آموزش نماز




آموزش نماز,نماز,نماز جماعت,نماز آیات

شروع نماز


تکبیرة الاحرام
"نماز" با گفتن "الله اکبر" آغاز می شود، گفتن "الله اکبر" در آغاز نماز به معنای جدایی از غیر خدا و پیوستن به اوست.

اعلام بزرگی پروردگار و دوری جستن از تمام قدرتهای دروغین است.

با این تکبیر به حریم نماز وارد می شویم و برخی کارها بر ما حرام می شود.

 هنگامی که نماز را شروع می کنیم باید متوجه باشیم که چه نمازی را می خوانیم؛ مثلا نماز ظهر است یا عصر و آن را تنها برای اطاعت فرمان خداوند بجا آوریم که این همان "نیت" است و از اجزای اصلی نماز به شمار می آید.

 از آغاز تا پایان نماز باید از این کارها که نماز را باطل می کند بپرهیزیم:

1- خوردن و آشامیدن.

2- روی از قبله برگرداندن.

3- سخن گفتن.

4- خندیدن.

5- گریستن.

6- بهم زدن صورت نماز. مثل راه رفتن.

7- کم یا زیاد کردن اجزای اصلی نماز؛ مانند رکوع.

هنگام گفتن "الله اکبر" مستحب است، دستها را تا مقابل گوشها بالا ببریم.

 قرائت
 پس از گفتن "الله اکبر" سوره حمد را می خوانیم:

بسم الله الرحمن الرحیم
 (الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ  الرَّحْمـنِ الرَّحِیمِ  مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ إِیَّاکَ نَعْبُدُ وإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ اهدِنَــــا الصِّرَاطَالمُستَقِیمَ صِرَاطَ الَّذِینَ أَنعَمتَ عَلَیهِمْ غَیرِ المَغضُوبِ عَلَیهِمْ وَلاَ الضَّالِّین  

 

  قرائت پس از سوره حمد، یک سوره دیگر از قرآن را می خوانیم به عنوان نمونه، می توان سوره توحید را خواند:

سوره توحید
بسم الله الرحمن الرحیم
(قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ وَلَمْ یَکُن لَّهُ کُفُوًا أَحَدٌ )
 
پسرها و مردان باید نماز صبح و مغرب و عشا، حمد و سوره را (در رکعت اول و دوم) بلند بخوانند ولی دخترها وبانوان، اگر نا محرم صدای آنان را نشنوند می توانند بلند بخوانند و در نماز ظهر عصر همه باید حمد وسوره را آهسته بخوانند.

انسان باید نماز را یاد بگیرد که غلط نخواند و کسی که اصلا نمی تواند صحیح آن را یاد بگیرد، باید هر طور که می تواند بخواند و بهتر آن است که نماز را به جماعت بجا آورد.

 رکوع
پس از تمام شدن حمد وسوره سر به رکوع خم می کنیم و دستها را به زانوها می گذاریم و می گوییم:

"سبحان ربی العظیم وبحمده"
و یا می گوییم: "سبحان الله، سبحان الله، سبحان الله"
 
سجده
سپس سر از رکوع برداشته (می ایستیم) و آنگاه به سجده می رویم و هفت عضو بدن؛ یعنی پیشانی، کف دو دست، سر زانوها و نوک انگشتان بزرگ پا را بر زمین گذاشته و می گوییم:

"سبحان ربی الاعلی وبحمده"

یا "سبحان الله" را سه مرتبه تکرار می کنیم.

در سجده نماز، باید پیشانی را روی خاک یا سنگ یا چیزهای دیگری از زمین بگذاریم.

سجده بر چیزهایی که از زمین می روید و برای خوراک و پوشاک انسان مصرف نمی شود نیز صحیح است.

مهر نماز که بیشتر در بین ما معمول است، در حقیقت قطعه خاک پاکیزه ای است که نمازگزار همراه خود دارد تا برای سجده، پیشانی را روی آن بگذارد.

 سجده دوم
پس از سجده اول ، می نشینیم و بار دیگر به سجده رفته و سجده دوم را مانند سجده اول بجا می آوریم.

با تمام شدن سجده دوم، یک رکعت نماز به پایان می رسد؛ یعنی تا بدینجا، رکعت اول نماز را خوانده ایم، بنابراین بطور خلاصه، رکعت اول نماز عبارت است از:

1- تکبیره الاحرام (گفتن "الله اکبر" در آغاز نماز).

2- قرائت (خواندن حمد و سوره).

3- رکوع و ذکر آن.

4- دو سجده و ذکر آنها.

 رکعت دوم
پس از تمام شدن رکعت اول نماز، بدون آن که صورت نماز به هم بخورد و یا فاصله ای ایجاد شود، از جا برخاسته، بار دیگر می ایستیم و حمد و سوره را به همان ترتیبی که در رکعت اول نماز گفته شد، می خوانیم.

 قنوت
در رکعت دوم نمازهای روزانه، بعد از تمام شدن حمد و سوره و قبل از رکوع، مستحب است، دستها را روبروی صورت گرفته ودعایی بخوانیم؛ این عمل را "قنوت" گویند.

در قنوت می توان این دعا را خواند:

"ربنا آتنا فی الدنیا حسنة وفی الاخرة حسن وقنا عذاب النار"

پیامبر خدا (ص) فرمود: "کسی که قنوت نمازش طولانی تر باشد، حسابرسی او در روز قیامت راحت تر است".

پس از قنوت، رکوع وسجده ها را مانند رکعت اول بجا می آوریم.

 تشهد
در رکعت دوم هر نماز، پس از تمام شدن سجده دوم باید در حالی که رو به قبله نشسته ایم "تشهد" بخوانیم؛

یعنی بگوییم:
"اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و اشهد ان محمدا عبده ورسوله اللهم صل علی محمد وال محمد"

سلام
تا اینجا رکعت دوم نماز هم تمام می شود و اگر نماز دو رکعتی باشد؛ مانند نماز صبح، بعد از تشهد، با گفتن سلام، نماز را تمام می کنیم؛ یعنی می گوییم:

السلام علیک ایها النبی ورحمة الله وبرکاته

السلام علینا وعلی عباد الله الصالحین

السلام علیکم ورحمة الله وبرکاته
 
اکنون نماز صبح را فرا گرفتیم و چنانچه نمازی که می خوانیم سه رکعتی یا چهار رکعتی باشد، باید در رکعت دوم، بعد از خواندن تشهد، بدون آن که سلام نماز را بگوییم، بایستیم و رکعت سوم نماز را بخوانیم.
 
رکعت سوم
رکعت سوم نماز هم مانند رکعت دوم است، با این تفاوت که در رکعت دوم باید با حمد و سوره بخوانیم، ولی در رکعت سوم، سوره و قنوت ندارد و فقط "حمد" را می خوانیم و یا به جای حمد، سه مرتبه می گوییم:

"سُبحانَ اللهِ والحَمدُ للهِ وَلا اِلهَ الاّ اللهُ واللهُ اکبرُ"


 پس اگز نماز مغرب می خوانیم، باید بعد از سجده دوم (در رکعت سوم) تشهد بخوانیم وبا سلام، نماز را پایان دهیم.

 رکعت چهارم
اگر نمازی که می خوانیم چهار رکعتی باشد؛ یعنی: نماز ظهر یا عصر یا عشا؛ پس از سجده ها (در رکعت سوم) بدون آن که تشهد یا سلام را بخوانیم، می ایستیم و رکعت چهارم را مانند رکعت سوم انجام می دهیم و در پایان نماز؛ یعنی پس از سجده دوم می نشینیم و تشهد و سلام را می خوانیم و نماز را تمام می کنیم.

 خلاصه نماز
 اکنون که چگونگی نمازهای روزانه بیان شد، یاد آوری این نکته لازم است که؛ آنچه در نماز خوانده می شود و یاد گرفتن آنها لازم است، تنها بیست جمله می باشد، پس یادگیری نماز را دشوار ندانیم، و این دستور زندگی ساز اسلام را کوچک نشماریم بلکه با چند ساعت صرف و چند مرتبه تکرار این جملات، به آسانی می توان نماز را فراگرفت. برای توجه بیشتر، با حذف جمله های تکراری، بیست جمله واجب نماز را یاد آور می شویم:
 
1-   "اللهُ اَکبَر"

2-   بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمـَنِ الرَّحِیمِ

3-   الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ

4-   الرَّحْمـنِ الرَّحِیمِ

5-   مَـالِکِ یَوْمِ الدِّینِ

6-   إِیَّاکَ نَعْبُدُ وإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ

7-   اهدِنَــــا الصِّرَاطَ المُستَقِیمَ

8-   صِرَاطَ الَّذِینَ أَنعَمتَ عَلَیهِمْ

9-   غَیرِ المَغضُوبِ عَلَیهِمْ وَلاَ الضَّالِّینَ

10-  قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ

11-  اللَّهُ الصَّمَدُ

12- لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ

13- وَلَمْ یَکُن لَّهُ کُفُوًا أَحَدٌ

14- سُبحانَ ربٌی العظیمِ وَبحمدهِ

15- سُبحانَ ربٌی الاعلی وَبحمدهِ

16- اشهَدُ اَن لا اِلهَ الا اللهُ وَحدهُ لا شریکَ لَهُ

17- واشهدُ انٌ محمداً عبدُهُ ورَسُولُهُ

18- اللهُمٌ صَلٌ علی محمٌَدٍ والِ مُحمٌد

19- سُبحانَ اللهِ والحَمدُ للهِ وَلا اِلهَ الاّ اللهُ واللهُ اکبرُ

20- السٌلامُ عَلیکُم ورحمة اللهِ وبرکاتُهُ

 ترجمه نماز
  ·     "اللهُ اَکبَر": "خداوند از هر کس و هر چند بزرگتر است".
  ·      بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمـَنِ الرَّحِیمِ: "بنام خداوند بخشنده مهربان".
  ·      الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ: "ستایش، مخصوص پرودگار جهانیان است".
 ·       الرَّحْمـنِ الرَّحِیمِ: "خدای بخشنده و مهربان".
 ·       مَـالِکِ یَوْمِ الدِّینِ: "صاحب روز پاداش (قیامت)".
  ·      إیَّاکَ نَعْبُدُ وإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ: "تنها تو را می پرستیم و تنها از تو کمک می خواهیم".
  ·     اهدِنَــــا الصِّرَاطَ المُستَقِیمَ: "ما را به راه راست هدایت فرما".
  ·       صِرَاطَ الَّذِینَ أَنعَمتَ عَلَیهِمْ : "راه آنان که به آنها نعمت دادی".
  ·      غَیرِ المَغضُوبِ عَلَیهِمْ: "نه راه کسانی که بر آنها خشم شده است".
  ·       وَلاَ الضَّالِّینَ: "و نه راه گمراهان".
  ·      قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ : "بگو اوست خدای یکتا".
  ·      اللَّهُ الصَّمَدُ : "خدای بی نیاز".
  ·      لمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ: "خدایی که نه فرزند کسی است و نه فرزندی دارد".
  ·      وَلَمْ یَکُن لَّهُ کُفُوًا أَحَدٌ: "وهیچ کسی، همتای او نیست".
 ·  سُبحانَ ربٌی العظیمِ وَبحمدهِ: "پروردگار بزرگ من پیراسته و منزه است و او را ستایش می کنم".
  ·   سُبحانَ ربٌی الاعلی وَبحمدهِ: "پروردگار من از همه کس بالاتر و منزه است و او را می ستایم"
  ·   اشهَدُ اَن لا اِلهَ الا اللهُ وَحدهُ لا شریکَ لَهُ: "گواهی می دهم که جز آفریدگار، خدایی نیست و یکتا و بی همتاست و شریک ندارد".
  ·    واشهدُ انٌ محمداً عبدُهُ ورَسُولُهُ: "وگواهی می دهم که محمد (ص) بنده و فرستاده خداوند است".
  ·     اللهُمٌ صَلٌ علی محمٌَدٍ والِ مُحمٌد: "خداوندا! بر محمد و خاندان او درود فرست".
  ·     سُبحانَ اللهِ والحَمدُ للهِ وَلا اِلهَ الاّ اللهُ واللهُ اکبرُ: "خداوند از هر عیبی پاک و منزه است و حمد و سپاس مخصوص خداوند است و جز او پروردگاری نیست و خدا بزرگتر و برتر از هر چیز است".
   ·     السلام علیک ایها النبی ورحمة الله وبرکاته: "سلام و رحمت و برکات پروردگار بر تو باد ای پیامبر".
  ·     السلام علینا وعلی عباد الله الصالحین: "سلام بر ما (نمازگزاران) و بر بندگان نیکوکار خداوند".
   ·   السٌلامُ عَلیکُم ورحمة اللهِ وبرکاتُهُ: "سلام و رحمت و برکات خداوند بر شما (مؤمنین) باد".
   ·     ربنا اتنا فی الدنیا حسنة وفی الاخرة حسنة وقنا عذاب النار: "پروردگارا!: هم دنیا و هم در آخرت، به ما نیکی عنایت فرما و ما را از عذاب آتش جهنم نگه دار".

 احکام نماز
1- اگر نمازگزار پیش از آنکه به مقدار رکوع خم شود و بدنش آرام گیرد عمداً ذکر رکوع را بگوید، نمازش باطل است.

2- اگر پیش از تمام شدن ذکر واجب، عمداً سر از رکوع بردارد نمازش باطل است.

3- واجب است نمازگزار بعد از رکوع بطور کامل بایستد و سپس به سجده برود و چنانچه عمداً بطور کامل نایستد نمازش باطل است.

4- اگر کسی پیش از آنکه پیشانی اش به زمین برسد و آرام گیرد، عمداً ذکر سجده را بگوید، نمازش باطل است و چنانچه از روی فراموشی باشد باید دو باره در حال آرام بودن، ذکر را بگوید.

5- نمازگزار باید بعد از تمام شدن ذکر سجده اول بنشیند تا بدن آرام گیرد و دو باره به سجده رود.

6- اگر نمازگزار پیش از تمام شدن ذکر، عمداً سر از سجده بردارد نمازش باطل است.

7- بهتر است در نماز بر خاک قبر امام حسین (ع) سجده کنیم که یادآور جهاد و شهادت برترین انسانها، در راه مکتب اسلام است و این عمل، هر روز به ما درس ایثار وفداکاری می دهد.

8- سجده برای غیر خدا حرام است؛ چرا که سجده حالت بندگی انسان است و عبادت و بندگی تنها در پیشگاه پروردگار و به دستور او صحیح است.

 برخی از مستحبات نماز

1- پس از تمام شدن قرائت و قبل از رکوع، مستحب است "الله اکبر" بگوییم.

2- بعد از برخاستن از رکوع، مستحب است "الله اکبر" بگوییم و بهتر است این جمله را هم بگوییم: "سمع الله لمن حمده".

3- قبل از سجده ها و بعد از آنها، مستحب است "الله اکبر" بگوییم.

4- بین دو سجده مستحب است بگوییم:

"استغفر الله ربی واتوب الیه"

5- در پایان هر رکعت و هنگام برخاستن برای رکعت بعد، مستحب است بگوییم: "بحول الله وقوته اقوم واقعد".

تعقیب نماز
تعقیب نماز، ادامه دادن حالت عبادت است بعد از نماز.

مستحب است انسان، بعد از نماز، مقداری مشغول گفتن ذکر و خواندن دعا و قرآن شود ولازم نیست دعاها را به عربی بخواند و از بهترین تعقیبها، برای همه نمازها، تسبیحات معروفی است که پیامبر اکرم (ص) به دختر گرامیش حضرت زهرا (ع) آموخت و به "تسبیحات حضرت زهرا" معروف است، و آن عبارت است از:

 الله اکبر...............................34 مرتبه

الحمد لله..............................33 مرتبه

سبحان الله...........................33 مرتبه

 ونیز مستحب است، سجده شکر بجا آوریم؛ یعنی به قصد شکر نعمتهای پروردگار، به سجده رفته وصد مرتبه یا سه مرتبه و یا یک مرتبه بگوییم: "شکراً لله".

نماز جماعت
یکی از مراسم پرشگوه و با عظمت اسلامی، "نماز جماعت" است.


نماز جماعت تجلی وحدت مسلمانان و تشکل آنان در هر صبح و شام است. در روایات اسلامی برای شرکت در نماز جماعت، ثواب بسیاری شمرده شده است، تا جایی که اگر تعداد نمازگزاران، بیش از ده نفر باشد، ثواب آن قابل شمارش نیست. در احکام اسلامی نیز به مسائل بسیاری بر می خوریم که حکایت از اهمیت بسیار زیاد نماز جماعت دارد و در اینجا به برخی از آنها اشاره می کنیم:


1- شرکت در نماز جماعت برای همه کس مستحب است، به خصوص برای همسایه مسجد.


2- سزاوار نیست که انسان بدون عذر نماز جماعت را ترک کند.


3- شرکت نکردن در نماز جماعت، از روی بی اعتنایی جایز نیست.


4- مستحب است، انسان، صبر کند که نماز را به جماعت بخواند.


5- نماز جماعت، از نماز اول وقت، که به تنهایی خوانده می شود برتر است، هرچند نماز جماعت اول وقت خوانده نشود.


6- نماز جماعتی که مختصر خوانده می شود، از نماز طولانی که به جماعت نیست، بهتر است.


7- وقتی که جماعت برپا می شود، کسی که نمازش را به تنهایی خوانده مستحب است دو باره به جماعت بخواند.


با توجه به مسائلی که بیان شد، به اهمیت نماز جماعت پی می بریم. پس بکوشیم تا از اجتماع هر روز مسلمانان جدا نمانیم و از ثواب بسیار زیاد آن محروم نشویم.

احکام نماز جماعت
1- در نماز جماعت، یک نفر با تقوا که نماز را بطور صحیح می خواند، به عنوان امام جماعت، پیشاپیش جمعیت ایستاده و قبل از دیگران نماز را شروع کرده و دیگران در نماز از او پیروی می کنند.


2- کمترین افراد برای تشکیل نماز جماعت، دو نفر می باشد که یک نفر "امام جماعت" و دیگری "مأموم" است.


3- در رکعت اول و دوم نماز، وقتی که امام جماعت حمد وسوره را می خواند. بر دیگران لازم نیست، حمد و سوره را بخوانند بلکه به قرائت امام گوش فرا می دهند ولی بقیه اعمال نماز را باید انجام دهند.


4- مأموم نباید پیش از امام، نماز را شروع کند و کارهای نماز مانند رکوع وسجده را هم نباید جلوتر از او انجام دهد.


5- مأموم نباید جلوتر از امام جماعت باشد، بلکه کمی عقب تر می ایستد.


6- فاصله بین امام و مأموم وصف ها نباید زیاد باشد.


7- اگر برای نماز جماعت، اذان و اقامه گفته باشند، بر مأموم، خواندن آنها مستحب نیست.
 
نماز جمعه
یکی از نمازهایی که باید به جماعت خوانده شود و به تنهایی نمی توان خواند، نماز بسیار با عظمت جمعه است.


نماز جمعه زیباترین گردهمایی هفتگی مسلمانان و عالی ترین عبادت سیاسی هر هفته خداپرستان است.


در این نماز، امام جمعه نمازگزاران را به تقوا و پاکدامنی توصیه می کند و آنها را با مسائل سیاسی و اقتصادی جهان اسلام آگاه می سازد.


حضرت امام خمینی (قدس سره) در باره اهمیت این اجتماع باشکوه، چنین نگاشته اند:
"نماز جمعه و دو خطبه آن، از مراسم بزرگ مسلمانان است؛ مانند مراسم حج. وافسوس که مسلمانان از وظایف مهم سیاسی – اسلامی خود در این مراسم غفلت کرده اند. اسلام با تمام امورش، دین سیاست است و این مطلب برای هر کس که آگاهی کمی از احکام حکومتی، سیاسی، اجتماعی واقتصادی اسلام داشته باشد آشکار است و هرکس گمان کند که دین از سیاست جداست فردنادانی است که نه اسلام را شناخته و نه سیاست را".

احکام نماز جمعه
1- نماز جمعه دو رکعت است (مانند نماز صبح) و دو قنوت مستحبی دارد؛ یکی در رکعت اول، قبل از رکوع و دیگری در رکعت دوم، پس از رکوع.


2- نماز جمعه، اول ظهر روز جمعه و به جای نماز ظهر خوانده می شود.


3- خواندن دو خطبه، توسط امام جمعه، قبل از نماز، واجب است.


4- وقتی که امام جمعه، خطبه های نماز جمعه را می خواند، بر شرکت کنندگان واجب است، به خطبه ها گوش دهند، و سخن گفتن به هنگام ایراد خطبه ها مکروه است، بلکه اگر به سبب سخن گفتن، نتواند به خطبه ها گوش دهد، سکوت لازم است. همچنین هنگام ایراد خطبه ها، خواندن نماز مستحبی یا کتاب و روزنامه و انجام دادن کارهایی که مانع گوش دادن به خطبه ها است، خلاف است.


5- اگر کسی به خطبه اول یا هر دو خطبه نرسد، بازهم، شرکت در نماز جمعه فضیلت دارد و جایگزین نماز ظهر می شود.

 نماز مسافر
1- انسان باید در سفر، نمازهای چهار رکعتی را دو رکعت (شکسته) بخواند، به شرط آنکه مسافرتش از هشت فرسخ که حدود 45 کیلومتر است کمتر نباشد.


2- اگر مسافر از جایی که نمازش تمام است، مثل وطن حد اقل، چهار فرسخ می رود و چهار فرسخ برمی گردد، نمازش در این سفر هم شکسته است.


3- اگر انسان به جایی سفر کند و بخواهد در آن جا ده روز یا بیشتر بماند باید نماز را تمام بخواند و چنانچه کمتر از ده روز می ماند نمازش در آنجا شکسته است ولی در بین راه هنگام رفتن یابرگشتن از سفر، نماز را باید شکسته بخواند.


4- در وطن باید نماز را تمام بخواند، هر چند کمتر از ده روز در آنجا بماند مثلا از مسافرتی برگشته وچند روزی در وطن می ماند و دو باره به مسافرت می رود.


5- وطن، شهر یا روستایی است که انسان برای زندگی همیشگی خود اختیار کرده است، خواه در آنجا به دنیا آمده باشد و وطن پدر و مادرش باشد، یا خودش آنجا را برای زندگی اختیار کرده است.


6- اگر انسان به جایی سفر کند ونداند در آنجا ده روز می ماند یا نه، اگر با همین حال سی روز در آنجا بماند، پس از سی روز باید نماز را تمام بخواند.

نماز آیات
وقتی خورشید یا ماه بگیرد یا زلزله ای رخ دهد، بر خدا پرستان است که به خدای خود پناه آورده، دو رکعت "نماز آیات" بجا آورند. گزاردن چنین نمازی کنایه از این است که اینگونه حوادث نشانه هایی از قدرت الهی و نظم و حساب دقیق عالم طبیعی است.
خواندن این نماز، انسان را از خُرافات و خیال های بیهوده باز می دارد و متوجه آفریدگار هستی می نماید و همچنین سبب فرونشستن ترس و دلهره وآرامش دل ها می شود.


چگونگی نماز آیات
نماز آیات دو رکعت است و در هر رکعت پنج رکوع دارد و قبل از هر رکوع حمد و سوره خوانده می شود و یا سوره ای را پنج قسمت کرده و قسمت اول را قبل از رکوع اول، بعد از حمد می خوانیم وبه رکوع می رویم، سپس از رکوع برخاسته و بدون خواندن حمد قسمت دوم آن سوره را می خوانیم و به رکوع می رویم، پس از رکوع قسمت سوم آن را می خوانیم و باز به رکوع می رویم سپس می ایستیم و همچنین تا رکوع پنجم و سپس به سجده می رویم و رکعت دوم را هم به همین ترتیب بجا می آوریم.
اکنون به عنوان نمونه، نماز آیات را به شکل کوتاه آن با تقسیم سوره "اخلاص" بیان می کنیم:
- با گفتن "الله اکبر" نماز را شروع می کنیم.


- بعد از تکبیر، سوره حمد را می خوانیم و پس از حمد "بسم الله الرحمن الرحیم" را می گوییم.


- سپس به رکوع می رویم (در تمام رکوع ها باید ذکر رکوع گفته شود).


- از رکوع سر بر می داریم و بدون آنکه سوره حمد را بخوانیم، می گوییم: "قل هو الله احد".
- بعد به رکوع دوم می رویم.


- پس از رکوع دوم می خوانیم: "الله الصمد".


- باز به رکوع می رویم.


- پس از رکوع سوم می خوانیم: "لم یلد ولم یولد".


- باز به رکوع رفته، پس از رکوع چهارم می خوانیم:


"ولم یکن له کفواً احد".


- سپس رکوع پنجم را بجا آورده، سر از رکوع برداشته و به سجده می رویم.


- پس از سجده دوم، یک رکعت دیگر، مانند رکعت اول بجا می آوریم و با تشهد و سلام، نماز را تمام می کنیم.

قنوت نماز آیات
در نماز آیات هم خواندن قنوت مستحب است و زمان آن، در رکعت دوم، بعد از تمام شدن سوره، قبل از رکوع پنجم، است.
 
نماز بر میت
هرگاه مسلمانی، از دنیا برود، پس از انجام غسل و کفن، باید بر او نماز بخوانند، این نماز ممکن است توسط یک نفر خوانده شود و یا افرادی آن را به جماعت بخوانند.

چگونگی نماز میت
میت را باید روبروی نمازگزار طوری قرار دهند که وقتی برای نماز رو به قبله می ایستد، سر میت طرف راست نمازگزار باشد.


این نماز رکوع و سجده وتشهد و سلام ندارد و تنها، پنج تکبیر و چند ذکر و دعاست. بدین ترتیب که نمازگزار با نیت و گفتن "الله اکبر" نماز را شروع می کند.


سپس می گوید:
"اشهدُ ان لا اله الا اللهُ وان محمداً رسول الله"
بعد از آن، تکبیر دوم را می گوید و بعد می خواند:

"اللهم صل علی محمد وال محمد"


وبعد از تکبیر سوم باید بگوید:
"اللهم اغفر للمؤمنین والمؤمنات"


وبعد از تکبیر چهارم می گوید:
"اللهم اغفر لهذا المیت"


وبعد تکبیر پنجم را بگوید و با گفتن تکبیر پنجم، نماز هم تمام می شود.
نماز میت اگر به همین مقدار خوانده شود، کافی است، گرچه بهتر است دعاها وذکرهای مفصل آن خوانده شود.
 
نمازهای مستحبی
چنانکه گذشت، نمازهای مستحبی بسیار است و در این نوشته نمی گنجد، ولی از آنجا که عاشقان مایلند در اوقات فراغت، به مستحبات بپردازند، برخی از آنها را می آوریم: ناگفته نماند که به نماز مستحبی "نافله" نیز می گویند.
 
نافله های روزانه
نافله نماز صبح: دو رکعت پیش از نماز صبح.
نافله نماز ظهر: هشت رکعت (چهار رکعت نماز دو رکعتی) پیش از نماز ظهر.
نافله نماز عصر: هشت رکعت، پیش از نماز عصر.
نافله نماز مغرب: چهار رکعت، بعد از نماز مغرب.
نافله نماز عشا: دو رکعت بعد از عشا (نشسته خوانده می شود).
در بین این نمازها، نافله نماز صبح و نافله نماز عشا ثواب بیشتری دارد و سفارش زیادتری نسبت به آنها شده است.

نماز شب
نماز شب یازده رکعت است که از نیمه شب تا اذان صبح خوانده   می شود و ثواب بسیار دارد، بدین ترتیب:


هشت رکعت (چهار نماز دو رکعتی) به نیت نافله شب.
دو رکعت به نیت نماز شفع.
یک رکعت به نیت نماز وتر.


نماز غفیله
یکی دیگر از نمازهای مستحبی، نماز غفیله است که بین نماز مغرب و عشا خوانده می شود.

منبع:salat.persianblog.ir

بلاهایی که گناه بر سرمان می آورد !




گناه,گناه کردن

 

آیا تا کنون به این موضوع فکر کرده ایم که گناهانی که ما در طول شبانه روز مرتکب آن می شویم آیا تنها آخرت ما را نابود می کنند یا در زندگی دنیایی ما نیز موثر هستند؟ شاید بسیاری از گرفتاری های امروز زندگی ما، نتیجه گناهانی است که مرتکب می شویم! اما در پاسخ به این پرسش که چه گناهانی باعث دریده شدن پرده های عصمت، نزول بلا و عدم استجابت دعا می شود؟

باید گفت؛ اساساً هر گناهی به طور کلی سبب می شود که پرده های عصمت انسان دریده شود؛ هر گناهی می تواند موجب نزول بلا، عدم استجابت دعا و گرفتن رزق و روزى و برکت از زندگی انسان شود. اصولاً این خاصیت و اثر طبیعی گناه است. این چیزی است که در منابع دینی ما به آن اشاره شده در احادیث آمده است که خداوند می فرماید: گاهى بنده از من حاجتى مى‏طلبد و من آن را اجابت می کنم، ولى او گناه مى‏کند، من هم به فرشتگان مى‏گویم:

این بنده به وسیله گناه، خود را در معرض خشم من قرار داد و خود را مستحقّ محرومیت از نعمت من کرد، پس از این به خواسته خود نزد من نایل نخواهد شد، مگر به بندگیم گردن نهد.[1] همچنین امام علی علیه السلام فرمود: سوگند به خدا هیچ نعمتى از مردمى گرفته نمى‏شود، مگر به علت گناه آنها.[2]


ارتباط بلاها و مصیبت ها با گناه و معصیت
در چند جمله نخست از دعای کمیل، پیشوای پارسایان امیرالمومنین علیه السلام شاید به همین مسئله نظر داشته باشد، و با تکرار این جملات می خواهد بگوید خدایا، هر گناهی که موجبات دریدن پرده عصمت، نزول بلا، عدم استجابت دعا و... می شود را، بر من ببخش، چنان که در انتهای این جملات می فرماید: هر جرم و گناهی که مرتکب شدم و هر خطا و اشتباهی را که از من سرزد، بر من عفو کن. اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتى تَهْتِکُ الْعِصَمَ؛ اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتى تُنْزِلُ النِّقَمَ؛ اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتى تُغَیِّرُ النِّعَمَ؛ اَللّهُمَّ اغْفِرْ لىَ الذُّنُوبَ الَّتى تَحْبِسُ الدُّعاَّءَ؛ اَللّهُمَّ اغْفِرْ لىَ الذُّنُوبَ الَّتى تَقطَعُ الرَّجاءَ؛ اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتى تُنْزِلُ الْبَلاَّءَ.


گناهانى که موجب نازل شدن عذاب می گردند؛ کمک نکردن به ستم ‏دیدگان، نرسیدن به حال محرومان و ترک امر به معروف و نهى از منکر می باشد. گناهانى که موجب مى‏شود که دشمنان بر انسان تسلط یابند، عبارت اند از: ظلم آشکار، گناه علنى، ارتکاب محرمات، نافرمانى از نیکان و متابعت از اشرار. گناهانى که آدمیان را زود هلاک می کنند عبارت اند از: قطع رحم، سوگند دروغ، گفتن سخنان غیر واقع، زنا، سد راه مسلمانان و ادعاى امامت بدون لیاقت و شایستگى


ارتباط بلاها و مصیبت ها با گناه و معصیت، به گونه ای است که قرآن کریم هر پیشامدی را که برای انسان رخ دهد بر اثر گناه دانسته، می فرماید: هربلا و مصیبت که به شما برسد، به خاطر اعمالی است که انجام داده اید و بسیاری از آنها را نیز خداوند عفو می کند.[3] بنابراین، از مجموع آموزه های دینی اعم از آیات و روایات استفاده می شود که گناه، نقش مهم و مۆثری در نزول بلا دارد به عنوان نمونه، امام صادق علیه السلام فرمود: زندگی موجودات دریا بر اثر باران است، هنگامی که باران نبارد، هم خشکی ها و هم دریاها به فساد و نابودی کشیده می شوند و این هنگامی است که گناهان فراوان شود.[4] اینها نمونه هایی از روایاتی است که به صورت کلی به بیان عواقب گناه می پردازد، اما در تعدادی از روایات، به آثار و پیامدهای برخی از گناهان به صورت خاص اشاره شده است که به نمونه ای از آنها اشاره می شود.


گناهانى که عذاب مى‏آورند و روزى انسان را می گیرند
ابو خالد کابلى می گوید: از امام سجاد علیه السلام شنیدم، فرمودند: گناهانى که موجب تغییر نعمت می شوند عبارت اند از: ظلم به مردم، ترک کارهاى نیک و احسان به مردم، کفر نعمت و ترک شکر و سپاس. خداوند متعال می فرماید: إِنَّ اللَّهَ لا یغَیرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى یغَیرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ"؛[5] پروردگار چیزى از قومى نمی گیرد، مگر این که آنها خود اوضاع و احوال خود را تغییر دهند. و گناهانى که عذاب مى‏آورند عبارت اند از ظلمى که ظالم نسبت به آن شناخت داشته باشد، و تجاوز و تعدى به مردم و ریشخند کردن آنها. گناهانى که روزى انسان را می گیرند؛ اظهار فقر، خوابیدن در هنگام نماز عشاء به گونه ای که نماز قضا شود، همچنین است نماز صبح، و کوچک شمردن نعمت ها و شکایت از خدا. اما گناهانى که پرده‏ها را پاره می کنند عبارت اند از: خوردن شراب، بازى کردن قمار، شوخى و مزاح با مردم، سخنان لغو و بى‏فایده، عیب ‏جویى از مردم و همنشینى با مردان آلوده.


از مجموع آموزه های دینی اعم از آیات و روایات استفاده می شود که گناه، نقش مهم و مۆثری در نزول بلا دارد به عنوان نمونه، امام صادق علیه السلام فرمود: زندگی موجودات دریا بر اثر باران است، هنگامی که باران نبارد، هم خشکی ها و هم دریاها به فساد و نابودی کشیده می شوند و این هنگامی است که گناهان فراوان شود


گناهانى که مانع قبولى دعا می شوند
و فرمود: گناهانى که موجب نازل شدن عذاب می گردند؛ کمک نکردن به ستم ‏دیدگان، نرسیدن به حال محرومان و ترک امر به معروف و نهى از منکر می باشد. گناهانى که موجب مى‏شود که دشمنان بر انسان تسلط یابند، عبارت اند از: ظلم آشکار، گناه علنى، ارتکاب محرمات، نافرمانى از نیکان و متابعت از اشرار. گناهانى که آدمیان را زود هلاک می کنند عبارت اند از: قطع رحم، سوگند دروغ، گفتن سخنان غیر واقع، زنا، سد راه مسلمانان و ادعاى امامت بدون لیاقت و شایستگى.

گناهانى که امیدها را قطع می کنند عبارت اند از: ناامیدى از رحمت خداوند، یأس از درگاه خدا، اطمینان و اعتماد به غیر خدا و تکذیب وعده‏ هاى خداوند. گناهانى که مانع قبولى دعا می شوند عبارت اند از: سوء نیت، خبث باطن، نفاق با برادران، اجابت نکردن دیگران، تأخیر نمازهاى واجب تا آن گاه که وقتش بگذرد، نیکى نکردن در راه خداوند، ندادن صدقه و ترک احسان، زبان به فحش و ناسزا گشودن[6]


هریک از اینها ممکن است موارد بیش از این برایشان باشد که به جهت اختصار به همین مقدار اشاره شد، همان گونه که از روایات برمی آید، دلایل عدم استجابت دعا را حدود سی عامل تشکیل می‌دهد و اسباب آن در مواردی لقمه حرام، غیبت، حسادت، عجب و خود بزرگ بینی، قساوت قلب، ریا و ... می تواند باشد.


منبع: shabestan.ir

روایات اهل بیت درباره ثواب گریه در عزای سیدالشهداء




احادیث,حدیث,احادیث محرم,حدیث در مورد محرم

روایات اهل بیت درباره ثواب گریه در عزای سیدالشهداء
اشک و عشق، سوز دل عشاقی است که در مسیر وصال به مراد خود سر از پا نشناسند و چشمه های بهشت ازچشمانشان می چکد اینان در فراق امام مظلوم خود لباس ماتم بر تن می کنند سرشک غم و اندوه عجب حکایت غریبی است که آنگاه از جان برمی آید و بر دامن می نشیند.
روایاتی از اهل بیت (ع) درباره ارزش اشک در ماتم شهید کربلا را از از کتاب ارزشمند کامل‌الزیارات تقدیم عشاق سیدالشهداء سید جوانان اهل‌ بهشت می‌نماید:
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع : إِنَّ الْبُکَاءَ وَ الْجَزَعَ مَکْرُوهٌ لِلْعَبْدِ فِی کُلِّ مَا جَزِعَ- مَا خَلَا الْبُکَاءَ وَ الْجَزَعَ عَلَى الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍ‏ع فَإِنَّهُ فِیهِ مَأْجُور
حضرت ابى عبد اللَّه علیه السّلام ‏فرمودند:
جزع نمودن و گریستن براى بنده در تمام امور مکروه و ناپسند است مگر گریستن و جزع کردن بر حسین بن علىّ علیهما السّلام زیرا در گریستن بر او اجر و ثواب وجود دارد گریه کننده اجر می برد.

********************

قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَنْ ذُکِرَ الْحُسَیْنُ ع عِنْدَهُ فَخَرَجَ مِنْ عَیْنِهِ [عَیْنَیْهِ‏] مِنَ الدُّمُوعِ مِقْدَارُ جَنَاحِ ذُبَابٍ کَانَ ثَوَابُهُ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَمْ یَرْضَ لَهُ بِدُونِ الْجَنَّه.
حضرت ابو عبد اللَّه علیه السّلام فرمودند:
اگر در نزد کسى که از حضرت حسین بن على علیهما السّلام یادی بشود و از چشمش به مقدار بال مگس اشک خارج شود اجر او با خدا است و حق تعالى به کمتر از بهشت براى او راضى نخواهد بود.

********************

عَنْ أَبِی عُمَارَةَ الْمُنْشِدِ قَالَ مَا ذُکِرَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ ع عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع فِی یَوْمٍ قَطُّ فَرُئِیَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع فِی ذَلِکَ الْیَوْمِ مُتَبَسِّماً قَطُّ إِلَى اللَّیْل.
ابى عماره منشد گفت:
هرگز نشد یادی از حسین بن على علیهما السّلام نزد ابى عبد اللَّه جعفر بن محمّد علیهما السّلام صورت گیرد و آن جناب تا شب متبسّم و خندان دیده شوند.(هرگاه نزد امام صادق ع یادی از امام حسین ع می شد دیگر کسی آن حضرت را تا شب خندان نمی دید.)

********************

عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ ع یَقُولُ مَنْ قَطَرَتْ عَیْنَاهُ فِینَا قَطْرَةً وَ دَمَعَتْ عَیْنَاهُ فِینَا دَمْعَةً بَوَّأَهُ اللَّهُ بِهَا فِی الْجَنَّةِ غُرَفاً یَسْکُنُهَا أَحْقَاباً وَ أَحْقَاباً.
حضرت على بن الحسین علیهما السّلام مى‏فرمودند: کسى که از دو چشمش قطره‏اى اشک در راه ما بیاید خداوند متعال در بهشت غرفه‏اى به او عطاء فرماید که روزگارهای بسیاری در آن سکنا گزیند.
هرگاه یاد قتلگاه می افتم اشک چشمانم را فرا می گیرد.

********************

أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: بَکَى عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ عَلَى أَبِیهِ حُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ ص عِشْرِینَ سَنَةً أَوْ أَرْبَعِینَ سَنَةً وَ مَا وُضِعَ بَیْنَ یَدَیْهِ طعاما [طَعَامٌ إِلَّا بَکَى عَلَى الْحُسَیْنِ حَتَّى قَالَ لَهُ مَوْلًى لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنِّی أَخَافُ عَلَیْکَ أَنْ تَکُونَ مِنَ الْهَالِکِینَ قَالَ ا‏نَّما أَشْکُوا بَثِّی وَ حُزْنِی إِلَى اللَّهِ وَ أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ‏ إِنِّی لَمْ أَذْکُرْ مَصْرَعَ بَنِی فَاطِمَةَ إِلَّا خَنَقَتْنِی الْعَبْرَةُ لِذَلِک.
ابى عبد اللَّه علیه السّلام فرمودند:
حضرت على بن الحسین صلوات اللَّه علیهما مدت بیست یا چهل سال بر پدرشان گریستند و طعام و غذائى نبود که در مقابل حضرت بگذارند مگر آنکه آن حضرت به یاد امام حسین علیه السّلام گریه مى‏کردند تا جایى که غلام حضرت محضر مبارکش عرض نمود:
فدایت شوم اى پسر رسول خدا مى‏ترسم که شما هلاک شوید.
حضرت فرمودند:
إِنَّما أَشْکُوا بَثِّی وَ حُزْنِی إِلَى اللَّهِ وَ أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ‏.
تنها درد دل و غم خود را با خدا می گویم و از لطف و کرم بى‏اندازه او چیزى می دانم که شما نمى‏دانید. سپس فرمودند:
هیچ گاه محل کشته شدن فرزندان فاطمه علیها السّلام را به یاد نمى‏آورم مگر آنکه حزن و غصه حلقوم من را مى‏فشارد.

********************

حضرت یوسف و امام حسین (ع):
قَالَ أَشْرَفَ مَوْلًى لِعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ع وَ هُوَ فِی سَقِیفَةٍ لَهُ سَاجِدٌ یَبْکِی فَقَالَ لَهُ یَا مَوْلَایَ یَا عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ أَ مَا آنَ لِحُزْنِکَ أَنْ یَنْقَضِیَ فَرَفَعَ رَأْسَهُ إِلَیْهِ وَ قَالَ وَیْلَکَ أَوْ ثَکِلَتْکَ أُمُّکَ وَ اللَّهِ لَقَدْ شَکَا یَعْقُوبُ إِلَى رَبِّهِ فِی أَقَلَّ مِمَّا رَأَیْتَ حَتَّى قَالَ یا أَسَفى‏ عَلى‏ یُوسُفَ أَنَّهُ فَقَدَ ابْناً وَاحِداً وَ أَنَا رَأَیْتُ أَبِی وَ جَمَاعَةَ أَهْلِ بَیْتِی یُذْبَحُونَ حَوْلِی.
قَالَ وَ کَانَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ع یَمِیلُ إِلَى وُلْدِ عَقِیلٍ فَقِیلَ لَهُ مَا بَالُکَ تَمِیلُ إِلَى بَنِی عَمِّکَ هَؤُلَاءِ دُونَ آلِ جَعْفَرٍ فَقَالَ إِنِّی أَذْکُرُ یَوْمَهُمْ مَعَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ ع فَأَرِقُّ لَهُمْ.
غلام حضرت على بن الحسین علیهما السّلام به صفّه سر پوشیده‏اى که متعلّق به امام سجّاد علیه السّلام بود و آن جناب در آنجا پیوسته در حال سجود و گریه بودند نزدیک شد و به حضرت عرض نمود:
اى آقاى من، اى على بن الحسین آیا وقت آن نشده که حزن و غصّه شما به پایان برسد؟
حضرت سر مبارک از زمین برداشته و متوجّه او شده و فرمودند:
واى بر تو ،به خدا قسم حضرت یعقوب در حادثه‏اى بسیار کمتر و واقعه‏اى ناچیزتر از آنچه من دیدم به پروردگار شکایت نمود و اظهار کرد: یا أَسَفى‏ عَلى‏ یُوسُفَ (وا اسفا بر فراق یوسفم).
با اینکه ایشان تنها یک فرزندش را از دست داده بود ولى من دیدم که پدرم و جماعتى از اهل بیت من را در اطرافم سر بریدند.

********************

ملاک احترام امام سجاد (ع)
راوى گفت: حضرت على بن الحسین علیهما السّلام به فرزندان عقیل میل و توجّه خاصّى داشتند. به حضرت عرض شد: چه طور به این بنى اعمامتان (اولاد عقیل) توجّه و تمایل بیشتری دارید نسبت به آل و فرزندان جعفر؟
حضرت فرمودند:
حسین علیه السّلام اشک هر مؤمنى می‏باشد.

********************

ویژگی خاص امام حسین (ع)
قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ ع أَنَا قَتِیلُ الْعَبْرَةِ لَا یَذْکُرُنِی مُؤْمِنٌ إِلَّا اسْتَعْبَر
امام صادق علیه السّلام فرمودند:
حضرت حسین بن على فرمودند: من کشته اشک هستم، هیچ مؤمنى من را یاد نمى‏کند مگر آنکه با یاد من اشک بر دیدگانش حلقه می زند.

منبع:khabaronline.ir

فضیلت فرستادن صلوات




صلوات,ثواب صلوات فرستادن

واژه صلاۀ، جمع آن صلوات به معنی نماز خواندن و درود و تحیّت است. صلّی الله علیه، یعنی خداوند بر او درود فرستاد، در «معجم الوسیط» هم صلا به معنای دعا است.

در «تفسیر جوان» آمده است که: چنانچه صلوات به خدا نسبت داده شود، به معنی فرستادن رحمت است و هر گاه به فرشتگان و مؤمنان منسوب گردد؛ به معنی طلب رحمت است.۱

معنای صلوات فرستادن خداوند بر پیامبر(ص) چیست؟ یعنی وقتی ما می‌گوییم: «الّلهمّ صلّ علی محمّد و آل محمّد»، از خداوند خواسته‌ایم که چه کاری بکند؟ مگر آنها در کمال مطلق نیستند؟

در قرآن کریم به مؤمنان دستور می‌دهد که به پیامبر(ص) درود و سلام بفرستند: «انّ الله و ملائکه یصلّون علی النّبی یا ایّها الّذین امنوا صلّوا علیه و سلّموا تسلیما؛ خداوند و فرشتگان بر پیامبر(ص) درود می‌فرستند؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید، بر او درود بفرستید و سلام گویید و تسلیم فرمانش باشید».۲

مقام پیامبر(ص) آن‌قدر والا است که خدای سبحان و تمام فرشتگان بر او درود و سلام می‌فرستند و بهتر است مؤمنان هم در این آهنگ کلّی هم‌نوا و هماهنگ شوند.

علاوه بر آن، صلوات خدا به معنی فرستادن رحمت است و این گسترش دادن مقام معنوی پیامبر(ص) و آل پیامبر(ع) است و صلوات فرشتگان و مؤمنان به معنی طلب رحمت و مغفرت است و این هم خواستاری مقام و عظمت معنوی آنها است.

طلب کردن رحمت برای بندگان
ناگفته نماند که فرستادن صلوات و سلام بر پیامبر(ص) و آل پیامبر(ع) از طرف مؤمنان در حقیقت طلب کردن رحمت بر خودشان نیز است؛ زیرا در واقع پیامبر(ص) و ائمّه(ع) واسطه فیض الهی هستند. اگر بر آنها صلوات نفرستیم، در واقع خود را از رحمت الهی محروم کرده‌ایم.

درود بر پیامبر(ص) سبب پاکی اعمال و نیز قبولی آنها می‌شود، همچنین باعث اجابت دعاها، کفّاره گناهان، نورانی شدن در قیامت و راه پیدا کردن به بهشت می‌شود.


در زیارت جامعه کبیره آمده:
«و جعل صلواتنا علیکم و ما خصّنا به من ولایتکم، طیبا لخلقنا و طهاره لانفسنا و تزکیه لنا و کفاره لذنوبنا ...؛


و قرار داد درودهای ما را بر شما و آنچه را مخصوص گردانید، به ما از دوستی و محبّت شما به خاطر پاک گردانیدن خلقت ما و پاکیزگی برای جان‌های ما و جهت پاکی روح ما و کفّاره گناهان ما».

شخصی از پیامبر(ص) پرسید: صلوات فرستادن امّت، ارسال تحفه‌ای است به نزد شما، آیا از جانب شما تحفه‌ای برای ایشان خواهد بود؟

آن حضرت فرمود: «امروز، صلوات امّت بر من، تحفه‌ای است از ایشان برای من و فردا، تحفه من برای ایشان، در بهشت خواهد بود.»

صلوات در آینه قرآن و کلام معصوم(ع)
در سوره احزاب، آیه ۵۶ خداوند می‌فرماید:
«خدا و فرشتگان او بر پیامبر اکرم(ص) درود می‌فرستند، شما هم ای کسانی که ایمان آورده‌اید، بر او صلوات بفرستید و آن طور که باید، تسلیم شوید.»

خداوند در این آیه تأکید می‌کند که ابتدا من و ملائکه بر پیامبر(ص) صلوات می‌فرستیم و به پیروی از ما شما انسان‌ها بر ایشان و آلش سلام و درود بفرستید.

در حکمت ۱۶۳ «نهج ‌البلاغه» آمده است: «هرگاه از خدای سبحان درخواستی داری، بر پیامبر اکرم(ص) درود بفرست.

سپس حاجت خود را بخوان؛ زیرا خداوند بزرگوارتر از آن است که از دو حاجت در خواست شده، یکی را بر آورده و دیگری را باز دارد.»

تمام دعاهای «صحیفه سجّادیه» نیز با صلوات آغاز یا پایان می‌یابد. در برخی از دعاها نیز در اواسط دعا، صلوات فرستاده شده است؛ زیرا ائمّه(ع) معتقدند صلوات، ذکر برآورده شدن حاجت است و در هر دعایی که صلوات فرستاده شود، اجابت آن از سوی خدا حتمی است.

امام سجّاد(ع) در دعای ۴۴ به کرّات صلوات را تکرار کرده و دعا برای حفظ توحید، رسیدن به منزلت بالا در نماز، شناخت حرمت خدا را از خداوند مسئلت می‌کنند.

در قسمتی از این دعا می‌فرمایند: «بار خدایا! بر محمّد و آل محمّد درود فرست، به شمار درودهایی که بر هر کس نثار فرموده‌ای و چندین برابر آن به چندین برابر که هیچ کس جز تو شمار آن نداند که تو هر چه خواهی، کنی».

امام صادق(ع) نیز در باب اهمّیت صلوات می‌فرمایند:
«کسی که شهادت بدهد خدایی جز خدایی یگانه نیست و اگر شهادت دهد که حضرت محمّد(ص) رسول خداست، ده هزار حسنه برای او نوشته می‌شود.»۳

کیفیّت صلوات بر پیامبر اکرم(ص)
در مورد کیفیّت صلوات، روایات فراوانی است که درود و سلام بر پیامبر(ص) را همراه با آلش، مقبول می‌دانند.

این نوع کیفیّت صلوات از منابع شیعه و سنّی قابل اثبات است.

از حضرت علی(ع) نیز روایت است که ایشان فرمودند:
«اصحاب گفتند: ای رسول خدا! چگونه بر شما صلوات فرستیم که فرمود: «بگویید خداوندا! بر محمّد و آل محمّد صلوات فرست،‌ همان گونه که بر ابراهیم و آل ابراهیم صلوات فرستادی، راستی که تو ستوده و والایی و بر محمّد و آل محمّد فزونی بخش، همان گونه که بر ابراهیم و آل ابراهیم فزونی دادی، به راستی که تو پسندیده و عظمایی.»۴

برکات و ثواب صلوات
در باب ثواب صلوات، روایات فراوانی است که تأکید می‌کند که صلوات ده هزار بار حسنه دارد، رحمت و برکت و لطف و کرامت خدا را به همراه دارد، معادل با پاداش و ثواب تسبیح و تکبیر خداست، ارتقای درجه به همراه دارد، معادل سبحان ‌الله و الحمد‌الله و لا اله الّا ‌الله و الله اکبر است.

صلوات برکات فراوانی را برای شخص به دنبال دارد. برکات صلوات را می‌توان به برکت‌های دنیوی و اخروی تقسیم کرد.

در دنیا صلوات باعث برآورده شدن حاجت، ازدیاد مال،‌ رفع فقر، بخشش گناهان، ادای قرض، خوشبو شدن، درمان فراموشی، رفع نفاق، نجات از سختی، تندرستی، خواب مقصود دیدن و درک امام قائم(ع) می‌باشد.

برای اثبات برخی از موارد ذکر شده، به کلام ائمّه(ع) استناد می‌کنیم.

حضرت رسول اکرم(ص) می‌فرمایند: «صلوات فرستادن، فقر را برطرف می‌کند.»

از دیگر برکات حائز اهمّیت صلوات، از بین رفتن گناهان است؛ چنان‌که امام رضا(ع) به نقل از رسول خدا(ص) می‌فرمایند: «الصّلاه علی و علی اهل بیتی تذهب بالنّفاق؛ صلوات و درود بر من و خاندان من نفاق را از بین می‌برد.»

و امّا برکات اخروی صلوات را می‌توان به پنج مرحله تقسیم کرد: ۱. عالم برزخ، ۲. قیامت، ۳. پل صراط، ۴. جهنّم، ۵. بهشت.

قرآن کریم به مؤمنان دستور می‌دهد که به پیامبر(ص) درود بفرستید: «انّ الله و ملائکه یصلّون علی النّبی یا ایّها الّذین آمنوا صلّوا علیه و سلّموا تسلیما؛ خداوند و فرشتگان بر پیامبر درود می‌فرستند.

ای کسانی که ایمان آورده‌‌اید، بر او درود بفرستید و سلام گویید و تسلیم فرمانش باشید.»  

صلوات,ثواب صلوات فرستادن

 ۱. عالم برزخ
مداومت بر صلوات، عذاب قبر را در عالم برزخ دور می‌کند، ظلمت گناه را از بین می‌برد، عذاب را از همه اهل قبرستان دور می‌کند، ثواب صلوات سنگین‌تر از گناهان است، صلوات، فریادرس انسان در قبر است،‌ چهره او را در برزخ نورانی و جان کندن را راحت می‌کند.

پیامبر اکرم(ص) می‌فرمایند: «هر کس بر من صلوات زیاد بفرستد، از تلخی مرگ و جان کندن ایمن گردد.»

۲. قیامت
از ائمّه(ع) آمده که هر کس در دنیا مداومت بر صلوات داشته باشد، خصوصاً در روز جمعه، صلوات، شفیع ایشان می‌شود.


در قیامت، همچنین صلوات بسیار، صلوات‌ فرستنده را در روز قیامت نزدیک‌‌ترین فرد به پیامبر(ص) قرار می‌دهد، خداوند از هر جهت بر فرد نور می‌تاباند، هفتاد حاجتش را در قیامت برآورده می‌کند و او را در زیر عرش الهی قرار می‌دهد، همچنین این صلوات‌ها موجب سنگینی اعمال در قیامت و افضل اعمال محسوب می‌شود و ذخیره‌ای خوب برای ایشان در قیامت به حساب می‌آید.

از پیغمبر(ص) نقل است که فرمودند: «سه کس در روز رستاخیز، آن روزی که سایه‌ای جز سایه خداوند نخواهد بود، در زیر عرش الهی خواهند بود». عرض شد: یا رسول الله آنها چه کسانی هستند؟

فرمود: «آن کس که اندازه‌ای از غم امّت من را برطرف سازد و کسی که سنّت مرا زنده نماید و آن کس که فراوان بر من صلوات فرستد».

۳. پل صراط
صلوات، راهنمای انسان در هنگام عبور از پل صراط است و نوری است که راه را بر او روشن می‌کند؛ چنان‌که
رسول اکرم(ص) می‌فرمایند: «بر من بسیار درود بفرستید؛ زیرا درود فرستادن بر من، برای صلوات فرستنده، نوری است در قبر و نوری است بالای صراط و نوری است در بهشت.»

۴. جهنّم
صلوات انسان را از گرمای جهنّم مصون می‌دارد و مانعی است برای او در ورود به آتش جهنّم.

رسول خدا(ص) فرمودند: «آن کس که بر من درود بفرستد، داخل آتش نخواهد گردید و هر کس درود فرستادن بر من را فراموش کند، از راه بهشت به خطا خواهد رفت.»

۵. بهشت
صلوات فرستندگان در بهشت، حورالعین نصیبشان می‌شود، دوست پیامبر(ص) در بهشت شده و هفتاد هزار قصر بهشتی دریافت می‌کنند، شراب سلسبیل می‌نوشند و در زمره خواصّ پیامبر(ص) وارد بهشت می‌کردند.

منبع:porsemani.ir

سوره‌ای که در سرعت سیر و سلوک مفید است!




سوره یس,خواص سوره یس,فضیلت سوره یس,ثواب خواندن سوره یس

در مسیر سیر و سلوک و حرکت به سوی نور و معنویت و روحانیت، سوره یس از نقشی اساسی برخوردار است و رکنی بی بدیل به شمار می رود.

مقصود سیر و سلوک
آنان که دینداری پیشه کرده و خود را ملزم به اطاعت از فرامین الهی ساخته‌اند، به دو دسته تقسیم می گردند :

گروه اول که اکثریت دینداران را تشکیل می دهند، مۆمنانی هستند که رستن از جهنم و عذاب و دستیابی به بهشت و سعادت را غایت اعمال و عبادات خود قرار داده اند .

گروه دوم که همان نخبگان و برگزیدگان مۆمنین می باشند، افرادی هستند که در راه رسیدن به «مقام قرب الهی» حرکت می کنند و در این مسیر سه هدف را پیش رو و سر لوحه اعمال خود قرار داده اند که آن سه عبارتند از:  1.قرب الی اللّه،   2.رضوان اللّه،   3.لقاء اللّه.

در حقیقت، اینان در پی آن هستند که در مرتبه نخست، خود را از خصلت های منفی پاک، و از ظلمت و تاریکی های جهان مادی رها سازند و به صفات و خصلت های الهی بیارایند تا در نتیجه چنان رستن و آراستنی، به مقام قرب الهی برسند و مستوجب رضوان، نظر و خشنودی خدا گردند، اما در عین حال، آنان بالاترین مقصود و والاترین آرزوهای خویش را رسیدن به لقاء الله قرار داده اند و از تمام رفتار، گفتار و حرکات خود آن مقصد والا را می جویند.

منظور ما هم از سیر و سلوک قرار گرفتن در همین مسیر می باشد و مقصود از سالک الی الله، چنین اشخاصی هستند که در مسیر قرب، رضوان و لقاء الهی کوشش می کنند.

از این نظر، دستیابی به بهشت هم، از آن جهت برای سالک الی الله مطلوب است که مکان قرب خدا و ساکنان آن شامل خشنودی رضوان پروردگار و شاهد جمال و جلال الهی هستند و جهنم نیز به آن دلیل منفور و تلخ و دردناک می باشد که مکان دوری از خدا و جایگاه دورماندگان از لطف و رحمت خداوند است.

 یاسین؛ رکن بی بدیل در سیر و سلوک
باید دانست که در مسیر سیر و سلوک و حرکت به سوی نور و معنویت و روحانیت، سوره یس از نقشی اساسی برخوردار است و رکنی بی بدیل به شمار می رود.

البته معنای این گفتار آن نیست که شخص سالک تنها با خواندن «یس» می تواند به هدف والای خود دست یابد، بلکه بدین معناست که لازم است با وجود انجام دیگر اعمال و عبادات، سوره یس در متن آنها قرار گیرد تا کاخ رفیع سیر و سلوک بنا گردد.

رکنیت یس را می توان در سه نقش اساسی این سوره شریف جست و جو کرد که آن سه عبارتند از:


1.فعال سازی
انسان شاهکار خلقت و موجود با عظمتی است که ظرفیت های بسیار و آمادگی های بی کرانی در او نهفته است؛ ظرفیت ها و آمادگی هایی که اگر به فعلیت برسند و نیروهای وجودی او را آزاد سازند، می توانند انسان را تا بلندترین قله های کمال پیش برند، اما افسوس که بیشتر اوقات، حتی یک هزارم این آمادگی ها هم، در وجود آدمی ظهور نمی یابد.

به عنوان نمونه، همه ما دارای چشم باطنی هستیم که اگر گشوده گردد، می تواند افق های دور دست و حقایق پر رمز و رازی را ببیند، همچنین از گوش باطنی برخورداریم که چنانچه شنوا گردد، همه نغمه های عالم بالا و سروش های آسمانی را خواهد شنید؛ و صدها توانایی نهفته دیگر که مهم، یافتن رمز و راز فعال سازی آنهاست.

تلاوت سوره های قرآن کریم نیز، از آثار آشکار و نهانی برخوردار می باشد، ثوابی که برای تلاوت سوره ها ذکر گردیده، همان اثر آشکار آنهاست، اما سوره های قرآن دارای اثرات پنهان فراوانی هستند که بروز آنها نیاز به یک عامل فعال ساز دارد.

سوره «یس» یکی از این عوامل فعال ساز است که هم می تواند توانایی های نهفته در وجود آدمی را ظاهر سازد و هم تلاوت آن، آثار آیات و سوره های قرآن کریم را بروز می دهد.

آن دسته از روایات نیز که از «یس» به قلب قرآن تعبیر کرده اند، ناظر بر همین ویژگی آن می باشد و به این معناست که همچنان که همه اعضاء تنها در پرتو وجود قلب می توانند فعالیت و حرکت کنند و آثار خود را آشکار سازند، آثار و توانایی های آدمی نیز، تنها در پرتو «یس» فعال و هویدا می گردد. 

اهمیت و جایگاه این نقش از سوره یس تا بدانجاست که می توان گفت: تنها وجود همین ویژگی برای آن بس است که انسان همچون غلامی حلقه به گوش، خود را در آستانه این سوره شریفه قرار دهد تا از نردبان کمالات بالا رود و در سایه تأثیرات آن به غیب جهان برسد.

و به این ترتیب، چیزهایی را ببینید که دیگران نمی بینند، سروش هایی را بشنود که دیگران نمی شنوند و به آنچه که در تصور هیچ کس نمی گنجد، آگاه گردد.


2. افزون سازی
در دین مقدس اسلام برای هر یک از اعمال نیک و عبادی همچون، نماز، روزه ، حج ، زکات و… ثوابهای بسیاری برشمرده شده است که گاهی مزیت‌ها و شرایطی همراه آنها می شود و آن ثواب ها را افزون می سازد.

به عنوان نمونه، خواندن قرآن در نماز و خواندن نماز در مسجد ثواب این دو عمل نیک را نسبت به شرایط معمولی انجام آن افزون می سازد. بنابراین همراه شدن یک عمل نیک با زمان و مکانی خاص ، سبب افزایش ثواب آن می گردد.

خواندن سوره «یس» نیز در کنار سایر اعمال عبادی و معنوی از چنین نقشی برخوردار است، یعنی، ثواب آنها را تا چند برابر افزایش می دهد و از این نظر، می توان آن را به عسلی تشبیه کرد که بنابر یافته های گیاه شناسی، چنانچه با هر گونه گیاه دارویی، استفاده شود، خواص درمانی آن را چندین برابر می سازد.

تفاوت سوره «یس» با دیگر مزایای افزون ساز در آن است که آنها تنها در عملی خاص اثر می گذارند. مثلاً مسجد تنها ثواب نمازی را که در داخل آن خوانده شود، زیاد می کند و نسبت به نمازی که در خارج آن خوانده شود ، یا هر عمل دیگری که در خارج آن انجام شود ، اثری ندارد.

اما از روایات اهل بیت در مورد فضیلت سوره «یس»، چنین برداشت می گردد که خواندن سوره «یس» می تواند بر اثر هرگونه از اعمال نیک پرتو افکند و ثواب همه آنها را افزایش دهد، بالاتر اینکه بر اعمال آینده نیز تأثیر می گذارد و آنها را دگرگون می سازد، به طوری که وقتی انسان، پس از اعمال نیکی که در طول روز انجام داده است، به خواندن این سوره شریفه بپردازد، نه تنها از ثواب فراوان قرائت این سوره برخوردار شده است، بلکه به وسیله «یس» ثواب دیگر اعمال نیک خود را افزون ساخته است.

به همین جهت می باشد که در روایات، همواره سفارش شده است که: «در هنگام خواب سوره یس بخوانید، تا نور بر اعمال گذشته و آینده شما سرازیر گردد».

 3. شتاب دهندگی
به منظور روشن شدن مفهوم این ویژگی بزرگ سوره «یس» می توان به این مطلب توجه نمود که برخی مواد طبیعی از خاصیت شتاب دهندگی (کاتالیزور) برخوردارند، به این معنا که می توانند شیئی را که مسافتی را در مدت یک ساعت طی می کرده است، قادر سازند تا همان مسافت را در مدت ده دقیقه طی کند.

اعمال نیک نیز همگی این نتیجه را پیش رو دارند که آدمی را به سرمنزل مقصود نزدیک می کنند، اما آنچه در این میان مهم است، آن می باشد که برخی از اعمال نیک سریع تر ما را به هدف می رسانند و برخی دیرتر و گاهی با متحمل ساختن سال‌ها رنج، به سخن دیگر، هدف از انجام عبادات رسیدن به حقیقت توحید است.

به طور معمول، سالیان سال زحمت و رنج می طلبد تا سالک به این مقصد والا دست یابد، اما سوره یس در میان این اعمال می تواند نقش شتاب دهنده داشته باشد و رسیدن به مقصد را در کوتاهترین زمان ممکن میسر سازد.

بنابراین، اگر اعمال نیک را همچون مرکبی در راه تقرب به خداوند تصور نماییم، «یس» را می توان شتاب دهنده ای دانست که آن اعمال را به مرکبی تیز رو که بتوانند در کوتاهترین زمان ممکن انسان را به سر منزل مقصود برسانند،تبدیل می کند.

حال از رهگذر آشنایی با این سه نقش اصولی سوره شریفه «یس» می توان به جایگاه بلند و علت رکنیت آن در سیر و سلوک پی برد و از همین رهگذر تفاوت مکتب سیر و سلوکی اهل بیت را با سایر مکاتب انحرافی دریافت.

به امید آنکه بتوان از این آموزش اهل بیتی بهره کافی را به دست آورد.

 منبع :
سایت حوزه