شرایط قبولی نماز از زبان امام صادق

مجموعه: داروخانه معنوی

 

 

شرایط قبولی نماز از زبان امام صادق


قسمت اول : راه‏هاى تقویت ارتباط با خدا:

 

قال الصادق علیه السلام

 

«یا ابن جندب قال اللّه جل و عزّ فى بعض ما اوحى: انما اقبل لصلاة ممّن یتواضع لعظمتى و یکف نفسه عن الشهوات من اجلى و یقطع نهاره بذکرى و لایتعظم على خلقى و یطعم الجائع و یکسو العارى و یرحم المصاب و یؤوى الغریب فذلک یشرق نوره مثل الشمس اجعل له فى الظلمة نورا و فى الجهالة حلما اکلأه بعزتى و استحفظه ملائکتى یدعونى فالبّیه و یسألنى فاعطیه فمثل ذلک العبد عندی کمثل جنّات الفردوس لا یسبق اثمارها و لاتتغیر عن حالها.»1


 

ای جندب خداوند فرمود نماز کسی را می پذیرم که در پیشگاه عظمت من خشوع کرده و خویش را از شهوات بخاطر من باز دارد و روزش را با یاد من سر کند و بر مخلوقات من تکبر نورزد و گرسنگان را سیر و برهنگان را بپوشاند و بر گرفتاران لطف نماید و آوارگان را پناه دهد. برای چنین آدمی نوری در تاریکیها و بردباری در نادانیها قرار می دهم و با عزت خود دربرش می گیرم و فرشتگانم او را حفاظت می کنند و اگر مرا خواند اجابتش می کنم و اگر چیزی بخواهد می دهم و چنین بنده ای نزد من بسان باغهای بهشت است که حالشان هیچگاه دگرگون نمی شود.


انسان براى پیمودن را صحیح تکامل و سعادت باید از یک‏سو، رابطه خود را با خدا و از سوى دیگر، با خلق خدا تقویت نماید. بهترین راه تقویت رابطه با خدا، نماز است. البته، مسأله عمل به تکالیف دینى و از جمله اقامه نماز و پرداخت زکات، بحثى است و رسیدن به مراتب عالى کمال بحثى دیگر. نماز و زکات یک ظاهر و مرتبه‏اى دارد که انجام آن موجب اسقاط تکلیف مى‏شود؛ یعنى انسان با عمل به آن از عذاب الهى نجات مى‏یابد. اما این بدان معنا نیست که لزوما موجب سعادت اخروى گردد. رسیدن به مقام قرب الهى از طریق گزاردن نماز، مستلزم رعایت نکات خاصى است که با صِرف عمل به تکلیف، آن هم از روى عدم توجه به مفاهیم بلند آن، محقق نمى‏گردد.



امام صادق علیه‏السلام در این کلام خود با بیان حدیثى قدسى، برخى از شرایط قبولى نماز را یادآور مى‏شوند:

 

 

re13.jpg

 

 

اولین شرط این است که نمازگزار در هنگام نماز، عظمت خدا را به یاد آورد و به این نکته توجه داشته باشد که هر چه بیش‏تر موفق به درک عظمت خدا گردد، خود را در برابر آن کوچک و ناچیز شمارد:

 

«یا ابن جندب، قال اللّه جل و عزّ فى بعض ما أوحی انما اقبل الصلاة ممّن یتواضع لعظمتى.»



نماز کسی را می پذیرم که در پیشگاه عظمت من خشوع کرده و خویش را از شهوات بخاطر من باز دارد و روزش را با یاد من سر کند و بر مخلوقات من تکبر نورزد و گرسنگان را سیر و برهنگان را بپوشاند.


در این‏جا براى درک بهتر عظمت خدا، داستانى را از زمان رسول خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله نقل مى‏کنیم. در زمان پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله ، زنى زندگى مى‏کرد به نام زینب عطاره که به شغل عطرفروشى اشتغال داشت. آن زن عطرهاى خوبى را که تهیه مى‏کرد، ابتدا خدمت پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله مى‏آورد و حضرت نیز آنها را خریدارى مى‏کردند. آن زن یک روز از پیامبراکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله خواست تا عظمت خدا را برایش تشریح نمایند. حضرت فرمودند: تو نمى‏توانى عظمت


خدا را درک کنى، مگر این‏که ابتدا به عظمت مخلوقات خدا پى ببرى. پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله درباره عظمت آفرینش آسمان و زمین فرمودند: این زمین پهناور با تمام دریاها و کوه‏ها و شهرهاى بزرگى که دارد، نسبت به آسمان اول به مانند حلقه‏اى است که در یک بیابان بى‏کران افتاده باشد. همین‏طور نسبت آسمان اول به آسمان دوم تا برسد به آسمان هفتم، و آسمان هفتم نیز نسبت به عرش خدا، همچون حلقه‏اى است در یک بیابان بسیار وسیع.



امروزه کیهان‏شناسان، کهکشان‏هایى را کشف کرده‏اند که میلیاردها سال نورى با کهکشان ما فاصله دارند؛ یعنى کل منظومه شمسى با همه عظمتش در برابر کهکشان راه شیرى و نیز این کهکشان در برابر کهکشان‏هاى دیگر بسیار ناچیز هستند. حضرت به زینب عطاره فرمودند: وقتى به این مسائل خوب بیندیشى،



نمازگزار، باید روز خود را با یاد خدا سپرى کند. هستند کسانى که همیشه و در تمام حال به یاد خدا هستند و هرگز از یاد خدا غافل نمى‏شوند.



متوجه مى‏شوى که تازه در برابر عظمت مخلوق خدا هیچ به حساب نمى‏آیى تا چه رسد به عظمت خدا. وقتى انسان با چنین دیدى به این مسائل بنگرد، خودش را در برابر عظمت بى‏نهایت خداوند بسیار کوچک مى‏شمارد و حالت تواضع براى او پیش مى‏آید.



هستند کسانى که همیشه و در تمام حال به یاد خدا هستند و هرگز از یاد خدا غافل نمى‏شوند.

 

re13.jpg

 

 


شرط دوم از شرایط قبولى نماز این است که نمازگزار به خاطر خدا از هوا و هوس‏هاى باطل خود دست بردارد؛ یعنى بگوید:


خدایا! به خاطر این‏که تو را دوست دارم، دنبال شهوترانى و گناه نمى‏روم. همان‏طور که انسان به خاطر دوستان خود از برخى خواسته‏هایش صرف‏نظر مى‏کند، به خاطر خدا هم، باید از شهوات نامشروع خود چشم بپوشد. بین نمازِ خوب خواندن و دنبال شهوات نامشروع رفتن نسبت معکوس وجود دارد؛ به این معنا که انسان هر قدر نمازش را بهتر بخواند، به همان میزان از شهوات نامشروع دور مى‏شود و به عکس، هر چه بیش‏تر شهوترانى کند، از نماز دور مى‏شود. قرآن کریم درباره برخى اقوام گذشته این مطلب را به زیبایى بیان فرموده و پس از ذکر نام تعدادى از انبیا علیهم‏السلام مى‏فرماید:


«إِذَا تُتْلَى عَلَیْهِمْ آیَاتُ الرَّحْمَن خَرُّوا سُجَّدًا وَبُکِیًّا» (مریم: 58)،

 

هرگاه آیات رحمت ما بر آن‏ها تلاوت شود، با گریه روى اخلاص بر خاک نهند. سپس در ادامه مى‏فرماید:

 

«فخلف من بعدهم خلق اضاعوا الصلوة و اتبعوا الشهوات.» (مریم: 59)؛

 

سپس جانشین آن مردم خداپرست، قومى شدند که نماز را ضایع گزارده و از شهوت نفس پیروى کردند. انسان اگر بخواهد بداند چرا آن‏طور که باید و شاید نمى‏تواند در نماز با خدا انس بگیرد، باید ببیند چقدر به شهوات نامشروع و افکار باطل دل بسته است. بنابراین، شرط دوم قبولى نماز، کنار گذاشتن شهوات نامشروع است:

 

«و یکف نفسه عن الشهوات من اجلى.»


re13.jpg



شرط سوم این است که نمازگزار، روز خود را با یاد خدا سپرى کند. هستند کسانى که همیشه و در تمام حال به یاد خدا هستند و هرگز از یاد خدا غافل نمى‏شوند:

 

«رِجَالٌ لَّا تُلْهِیهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَیْعٌ عَن ذِکْرِ اللَّهِ.» (نور: 37)؛

 

پاک مردانى که هیچ کسب و تجارت آنان را از یاد خدا غافل نگرداند. خداوند چنین مردانى دارد که حتى اشتغالات مادى دنیا، آنان را از یاد خدا بازنمى‏دارد. مرحوم علامه طباطبایى رحمه‏الله در این‏باره که چگونه انسان هم مى‏تواند به یاد خدا باشد و هم به امور زندگى خود بپردازد، مى‏فرمودند: اگر انسان به این دو مطلب توجه داشته باشد که هیچ‏گاه از دست دادن عزیزى و یا محبت داشتن به دوستى، مانع از کار و فعالیت روزانه او نمى‏شود و انسان على‏رغم این‏که به امور دنیوى خود مشغول است، به یاد عزیز از دست رفته و یا دوست خود نیز مى‏باشد، همواره و در تمام حالات به یاد خداست: «و یقطع نهاره بذکرى.»

 


 

 

 

نماز,قبول نماز, شرایط قبول نماز, راه‏هاى تقویت ارتباط با خدا, امام صادق, شرایط قبولی نماز از زبان امام صادق,نماز,قبول نماز, شرایط قبول نماز, راه‏هاى تقویت ارتباط با خدا, امام صادق, شرایط قبولی نماز از زبان امام صادق,

مطالب مرتبط

احادیثی گهربار درباره تربیت فرزند

مجموعه: احادیث و سخنان بزرگان

احادیثی درباره تربیت فرزند,سخنان بزرگان درمورد تربیت فرزند,تربیت کودکان

احادیثی گهربار درباره تربیت فرزند
1. قالَ رَسُولُ اللهِ - صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِه - : اَحِبُّوا الصِّبْیانَ وَ ارْحَمُوهُمْ وَ اِذا وَعَدْتُمُوهُمْ فَفُوا لَهُمْ فَاِنَّهُمْ لایَرَوْنَ اِلّا اَنَّکُمْ تَرْزُقُونَهُمْ.
رسول خدا - صلی الله علیه و آله - فرمود: کودکان خود را دوست بدارید و با آنان مهربان باشید، وقتی به آن‌ها وعده‌ای می‌دهید حتماً وفا کنید زیرا کودکان، شما را رازق خود می‌پندارند.

«وسائل الشیعه، ج 5، ص 126»

 

 حدیث,احادیث

 

 2. قال الامام الصادق - عَلَیْهِ السَّلامُ - : انَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَیَرْحَمُ الرَّجُلُ لِشِدَّةِ حُبِّه لِوَلَدِهِ.
امام صادق - علیه السلام - فرمود: همانا خداوند متعال نسبت به شخصی که نسبت به فرزند خود محبت بسیار دارد رحمت و عنایت می‌کند.

 «مکارم الاخلاق، ص 113»

 

حدیث,احادیث

 

3. قال الامام الباقر- عَلَیْهِ السَّلامُ - : إذا بلغ الغلام ثلاث سنین فقل له سبع مرات قل لا إله إلا الله ثم یترک حتى یبلغثلاث سنین و سبعة أشهر و عشرین یوما ثم یقال له قل محمد رسول الله سبع مرات و ... .
امام باقر - علیه السلام - فرمود: هنگامی که کودک به سه سالگی رسید به او بگویند هفت مرتبه بگوید لا اله الّا الله (تا بیاموزد)، در چهار سالگی به او بگویند که هفت مرتبه بگوید محمد رسول الله (تا یاد بگیرد)، در پنج سالگی رویش را به قبله متوجه کنند و به او بگویند که سر به سجده بگذارد، در پایان شش سالگی رکوع و سجده صحیح را به او بیاموزند و در هفت سالگی به طفل گفته شود: دست و رویت را بشوی و پس از آن به او گفته شود: نماز بخوان.

«مکارم الاخلاق، ص 115»

 

حدیث,احادیث

 

4. (کانَ عَلیُّ بْنَ الْحُسَیْنِ - عَلَیْهِ السَّلامُ - اِذا بُشِّرَ بِوَلَدٍ لَمْ یَسْئَلْ اَذَکَرٌ هُوَ اَمْ اُنْثَی بَلْ یَقُولُ اَسَویٌّ فَاِذا کانَ سَویّاً) قالَ:الْحَمْدُ لِلّه الَّذی لَمْ یَخْلُقهُ مُشَوَّهاً.
(وقتی امام سجاد - علیه السلام - را به ولادت مولودی بشارت می‌دادند، نمی‌پرسید پسر است یا دختر، بلکه از اندام معتدل و ساختمان سالم او سؤال می‌کرد. چون خبر سلامتش را می‌شنید)، می‌گفت: خدا را شکر که او را قبیح و ناموزون نیافریده است.

«مکارم الاخلاق، ص 119»

 

حدیث,احادیث

 

5. قال رسول الله - صلی الله علیه و آله - وَقِّرُوا کِبارَکُمْ وَ ارْحَمُوا صِغارَکُمْ.
رسول اکرم - صلی الله علیه و آله - فرمود: به بزرگسالان خود احترام کنید و نسبت به کودکان خویش ترحم و عطوفت نمائید.

«عیون اخبارالرضا، ص 163»

 

حدیث,احادیث

 
6. قالَ رَسُولُ اللهِ - صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِه - : لَیْسَ مِنّا مَنْ لَمْ یَرْحَمْ صَغیرَنا وَ لَمْ یُوَقِّرْ کَبِیرَنا.
پیغمبر اکرم - صلی الله علیه و آله - فرمود: کسی که به کودکان مسلمین رحمت و محبت نکند و بزرگسالان را احترام ننماید، از ما نیست.

«مجموعة ورام، ج 1، ص34»

 

حدیث,احادیث

 

7. النَّبیِّ - صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِه - نَظَرَ اِلی رَجُلٍ لَهُ ابْنانِ فَقَبَّلَ اَحَدَهُما وَ تَرَکَ الآخَرَ. فَقالَ رسول الله - صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَآلِه - فَهَلّا ساوَیْتَ بَیْنَهُما؟
(پدری با دو فرزند خود شرفیاب محضر رسول اکرم - صلی الله علیه و آله - بود. یکی از فرزندان خود را بوسید و به فرزند دیگر اعتنایی نکرد.) پیغمبر که این رفتار (نادرست) را مشاهده کرد، به او فرمود: چرا با فرزندانت به طور مساوی رفتار نمی‌کنی؟

«مکارم الاخلاق، ص 113»

 

حدیث,احادیث

 

8. قال الامام الصادق - عَلَیْهِ السَّلامُ - : اِعْدِلُوا بَیْنَ اَوْلادِکُمْ کَما تُحِبّونَ اَنْ یَعْدِلُوا بَیْنَکُمْ.
امام صادق - علیه السلام - فرمود: بین فرزندان خود به عدالت رفتار نمایید، همان طور که مایلید فرزندان شما بینتانبه عدل و داد رفتار کنند.

«بحار الانوار، ج101، ص92»

 

حدیث,احادیث

 

9. قال الامام الصادق - عَلَیْهِ السَّلامُ - : اَکثِرُوا مِنْ قُبْلَةِ اَوْلادِکُمْ فَاِنَّ لَکُمْ بِکُلِّ قُبْلَةٍ دَرَجَةً.
امام صادق - علیه السلام - فرمود: فرزندان خود را بسیار ببوسید زیرا برای شما در هر بوسیدن درجه‌ای است.

«بحار الانوار، ج101، ص92»

 

حدیث,احادیث

 
10. قَبَّلَ رَسُولُ اللهِ - صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِه - الحَسَنَ و الْحُسَیْنَ - عَلَیْهِما السَّلامُ - فَقالَ: الْاقْرَعُ بْنُ حابِسٍ اِنَّ لی عَشْرَةًمِنَ‌ الْاَوْلادِ ما قَبَّلْتُ واحِداً مِنْهُمْ. فَقالَ: ما عَلَیَّ اَنْ نَزَعَ اللهُ الرَّحْمَةَ مِنْکَ.
رسول اکرم - صلی الله علیه و آله - حسن و حسین - علیهما السلام - را بوسید. اقرع بن حابس که ناظر مهر و عطوفت پیغمبر نسبت به فرزندان خود بود، عرض کرد: من ده فرزند دارم و هرگز آن‌ها را نبوسیده‌ام. حضرت در جواب فرمود: ر.بطی به من ندارد که خداوند ریشه رحمت و شفقت را از قلب تو کنده است.

«مکارم الاخلاق، ص 113»

 

حدیث,احادیث

 
11. عَنِ النَّبیِّ - صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِه - اِنَّهُ کانَ جالِساً فَاَقْبَلَ الْحَسَن وَ الْحُسَیْنُ - عَلَیْهِما السَّلامُ - فلما رآهما النبی -صلی الله علیه و آله - و استبطأ بلوغهما ... .
رسول اکرم - صلی الله علیه و آله - نشسته بود، حسن و حسین - علیهما السلام - وارد شدند، حضرت به احترام آن‌ها از جای برخاست و به انتظار ایستاد، حرکت آن دو به سوی پیامبر به طول انجامید. رسول اکرم - صلی الله علیه و آله - به طرف کودکان پیش رفت و از آنان استقبال نمود، هردو را بر دوش خود سوار نمود و فرمود: فرزندان عزیز، مرکب شما چه خوب مرکبی است و شماها چه سواران خوبی هستید!

«بحار الانوار، ج 10، ص80»

 

حدیث,احادیث

 
12. کانَ رسول الله - صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِه - یَقْدِمُ مِنَ السَّفرِ فَیَتَلَقّاهُ الصِّبیانُ ... .
موقعی که رسول اکرم از سفری مراجعت می‌فرمود و در رهگذر با کودکان مردم برخورد می‌کرد به احترام آن‌ها می‌ایستاد، سپس امر می‌فرمود کودکان را می‌آوردند، از زمین برمی‌داشتند و به آن‌ حضرت می‌دادند. رسول اکرم بعضی را در بغل می‌گرفت و بعضی را بر پشت و دوش خود سوار می‌کرد و به اصحاب خویش می‌فرمود: کودکان را بغل بگیرید و بر دوش خود بنشانید.

«محجة البیضاء، ج 3، ص 366»

 

حدیث,احادیث

 

13. قال رسول الله - صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِه - : اَکْرِمُوا اَوْلادَکُمْ وَ اَحْسِنُوا آدابَکُمْ.
رسول اکرم - صلی الله علیه و آله - فرمود: به فرزندان خود احترام کنید و با آداب و روش پسندیده با آن‌ها معاشرت نمایید.

 «بحار الانوار، ج 23، ص 114»

 

حدیث,احادیث

 
14. دَعِیَ رسول الله - صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِه - اِلی صَلوةٍ وَ الْحَسَنُ‌ - عَلَیْهِ السَّلامُ - مُتَعَلِّقُ بِه فَوَضَعَهُ ... .
رسول اکرم - صلی الله علیه و آله - مردم را به نماز دعوت کرد و حضرت حسن - علیه السلام - طفل خردسال صدیقه اطهر نیز با آن‌ حضرت بود. پیغمبر طفل را کنار خود نشاند و به نماز ایستاد. یکی از سجده‌های نماز را خیلی طول داد. (راوی حدیث می‌گوید: ) من سر از سجده برداشتم، دیدم حضرت حسن - علیه السلام - از جای خود برخاسته و روی کتف پیغمبر نشسته است. وقتی نماز تمام شد مأمومین گفتند: یا رسول الله چنین سجده‌ای از شما ندیده بودیم، گمان کردیم وحی به شما رسیده است. پیامبر اکرم - صلی الله علیه و آله - فرمود: وحی نرسیده بود، فرزندم حسن در حال سجده بر دوشم سوار شد، نخواستم تعجیل کنم و کودک را به زمین بگذارم، آن قدر صبر کردم تا خودش از کتفم پائین آمد.

«بحار الانوار، ج 10، ص 82»

 

حدیث,احادیث

 
15. قال الامام الصادق - عَلَیْهِ السَّلامُ - : صَلَّی رَسُولُ اللهِ - صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِه - بالنّاسِ ظهرَ مخفف فی الرّکعتینِالاخیرتینِ ... .
امام صادق - علیه السلام - فرمود: رسول اکرم - صلی الله علیه و آله - نماز ظهر را با مردم به جماعت گذارد و دورکعت آخر را به سرعت و با اسقاط مستحبات برگزار کرد. پس از نماز مردم گفتند: یا رسول الله آیا در نماز پیش‌آمدی شد؟ حضرت پرسید مگر چه شده؟ عرض کردند دو رکعت آخر را به سرعت، ادا کردید. فرمود: مگر صدای شیون و استغاثه کودک را نشنیدید.

«الکافی، ج 6، ص48»

 

حدیث,احادیث

 
16. قالَ اَبوالْحَسَنِ - عَلَیْهِ السَّلامُ - : اِذا وَعَدْتُمُ الصِّبْیانَ فَفُوا لَهُمْ فَاِنَّهُمْ یَرَوْنَ اَنَّکُمُ الّذینَ ... .
امام کاظم - علیه السلام - فرمود: چون به اطفال وعده‌ای دادید وفا کنید (و تخلف ننمائید)، زیرا کودکان گمان می‌کنند شما رازق آن‌ها هستید. خداوند برای هیچ چیز به قدر تجاوز به حقوق زنان و کودکان غضب نمی‌کند.

«الکافی، ج 6، ص 50»

 

حدیث,احادیث

 
17. قالَ رَسُولُ اللهِ - صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِه - : اِذا واعَدَ اَحَدُکُمْ صّبِیَّهُ فَلْیُنْجِزْ.
رسول خدا - صلی الله علیه و آله - فرمود: وقتی یکی از شما به فرزند خود وعده‌ای داد پس به آن وفا کند و از عهد خود تخلف ننماید.

«مستدرک الوسائل، ج 2، ص 626»

 

حدیث,احادیث

 
18. قال الامام علی - عَلَیْهِ السَّلامُ - : لایَصْلَحُ الْکِذْبُ جِدٌّ وَ لاهَزْلٌ وَ لا اَنْ یَعِدَ اَحَدُکُمْ صَبِیَّهُ ثُمَّ لایَفِیَ لَهُ.
امام علی - علیه السلام - فرمود: شایسته نیست آدمی به جد یا به شوخی دروغ بگوید و شایسته نیست کسی بهفرزند خود وعده‌ای بدهد و به‌ آن وفا ننماید.

«وسائل الشیعه، ج3، ص 232»

 

حدیث,احادیث

 
19. قالَ رسول الله - صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِه - : مَنْ کانَ عنْدَهُ صَبیٌّ فَلْیَتَصابَ لَهُ.
رسول اکرم - صلی الله علیه و آله - ‌فرمود: آن کس که نزد او کودکی است باید (در پرورش وی) کودکانه رفتار نماید.

«وسائل الشیعه، ج 5، ص 126»

 

حدیث,احادیث

 
20. قالَ اَمیرُ الْمُؤْمِنینِ - عَلَیْهِ السَّلامُ - : مَنْ کانَ لَهُ وَلَدٌ صَبا.
امام علی - علیه السلام - فرمود: کسی که کودکی دارد باید (در راه تربیت او) ) کودکانه رفتار نماید.

«وسائل الشیعه، ج 5، ص 126»

 

حدیث,احادیث

 

 21. قالَ رسول الله - صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِه - : رَحِمَ اللهُ عَبْداً اَعانَ وَلَدَهُ عَلی بِرِّهِ بِالاِحْسانِ اِلَیْهِ وَ التَّاَلُّفِ لَهُ وَ تَعْلیمِه وَتأدیبِه.
رسول خدا - صلی الله علیه و آله - فرمود: خداوند رحمت کند پدری را که با نیکی نمودن و مهربانی به فرزندش و با آموزش دادن و ادب کردنش او را در نیکی به خود یاری می‌کند.

«مستدرک الوسائل، ج 2، ص 626»

 

حدیث,احادیث

 

22. قال الامام الصادق - عَلَیْهِ السَّلامُ - : اَلْغُلامُ یَلْعَبُ سَبْعَ سِنینَ وَ یَتَعَلَّمُ الْکِتابَ سَبْعَ سِنینَ و یَتَعَلَّمُ الْحَلالَ و الْحَرامَسَبْعَ سِنینَ.
امام صادق - علیه السلام - فرمود: طفل هفت سال بازی کند، هفت سال خواندن و نوشتن بیاموزد، هفت سال حلال و حرام (احکام الهی) را یاد بگیرد.

«الکافی، ج 6، ص 46»

 

حدیث,احادیث

 

 23. قال الامام الصادق - عَلَیْهِ السَّلامُ - : دَعِ ابْنَکَ یَلْعَبْ سَبْعَ سِنینَ.
امام صادق - علیه السلام - فرمود: فرزند خود را هفت سال آزاد بگذار تا بازی کند.

«الکافی، ج6، ص 46»

 

حدیث,احادیث

 
24. قالَ رَسُولُ اللهِ - صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِه - : رَحِمَ اللهُ مَنْ اَعانَ وَلَدَهُ عَلی بِرِّه. قالَ کَیْفَ یُعینُهُ عَلی بِرِّه؟ قالَ یَقْبَلُمَیْسُورَهُ وَ یَتَجاوَزُ عَنْ مَعْسُورِه وَ لا یُرْهِقُهُ وَ لا یَخْرُقُ بِه.
رسول اکرم - صلی الله علیه و آله - فرمود: خدای رحمت کند کسی را که فرزندش را در نیکی به خود یاری می‌کند. راوی حدیث پرسید: چگونه فرزندمان را در نیکی به خود یاری نماییم؟ حضرت فرمود: آنچه را که کودک در قوه و توان داشته و انجام داده است از او قبول کند، آنچه انجام آن برای کودک سنگین و طاقت فرسا است از او نخواهد، او را به گناه و طغیان وادار نکند و به او دروغ نگوید و در برابر او مرتکب اعمال جاهلانه (و احمقانه) نشود.

«الکافی، ج 6، ص 50»

 

حدیث,احادیث

 

25. قالَ رَسُولُ اللهِ - صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِه - : رَحِمَ اللهُ والِدَیْنِ اَعانا وَلَدَهُما عَلی بِرِّهِما.
رسول اکرم - صلی الله علیه و آله - فرمود: خداوند رحمت کند پدر و مادری را که فرزندان خویش را در نیکی کردن به خود یاری نمایند.

 «مستدرک الوسائل، ج 2، ص 625»

 

حدیث,احادیث

 

26. قال الامام الباقر - عَلَیْهِ السَّلامُ - : یُحْفَظُ الْاَطْفالُ بِصلاحِ آبائِهِمْ.
امام باقر - علیه السلام - فرمود: حفظ اطفال از خطرات و انحراف‌ها در صلاحیت و شایستگی (وظیفه) پدران آن‌ها است.

«بحار الانوار، ج 15، ص 178»

 

 حدیث,احادیث

 
27. رُوِیَ عَنِ النَّبِیِّ - صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِه - اِنَّهُ نَظَرَ اِلی بَعْضِ الْاَطْفالِ فَقالَ: وَیْلٌ لِاَولادِ آخِرِ الزَّمانِ
رسول اکرم به تعدادی از کودکان نگاه کرد، سپس فرمود: وای بر فرزندان آخر‌الزمان از پدرانشان. عرض شد یا رسول الله از پدران مشرک آن‌ها؟ فرمود: نه بلکه از پدران مسلمانشان که هیچ چیز از فرائض مذهبی را به آنان نمی‌آموزند و اگر خود فرزندان پاره‌ای از مسائل دینی را فرا گیرند آن‌ها را باز می‌دارند و تنها به این قانع هستند که فرزندانشان متاع ناچیزی از دنیا بدست آورند، من از این قبیل پدران بری هستم و آنان نیز از من بیزارند.

 «مستدرک الوسائل، ج 2، ص 625»

 

حدیث,احادیث

 
28. قالَ رسول الله - صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِه - مَنْ فَرَّحَ ابْنَتَهُ فَکَاَنَّما اَعْتَقَ رَقَبَةً مِنْ وُلْدِ اِسْمعیلَ وَ مَنْ اَقَرَّ عَیْنَ ابْنٍ فَکَاَنَّمابَکی مِنْ خَشْیَةِ اللهِ.
رسول خدا - صلی الله علیه و آله - فرمود: کسی که دختر بچه خود را شادمان کند مانند کسی است که بنده‌ای را از فرزندان (حضرت) اسماعیل، آزاد کرده باشد، و آن کس که پسر بچه خود را مسرور و دیده او را روشن کند مانند کسی است که از خوف خدا گریسته باشد.

«مکارم الاخلاق، ص 114»

 

 حدیث,احادیث

 
29. قالَ رَسُولُ اللهِ - صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِه - : اِذا نَظَرَ الْوالِدُ اِلی وَلَدِه فَسَرَّهُ کانَ لِلْوالِدِ عِتْقُ نَسْمَةٍ.
رسول اکرم - صلی الله علیه و آله - فرمود: هرگاه پدری با نگاه (مودّت‌آمیز) خود فرزند خویش را مسرور کند، خداوند به او اجر آزاد کردن یک بنده را می‌دهد.

«مستدرک الوسائل، ج2، ص626»

 

حدیث,احادیث

 
30. عَنْ مُعاوِیَةَ بْنَ وَهَبٍ قالَ: سَألتُ اَباعَبْدِاللهِ - عَلَیْهِ السَّلامُ - فی کَمْ یُؤْخَذُ الصَّبیُّ بالصَّلوةِ؟ فَقالَ بَیْنَ سَبْعِ سِنینَ وسِتُ سِنینَ.
معاویة بن هب از امام صادق - علیه السلام - پرسید، در چه سنی کودک به نماز امر ‌شود؟ حضرت فرمود: بین شش و هفت سالگی.

«وسائل الشیعه، ج 2، ص 3»

 

حدیث,احادیث

 

31. قال الامام الصادق - عَلَیْهِ السَّلامُ - : بادِرُوا اَحْداثِکُمْ بِالْحَدیثِ قَبْلَ اَنْ یَسْبِقَکُمْ اِلَیْهِمُ الْمُرْجِئَةُ.
امام صادق - علیه السلام - فرمود: احادیث اسلامی را به نوجوانان خود بیاموزید (و در انجام این وظیفه تربیتی تسریع نمایید)، پیش از آن که مخالفان گمراه بر شما پیشی گیرند (و آنان را گمراه سازند).

«الکافی، ج6، ص 47»

 

حدیث,احادیث

 
32. قالَ رَسُولُ اللهِ - صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِه - : اِذا بَلَغَتِ الْجارِیَةُ سِتَّ سِنینَ فَلا یُقَبِّلْهَا الْغُلامُ و الْغُلامُ لا تُقَبِّلْهُ الْمَرْأةُ اذاجاوَزَ سَبْعَ سِنینَ.
رسول اکرم - صلی الله علیه و آله - فرمود: هنگامی که دختر بچه ای شش ساله شد، پسر بچه ای او را نبوسد و همچنین زن‌ها از بوسیدن پسر بچه‌ای که سنش از هفت سال تجاوز کرده است، خودداری کنند.

«مکارم الاخلاق، ص 115»

 

حدیث,احادیث

 

33. قالَ اَبِی الْحَسَنِ - عَلَیْهِ السَّلامُ - : اِذا اَتَتْ عَلَی الْجارِیَةِ سِتُّ سِنینَ لَمْ یَجُزْ اَنْ یُقَبِّلَها رَجُلٌ لَیْسَتْ هِیَ بِمَحْرَمٍ لَهُ وَلایَضُمُّها اِلَیْهِ.
امام کاظم - علیه السلام - فرمود: وقتی دختر بچه شش ساله شد، جایز نیست مرد نامحرم او را ببوسد، و همچنین نمی‌تواند او را در آغوش بگیرد (بغل کند).

«وسائل الشیعه، ج 5، ص 28»

 

حدیث,احادیث

 

34. قالَ الامام علی - عَلَیْهِ السَّلامُ - : تَعَلَّمُوا الْعِلْمَ صِغاراً تَسُودُوا بِه کِباراً.
امام علی - علیه السلام - فرمود: در خُردسالی علم بیاموزید تا در بزرگسالی به برتری و سیادت نائل آیید.

«شرح ابن ابی الحدید، ج 20، ص 267»

 

حدیث,احادیث

 

 35. قالَ رَسُولُ اللهِ - صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِه - : والَّذی نَفْسی بِیَدِهِ لَوْ اَنَّ رَجُلاً غَشَیَ امْرَأتَهُ و فِی الْبَیْتِ صَبِیٌّ ... .
رسول اکرم - صلی الله علیه و آله - فرمود: قسم به آنکه جانم در دست اوست، اگر مردی با همسر خود آمیزش کند و در آنجا، کودک بیداری آن دو را در حال آمیزش ببیند و سخنان آنان و همچنین صدای تنفسشان را بشنود، آن طفل هرگز رستگار نخواهد شد، چه دختر باشد و یا پسر، سرانجام به زنا آلوده می‌شود.

«وسائل الشیعه، ج 5، ص 16»

 

حدیث,احادیث

 

36. قالَ رَسُولُ اللهِ - صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِه - : إنَّ اللَّهَ تَعالی یُحِبُّ أن تَعدِلُوا بَینَ أولادِکم حَتّی فی القُبَلِ.
پیامبر اکرم - صلی الله علیه و آله - فرمود: خداوند دوست دارد که میان فرزندانتان عادلانه رفتار کنید، حتی در بوسیدن آنها.

«میزان الحکمه، ح 22665»

ختمی که به سرعت اجابت می شود

جموعه: اعمال مستحبی

دعای برآورده شدن جاجات, برآورده شدن جاجات,ختم برای  برآورده شدن جاجات

هر یک از سوره ها برای برآمدن حاجات روزی چهارده بار "هدیه به چهارده معصوم " خوانده شود...

 ختمی  که توصیه شده برای یکبار هم که شده این ختم رو انجام بدین تا سرعت حاجت روائی رو ببینید.

هر یک از سوره ها برای برآمدن حاجات روزی چهارده بار "هدیه به چهارده معصوم " خوانده شود:

 شنبه:سوره مبارکه فتح ،

یکشنبه: سوره مبارکه یس،

دوشنبه:سوره مبارکه واقعه

سه شنبه:سوره مبارکه الرحمن،

چهارشنبه: سوره مبارکه جن،

پنج شنبه : سوره مبارک ملک ،

جمعه :سوره مبارکه سجده.

بدون شک حاجت او برآورده میشود.انشاالله"

باید این تعداد سوره را در هر روز یکجا و بدون حرف زدن ما بینش بخوانید.

منبع:doamojarab.blogfa.com

مطالب مرتبط

چرا برخی قرآن خوانان اینقدر گناه می کنند ؟

مجموعه: متفرقه دینی

گناه کردن,گناه نکردن

خیلی از آدما رو میشناسم که با وجود این که با قرآن مانوسند،با این حال از روحانیون و انسان های با ایمان زیاد خوششون نمیاد و به قول خودشون خیلی از آدمای گناهکار از اونا بهترند!! آیا این گونه افراد مشمول این آیه میشوند؟
چرا برخی قرآن خوانان اینقدر گناه می کنند ؟
آیه 51 نساء می فرماید:
أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذینَ أُوتُوا نَصیباً مِنَ الْکِتابِ یُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَ الطَّاغُوتِ وَ یَقُولُونَ لِلَّذینَ کَفَرُوا هؤُلاءِ أَهْدى‏ مِنَ الَّذینَ آمَنُوا سَبیلاً (نساء/51)
آیا به کسانى که بهره‏اى اندک از [دانش‏] کتاب [تورات و انجیل‏] به آنان داده شده ننگریستى که به هر معبودى غیر خدا، و هر طغیان گرى ایمان مى ‏آورند؟! و درباره کسانى که کافر شده ‏اند، مى ‏گویند: آنان از کسانى که ایمان [به قرآن و پیامبر] آورده ‏اند، راه یافته‏ ترند
خیلی از آدما رو میشناسم که با وجود این که با قرآن مانوسند،با این حال از روحانیون و انسان های با ایمان زیاد خوششون نمیاد و به قول خودشون خیلی از آدمای گناهکار از اونا بهترند!! آیا این گونه افراد مشمول این آیه میشوند؟


پاسخ شما را ضمن بیان سه نکته عرض می کنم:
(نکته اول:)
آیه مورد اشاره، با توجه به شأن نزولی که درباره آن آمده، یکى از صفات ناپسند یهود را منعکس مى‏ کند که آنها براى پیشبرد اهدافشان آن چنان سازشکارى با هر جمعیتى نشان مى ‏دادند که حتى براى جلب نظر بت‏ پرستان در برابر بتهاى آنها سجده مى‏ کردند و آنچه را که در باره عظمت اسلام و صفات پیامبر (صلی الله علیه و آله) در تورات خوانده بودند زیر پا مى‏ گذاشتند و حتى براى خوش‏ آیند بت ‏پرستان، آیین خرافى آنها را بر اسلام ترجیح مى‏ دادند، با اینکه یهودیان اهل کتاب بودند و قدر مشترکشان با اسلام به مراتب بیش از بت‏ پرستان بود، لذا آیه کریمه می فرماید: آیا ندیدى کسانى را که سهمى از کتاب خدا داشتند، اما در برابر بت سجده کردند و به طغیانگران اظهار ایمان نمودند و به این هم قناعت نکردند، بلکه به کفار گفتند: راه شما از مسلمانان به هدایت نزدیک تر است!


سپس در آیه بعد، سرنوشت این گونه سازشکاران را بیان کرده و مى ‏فرماید: آنها کسانى هستند که خدا آنان را از رحمت خود دور ساخته و کسى که خدا او را از رحمت خویش دور کند، هیچ یاورى براى او نخواهى یافت.


از پیامبر اکرم پرسیدند: آیا انسان با ایمان ممکن است (گاهى) ترسو باشد؟ فرمود: آرى، باز پرسیدند آیا ممکن است (احیاناً) بخیل باشد؟ فرمود: آرى، پرسیدند آیا ممکن است کذاب (بسیار دروغگو) باشد؟ فرمود نه. چرا که دروغ از نشانه ‏هاى نفاق است و نفاق با ایمان سازگار نیست
این آیات گرچه در باره جمعیت خاصى نازل شده ولى مسلما اختصاصى به آنها ندارد و تمام افراد سازشکار را که براى نیل به مقاصد پست، شخصیت و حیثیت خود و حتى ایمان و اعتقاد خویش را قربانى مى‏ کنند، شامل مى‏ شود؛ این گونه سازشکاران، در دنیا و آخرت از رحمت خداوند دورند و غالبا با شکست مواجه مى ‏شوند. این روحیه هنوز هم در این قوم به شدت باقیست و براى رسیدن به اهداف خود، از هیچ گونه سازشکارى در تحت هر شرائطى روى‏ گردان نیستند! (تفسیر نمونه، ج‏3، ص: 417/ با تلخیص و تصرف)


(نکته دوم:)
نوعا کسانی که با قرآن مأنوسند و اهل طاعت و عبادتند، نسبت به اهل ایمان و از جمله روحانیون، حسن نظر دارند؛ با آنها انس دارند، ارتباط دارند، نشست و برخاست دارند و این حاصل همان آموزه های دینی و قرآنی در چگونگی رفتار با برادران ایمانی است.
به واقع بنده از این دسته افرادی که شما مثال می زنید زیاد سراغ ندارم؛ آدمهایی که اهل ایمان اند اما در عین حال از اهل ایمان فراری اند و نسبت به آنها بدبینند! اهل تلاوت قرآن اند اما از عمل به سفارشات قرآن درباره اهل ایمان گریزانند!


اینکه اهل ایمان برادر یکدیگرند:
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ (حجرات/10)
مؤمنان برادر یکدیگرند

اینکه باید نسبت به برادران ایمانی خود حسن ظن و حسن نظر داشته باشیم:


یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ (حجرات/12)
اى کسانى که ایمان آورده ‏اید! از بسیارى از گمانها بپرهیزید، چرا که بعضى از گمانها گناه است
و دستوراتی از از قبیل.


نتیجه اینکه نماز خواندن و روزه گرفتن و ادعای مسلمانی و شیعه اهل بیت بودن، کاری ساده و آسان است اما عیار راستین مسلمانی و ایمان، در انجام عادت گونه این اعمال نیست بلکه در اموری است که نشان عملی از هویت ایمانی و اعتقادی افراد دارد


(نکته سوم:)
البته نکته ای در اینجا وجود دارد و ممکن است بدبینی افرادی که شاهد مثال شما هستند هم ناشی از آن باشد و آن وجود افرادی است که ادعای «دین داری» و «اهل ایمان بودن» می کنند اما در عمل بر خلاف آنچه که ادعا می کنند، رفتار می نمایند! این افراد دارای نوعی نفاق پنهان هستند که این نفاق از یک سو ، _ خواسته یا ناخواسته _ بین گفتار و کردارشان گسلی بزرگ ایجاد می کند و رفتاری غیر از آنچه بدان امر یا نهی می کنند، انجام می دهند و از سوی دیگر، به خاطر این دوگانگی رفتار و عمل، آثار سوئی بر ذهن برخی دوستداران دین و ایمان باقی می گذارند.


این مطلب مهم را با بیانی دیگر توضیح می دهم؛ توجه فرمایید:
گاهی گفته می شود: بعضی نماز می خوانند و روزه می گیرند و ادعای دین داری هم دارند اما اعمال خلاف شرع هم انجام می دهند! این گونه رفتار چه توضیحی دارد؟ آیا چنین اعمال و رفتاری، نشان مسلمانی است و آیا مورد رضای حق تعالی می باشد؟
برای توضیح این مطلب، توجه شما را به روایات ذیل جلب می کنم که به خوبی پاسخ این مسأله را برای ما روشن می کند:


عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص ثَلَاثٌ مَنْ کُنَّ فِیهِ کَانَ مُنَافِقاً وَ إِنْ صَامَ وَ صَلَّى وَ زَعَمَ أَنَّهُ مُسْلِمٌ مَنْ إِذَا ائْتُمِنَ خَانَ وَ إِذَا حَدَّثَ کَذَبَ وَ إِذَا وَعَدَ أَخْلَفَ 1
امام صادق (علیه السلام) از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) این روایت را نقل فرمودند:
سه چیز است که در هر کس باشد منافق است، هر چند روزه بگیرد و نماز بخواند، و خود را مسلمان بداند: کسى که در امانت خیانت کند، و در سخن دروغ گوید، و به هنگام وعده تخلف نماید.
البته ممکن است به ندرت گناهان فوق از اهل ایمان هم صادر شود و سپس توبه کنند، ولى استمرار آن نشانه روح نفاق و منافق ‏گرى است.


عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا ع قَالَ سُئِلَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) یَکُونُ الْمُؤْمِنُ جَبَاناً قَالَ نَعَمْ قِیلَ وَ یَکُونُ بَخِیلًا قَالَ نَعَمْ قِیلَ وَ یَکُونُ کَذَّاباً قَالَ لَا 2
از پیامبر اکرم پرسیدند: آیا انسان با ایمان ممکن است (گاهى) ترسو باشد؟ فرمود: آرى، باز پرسیدند آیا ممکن است (احیاناً) بخیل باشد؟ فرمود: آرى، پرسیدند آیا ممکن است کذاب (بسیار دروغگو) باشد؟ فرمود نه. [چرا که دروغ از نشانه ‏هاى نفاق است و نفاق با ایمان سازگار نیست.]


امام صادق (علیه السلام) فرمود: مؤمن کسی است که همسایه اش از ستم و خشم او در امن باشد.

(عَنْ أَبِی حَمْزَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ الْمُؤْمِنُ مَنْ آمَنَ جَارَهُ بَوَائِقَهُ قُلْتُ وَ مَا بَوَائِقُهُ قَالَ ظُلْمُهُ وَ غَشْمُهُ) 3

پیامبر اکرم (ص) فرمود: چنین کسی داخل بهشت نمی شود 4
و امام رضا (علیه السلام) فرمود: چنین کسی از ما نیست. 5
در بعضى از روایات نیز وارد شده که شخص زناکار در آن لحظه ‏اى که مرتکب این عمل مى ‏شود از ایمان تهی می گردد:

قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله) ... لا یزن الزانى حین یزنى و هو مؤمن و لا یسرق السارق حین یسرق و هو مؤمن فانه اذا فعل ذلک خلع عنه الایمان کخلع القمیص 6
افرادی است که ادعای «دین داری» و «اهل ایمان بودن» می کنند اما در عمل بر خلاف آنچه که ادعا می کنند، رفتار می نمایند! این افراد دارای نوعی نفاق پنهان هستند که این نفاق از یک سو ، _ خواسته یا ناخواسته _ بین گفتار و کردارشان گسلی بزرگ ایجاد می کند و رفتاری غیر از آنچه بدان امر یا نهی می کنند، انجام می دهند و از سوی دیگر، به خاطر این دوگانگی رفتار و عمل، آثار سوئی بر ذهن برخی دوستداران دین و ایمان باقی می گذارند


شخص زناکار به هنگامى که مرتکب این عمل مى ‏شود، مؤمن نیست و همچنین سارق به هنگامى که مشغول دزدى است ایمان ندارد، چرا که به هنگام ارتکاب این عمل، ایمان از وجود او بیرون مى‏ آید همانند بیرون آوردن لباس از تن.


گناه آثار وضعی دیگری هم دارد؛ به عنوان نمونه:
مردى نزد على امیر مؤمنان ع آمد و عرض کرد، من از نماز شب محروم شدم، على (ع) فرمود:
انت رجل قد قیدتک ذنوبک:
تو کسى هستى که گناهانت تو را به بند کشیده است. 7

در حدیث دیگرى امام صادق (علیه السلام) فرمود:
ان الرجل لیکذب الکذبة و یحرم بها صلاة اللیل فاذا حرم بها صلاة اللیل حرم بها الرزق:
انسان گاهى دروغ مى ‏گوید و سبب محرومیتش از نماز شب مى‏ شود، هنگامى که از نماز شب محروم شد از روزى (و مواهب مادى و معنوى) نیز محروم مى‏ شود. 8
نتیجه اینکه نماز خواندن و روزه گرفتن و ادعای مسلمانی و شیعه اهل بیت بودن، کاری ساده و آسان است اما عیار راستین مسلمانی و ایمان، در انجام عادت گونه این اعمال نیست بلکه در اموری است که نشان عملی از هویت ایمانی و اعتقادی افراد دارد:


امام صادق (علیه السلام) فرمود: فریب نماز و روزه مردم را نخورید (مبادا به خیال اینکه فلانی نماز و روزه می گیرد، به او کاملا اعتماد کنید) چون چه بسا کسی به نماز و روزه عادت کرده (و از سر عادت آنها را بجا می آورد) و اگر آنها را ترک کند دچار وحشت می شود. اگر می خواهید مردم را بسنجید، آنها را با عیار راستگویی و امانتداری بسنجید (اگر امانتدار و راستگو هستند، آنگاه اهل ایمان و اعتقادند و قابل اطمینان).
(عن أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: لَا تَغْتَرُّوا بِصَلَاتِهِمْ وَ لَا بِصِیَامِهِمْ فَإِنَّ الرَّجُلَ رُبَّمَا لَهِجَ بِالصَّلَاةِ وَ الصَّوْمِ حَتَّى لَوْ تَرَکَهُ اسْتَوْحَشَ وَ لَکِنِ اخْتَبِرُوهُمْ عِنْدَ صِدْقِ الْحَدِیثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ).9
در احادیث اهل بیت (علیهم السلام) صداقت و امانت از پایه های دین و کمترین بهره های ایمان عنوان شده است و کسی که امانتدار نباشد، بی دین و بی ایمان معرفی شده است. 10
منبع :porsemanequran.com

نماز عشق

مجموعه: آرامش سبز

مناجات با خدا,درد و دل با خدا

بسم الله الرحمن الرحیم......

الهی...بک عرفتک...تو را با تو شناختم و برایت می خوانم....
می خوانم توئی را که هر وقت می خوانمت اجابتم می کنی و چه بسیار لحظه هایی که خواندی مرا و کاهلی کردم...

می ستایم توئی را که تنها کسی هستی که ناله های تمنایم را میشنوی....
می ستایم توئی را که تنها کسی هستی که چشم امیدم به سویش است....
می ستایم توئی را که گرامیم داشتی,به غیرم وانگذاشتی تا خوارم کنند,دوستم داشتی....
می ستایم تو را و صبرت را بر تمام خطاهایم...


الهی....همه ی کائنات به گرد تو می گردند,چشم امیدشان به سوی تو می گرید,"یا رب" "یا رب" گفتنشان,"الغوث" "الغوث" خواندنشان, می دانم که می شنوی....
می دانم که می بینی پریشان خاطریمان را,آشفته حالیمان را....
می دانم که مراقبمان هستی.....

خدایا...می جویم تو را,به درگاهت استغاثه می کنم,به تو پناه می آورم,متوسلت می شوم تا بگویم: لایقش نیستم اما.... ببخش مرا...

لا رب لی غیرک....لا اله الا انت.....وحدک لا شریک لک....

می خوانمت با زبانی لال شده از فرط گناه,با دلی هلاک شده از شدت خطا... با حالی
هراسان....ترسان....مشتاق....امیدوار....
می بینی حالم را؟ زار می زنم از همه ی گناهانم و امید دارم به احسانت....


مرا و نا له هایم را بشنو....کردارم زشت است,عفوی هدیه فرما....
رفتارم ناپسند است,مواخذه مفرما...منت گدار و رحمتی عطا فرما......
رحمتی به وسعت صفت رحمانیت......

یا ارحم الراحمین.......


منبع:taahod.com