آیه های مجرب قرآنی برای پیدا شدن کار




آیه های مجرب قرآنی برای پیدا شدن کار,پیدا کردن کار,دعای پیدا کردن کار

سوره یوسف از آیه ۵۰ تا ۵۶
وَقَالَ الْمَلِکُ ائْتُونِی بِهِ فَلَمَّا جَاءهُ الرَّسُولُ قَالَ ارْجِعْ إِلَى رَبِّکَ فَاسْأَلْهُ مَا بَالُ النِّسْوَةِ اللاَّتِی قَطَّعْنَ

أَیْدِیَهُنَّ إِنَّ رَبِّی بِکَیْدِهِنَّ عَلِیمٌ (۵۰) قَالَ مَا خَطْبُکُنَّ إِذْ رَاوَدتُّنَّ یُوسُفَ عَن نَّفْسِهِ قُلْنَ حَاشَ لِلّهِ

ماعَلِمْنَا عَلَیْهِ مِن سُوءٍ قَالَتِ امْرَأَةُ الْعَزِیزِ الآنَ حَصْحَصَ الْحَقُّ أَنَاْ رَاوَدتُّهُ عَن نَّفْسِهِ وَإِنَّهُ لَمِنَ

الصَّادِقِینَ (۵۱) ذَلِکَ لِیَعْلَمَ أَنِّی لَمْ أَخُنْهُ بِالْغَیْبِ وَأَنَّ اللّهَ لاَ یَهْدِی کَیْدَ الْخَائِنِینَ (۵۲)‏ وَمَا أُبَرِّئُ

نَفْسِی إِنَّ النَّفْسَ لأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ مَا رَحِمَ رَبِّیَ إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَّحِیمٌ (۵۳) وَقَالَ الْمَلِکُ ائْتُونِی

بِهِ أَسْتَخْلِصْهُ لِنَفْسِی فَلَمَّا کَلَّمَهُ قَالَ إِنَّکَ الْیَوْمَ لَدَیْنَا مِکِینٌ أَمِینٌ (۵۴) قَالَ اجْعَلْنِی عَلَى

خَزَآئِنِ الأَرْضِ إِنِّی حَفِیظٌ عَلِیمٌ (۵۵) وَکَذَلِکَ مَکَّنِّا لِیُوسُفَ فِی الأَرْضِ یَتَبَوَّأُ مِنْهَا حَیْثُ یَشَاءُ

نُصِیبُ بِرَحْمَتِنَا مَن نَّشَاء وَلاَ نُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ (۵۶)

هر کسی که بیکار باشد و معطل باشد و هیچ کار از دست او بر نیاید روز پنجشنبه اول ماه روزه بدارد(اولین روز پنج شنبه ماه قمری)شب جمعه وقت خواب این آیات را بخواند ,بعد از افطار هم بخواند.بعد از نماز خفتن(نماز عشا) هم بخواندو در جامه خواب هم بخواند.

و سپس هنگام خواب( صد مرتبه لا اله الا الله) و (صد مرتبه الله اکبر) و (صد مرتبه سبحان الله) و (صد مرتبه استغفرالله) و (صد مرتبه صلوات) فرستد. و بخواب رود,در روز جمعه بعد از نماز صبح بنویسد این هفت آیه را در کاغذی و سپس نیت کند بر هیچ کسی که ظلم نکند و آنچه راستی و حق باشد را بیان کند و سپس این آیه نوشته شده را در بیرون سرای بالای در بیاویزد .در همان هفته مقصودش حاصل شود.

قاعده:
روز پنجشنبه را به نیت پیدا شدن و گشایش کار روزه بگیرد

هنگام افطاری قبل از افطاری کردن این هفت آیه را بخواند.

و بعد از نماز عشا همان شب دوباره این هفت آیه را بخواند.

هنگام خواب هم یه بار دیگر هفت آیه سوره یوسف را بخواند

و بعد از خواندن ذکرهای فوق را هر کدام صد بار بگوید.

سپس بخوابد
صبح روز جمعه بعد از نماز صبح این هفت آیه را در کاغذی بنویس.کاغذ یا سفید یا زرد مرکب یا جوهر مشکی یا آب زعفران و سپس بعد از نوشتن نیت کن که بر هیچ کسی ظلم نکن و دروغ نگو

و بعد آیه نوشته شده را در بیرون دروازه(بیرون در خانه نه) و در بالای در آویزان کن(یا آویزان کن یا در لای دیوار یا در قرار بده.

در هنگام روزه و در هنگام نوشتن و خواندن آیه سعی کن دائم الوضو باشی عطر به خود بزن و جامه پاک بپوش.

منبع:nowaroos.com

فضیلت های روز و شب جمعه




 

شب جمعه

 

 

فضیلت های روز و شب جمعه

«جمعه» روز مقدس و با فضیلتی است و در روایات مروی از امام معصوم (ع) جزء اعیاد شمرده شده است و حضرت رسول اکرم (ص) آن را «سید الایام» یعنی «سرور روزها» نامیده است.

 

الف) فضیلت های روز جمعه

1_ از حضرت رسول اکرم (ص) روایت شده است که  روز و شب جمعه 24 ساعت است و در هر ساعت آن حق تعالی 600 هزار نفر را از جهنم آزاد کند.

 

2_ از حضرت امام صادق (ع) نقل است که هر کس بین ظهر پنجشنبه تا ظهر روز جمعه بمیرد خداوند او را از فشار قبر نگاه دارد.

 

3_ از همان حضرت (ع) روایت است که جمعه دارای حق و حرمتی بزرگ است. پس مبادا حرمت آن را ضایع گردانی. لذا از عبادات خدا چیزی فرو مگذار و با انجام کارهای نیکو به سوی پروردگار تقرب جو و هم محرمات الهی را فرو گذار، چرا که در این روز خداوند ثواب نیکی ها را مضاعف می کند و عقوبت گناهان را محو می نماید.

 

4_ از همان امام همام (ع) نقل است که شب جمعه از نظر فضیلت همانند روز جمعه است. بدرستی که خداوند عالم در شب جمعه، فرشتگان را جهت اکرام مومنان به آسمان اول می فرستد تا حسنات آنها را زیاد کند و گناهانشان را بیامرزد . پس تا می توانید شب جمعه را زنده داری کنید و تا صبح به دعا و نماز بپردازید.

 

5_ از آن امام بزرگوار (ع) روایت شده که چون شب جمعه می آید ماهیان دریا سر از آب در می آورند و وحوش صحراگردن می کشند و پرورگار را ندا می کنند که خدایا ما را به خاطر گناه آدمیان عذاب نکن.

 

شب جمعه

 

 

6_ از امام محمد باقر (ع) روایت شده که خداوند تعالی در هر شب جمعه فرشته ای را مامور می کند که از فراز عرش ندا می کند که آیا   بنده مومنی هست که روزی اش تنگ شده باشد و پیش از طلوع صبح جمعه از من بخواهد روزی اش را زیاد گردانم تا من پیش از طلوع صبح روزی او را گشاده سازم؟

آیا بنده مومن بیماری هست که پیش از طلوع صبح جمعه از من درخواست کند او را شفا دهم که البته پیش از طلوع صبح او را سلامتی عطا خواهم کرد.

 

شب و روز جمعه 24 ساعت است و در هر ساعت آن حق تعالی 600 هزار نفر را از جهنم آزاد کند.آیا بنده مومن غمگین زندانی وجود دارد که قبل از طلوع صبح جمعه از من بخواهد تا او را از زندان رها سازم و اندوهش را چاره کنم که البته دعایش را مستجاب خواهم ساخت و پیوسته آن فرشته این ندا را در می دهد تا صبح جمعه بدمد.

 

7_ از مولا امیر المومنین (ع) نقل است که فرمودند: از جمله فضیلت های روز جمعه آن است که هر کس در آن روز از خدایش حاجتی داشته باشد پروردگار بزرگ ، آن را برآورده می سازد. اگر گروهی مستوجب عذاب باشند ، چون در روز و شب جمعه دعا کنند خدا آن عذاب را از آنان برگیرد.

 

ب) کارهای پسندیده در شب جمعه

1_یکی از کارهای پسندیده در شب جمعه، بسیار تسبیحات اربعه گفتن یعنی : سبحان الله و الحمدلله و لا اله الاالله والله اکبر.

2_ شیخ طوسی فرمود که در آخر روز پنج شنبه ، استغفار کردن استجاب فروان دارد.

 

3_ یکی دیگر از کارهای پسندیده در شب جمعه تلاوت سوره های بنی اسرائیل ، کهف، الم سجده، یس ،صاد، احقاف، واقعه ، معم، سجده، حم دخان ، طور ، ساعه، جمعه و چنانچه کسی فرصت ندارد فقط سوره واقعه و سوره های ماقبل آن را بخواند.

 

روایت است هر کس در هر شب جمعه سوره مبارکه جمعه را بخواند، کفاره او از آن جمعه تا جمعه دیگر خواهد بود.

4_ در رکعت اول نماز مغرب و عشاء سوره جمعه را بخواند و در رکعت دوم نماز مغرب سوره توحید و در رکعت دوم نماز عشا، سوره اعلی را قرائت کند.

 

5_ ازدیگر کارهای مستحب در شب جمعه این است که در حق مومنان دعا بسیار کند چنانچه از حضرت فاطمه زهرا (س) روایت شده اگر کسی برای ده نفر از برادران مومن در گذشته خویش طلب آمرزش کند بهشت بر او واجب شود.

منبع:tebyan.net

بهترین دوست را از زبان پیامبر بشناس!




بهترین دوست از زبان پیامبر,دوست پیدا کردن,بهترین دوست

دوستى، رفاقت و برادرى را مى ‌توان یکى از شاخ و برگ‌هاى درخت اجتماع و از جمله نعمت‌هاى بزرگ الهى به حساب آورد که خداوند نیز به آن عنایت خاصى دارد، تا آنجا که مى‌فرماید:

«... وَاذْکُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَاناً ...»(1)

به یاد آرید نعمت‌هاى خداوند را که دشمن یکدیگر بودید و او میان دلهاى شما الفت ایجاد کرد و به برکت نعمت او برادر شدید.

بنابراین اسلام نه ‌تنها دوستى و رفاقت با افراد واجد شرایط را تأیید مى‌کند، بلکه ما را به برادرى و دوستى و رفاقت امر فرموده است. چراکه مصاحبت با صالحان رنج و تعب را مى ‌بَرد، به روح و روان نشاط مى‌ بخشد و هنگام گرفتارى، بسیارى از مشکلات بدین وسیله حل مى ‌شود. و بالاتر از همه اینکه زندگى را از ابتذال و پوچى نجات مى ‌دهد و با ارزش‌هاى متعالى آشنا مى ‌کند و موجب قرب به خدا مى ‌شود.

 همچون یک روح
روایات ما افراد با ایمان را متّحد و یکى به حساب مى آورد و تشبیهات جالبى در این زمینه وارد شده است. رسول خدا صلى الله علیه وآله مى فرمایند: «اَلْمُۆْمِنُ لِلْمُۆمِنِ کَالبُنیانِ یُشَیِّدُ بَعضُهُ بَعضاً; افراد با ایمان نسبت به یکدیگر همانند اجزاى یک ساختمانند که هر جزئى از آن جزء دیگر را محکم نگاه مى دارد».(2)

و همچنین فرموده اند: «مَثَلُ المُۆمِنینَ کالنَّفْسِ الواحِدَةِ; مۆمنان همچون یک روحند».(3)

و نیز از ایشان روایت شده است که: «مَثَلُ المُۆْمِنینَ فی تَوَادِّهِمْ و تَراحُمِهِمْ وَ تَعَاطُفِهِم مَثَلُ الجَسَدِ إذا اشْتَکى مِنهُ عُضْوٌ تَداعى لَهُ سائِرُ الجَسَدِ بالسَّهَرِ و الحَمَّى; مثل افراد با ایمان در دوستى و نیکى به یکدیگر همچون اعضاى یک پیکر است که چون بعضى از آن رنجور شود و به درد آید اعضاى دیگر را قرار و آرامش نخواهد بود.»(4)


بنى آدم اعضاى یک پیکرند                          که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوى به درد آورد روزگار                        دگر عضوها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بى غمى                       نشاید که نامت نهند آدمى
 

نمى‌شود مطلقاً گفت هر معاشرتى مطلوب است و انسان باید وارد بر هر جمعى شود و با هر کسى معاشرت کند، به این بهانه که خوشرویى و خوشرفتارى نیکوست؛ در واقع با چنین پندارى انسان خود را فریب داده است. چه بسا انسان در ابتدا، با نیت پاک وارد اجتماعى مى ‌شود و سپس متوجه مى ‌گردد که معاشرت با آنها به زیان اوست


دوست خوب، دوست بد
اما همانطور که نمى ‌توان گفت معاشرت با انسانها مطلقاً مضر است، همچنین نمى ‌شود گفت، همزیستى با همه انسانها، مفید است؛ انسان باید بداند که با چه کسی معاشرت کند تا او را براى تکامل روحى و معنوى او و موفقیت در انجام وظایف و در رسیدن به اهداف الهى یارى کند، و  در مقابل، معاشرت با چه کسى نه تنها انسان را به یاد خداوند نمى ‌اندازد، بلکه او را غافل مى‌ سازد و با گفتار و عمل دعوت به حرکت نزولى و سقوط و انحراف مى ‌کند. چنانکه رسول خدا صلى الله علیه وآله می فرماید:

«یا اَباذَر، اَلجَلیسُ الصّالِحُ خَیرٌ مِن الوَحدَةِ وَ الوَحدَةُ خَیرٌ مِن جَلیسِ السُّوءِ».

اى ابوذر، همنشین و دوست صالح بهتر از تنهایى است و تنهایى بهتر از همنشین بد است. (5)

از این جهت نباید هر انسانى را براى دوستى و رفاقت برگزید. بلکه باید معیارى را در نظر گرفت که با توجه به آن معاشرت‌هاى مطلوب و سازنده، از معاشرت‌هاى نامطلوب و زیانبار باز شناخته شوند. چراکه در روایتى پیامبر صلى الله علیه وآله مى ‌فرمایند:

«أُنْظُرُوا مَنْ تُحادِثُونَ، فَإِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَحَد یَنْزِلُ بِهِ الْمَوْتُ إِلاّ مُثِّلَ لَهُ أَصْحابُهُ إِلى اللّهِ، فَإِنْ کانُوا خِیاراً فَخِیاراً وَإِنْ کانُوا شِراراً فَشِراراً...»(6)

بنگرید با چه کسى هم سخن مى‌شوید، زیرا هر کس که مرگش فرا رسد، در پیشگاه خداوند یارانش در برابرش مجسّم مى ‌شوند. اگر از نیکان باشند، او نیز در زمره نیکان قرار مى‌ گیرد و اگر از بدانند، او نیز در زمره بدان قرار مى‌ گیرد.
دوست

کدام دوست و رفیق
با توجه به دشوارى انتخاب دوست مناسب و تأثیر منفى و مثبت دوستان خوب و بد است که در منابع اسلامى، باب‌هایى به بیان معیارهاى دوست ‌یابى اختصاص داده شده ‌اند و اولیاى ‌‌دین اوصاف و ویژگى ‌هاى دوست مناسب را برشمرده ‌اند؛ از مجموع روایات به دست مى آید که بهترین برادر کسى است که این صفات را داشته باشد: تو را نصیحت کند، به تو کمک کند، اگر به تو نیازمند شد از تو بگذرد، دوستیش براى خدا باشد، براى انجام کارهاى نیک بشتابد و تو را نیز به نیکوکارى بکشاند و به نیکى فرمانت دهد و در انجام آن کمکت کند، و عیب هایت را به تو پیشکش کند.

به عنوان نمونه، رسول خدا صلى الله علیه وآله در حدیثى فرموده اند: «المُۆمِنُ مِرآةٌ لأخیهِ المُۆْمنِ، یَنْصَحُهُ إذا غابَ عنه، ویُمیطُ عنه ما یَکْرَهُ إذا شَهِدَ; مۆمن آینه برادر مۆمن خویش است. در غیابش خیرخواهى او مى کند و در حضورش، امور ناخوشایند را از او دور مى گرداند».(7)

همچنین وقتى از رسول خدا صلى الله علیه وآله پرسیدند: بهترین همنشینان کدامند؟ در جواب فرمودند:

«مَنْ ذَکَّرَکُمْ بِاللَّهِ رُۆْیَتُهُ وَزَادَکُمْ فِی عِلْمِکُمْ مَنْطِقُهُ وَذَکَّرَکُمْ بِالاْخِرَةِ عَمَلُهُ»(8)

کسى که دیدارش شما را به یاد خداوند اندازد و گفتارش بر علم شما بیفزاید و عمل او شما را به یاد آخرت اندازد.

پس در هر شرایطى اگر در بین مردم و جماعتى بودیم که معاشرت آنان بیشتر ما را به یاد خداوند و آخرت مى ‌اندازد و بر علممان افزوده مى ‌شود و بیشتر به انجام اعمال خیر و خدمت به دیگران تشویق مى‌ شویم و به کمک آنها راحت‌تر در مسیر صحیح زندگى گام بر مى ‌داریم، مسلماً چنین معاشرتى بجا و سازنده است؛ اما در غیر این صورت معاشرت نتیجه معکوس و نامطلوب دارد.

همنشین تو از تو بِه باید                            تا تو را عقل و دین بیفزاید


بهانه‌ای که دامی خطرناک می‌شود
پس نمى‌شود مطلقاً گفت هر معاشرتى مطلوب است و انسان باید وارد بر هر جمعى شود و با هر کسى معاشرت کند، به این بهانه که خوشرویى و خوشرفتارى نیکوست؛ در واقع با چنین پندارى انسان خود را فریب داده است. چه بسا انسان در ابتدا، با نیت پاک وارد اجتماعى مى ‌شود و سپس متوجه مى ‌گردد که معاشرت با آنها به زیان اوست؛ چون آنها اهل غیبت و دروغند و سخنان بیهوده و رکیک مى‌زنند و او را به زخارف دنیا دعوت مى‌کنند. یا رفتارشان به گونه‌اى است که انسان را به دنیا مى‌کشاند و از آخرت غافل مى‌سازد. در این صورت انسان نباید، به بهانه نیکویى خوشرویى و خوشرفتارى، با آن جمع حشر و نشر داشته باشد.

قرآن کریم از زبان زیان دیده‌اى که با انحراف از مسیر حق و مسیر پیامبران الهى، بر خود و دیگران ستم کرده، به آتش خشم و غضب الهى گرفتار آمده است و از پشیمانى و اندوه بى‌پایان انگشت حسرت به دندان مى‌گزد، مى‌فرماید:

«یَا وَیْلَتَى لَمْ أَتَّخِذْ فُلاَناً خَلِیلا لَقَدْ أَضَلَّنِی عِنِ الذِّکْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنىِ ...»(9)

واى بر من، اى کاش که با فلان (مرد کافر و رفیق فاسق) دوست نمى‌شدم. که دوستى با او مرا از پیروى قرآن و رسول حق محروم ساخت و گمراه گردانید.

این قبیل آیات، بر این دلالت دارند که از جمله عوامل گمراه گشتن انسان دوستان ناباب و رفاقت با گمراهان است، از این جهت سفارش شده که مۆمن از افراد ناسالم و اجتماعات آلوده کناره‌گیرى کند. البته افراد یکسان نیستند: برخى چنان خود ساخته و داراى اراده قوى هستند که در هر شرایطى از دیگران تأثیر نمى‌پذیرند، بلکه بر روى آنها اثر مى‌گذارند، و مطمئن اند که با نصیحت و موعظه مى‌توانند آنان را هدایت کنند. چنین معاشرتى از باب امر به معروف و نهى از منکر و ارشاد دیگران ـ که در شرع مقدس به آنها اهمیت ویژه‌اى داده شده است ـ مى‌تواند مطلوب گردد.
 
پی نوشت:
1) آل عمران / 103.
2) تفسیر ابوالفتوح رازى، ج 2، ص 450.
3) همان مدرک.
4) همان مدرک.
5) بحارالانوار، ج 77، ص 84.
6) اصول کافى، ج 4، ص 451.
7) بحارالانوار، ج 74، ص 233.
8) بحار الانوار، ج 71، ص 186.
9) فرقان / 28 ـ 29.

منابع:
انوار هدایت، آیة الله ناصر مکارم شیرازی.
ره ‌تــوشـه، آیة الله محمد تقی مصباح یزدى، جلد دوم.
گفتار معصومین علیهم السلام، آیة الله ناصر مکارم شیرازی، جلد دوم.
 تبیان

دعاهایی به جهت زیادشدن حافظه





دعاهایی به جهت زیادشدن حافظه


۱ـ سوره الرحمن را تا فبای آلاء ربکما تکذبان هر روز بعد از نماز صبح بخواند.

 

۲ـ مرحوم شیخ بهائی در کتاب تهذیب فرموده است به جهت زیادتی حافظه این دعا را بخواند.

الَلِّهُمَ ارْزُقْنی فَهْمَ النَّبِییّنَ وَ حِفْظَ الْمُرْسَلینَ وَ اِلْهامَ الْمَلائِکهَ الْمُقَرّبینَ آمینَ یا رَبَّ الْعالَمینَ.

 

۳ـ بعد از هر نماز این دعا را بخواند مجرّب است.

سُبْحانَ مَنْ لا یَعْتَدی عَلی اَهْلِ مَمْلَکَتِهِ سُبْحانَ مَنْ لا یُاخِذُ اَهْلَ الاَرْضِ بِألْوانِ الْعَذابِ سُبْحانَ الرَّئُوفُ الرَّحیم اَللّهُمَّ اجْعَلْ لی فی قَلْبی نُوراً وَ بَصَراً وَ فَهْماً وَ عِلْماً اِنَّکَ عَلی کُلِ شَیءٍ قَدیر.

 

۴ـ جهت قوت حافظه هر روز ده مرتبه بگوید:

فَفَهَّمْناها سُلیمْانَ وَ کُلاَّ آتیْنا فَهْماً وَ عِلْماً وَ سَخَّرْنا مَعَ داوُدَ الْجِبالَ مَعَ داوُدَ الْجِبالَ یَسْبَحْنَ وَ الطَّیْرَ وَ آلِهِ اَکْرِمْنی بِالْفَهْمِ وَ الْحْفِظِ وَ الْخَیْرّ یا قاضِیَ الْحاجاتِ وَ صلَّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ اَجْمَعینَ.

 

۵ ـ هر روز صبح قبل از آن که کسی سخن بگوید این جمله را بخواند.

یا حَیَّ یا قَیَُّومُ فَلا یَفُوتُ شَیءُ عِلْمُهُ وَ لا یَئُودُه.

 

۶ ـ هر روز بعد از نماز نافله صبح بگوید.

اَللَّهُمَّ لا تُنسِنی ما اَقْرَءُ فی یَوْم هذا فَانَّکَ قُلْتَ سَنَفْرَئَکَ فلا تُنسی.

 

۷ـ هر کس چیزی را فراموش کند دست خود بر پیشانی گذارد و بگوید.

اَنْسانِیَهُ الشَّیْطانَ.

 

۸ ـ در حدیث سلمان فارسی (رضی اللّه عنه) آمده است که رسول خدا(ع) فرموده است: هر کس آیهالکرسی را با زعفران برکف دست راست خود بنویسد و آن را با زبان بلیسد و هفت‌‌نوبت چنین کند هرگز چیزی را فراموش ننماید.

 

۹ـ پنج‌چیز است که حافظه را زیاد می‌کند و بلغم را از بین می‌برد:

 

۱ـ مسواک‌کردن، ۲ـ روزه‌گرفتن، ۳ـ قرائت قرآن‌نمودن، ۴ـ عسل‌خوردن، ۵ـ کندرجویدن.

 

۱۰ـ قبل از مطالعات این جملات را بخوانید.

اَللّهُمَّ اَخْرُجْنی مِنَ الظَّلُماتِ الْوَهْمِ وَ اَکْرِمْنی بِنُورِ الْفَهْمِ الَّلهُمَّ افْتَحْ عَلَینا اَبْوابَ رَحْمَتِکَ وَ انْشُرْ عَلَیْنا خَزائِنَ عُلُومِکَ بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.

 

۱۱ـ مردی از شیعیان توسّلات و ختم‌ها انجام داده که حضرت‌زهرا(ع) را در خواب ببیند و تقاضای حافظه کند. شبی در عالم خواب حضرت‌زهرا(ع) را که در پشت‌پرده‌ای قرار داشت مشاهده نمود تقاضایش را پرسید. عرض کرد کم حافظه‌ هستم و به شما ملتجی می‌باشم. فرمود: از این پس وضو را با آن‌ نیم‌گرم بگیر، زیرا آب سرد جهت حافظه شما خوب نیست. آن مرد به دستور حضرت عمل‌نموده حافظه‌اش قوّت گرفت.

 

۱۲ـ کسی که می‌خواهد حافظه‌اش زیاد شود مسواک کند و روزه بگیرد و قرآن بخواند مخصوصاً آیهالکرسی را و ناشتا ۲۱ عدد مویز با هسته سرخ بخورد زیرا جهت فهم و حفظ ذهن مفید خواهد بود. نافع خوردن حلوا و گوشت نزدیک گردن و عسل‌وعدس و کُنّدر می‌باشد.

 

۱۳ـ هر روز هفت مثقال مویز ناشتا بخورد و همچنین هر روز با غذا خردل میل نماید.

 

۱۴ـ جهت حافظه شیخ کفعمی فرماید: مویز و سعد‌کوفی و زعفران را با هم کوبیده و مخلوط کرده ناشتا بخورد.

 

۱۵ـ قرنفل و کندر خوب کوبیده تا نرم شود هر روز قدری ناشتا بخورد.

 

۱۶ـ از زیاد خورده سردی بپرهیزد مانند ماست و برنج و امثال آن و خوردن آب زیاد.


۱۷ـ شیر حافظه را زیاد می‌کند و خورده شیرینیجات و گوشت و عدس و عسل مخصوصاً ناشتا خوردن انار بالیله آن.

 

۱۸ـ مربای آویشن که با شکر درست شده باشد و همچنین خوردن اسطو‌خدوس جهت حافظه مفید است.

 

۱۹ـ دائم‌الوضو‌بودن و رو به قبله نشستن و به صورت علما نگاه‌کردن و به عبادت مشغول‌بودن و اطاعت پدر و مادر نمودن و روزه‌داشتن و خوردن انگور و گرمی‌جات به طور عموم و خوردن آب‌کم و خوردن غذای کم جهت زیادی حافظه مؤثر است.

 

۲۰ـ از پیغمبر اکرم(ع) است که پنچ‌چیز حافظه را قوی‌می گرداند.

 

۱ـ شیرینی، ۲ـ گوشت نزدیک‌گردن، ۳ـ عدس، ۴ـ نان‌سرد، ۵ ـ خواندن آیهالکرسی.


منبع:گنج های معنوی

مکروهات و مستحبات قیام، رکوع، تشهد، سلام




نماز,مکروهات نماز,مستحبات نماز

 

مکروهات و مستحبات قیام، رکوع، تشهد، سلام

مواردی که انجام آن در رکوع، بر نمازگزار مکروه است، عبارت است از:

1. چسباندن دستها هنگام رکوع، به دو پهلوى خود.

2. به زیر افکندن سر، طوری‌که سر و گردن موازى پشت نباشد.

3. [رعایت نکردن حال مأمومین در طولانی کردن رکوع و اینکه] امام جماعت ذکر رکوع را بیش از سه بار بگوید.

4. در هنگام رکوع دستها را مابین زانوها قرار دادن.

5. در حال رکوع، بلکه در تمام احوال نماز، گذاشتن دستها در زیر همه لباسها.


سوال: در حال تشهد و سلام انجام چه کارهایی مستحب است؟
رعایت موارد ذیل، در تشهد و سلام نماز، مستحب است:
1. به حال تورّک نشستن؛ یعنی نمازگزار، بر ران چپ بنشیند و روى پاى راست را بر کف پاى چپ بگذارد.
2. قبل از تشهد بگوید: «الْحَمْدُ لِلّه» یا بگوید: «بِسْمِ اللّٰهِ وَباللّٰهِ والْحَمْدُ لِلّٰهِ وَخَیرُ الْأَسْمٰاءِ لِلّٰهِ».
3. دست‌ها را بر ران‌ها بگذارد و انگشتان را به یکدیگر بچسباند و روی پاهای خود نگاه کند.
4. پس از اتمام تشهد، بگوید: وَتَقَبَّلْ شَفٰاعَتَهُ فى أُمَّتِه وَارْفَعْ دَرَجَتَهُ.


5. زن نمازگزار، ران‌هاى خود را به هم بچسباند.
6. در هنگام سلام، نیت سلام کردن بر پیامبران، امامان، فرشتگان و جمیع مۆمنین انس و جنّ را داشته باشد.
7. در نماز جماعت، امام، سلام را بلند و مأموم آهسته بگوید.
8. نمازگزارى که فرادا نماز مى‌خواند در هنگام سلام رو به طرف قبله سلام دهد و با گوشه دو چشم خود به طرف راست اشاره کند.


9. در نماز جماعت، امام در وقت سلام دادن، چهره را به جانب راست خود بگرداند. و مأموم به هر دو جانب رو کند، البته اگر در سمت چپ او مأموم دیگر‌ی باشد و الّا به همان سمت راست کافى است.
10. همچنین، در حال تشهد و سلام «اقعاء» مکروه است، و آن عبارت از این است که سینه پاها را به زمین گذارد (روى پنجه پاها را به زمین نهد) و روى پاشنه‌ها، بنشیند.


سوال: در حال قیام نماز، انجام چه کارهایی مستحب یا مکروه است؟
الف. کارهای مستحب در حال قیام نماز:
1. با خضوع و خشوع ایستادن، به نحوى که بنده ذلیل در خدمت مولای خود مى‌ایستد.
2. نظر کردن به محل سجده در حال ایستادن.
3. دو دست را روی دو ران گذاردن، به نحوى که بالای زانوها قرار گیرد.
4. قرار دادن فاصله بین پاها، به اندازه‌ی سه انگشت تا یک وجب.


5. در کنار هم قرار دادن پاها، نه آن که یکى جلو و دیگرى عقب باشد.
6. به سمت قبله قرار دادن انگشتان پاها، به نحوى که هیچ یک از آن‌ها از قبله منحرف نشود.
7. چسباندن انگشتان دست‌ها به یکدیگر.
8. دست‌ها را بر سینه‌ گذاردن در مورد بانوان، به نحوى که پستان‌ها بر سینه بچسبد، و نیز جفت کردن پاها به یکدیگر و از هم دور نساختن آنها.


ب. کارهای مکروه در حال قیام نماز:
1. مانند متکبّران، دست بر کمر زدن.
2. تورّک نمودن، یعنى سنگینى خود را گاهى بر پاى راست و گاهى بر پاى چپ انداختن.
3. کف دو دست را بعد از قنوت بر صورت کشیدن.


سوال: چه کارهایی در حال رکوع نماز، مستحب یا مکروه است؟
الف. مواردی که انجام آن در رکوع، بر نمازگزار مستحب است، عبارت است از:
1. در حال خم شدن برای رکوع «اللّٰه اکبر» بگوید.
2. در حال رکوع زانوها را به عقب برده و جلو نیاورد.
3. پشت خود را راست نگه دارد، به‌ نوعى که اگر قطره آبى ‌بر آن ریخته شود به‌جاى خود بایستد.
4. گردن را موازى پشت بکشد.


5. نگاهش، بر زمین بین دو پای خود باشد.
6. دو دستش را از دو پهلوى خود فاصله دهد.
7. کف دستها را بر دو زانو بگذارد.
8. انگشتان دست را به هم نچسباند.
9. دست راست را قبل از دست چپ، بر زانو گذارد.
10. بانوان، دو کف دست را بالاتر از زانوها قرار دهند.


11. تکرار ذکر «سُبْحٰانَ رَبِّىَ الْعَظظ–یمِ وَبِحَمْدِهظ–» تا سه مرتبه و پنج مرتبه بهتر است و بهتر از آن هفت مرتبه است.
12. قبل از گفتن «سُبْحٰانَ رَبِّىَ الْعَظظ–یمِ وَبِحَمْدِه» این دعا بخواند: «اللّٰهُمَّ لَکَ رَکَعْتُ وَلَکَ اسْلَمْتُ وَبِکَ امَنْتُ وَعَلَیکَ تَوَکَّلْتُ وَانْتَ رَبظ–ی، خَشَعَ لَکَ سَمْعظ–ىْ وَبَصَرظ–ىْ وَشَعْرظ–ی وَبَشَرِی وَلَحْمظ–ی وَدَمظ–ی وَمُخظ–ی وَعَصَبظ–ی وَعِظٰامظ–ی وَمٰا اقَلَّتْهُ قَدَمٰای غَیرَ مُسْتَنْکِفٍ وَلٰا مُسْتَکْبِرٍ وَلٰا مُسْتَحْسِرٍ». همچنین مستحب است پیش از ذکر یا بعد از آن صلوات بفرستد.


13. در نماز جماعت، اگر امام است، ذک÷ر رکوع را بلند و اگر مأموم است آهسته بگوید، طوری که صدا به امام نرسد.

14. در نماز فرادا، نسبت به بلند یا آهسته بودن صدا، ذکر را طبق قرائت حمد و سوره‌اش بخواند.
15. چون سر از رکوع بر دارد بگوید: «سَمِعَ اللّٰهُ لِمَنْ حَمِدَهْ الْحَمْدُللّٰهِ رَبِّ الْعٰالَمظ–ینَ اهْلَ الْکِبْرِیٰآءِ وَالْعَظَمَةِ وَالْجُودِ وَالْجَبَرُوْتِ».


ب. مواردی که انجام آن در رکوع، بر نمازگزار مکروه است، عبارت است از:
1. چسباندن دستها هنگام رکوع، به دو پهلوى خود.
2. به زیر افکندن سر، طوری‌که سر و گردن موازى پشت نباشد.
3. [رعایت نکردن حال مأمومین در طولانی کردن رکوع و اینکه] امام جماعت ذکر رکوع را بیش از سه بار بگوید.
4. در هنگام رکوع دستها را مابین زانوها قرار دادن.
5. در حال رکوع، بلکه در تمام احوال نماز، گذاشتن دستها در زیر همه لباسها.
منبع: سایت اسلام کوئیست