داستان کوتاه استجابت دعا


 

 

داستان کوتاه استجابت دعا

 

 

کسى نزد امیرمؤ منان على (علیه السلام) از عدم استجابت دعایش شکایت کرد و گفت با اینکه خداوند فرموده دعا کنید من اجابت مى کنم ، چرا ما دعا مى کنیم و به اجابت نمى رسد ؟! اما در پاسخ فرمود: قلب و فکر شما در هشت چیز خیانت کرده لذا دعایتان مستجاب نمى شود:


1- شما خدا را شناخته اید اما حق او را ادا نکرده اید، بهمین دلیل شناخت شما سودى بحالتان نداشته.

 


2- شما به فرستاده او ایمان آورده اید سپس با سنتش به مخالفت برخاسته اید ثمره ایمان شما کجا است ؟

 


3- کتاب او را خوانده اید ولى به آن عمل نکرده اید، گفتید شنیدیم و اطاعت کردیم سپس به مخالفت برخاستید.

 


4- شما مى گوئید از مجازات و کیفر خدا مى ترسید، اما همواره کارهائى مى کنید که شما را به آن نزدیک مى سازد ...

 


5- مى گوئید به پاداش الهى علاقه دارید اما همواره کارى انجام مى دهید که شما را از آن دور مى سازد ...


6- نعمت خدا را مى خورید و حق شکر او را ادا نمى کنید.

 


7- به شما دستور داده دشمن شیطان باشید (و شما طرح دوستى با او مى ریزید) ادعاى دشمنى با شیطان دارید اما عملا با او مخالفت نمى کنید.

 


8- شما عیوب مردم را نصب العین خود ساخته و عیوب خود را پشت سر افکنده اید .. . با این حال چگونه انتظار دارید دعایتان به اجابت برسد؟ در حالى که خودتان درهاى آنرا بسته اید؟ تقوا پیشه کنید، اعمال خویش را اصلاح نمائید امر به معروف و نهى از منکر کنید تا دعاى شما به اجابت برسد.

 

re13.jpg

 


امام علی (ع) (نهج البلاغه حکمت 337) : دعا کننده بدون عمل و تلاش مانند تیرانداز بدون زه است.


محمد بن على ترمذى، از عالمان ربانى و دانشمندان عارف مسلک بود. در عرفان و طریقت ، به علم بسیار اهمیت مى ‏داد ؛ چنان که او را "حکیم الاولیاء" مى ‏خواندند.


در جوانى با دو تن از دوستانش ، عزم کردند که به طلب علم روند. چاره ‏اى جز این ندیدند که از شهر خود ، هجرت کنند و به جایى روند که بازار علم و درس ، در آن جا گرم ‏تر است.

 

محمد ، به خانه آمد و عزم خود را به مادر خبر داد.مادرش غمگین شد و گفت : اى جان مادر ! من ضعیفم و بى ‏کس و تو حامى من هستى ؛ اگر بروى ، من چگونه روزگار خود را بگذرانم. مرا به که مى سپارى ؟ آیا روا مى ‏دارى که مادرت تنها و عاجز بماند و تو دانشمند شوى ؟


از این سخن مادر ، دردى به دل او فرود آمد. ترک سفر کرد و آن دو رفیق ، به طلب علم از شهر بیرون رفتند.


مدتى گذشت و محمد همچنان حسرت مى ‏خورد و آه مى ‏کشید.


روزى در گورستان شهر نشسته بود و زار مى ‏گریست و مى ‏گفت : من این جا بى ‏کار و جاهل ماندم و دوستان من به طلب علم رفتند. وقتى باز آیند ، آنان عالم‏اند و من هنوز جاهل.
ناگاه پیرى نورانى بیامد و گفت : اى پسر!چرا گریانى ؟


محمد ، حال خود را باز گفت.


پیر گفت : خواهى که تو را هر روز درسى گویم تا به زودى از ایشان در گذرى و عالم ‏تر از دوستانت شوى ؟


گفت : آرى ، مى‏ خواهم.


پس هر روز ، درسى مى ‏گفت تا سه سال گذشت. بعد از آن معلوم شد که آن پیر نورانى ، خضر (ع) بود و این نعمت و توفیق ، به برکت رضا و دعاى مادر یافته است

آیا در قرآن نام و یادی از امام حسین(ع) شده است؟



امام حسین,نام امام حسین در قرآن

در بسیاری از کتب تفسیر و حدیث و تاریخ، امام حسین(ع) از جمله مصادیق بارز آیة تطهیر،[1] مباهله،[2] مودت[3]، اطعام[4]و کلمات[5] و آیات پایانی سورة فجر دانسته شده، و روایات معتبری در این باره نقل کرده‎اند. دربارة آیات پایانی سورة فجر  روایاتی نقل شده است که اثبات کنندة این معناست که این آیات دربارة حضرت سیدالشهداء امام حسین(ع) است در تفسیر «البرهان» چنین آمده است:


امام صادق(ع) فرمود: اقرؤا سورة الفجر فی فرائضکم و نوافلکم فانها سورة الحسین بن علی، سورة فجر را در نمازهای واجب و نیز نماز مستحب خود بخوانید؛ چرا که این سوره، سورة حسین بن علی است.


پس از این کلام امام صادق و تحریض و تشویق مخاطبین به خواندن سورة فجر در نمازهایشان با این کلام زیبا و دلنشین و همراه با دعای «وارغبوا فیها رحمکم الله»؛ از سرشوق و رغبت به این امر اقدام نمایید. خداوند شما را مورد رحمت و لطف قرار دهد، یکی از اشخاص حاضر در مجلس سؤالی می‎نماید ـ که چه بسا سؤال بسیاری از ماها نیز باشد؛ سؤال می‎کند: چگونه این سوره، سورة اختصاصی حسین بن علی شد؟


امام صادق(ع) فرمود: شما مگر این بخش از آیه و کلام خداوند را نشنیده‎اید که می‌فرماید: «یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیة مرضیة فادخلی فی عبادی وادخلی جنتی» انما یعنی الحسین بن علی ـ علیهما السّلام ـ فهو ذو النفس المطمئنه الراضیة المرضیة و اصحابه من آل محمد ـ صلوات الله علیهم ـ الرضوان عن الله یوم القیامه و هو راض عنهم، و هذه السورة فی الحسین بن علی و شیعته و شیعة آل محمد خاصة،

 

امام صادق(ع) در تفسیر آیه می‌فرماید: این آیه دربارة حسین بن علی ـ علیهما السّلام ـ است؛ چرا که آن بزرگوار صاحب نفس مطمئنه بود و از خدا راضی بود و خدا نیز از او راضی بود، و یاران آن بزرگوار از خاندان محمد(ص) از خداوند راضی بودند و خداوند نیز از آن‌ها راضی بود، و این سوره فقط دربارة حسین بن علی و شیعیان او و شیعیان آل محمد(ص) می‌باشد.


و در پایان روایت، امام صادق(ع) می‎فرمایند: من ادمن قراءة الفجر کان مع الحسین فی درجته فی الجنة، ان الله عزیز حکیم، هر کس در خواندن سورة فجر مداومت داشته باشد، با امام حسین در درجه‎اش در بهشت خواهد بود، به درستی که خداوند بر هر چیز توانا و به هر امری دانا است.[6]


در روایت دیگری که از ابوبصیر از امام صادق(ع) نقل شده است، امام صادق(ع) می‌فرماید: یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ؛ ارْجِعِی إِلى‏ رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّة » الآیه یعنی الحسین ابن علی ـ علیهما السّلام ـ[7] مراد از «نفس المطمئنه» که از خداوند راضی و خداوند نیز از او راضی است، حسین بن علی(ع) است در این آیات، کلمة «نفس المطمئنه» نقش کلیدی و محوری دارد به طوری که فهم معنای آیه تا حدود زیادی به روشن شدن معنای این واژه بستگی دارد، و چه بسا وجود این کلمه در این آیه موجب تفسیر و بیان شأن نزول آیه، دربارة حسین بن علی(ع) گردیده است، و آن حضرت مصداق اتم و اکمل آن به حساب آمده است.


سؤالی که در اینجا می‌تواند مطرح شود این است که چه امری باعث این تقریب و تقارن گردیده است؟ و چرا حسین بن علی(ع) از میان معصومین ـ علیهم السّلام ـ به عنوان مصداق این آیه معرفی گردیده است؟


در پاسخ باید گفت: با توجّه به آنچه که در تاریخ عاشورا به فراوانی نقل گردیده است که از یک سو برای حادثة عظیم عاشورا، هیچ واقعه و حادثه‎ای به عنوان نظیر و مانند و شبیه سراغ نداریم، و مصیبت بزرگی که در این رویداد عظیم تاریخی بر خاندان عصمت و طهارت ـ علیهم السلام ـ وارد گردید، در تاریخ نمونة دیگری ندارد، و از دیگر سو، قربانی بزرگ این حادثه حضرت سیدالشهداء ـ علیهم السلام ـ بود که در سهمگین‎ترین حالات و لحظات و شکننده‎ترین ماجراهای این حادثه، در نهایت اطمینان و آرامش نفس بود، به طوری که در روایت راویان شاهد حادثه آمده است که هر چه این حادثه به پایان خود که شهادت حضرت سیدالشهداء(ع) بود نزدیک‎‎تر می‎شد، چهرة دلربای امام، زیباتر و برافروخته‎تر می‎شد، و برای لقای پروردگار آماده‎تر.

 

از اتفاقات سهمگین و تزلزل آفرین آن حادثه در چهرة امام، ذره‎ای سستی و ضعف و یا بی‎صبری و جزع و شکوه دیده نشد و در عوض در این ماجرا از ابتدا تا انتها میزان تسلیم و صبر آن حضرت که ناشی از اطمینان و آرامش نفس بود، افزوده‎تر می‎شد. و این جمله آخر آن حضرت در لحظات پایانی عمر شریفش شنیدنی و زیباست: صبراً علی قضائک یا ربّ لا اله سواک یا غیاث المستغیثین، مالی ربّ سواک و لا معبود غیرک، صبراً‌علی حکمک، بر قضای تو شکیبا هستم! پروردگارا! معبودی جز تو نیست، ای پناه بی‎پناهان! من غیر از تو پروردگار و معبودی ندارم، برخواست و ارادة تو شکیبا هستم.[8]

پی نوشت ها:
[1] . احزاب/ 33.
[2] . آل عمران/ 61.
[3] . شوری/ 23.
[4] . انسان/ 8.
[5] . بقره/ 37.
[6] . بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، قم، مؤسسة مطبوعاتی اسماعیلیان، بی‎تا، ج 4، ص 461؛ و بحارالانوار، ج 24، ص 93 و ج 44، ص 218.
[7] . حویزی، تفسیر نورالثقلین، ج 5، ص 577؛ و بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج 4، ص 460؛ و بحارالانوار، ج 24، ص 350؛ و تفسیر القمی، علی بن ابراهیم قمی، قم، دارالکتاب، چاپ سوم، 1414 ق، ج 2، ص 422.
[8] . موسوعة کلمات الامام الحسین(ع)، ص 510.


منبع:andisheqom.com

دعایی سریع الاجابه برای برآورده شدن حاجات



دعای سریع الاجابه,بر آورده شدن حاجت,دهای بر آورده شدن حاجت

این دعا از امام صادق(علیه السلام) نیز نقل شده است

دعایی سریع الاجابه برای حاجات
دعاى پرارزشى است که پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) در روز جنگ بدر و احزاب و امام حسین(علیه السلام) در روز عاشورا آن را خواندند. این دعا از امام صادق(علیه السلام) نیز نقل شده است:

اَللّهُمَّ اَنْتَ ثِقَتى فى کُلِّ کُرْبَة، وَ اَنْتَ رَجآئى فى کُلِّ شِدَّة، وَ اَنْتَ لى فى
خدایا تویى تکیه گاه من در هر گرفتارى و تویى امید من در هر سختى و تو براى من در


کُلِّ اَمْر نَزَلَ بى ثِقَةٌ وَعُدَّةٌ، کَمْ مِنْ کَرْب یَضْعُفُ عَنْهُ الْفُؤادُ، وَ تَقِلُّ فیهِ
هر پیش آمدى تکیه گاه و ذخیره ام هستى چه بسیار گرفتارى که ناتوان شود از آن دل و کم شود در آن


الْحیلَةُ، وَ یَخْذُلُ عَنْهُ الْقَریبُ وَ الْبَعیدُ، وَ یَشْمَتُ بِهِ الْعَدُوُّ، وَ تَعْنِینى فیهِ
چاره و یارى ندهد در آن خویش و بیگانه و شماتت کند بدان دشمن و خسته ام کند در آن


الاْمُورُ، اَنْزَلْتُهُ بِکَ، وَ شَکَوْتُهُ اِلَیْکَ، راغِباً فیهِ عَمَّنْ سِواکَ، فَفَرَّجْتَهُ
کارها و من آن را به درگاه تو آوردم و شکوه اش به تو کردم و به جز تو از دیگران روگرداندم و تو بگشودى


وَکَشَفْتَهُ وَ کَفَیْتَنیهِ، فَأَنْتَ وَلِىُّ کُلِّ نِعْمَة، وَ صاحِبُ کُلِّ حاجَة، وَ مُنْتَهى
و برطرف کردى و کفایت کردى پس تویى سرپرست هر نعمت و صاحب هر حاجت و سرحد نهایى


کُلِّ رَغْبَة، فَلَکَ الْحَمْدُ کَثیراً، وَ لَکَ الْمَنُّ فاضِلاً
هر شوق پس تو راست ستایش بسیار و تو راست منّت فزون


منبع:ofoghnews.ir

رابطه محکم نماز شب و افزایش روزی



نماز شب,افزایش روزی

  انسان در این دنیا همواره با حوادث تلخ وشیرینی دست و پنجه نرم می کند که هریک به نوبه خود می تواند فراز و نشیب های فراوانی را در جاده ی زندگی پیش روی او قرار دهد.

در این میان آنچه نمی توان نادیده گرفت آن است که آدمی  با توجّه به ساختاری  که دارد در برخورد با این حوادث به تنهایی نمی تواند آرامش و ثبات  روحی  خود را حفظ نماید، و لذا ما می بینیم که بسیاری از انسان ها در پیچ و خم زندگی،  خود را آسیب پذیر نشان داده و پس از مدتی ضربه های بسیار سنگین و طاقت فرسایی را از نظر روانی متحمل می شوند،که این امر به قدری  واضح و روشن است که هر گاه به نوای دل آنها گوش جان فرا دهیم، خستگی روحی و فرسودگی باطنی را به خوبی در وجودشان احساس خواهیم کرد.

خالق بی همتا که بر اوضاع جهان هستی و موجودات آن تسلّط و اشراف کامل دارد از این موضوع با خبر بوده و به منظور حل مشکل، نسخه ای شفابخش را به او تجویز نموده، تا در سایه ی عمل به آن بتواند به طور معجزه آسا دردهای روحی و باطنی خود را درمان کند، و از این طریق یک زندگی شیرین و لذّت بخشی را در این دنیا تجربه نماید.

آن نسخه شفابخش که همچون آبی بر آتش، می تواند شعله های آتش درون را خاموش نماید، عمل بسیار ارزشمند تهجّد و شب زنده داری است.

یگانه معبود حقیقی عالم در کلام زیبا و نورانی خویش خطاب به رسول گرامی اسلام می فرماید: «وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَکَ عَسى‏ أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحْمُوداً»:1

و پاسى از شب را بیدار باش و تهجّد و عبادت کن، و این وظیفه‏اى افزون براى توست، باشد که پروردگارت تو را به مقامى محمود و پسندیده برانگیزد.

آنچه در توضیح سخن گهربار خالق متعال می توان گفت آن است که: اگر چه خطاب این آیه متوجّه ی پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه وآله) است اما این امر بدین معنا نیست که نماز شب یک عمل اختصاصی برای شخص پیامبر عزیز اسلام است، به گونه ای که سایرین نسبت به این عمل نورانی دستور و سفارشی نداشته باشند، زیرا مطابق آیات دیگر قرآن کریم و نیز روایات معتبر، شب زنده داری و خواندن نماز شب یکی از صفات نیکو و مثبت مۆمنین حقیقی به حساب آمده است، که این خود بیانگر ترغیب و تشویق عمومی است تا همگان با ذوق و شوق نسبت به این کردار شایسته اهتمام ورزیده و از تعلّل و سستی در این باره به طور جدّ پرهیز کنند.

به عنوان  نمونه در سوره ی مبارکه فرقان وقتی سخن از بندگان خاص خداوند به میان می آید خالق متعال شب زنده داری و نماز شب را یکی از ویژگی های آنها برشمرده و در این  باره می فرماید: «وَ الَّذِینَ یَبِیتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّداً وَ قِیاماً »2:

آنها کسانى هستند که شبانگاه براى پروردگارشان سجده و قیام مى‏کنند.

از میان روایات نیز می توان به این روایت اشاره نمود که در آن پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله) می فرماید: «خیرکم من اطاب الکلام و اطعم الطعام و صلى باللیل و الناس نیام»3:

بهترین شما کسانى هستند که در سخن گفتن مۆدبند، گرسنگان را سیر مى‏کنند، و در شب در آن هنگام که مردم خوابند نماز مى‏خوانند.

یا در روایت دیگری امام صادق (علیه السلام) در یک کلام زیبا و دلنشین می فرماید: «ثلاثة هن فخر المۆمن و زینة فى الدنیا و الآخرة، الصلاة فى آخر اللیل و یأسه مما فى ایدى الناس و ولایة الامام من آل محمد»4:

سه چیز است که افتخار مۆمن و زینت او در دنیا و آخرت است: نماز در آخر شب، و بى اعتنایى به آنچه در دست مردم است، و ولایت امام از اهل بیت پیامبر «صلی الله علیه وآله» .

بنابراین شب زنده داری و نماز شب یکی از برترین اعمال نیک و شایسته است که همگان نسبت به آن ترغیب و تشویق شده اند، حال که چنین است همه باید بکوشیم که سفارش الهی را نصب العین خود نموده و با تأسی به انبیای الهی و بالأخص رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله) و خاندان پاک و مطهّر ایشان کمر همّت را محکم کنیم، و با پشت پا زدن به سستی و تنبلی، سحرگاهان دل و جان از بستر گرم و نرم بریده، و به جای سر به بالش گذاشتن، سر بر مهر بندگی نهاده، و پاسی از شب را به محفل اُنس و دلدادگی به خالق هستی _ که معشوق حقیقی ما به شمار می آید- اختصاص دهیم.

 

نماز شب روزی را زیاد می کند!   
نکته ی بسیار مهم پیرامون نماز شب و شب زنده داری، توجّه به آثار و برکات بسیار سودمندی است که بر این عمل ارزشمند مترتب می شود، که هر یک به نوبه ی خود می تواند ارزشی فوق حدّ تصوّر را برای ما به همرا ه داشته باشد. که ما در ادامه به ذکر یکی از آنها می پردازیم به امید آنکه با قلم ناتوان خویش بتوانیم قطره ای از دریای آثار و فواید بیشمار نماز شب را  در قالب سخن به تصویر بکشیم.

بر اساس روایات معتبر یکی از مهمترین آثار سودمند نماز شب گشایش و وسعتی است که در زمینه ی رزق و روزی برای انسان حاصل می شود و ما در اینجا به ذکر پاره ای از آنها می پردازیم.

در روایتی ششمین اختر تابناک آسمان ولایت و امامت امام صادق (علیه السلام) در این باره فرموده است: «صَلَاةُ اللَّیْلِ تَجْلِبُ الرِّزْق»5:‏

نماز شب روزی را جلب می کند.
در روایتی دیگر از آن حضرت چنین می خوانیم که حضرت فرمود: تُدِرُّ الرِّزْقَ وَ تَقْضِی الدَّیْن6‏:

  نماز شب,افزایش روزی

  نماز شب روزی انسان را زیاد و قرض را ادا می کند.
پرسش مهمّی که پیرامون کلام زیبای امام صادق (علیه السلام) مطرح می شود این است که چگونه نماز شب باعث گشایش و وسعت رزق و روزی می شود؟! چه ارتباطی میان نماز شب و گشایش روزی وجود دارد بگونه ای که می توان بوسیله ی آن دری تازه و نو از رزق و روزی را به روی خود گشوده و از انواع نعمت های الهی بهره مند شد؟!

آنچه در پاسخ به این پرسش مهمّ و اساسی می توان گفت آن است که: مطابق روایات فراوانی که در زمینه ی رزق و روزی وجود دارد، بزرگترین مانع بر سر راه نزول برکات مادی و معنوی از ناحیه ی حضرت حق، ارتکاب گناه و اقدام به کارهای ناشایست است. این گناه است که میان ما و خداوند مهربان فاصله ایجاد نموده، و با افکندن پرده ی ظلمت و تاریکی بر صفحه دل، سدّی بسیار عظیم را بر سر راه خوشبختی و سعادت انسان قرار می دهد.

بنابراین ارتباط نزدیک و تنگاتنگی میان گناه و کم شدن روزی وجود دارد، حال اگر انسان در اثر غفلت و فراموشی یاد خدا در دام گناه و معصیت گرفتار شد باید مانع ایجاد شده را از سر راه بردارد تا در نتیجه بتواند مرغ دل را به آسمان رحمت الهی پرواز داده و از سرچشمه ی فیض جوشان خالق هستی کام وجود خود را سیراب نماید.

در آموزه های دینی ما برای برداشتن این مانع راه های بسیار مناسب و کارآمدی وجود دارد که در این میان می توان به نقش مهمّ و تأثیرگذار نماز شب اشاره نمود.

در روایتی امام صادق (علیه السلام) در ذیل این آیه شریفه «إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ»: همانا نیکی ها بدی ها را از بین می برد. می فرماید: «صَلَاةُ اللَّیْلِ تَذْهَبُ بِذُنُوبِ النَّهَار»7: نماز شب گناهانی را که در روز انجام گرفته است از بین می برد.‏

با توجّه به فرمایش امام صادق (علیه السلام) می توان گفت: نماز شب همچون باران رحمت می تواند لکه های تاریک گناه را از مملکت باطن پاک نموده و با این اقدام معنوی خانه قلب را با عطر پاکی و پیراستگی عطر آگین نماید.

خالق هستی در کلام نورانی خویش این حقیقت را به این صورت  بیان می کند که:« وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى‏ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ»8:

و اگر مردمى که در شهرها و آبادیها زندگى می کنند ایمان آورده و تقوا پیشه کنند، برکات آسمان و زمین را بر آنها مى‏گشاییم.
 
کلاس نماز شب را پایین نیاوریم!
نکته ی بسیار مهمّ در مورد نماز شب آن است که اگر چه خداوند مهربان بنده ی سحرخیز و شب زنده دار خویش را از رزق و روزی مادی و دنیوی بی نصیب نمی گذارد، اما این نکته را نباید نادیده گرفت که، بزرگترین هدیه ای که از جانب خداوند به بنده می رسد، رزق معنوی است. رزقی که به وسیله ی آن، محفل اُنس و دوستی با خالق هستی برقرار شده، و بند بند وجود آدمی را به دریای محبّت الهی پیوند می زند و دریای بیکرانی که کویر جان انسان را از آب زلال خود براحتی  سیراب می سازد.

بنابراین به نماز شب نباید صرفاً نگاه مادی داشت، و کلاس آن را در این حدّ پایین آورد که به وسیله ی آن از خالق متعال، خانه  وسیع، ماشین گرانقیمت، پول هنگفت، و سایر  امور دنیوی را _که همگی در معرض زوال و نابودی است_ مطالبه نماییم، چرا که چنین نگرشی نسبت به نماز شب، یک نگاه سطحی و بچه گانه است، که به هیچ وجه در شأن این عمل ارزشمند ملکوتی نمی باشد.

در حقیقت کسی که توفیق نماز شب را پیدا کرده، از ناحیه ی خداوند بی همتا بالاترین رزق را دریافت نموده است، رزقی که هیچ یک از امور مادی و دنیوی، توانایی برابری با آن را ندارد، که اگر ما در این باره به کلمات حضرات معصومین (صلوات الله علیهم اجمعین) مراجعه نماییم به خوبی به این حقیقت خواهیم رسید.

ارزش نماز شب به اندازه ای است که عزیز ترین شخصیت عالم وجود رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله) به آن اهتمام ویژه داشته و در مقام ارزش گذاری پیرامون نماز شب می فرماید: «الرَّکْعَتَانِ فِی جَوْفِ اللَّیْلِ أَحَبُّ إِلَیَّ مِنَ الدُّنْیَا وَ مَا فِیهَا»9:

دو رکعت از نماز شب که در دل شب خوانده می شود نزد من از دنیا و تمام آنچه در آن است محبوب تر می باشد.

چنان چه ملاحظه فرمودید: شدّت علاقه ی رسول خدا به نماز شب در حدّی است که اگر تمام دنیا را هم به او بدهند حاضر نمی شود حتی دو رکعت از آن را از دست بدهد.

آن پیامبر رحمت با اینکه می داند امیرالمۆمنین علی (علیه السلام) هیچ گاه نماز شبش را ترک نمی کند، اما با این وجود به دلیل اهمیت والای نماز شب در یکی از وصیّت های خویش خطاب به امیرالمۆمنین این چنین سفارش می کند که: «و علیک بصلاة اللیل، و علیک بصلاة اللیل، و علیک بصلاة اللیل!»10:

 بر تو باد به نماز شب، بر تو باد به نماز شب بر تو باد به نماز شب!
 
پی نوشت ها:
1- سوره اسرا ،آیه 79
2-سوره فرقان،آیه 64
3-بحار الأنوار ،ج‏71،383،باب 23
4-بحار الأنوار، ج‏84،140، باب 6
5- بحار الأنوار،ج‏84،150، باب 6
6- همان،ص153
7-  همان، ص154
8-سوره اعراف،آیه96
9- همان،ص148  
10- وسائل الشیعة ،ج‏8، ص162    

منبع:tebyan.net

نماز کن ‌فیکون



 

 

نماز کن فیکون

 

به جهت هر حاجته مجرّب است چهاررکعت نماز بخواند. به یک سلام رکعت‌ اول بعد از حمد ۱۰۰ مرتبه (وَ اُفَوِّضُ اَمْری اِلَی اللّهِ)

 

در رکعت‌دوم ۱۰۰ مرتبه (نَصْرَ مِنَ اللّهِ وَ فَتْحٌ قَریبُ)

 

و در رکعت‌سوم بعد از حمد ۱۰۰ مرتبه (اَلا اِلَی اللّهِ تُصیرُ الْإمُور)

 

و در رکعت چهارم بعد از حمد ۱۰۰ مرتبه (اِنّا فَتَحْنا لَکَ فَتْحاً مُبیِنا)

 

و بعد از سلام قبل از حرف‌زدن با کسی ۱۰۰ مرتبه (اَسْتَغْفِرُ اللّهَ رَبّی وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ) و بعد سر به سجده بگذارد و حاجتش را بخواهد.