن کریم از این استدلال به عنوان جاهلیت یاد می کند.

 

۲- سوالاتی که در شب اول قبر پرسیده می شود تماما بر اساس پنج اصل و یا همان اصول عقاید می باشد و این اهمیت آنها را بیشتر می رساند. سوال از پروردگار، پیغمبر و امام، همگی از شاخه های اصول الدین می باشند.

 

۳- برای رسیدن به جواب برخی از سوالات می توان از اهل علم و دانشمندان دینی بهره برد تا با خدای خود و خالق هستی بیشتر آشنا شویم، راهنمایان او و کار ایشان را بهتر بشناسیم و جانشینان پیامبر اعظم و اهداف آنها را شناسایی کرده ، بهشت ، قیامت و منازل سخت و هول ناک جهنم را درک کرده و در نتیجه به سعادت ابدی نائل گردیم.

 

۴- احکام یا دستورات عملی . یا همان ده شاخه که به نام فروع الدین است ، از آیات قرآن کریم و روایات رسیده از امامان معصوم استخراج می شوند. جهت فهم بهتر    می توان گفت برای شناخت تکلیف هر مسلمان در برابر نماز ، روزه، خمس و غیره لازم است تا فردی که آشنا به آیات و روایات می باشد احکام الهی را از لابلای منابع دینی در آورده که به هر کدام از این احکام، فتوی گفته می شود. چگونگی نماز خواندن ، روزه گرفتن و مسائل مربوط به آن را مجتهد و یا همان عالم دینی مسلط بر قرآن و روایات و برخی علوم دیگر از منابع مربوطه استخراج کرده و در کتابهایی به نام رساله های عملیه و یا همان رساله نوشته و در اختیار مردم قرار می دهد تا ایشان تکلیف خود را در برابر چگونگی انجام این ده مورد بدانند و به خطا نروند.

 

۵-استخراج احکام الهی کار بسیار دشواری بوده و به آن سادگی و راحتی که عده ای تصور می کنند نمی باشد. به طور مثال برای آنکه بدانیم وضو گرفتن چگونه بوده و چگونه نماز بخوانیم لازم است تا شما بر چندین علم خاص حوزوی مسلط گردیده که به عنوان مثال می توان این علوم را نام برد. تفسیر آیات قرآن کریم و تسلط بر آیات شریفه، علم رجال ( در شناخت راویان احادیث از زمان امام معصوم تا کنون) ، علم درایه، علم اصول فقه، علم قواعد فقه، آشنایی کامل و تسلط بر ادبیات عرب، علم حدیث شناسی و … . کسانی که علاقمند هستند تا تخصص فقهی  بگیرند نیاز است تا سالیان مدیدی در حوزه های علمیه تحت نظر اساتید زبر دست تعلیم دیده تا بتوانند جزئیات آن ده شاخه دین یا همان فروع الدین را در آورده و به عموم مسلمین عرضه دارند. جا دارد تا در این جا شبهه یا سوال مغرضانه ای را که دشمنان اسلام وارد    می کنند را پاسخ دهیم.

 

در شبکه های ماهواره ای و در غیر آن اعلام  می دارند که (( مگر مردم ایران میمون هستند که بیایند در دین خود از عده ای روحانی به نام مراجع ، ‌تقلید کنند. قرآن را می خوانیم و تکلیف خود را می فهمیم)). در پاسخ این عده کوردل که حتی قرآن را هم قبول ندارند و در جای خود به کتاب الهی هم دهان کجی می کنند و هدفی جز انحراف جوانان مسلمان و شیعه ندارند باید گفت : قرآن کریم ، کتاب قانون اسلام و بشریت است و به بیان کلی مسائل پرداخته و راه و رسم انسان به سوی خدا را مشخص کرده و تنها در برخی موارد که خیلی ضروری بوده است به جزئیات پرداخته است. هر قانونی محتاج مفسر و قانون مداران خود است که جزئیات آنرا گفته تا عموم مردم که علم آن را ندارند بهره برند. با توجه به حدیث ثقلین ائمه علیهم السلام تفسیر کنندگان و بیانگران قرآن بوده و با عنایت به آن حدیث ، قرآن و اهل بیت از یکدیگر جدا نمی شوند و اگر این دو را از هم تفکیک نمودیم به دردی مبتلا خواهیم شد که خوارج در عصر امیرالمومنین علی علیه السلام دچار گردیدند و قرآن ناطق که وجود نازنین ایشان بود را با تکه های پاره ای از قرآن نیرنگ عمر و عاص عوض نمودند و آن شد که در تاریخ خوانده ایم .

 

هر گاه فردی بیمار گردد حاضر نمی شود خود را تحت نظر درمان یک قصاب یا مهندس یا هر رشته کاری دیگر قرار دهد زیرا ایشان علم پزشکی نداشته و نمی توانند وی را درمان کرده و لازم است تا ما نیز در هر موضوعی سعی کنیم به سراغ متخصص و کارشناسان خبره آن علم برویم و ضروری است تا در امر دین و آنچه مربوط به خدا ، دنیا و آخرتمان می شود به سراغ اهل علم دین رفته اما متاسفانه در سالهای اخیر با توجه به انبوه تبلیغات مسموم دشمنان اسلام سعی نموده اند جوانان ما را از اهل علم و دانشمندان دینی دور نموده که اگر چنین شود به اهداف شوم خود رسیده و به راحتی می توانند ایشان را گمراه نموده و آنچه را دوست دارند القاء نمایند. پس اصول الدین پنج تاست :

 

( توحید، عدل، نبوت، امامت و معاد )

 

فروع الدین ده تاست: ( نماز، روزه، زکات، خمس، حج، جهاد، امر به معروف، نهی از منکر، تولی و تبری )

 

نکته آخر آنکه دین اسلام دستور نمی دهد که همه مقلد بمانند بلکه اسلام دینی پویا و به روز است که در تمام ابعاد بشری حرف برای زدن داشته لکن دستور می دهد در اصول الدین احدی حق ندارد از کسی تقلید کند و در فروع الدین اگر فرد خود به علوم فقهی و دینی مسلط گردیده بر اساس استنباط های علمی خود ، احکام را انجام دهد و در غیر این صورت می تواند از فقیه عالم به نام مرجع تقلید بهره برد زیرا لازمه عالم دینی شدن سالها درس خواندن و مطالعه کردن بوده و بسیاری از مردم علاقه ندارند و همانطوری که عده ای با نام پزشک و متخصص در علوم بدنی وجود دارند  عده ای این کار را در علوم دینی کرده تا دیگران استفاده نمایند .

 

امام باقر علیه السلام فرمودند:« بنای اسلام بر پنج چیز است؛ نماز، زکات، حج، روزه و ولایت» . زراره که از شاگردان ایشان بود پرسید:«کدام یک مهمتر است؟»  حضرت فرمودند:« ولایت از همه مهمتر است زیرا ولایت کلید سایرین است و والی نقش رهبری و هدایت مردم را بر عهده دارد.

 

خوارج که در تاریخ اسلام از ایشان به بدی یاد گردیده و آنها را انسانهایی نادان ، متعصب و جاهل می داند ، اکثرا حافظان و قاریان قرآن بودند اما بدلیل عدم شناخت امام زمان خود و خارج شدن از تحت رهبری ایشان به ورطه کفر گرفتار شده و در برابر امیر المومنین ایستاده تا به دست ایشان در جنگ نهروان نابود شدند. در شب عاشورا نیز عده زیادی از لشکریان یزید تا صبح به عبادت پرداختند و برای رضای خدا خون فرزند رسولش را مباح ساخته و ریختند. امامت و شناخت امام از مهمترین این اصول می باشد . عدم شناخت آن انسان را در برابر امام زمانش قرار می دهد و چه بسا نشناختن امام عصر موجب رفتاری شود که از خوارج سر زد و در عصر ظهور ایشان خدا ی ناکرده از دشمنان ایشان محسوب گردیم.

 

شناخت امام زمان علیه السلام از وظایف هر فردی از اهل اسلام می باشد و بر اساس روایت وارده از رسول مکرم اسلام این امر از هر مورد دیگری واجبتر شمرده شده است. ایشان فرمودند:« من مات و لم یعرف امام زمانه، مات میتة جاهلیة» هر کس بمیرد و امام زمان خود را نشناخته باشد ، هرگاه بمیرد به مرگ جاهلیت مرده است. امروز از هر زمان دیگری ضروری تر است تا با وجود آخرین حجت الهی در زمین آشنا شویم و زمینه آشنایی خانواده، دوستان و تمام کسانی را که دوستشان داریم را فراهم نموده و کوچک ترین کم کاری در این راه بزرگ ترین آسیب ها بر پیکر جامعه نه ایرانی بلکه بشری وارد خواهد ساخت.

 

طبق روایات معصومین علیهم السلام، مهدی موعود (عج) به عنوان آخرین ذخیره الهی ، منتظر است تا ما شیعیان جهان یک پارچه و دسته جمعی به سوی حضرت حق رفته و ظهورش را از خدای متعال درخواست نماییم و زمینه ظهور ایشان را ایجاد کنیم چرا که غیبت ایشان از باب غفلت ما می باشد و ظهور حضرتش نه کام مسلمان را بلکه کام عالم هستی و تمامی مردم جهان و بشریت را شیرین خواهد نمود و او امامی است که خواهد آمد. شناخت دشمنان حضرت و شناساندن آنها به جامعه بشری نیز از وظایف دیگر شیعیان محسوب می گردد. صهیونیست، بابیت، بهائیت، وهابیت و صوفی گری و اسلام بن لادنی همگی از مواردی است که مردم جهان و آزاد مردان را نسبت به این دین الهی بدبین نموده و امید با تلاش فرهنگی همه جوانان و دلسوختگان اسلام و اهل بیت، شاهد روزی باشیم که دنیا را خالی از این فرقه ها و ادیان دروغین ببینیم.

 


منبع:paranddownload.com