کدام پیامبر اولوالعزم الهی،آرزو داشت شیعه امام علی(ع)باشد؟

جایگاه پیروان واقعی امام علی(ع)آنقدر بالاست که حتی پیامبری با شریعتی جهانی، آرزوی شیعه بودن را دارد.
؛شب بود جمعی از اصحاب در محضر رسول خدا(ص) نشسته بودند و از بیانات آن بزرگوار بهرمند می شدند. آن بزرگوار در آن شب این جریان را بیان کرد و فرمود: آن شب که مرا به سوی آسمان ها به معراج بردند، هنگامی به آسمان سوم رسیدم، منبری برای من نصب نمودند. من بر عرشه ی منبر قرار گرفتم و ابراهیم خلیل(ع) در پله ی پایین عرشه قرار گرفت و سایر پیامبران در پله های پایین تر قرار گرفتند.

 در ادامه این داستان پیامبر اسلام(ص) می فرماید:در این هنگام علی(ع) ظاهر شد که بر شتری از نور سوار بود و صورتش مانند ماه شب 14 می درخشید و جمعی چون ستارگان تابان در اطراف او بودند.

 در این وقت ابراهیم خلیل(ع) به من گفت: این فرد با این صورت تابان کدام پیامبر بزرگ و یا فرشته ی بلند مقام است؟

رسول خدا(ص) به ابراهیم خلیل الله(ع)گفت: او نه پیامبر است و نه فرشته، بلکه برادرم، پسر عمویم، دامادم و  وارث علمم، علی ابن ابوطالب(ع) است.

سپس ابراهیم(ع) پرسید: این گروهی که در اطراف او هستند، چه کسانی اند؟ 

پیامبر (ص) پاسخ داد:) این گروه،شیعیان علی بن ابی طالب هستند سپس ابراهیم(ع) علاقه مند شد که جزء شیعیان علی(ع) باشد و به خدا عرض کرد: پروردگارا، مرا از شیعان علی بن ابی طالب(ع) قرار بده . پیامبر به اصحاب فرمود: هرگاه بر پیامبران پیشین صلوات فرستادید، نخست به من صلوات بفرستید و بعد به آن ها، جز در مورد  ابراهیم خلیل(ع) که هر گاه خواستید به من صلوات بفرستید، نخست به ابراهیم خلیل(ع) صلوات بفرستید. 

اصحاب پرسیدند: دلیل این کار چیست؟ رسول خدا(ص) فرمود: به همین دلیل که بیان کردم. چون ابراهیم(ع) آرزو کرد که از شیعیان علی(ع) باشد.

انتهای پیام/

کدام پیامبر الهی 13 سال ابتدایی زندگی اش را به تنهایی در غار سپری کرد؟

برای اینکه در آن زمان امر خدا محقق نشود، پادشاه جبار آن دوره دستور قتل 100 هزار نوزاد پسر را داد.
در هنگام تولد دومین پیامبر اولوالعزم الهی پادشاه جبار آن زمان کل جهان، یعنی نمرود خواب دید که کودکی متولد خواهد شد و او را سرنگون خواهد کرد.

برای اینکه نطفه ابراهیم(ع) منعقد نشود، نمرود فرمان دادکه زنان را از شوهرانشان جدا سازند تا اینکه با هم همبستر نشوند و انعقاد نطفه حضرت ابراهیم(ع) صورت نگیرد.ولی تارخ که پدر ابراهیم بود با همسرش همبستر شد و نور ابراهیم(ع) در رحم مادرش انعقاد یافت.

بعد از مدتی نمرود به همه ماماها وقابله ها دستور داد که زنان باردار را تحت کنترل  و مراقبت قرار دهند و هنگام زایمان کودکان را بنگرند. اگر پسر بود، کشته و نابود گردد و اگر دختر بود، زنده بماند.پس از این دستور کنترل شدید در همه جا اجرا شد، جلادان خون آشام نمرودی در همه جا حاضر بودند و نوزادان پسر را می کشتند. کار به جایی رسید که بعضی تاریخ نویسان نوشته اند که 77 تا 100 هزار نوزاد پسر در آن جریان کشته شدند.

مادر ابراهیم(ع) بارها توسط ماماها و قابله های نمرودی آزمایش شد، ولی آنها نفهمیدند که باردار است و این از آن جهت بود که خداوند رحم مادر ابراهیم(ع) را به گونه ای قرار داده بود که نشانه بارداری آشکار نبود.

در این بین و در روزهای بارداری مادر ابراهیم(ع)، تارخ پدر ابراهیم بیمار شد و از دنیا رفت.ولی بونا مادر شجاع ابراهیم(ع)بازهم خود را نباخت و تسلیم نمرودیان نشد.

بلاخره پس از چند ماه مخفی کاری و مشقت،زمان به دنیا آمدن ابراهیم(ع) فرا رسید.در آن زمان قانونی در میان مردم رواج داشت که زنان هنگام قاعدگی به بیرون شهر می رفتند و پس از پایان آن به شهر بازمی گشتند.

مادر ابراهیم(ع) تصمیم گرفت به بهانه این قانون از شهر بیرون برود و در کنار کوهی، غاری راپیدا کند و در آنجا دور از دید مردم شاهد تولد نوزادش باشد.همین تصمیم اجرا شد و ابراهیم(ع) در غاری چشم به جهان گشود.

پس از چند روز از تولد ابراهیم(ع) و مساعد شدن حال مادرش پس از زایمان، مادر تصمیم گرفت کودکش ابراهیم(ع) را در غار بگذازد و هرچند روز یکبار به او سری بزند.او را به پارچه ای پیچید و در درون غار گذاشت و درب ورودی غار را سنگ چین کرد تا کودک از گزند جانوران در امان بماند و سپس به شهر بازگشت.

نکته جالب داستان کودکی ابراهیم این است که مادرش گاهی شبها خود را به غار می رساند تا به فرزندش شیر دهد،ولی می دید به لطف خدا ابراهیم(ع) نوزاد، انگشت بزرگ دستش را به دهان نهاده و به جای پستان مادر از آن شیر جاری است.

بدین ترتیب این مادر و پسر در آن دوران وحشتناک، با تحمل رنج های گوناگون و با مقاومت بی نظیر، سالها به زندگی خود ادامه دادند تا ابراهیم(ع) به سن 13 سالگی رسید و از غار خارج شد.این طور بود که خداون پیامبر اولوالعزم خود را در بین خطرات حفظ کرد.البته نباید از این نکته نیز گذشت که هم مادر ابراهیم(ع) و هم این پیامبر الهی، مجاهدت های فراوان کردند و این طور نبوده است که بنشینند و دست روی دست بگذارند تا خداوند فرجی حاصل کند.در واقع خداوند با این کار می خواست پیامبرش ابراهیم را در کوران مشکلات به انسانی بزرگ مبدل کند و او را به کمال برساند.

انتهای پیام/

برخی از گناهان نعمت را تغییر میدهند



گناه زبان,گناه چشم,انواع گناه

خدایا بیامرز گناهانی را که پرده های عصمت را می درد

 

در کلام امام سجاد (ع) گناه هایی را که باعث تغییر نعمت و مانع استجابت دعا و پشیمانی میشوند را میخوانیم.

تاثیر گناه بر زندگی انسان
امام سجاد (ع) در کلام دلنشین خود به خوبی به آثار گناه در زندگی اشاره می کنند و عواقب آن را برای ما شرح میدهند.

بارها در دعای کمیل این جملات را زمزمه کرده ایم: خدایا بیامرز گناهانی را که پرده های عصمت را می درد(و آبروی انسان را می برد) خدایا بیامرز گناهانی را که بدبختی ها را فرو می ریزد. خدایا ببخش گناهانی را که نعمت ها را تغییر می دهد، خدایا ببخش گناهانی را که دعای انسان را (از اجابت) حبس می کند (و باز می دارد) و خدایا ببخش گناهانی را که بلاها را نازل می کند.

بارها و بارها این پرسش هم برای خود ما مطرح بوده و هم مردم و جوانان پرسیده اند که چه گناهانی است که گرفتاری و بدبختی را در پی دارد؟ کدام گناهان است که نعمت های انسان را تغییر و باعث سلب نعمت ها می شود؟ چه گناهانی است که مانع استجابت دعاهای انسانها می شود؟ و چه گناهانی باعث نزول بلاهایی چون سیل و زلزله و خشکسالی و...می شود؟ سربسته هم جواب داده ایم که برخی گناهان عامل این بیچارگی ها است. ولی جواب قانع کننده دادن نیاز به مطالعه آثار تمامی گناهان دارد، تا یکی یکی استخراج نشود که چه گناهانی مانع استجابت دعا می شود، و کدام گناه بلاها را نازل می کند... به روایتی از سید ساجدان زین عابدان، علی بن الحسین(ع) بر خوردم که یکجا به همه این پرسشها پاسخ داده بود، و بر آن شدم که آن را در اختیار خوانندگان عزیز نیز قرار دهم.

برخی از گناهان نعمت را تغییر میدهند

الف:گناهانی که نعمت ها را تغییر می دهد
خداوند آنچه از نعمت ها در زمین و اسمان است برای بهره برداری انسان آفریده است:هو الّذی خلق لکم ما فی الارض جمیعاً؛ او خدایی است که آنچه در زمین است همه را برای شما (انسان ها) آفریده.) و گاه نعمتهای ویژه را نیز به انسان عنایت می کند. ولی گاه این نعمت ها را از انسان می گیرد نه بخاطر این که نعوذباللّه خزانه الهی تمام شده باشد، که تمام شدنی نیست، و نه بخاطر بخل و امثال آن که ذات پاک او از هر عیب و نقصی مبرّا می باشد. بلکه گناهی و یا گناهانی از انسان صادر می شود که نعمت ها را از انسان می گیرد و یا تغییر می دهد، حال باید دید که کدام گناهان است که نعمت ها را تغییر می دهد و یا از انسان می گیرد.

محمد بن علی بن الحسین از احمد بن الحسن تا می رسد به ابی خالد کابلی و او می گوید:سمعت زین العابدین علی بن الحسین(ع) یقول:الذّنوب الّتی تغیّر النّعم:از امام زین العابدین شنیدم که همیشه می فرمود:گناهانی که نعمتها را تغییر می دهد (چهار تا است که) عبارت باشد از:

1 ظلم و ستم کردن به مردم
البغی علی النّاس؛ظلم و ستم کردن بر مردم(نعمت ها را تغییر می دهد) لذا حکومت و سلطنت با کفر پیشگی دوام می آورد ولی با ظلم و ستم پیشگی دوام نخواهد آورد.خصوصاً ظلم در حق افرادی که پناهی جز خداوند ندارد به سرعت برق، آه مظلوم می گیرد و نعمت را تغییر می دهد.
2 ترک عادت نیک
الزّوال عن العادة فی الخیر؛ از دست دادن عادت به کار خیر و نیک گاه انسان عادت های خوبی دارد، مانند خرج دادن برای امام حسین(ع)، کمک به فقرا، عادت به خواندن قرآن و دعا و نماز شب، ترک این عادات نیک که به راحتی به دست نیامده نعمت ها را از انسان می گیرد و یا تغییر می دهد.
3 ترک اختیار معروف
واصطناع المعروف؛ از دست دادن اختیار عمل معروف (و شناخته شده نزد عقل و شرع) ممکن است مراد ترک عادت اختیار معروف و عمل شناخته شده در نزد عقل و شرع باشد، شاید مقصود این است که امر به معروف نکند و خود بدان عمل ننماید.
4 کفران نعمت
وکفران النّعم؛ کفران نعمت نمودن. خاوند نعمتهای بیشماری به ما داده است از نعمت بعثت و امامت گرفته تا نعمت های عادی و معمولی همچون سلامتی، عقل، انواع خوردنی ها و پوشیدنی ها. کفران این نعمت ها نیز تغییر نعمت و یا زوال آن را به دنبال خواهد داشت.
5 شکر نعمت نکردن
وترک الشّکر؛ترک شکر (نعمت). برترین شکر آن است که انسان نعمت را در مسیر خودش به کار ببرد، و ترک آن به این است که در غیر مسیر صحیح استفاده کند، مثلاً جوانی را در مسیر گناه و فساد، مال را در مسیر حرام و لهو و لعب و..به کار برد.

در ادامه حضرت سجاد به آیه قرآن استناد نموده:قال اللّه تعالی انّ اللّه لایغیّر ما بقومٍ حتّی یغیّروا ما بانفسهم؛خداوند نعمتهای خود را تغییر نمی دهد مگر آنکه مردم (بر اثر اعمال و رفتار و اندیشه ناسالم) در خود تغییر بوجود آورند.

استاد مطهری در ذیل آیه الیوم یئس الذین.... واخشون می گوید:فلا تخشوهم دیگر از ناحیه آنها بیمی نداشته باشید واخشون، از من بترسید. بعد از این که دینتان از بین برود یا ضعیف شود و هرچه که بر سرتان بیاید، باید از من بترسید از من بترسید یعنی چه؟ مگر خدا دشمن دین خودش است؟ نه! این آیه همان مطلبی را می گوید که در آیات زیادی از قرآن به صورت یک اصلی اساسی هست راجع به نعمتهایی که خداوند بر بنده اش تمام می کند، می فرماید:ان اللّه لایغیّر ما بقومٍ حتّی یغیّروا ما بانفسهمیا ذلک بانّ اللّه لم یک مغیّراً نعمةً انعمها علی قومٍ حتّی یغیّروا ما بانفسهم.

مضمون اینست:خداوند هر نعمتی را که بر قومی ارزانی بدارد، آن نعمت را از آنها نمی گیرد مگر وقتی که آن مردم خودشان را از قابلیت بیندازند یعنی مگر اینکه آن مردم خودشان به دست خودشان بخواهند آن نعمت را ذایل کنند. این مطلب اساساً یک اصل اساسی در قرآن مجید است. 

گناه زبان,گناه چشم,انواع گناه

خدایا بیامرز گناهانی را که بدبختی ها را فرو می ریزد

 

ب:گناهانی که پشیمانی می آورد
پنج گناه است که پشیمانی و حسرت شدیدی را به دنبال دارد که به راحتی قابل جبران هم نیست:
1 قتل ناحق
حضرت سجاد(ع) در ادامه روایت فرمود:والذّنوب الّتی تورث النّدم قتل النّفس الّتی حرّم اللّه قال اللّه تعالی فی قصّة قابیل حین قتل اخاه هابیل فعجز عن دفنه فاصبح من النّادمین؛گناهانی که پشیمانی می آورند (یکی) کشتن نفس انسانی است که خداوند (کشتن) او را حرام کرده است.

خداوند بلند مرتبه در قصّه قابیل آن زمانی که برادرش هابیل را به قتل رساند و از دفن او عاجز شد(تا کلاغی را دید که چیزی را دفن می کند) می فرماید:(صبح کرد در حالی که پشیمان بود)

نمونه های فراوان در خاطرات زندانی ها در مجلات و روزنامه ها می خوانیم که کسانی که مرتکب قتل شده اند به شدّت پشیمان و نادم شده اند.
2 ترک صله رحم
و ترک صلة القرابة حتی یستغنوا؛ترک صله ارحام و بستگان تا آنجایی که بی نیاز شوند ترک رابطه با دوستان و خویشاوندان از گناهانی است که حسرت و پشیمانی و ندامت را به دنبال دارد که نمونه های آن را بخوبی در جامعه می توانیم مشاهده کنیم.
3 ترک نماز در وقتش
و ترک الصّلوة حتی یخرج وقتها؛ترک نماز تا وقتش بگذرد در این دنیا خصوصاً در آخرت حسرت طولانی را در پی خواهد داشت.
4 ترک وصیّت
و ترک الوصیّة؛ وصیّت نامه ننوشتن. هستند کسانی که وصیّتنامه نوشتن و یا وصیّت کردن را بد می دانند، ولی نمی دانند که ممکن است مرگ ناگهانی دامن آنها را بگیرد، وصیّت ها و دیون مردم و مظالم آنها و یا نماز و روزه قضا داشته و وصیّت به آن را ترک کرده باشد، آنگاه دچار حسرت و پشیمانی می شود.

در ادامه این فقره آمده که و ردّ المظالم؛یعنی ردّ مظالم را ترک کند. مقصود این است که گاه انسان مالی از مردم ضایع نموده که یادش رفته مربوط به چه کسی بوده است. برای این گونه موارد خوب است مالی در راه خدا داده شود به عنوان ردّ مظالم و نیّت صاحبان مال تا روز قیامت جبران حق آنها شود، ترک این مسئله نیز در قیامت پشیمانی و حسرت را به دنبال دارد.


5 زکات ندادن
و منع الزّکاة حتّی یحضر الموت و ینغلق اللّسان؛ ندادن زکات تا زمانی که مرگ فرا برسد و زبان بند آید آنگاه می شود که همین اموالی که زکاتش را نداده در اختیار دیگران قرار می گیرد و آنها از آن استفاده می کنند ولی عذاب زکات ندادن را صاحب مال باید بچشد.

 

منبع: qudsonline.ir 

گناهان کبیره


انواع گناهان کبیره،گناهان کبیره کدامند

گُناهان کَبیره گناهانی هستند که از گناهان عادی بزرگتر و متفاوت هستند

  

گُناهان کَبیره در تعالیم دینی اسلامی گناهانی هستند که از گناهان عادی بزرگتر و متفاوت هستند و در قرآن و روایات امامان شیعه بر مرتکبین آنها وعده آتش دوزخ داده شده‌است.

در شماره و تعداد گناهان کبیره بین مذاهب مختلف اسلامی(شیعه و سنی) اختلاف است. بعضی تعداد آن را ۲۵ و بعضی دیگر هفتاد شمرده‌اند.

خداوند در قرآن، در سوره نساء آیه ۳۱ می‌فرماید: ﴿إِنْ تَجْتَنِبُوا کَبَائِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئَاتِکُمْ وَنُدْخِلْکُمْ مُدْخَلًا کَرِیمًا﴾ ترجمه:« اگر از گناهان بزرگی که از آنها نهی می‌شوید دوری گزینید، گناهان کوچکتان را از شما می‌زداییم‌ و شما را در جایگاهی ارجمند و پرکرامت در می‌آوریم. »

بر اساس تعالیم دینی اسلامی، کسی که گناه کبیره از او سر زند و توبه ننماید فاسق است و نمی‌شود در نماز باو اقتداء کرد و شهادتش پذیرفته نیست و پس از مرگ مستحق عقوبت الهی است مگر اینکه فضل الهی شامل حالش شود که از آنجمله شفاعت پیامبر اسلام و آل پیامبر است. درباره شفاعت پیامبر اسلام گفته‌است که شفاعتم را برای صاحبان گناهان کبیره از امتم ذخیره کرده‌ام. شفاعت من برای صاحبان گناهان کبیره از امتم می‌باشد، اما نیکوکاران، یعنی ترک‌کنندگان کبائر، برایشان راه مواخذه نیست[۱].

گناه و اقسام آن
گناه بر دو قسم است[۲]: ۱.کبیره. ۲.صغیره


تعریف گناه کبیره
گناه کبیره در باورهای اسلامی گناهی است که مستوجب عقاب می‌شود. گناه کبیره اثرش مسخ شدن روح انسان است یعنی روح انسان فطرت پاک خود را به کلی از دست می‌دهد و میل انسان به کارهای نیک و خدایی کاهش می‌گیرد و در عوض میل به گناهان دیگر افزایش می‌یابد.

هر گناهی که در قرآن و حدیث بر کبیره بودن آن تصریح شده باشد(متجاوز از چهل گناه که در روایات اهلبیت پیامبر نام برده شده‌است.)[۳].


هر معصیتی که در قرآن مجید یا سنت معتبر وعده آتش بر ارتکاب آن رسیده باشد[۳].


هر گناهی که در قرآن یا سنت معتبر از گناهی که کبیره بودنش مسلم است بزرگتر شمرده شود.[۳].


هر گناهی که نزد متدینین و متشرعین بزرگ شمرده شود بطوری که یقین حاصل شود که بزرگی آن منتهی بزمان معصوم می‌گردد، مانند نجس نمودن مسجد از روی علم و عمد و بقصد هتک احترام خانه خدا، پرتاب کردن و انداختن قرآن مجید[۴].


تکرار گناه صغیره یا اصرار بر تکرار گناهان صغیره نیز خود گناهی کبیره است[۵].

 انواع گناهان کبیره،گناهان کبیره کدامند

کسی که گناه کبیره از او سر زند و توبه ننماید فاسق است

  
فهرست گناهان کبیره در حدیثی از موسی بن جعفر
روایت است از موسی بن جعفر که روزی عمرو بن عبید نزد پدرم جعفر صادق آمد و سلام کرد و نشست و این آیه را تلاوت نمود: «کسانی که اجتناب می‌کنند از گناهان کبیره و فواحش...» (سوره شوری - ۳۵) و ساکت شد.

حضرت فرمود چرا بقیه را نخواندی و ساکت شدی؟ عرض کردم خواستم بفرمایید تا بدانم گناهان کبیره چیست؟ حضرت فرمود:

 شرک به خدا: بزرگترین گناه کبیره شرک به خداست و مشرک محروم از بهشت است چنان که می‌فرماید: «هر که برای خدا شریک قائل شود خدا بهشت را بر او حرام گرداند و جایگاهش آتش دوزخ باشد» (سوره مائده _ ۷۲)


نا امیدی از رحمت خدا: بعد از شرک ناامیدی از رحمت خداست و هر که ناامید باشد کافر است چنان که در قرآن می‌فرماید: «نومید مشوید از رحمت خدا همانا مایوس نمی‌شوند از رحمت خدا مگر کافران» (سوره یوسف - ۸۷)


 ایمنی از آزمایش: بعد از آن ایمنی از آزمایش و مجازات است و کسی از آزمایش خداوند ایمن نمی‌شود مگر زیان کاران چنان که در قرآن می‌فرماید: «از مکر خدا ایمن نمی‌گردند مگر جماعت زیانکاران» (سوره اعراف - ۹۷) دیگری عاق پدر و مادر شدن است و خداوند عاق را جبار شقی نامیده‌است چنان که در آیه ۳۲ سوره مریم می‌فرماید: «و به نیکویی به مادر توصیه نمود و مرا ستمکار و شقی نگردانید»


 قتل مومن: دیگری قتل مومن است بدون حکم شرعی و خداوند جایگاه قاتل را جهنم قرار داده چنان که می‌فرماید: «هر کس مومنی را به عمد بکشد مجازات او آتش جهنم است که در آن همیشه معذب خواهد بود و خدا بر او خشم و لعن کند و عذابی بسیار شدید برایش مهیا سازد» (سوره نسا - ۹۵)


 تهمت: دیگری تهمت و نسبت زنا دادن به کسی است و هر که چنین تهمتی بزند و عده عذاب به او داده شده چنان که می‌فرماید: "کسانی که به افراد با ایمان نسبت زنا داده‌اند در دنیا و آخرت ملعون خواهند بود و به عذاب سخت معذب خواهند شد» (سوره نور - ۲۳)


خوردن مال یتیم: و دیگر خوردن اموال یتیم است که آن هم در آخرت جز عذاب ثمر دیگری ندارد چنان که خداوند می‌فرماید: «آنان که اموال یتیمان را به ستمگری می‌خورند در حقیقت آنها در شکم خود آتش جهنم فرو می‌برند و به زودی در آتش افروخته خواهند افتاد» (سوره نسا - ۱۱)


فرار از جنگ: و دیگر فرار از جنگ است (که به دستور پیغمبر اسلام و یا امام و یا نائب خاص پیغمبر و امام واجب شده باشد) چنان که می‌فرماید: «هر که در روز جنگ فرار کرد همانا به طرف خشم و غضب خدا روی آورده و جایگاهش دوزخ که بدترین منزل است خواهد بود.»


 خوردن ربا: و دیگری خوردن ربا است که خداوند در حق ربا خورندگان می‌فرماید: آن کسانی که ربا می‌خورند می‌فرماید: «آن کسانی که ربا می‌خورند مبعوث نمی‌شوند در قیامت از قبرهای خود مگر مانند آن که شیطان ایشان را با مس کردن مخبط کرده»


ساحر و جادوگر: دیگری سحر و جادو کردن و یاد گرفتن و یاد دادن آن است و خدای متعال در مذمت ساحران فرموده: «و محققا می‌دانند که هر که سحر کند، در عالم آخرت هرگز بهره‌ای از بهشت نخواهد یافت».


زنا: دیگری زنا کردن است و خدای تعالی وعده عذاب به زنا کنندگان داده چنان که می‌فرماید: «هر که زنا کند کیفرش را خواهد دید و عذابش در قیامت مضاعف و دو چندان شود و با ذلت و خواری به جهنم جاوید و ملخد گردد» (سوره فرقان - ۶۸)


قسم ناحق: و دیگری قسم نا حق یاد کردن است. یاد کنندگان ناحق در آخرت بهره‌ای از رحمت الهی ندارند چنان که می‌فرماید: «آنان که عهده خدا و سوگند خود را به بهایی اندک بفروشد اینان را در آخرت بهره و نصیبی از رحمت خداوندی نیست».


 خیانت: و دیگری خیانت به دین و مملکت و اموال و ناموس مردم نمودن است و خائن را نیز به کیفر اعمالش می‌رسانند چنان که می‌فرماید: «هر کس خیانت کند روز قیامت به کیفر آن خواهد رسید» (سوره آل عمران - ۱۵۵)


 ندادن زکات: و دیگری ندادن زکات است و خدای تعالی در حق مانعین زکات فرموده: «روزی که آن طلا و ذخایرشان در آتش جهنم گداخته شود و پیشانی و پشت و پهلویشان را بدتن داغ کنند» (سوره توبه - ۳۵)


 شهادت دروغ و کتمانش: و دیگری شهادت دروغ و ناحق دادن است که در آیه ۷۲ سوره فرقان می‌فرماید: «...هر کس به دروغ و ناحق شهادت دهد مومن نیست و مرتکب گناه کبیره شده‌است». و دیگری کتمان شهادت نمودن است در جایی که آبرو و یا جان و یا اموال مومنی در معرض تلف و خطر باشد چنان که خدای متعال می‌فرماید:«شهادت را مخفی نکنید زیرا هر کس شهادت را کتمان کند البته به قلب گناه کار است» (سوره بقره - ۲۸۳)


شراب خواری و ترک نماز: و دیگری شراب خوردن است و خدای تعالی نهی از خوردن شراب و مسکرات دیگر فرموده هم چنان که از بت پرستی نهی نموده‌است و دیگری ترک نماز است و رسول خدا در ذم تارک الصلوة فرمود: «هر کس عمداً نماز را ترک نماید از امان و پناه رسول خدا خارج است».


نقض عهد و قطع رحم: و دیگری نقص عهد و قطع رحم نمودن است و خداوند ناقض عهد و قاطع رحم را لعن نموده به قولش که می‌فرماید: «برای ایشان است لعن خدا و منزلگاه بد نصیب آنهاست» (سوره رعد - ۲۵) پس عمروبن عبید از خدمت آن حضرت خارج شد و سخت به خود می‌پیچید و گریه شدید می‌نمود و می‌گفت هلاک شد آن که به رای خود فتوی می‌دهد و خود را در فضیلت و علم برابر شما می‌داند.

 انواع گناهان کبیره،گناهان کبیره کدامند

گناه کبیره در باورهای اسلامی گناهی است که مستوجب عقاب می‌شود

 
فهرست گناهان کبیره از نظر سید عبدالحسین دستغیب

آیت الله سید عبدالحسین دستغیب شیرازی کتابی به نام گناهان کبیره دارد.

* نا امیدی از رحمت خدای تعالی[۶]
*  ایمنی از مکر و عقاب خدا[۷]
* دروغ[۸]
 * آدمکشی، کشتن کسی که خدایتعالی کشتن او را تحریم کرده و خونش را محترم دانسته مگر آن که جنبه قصاص و اجراء حدود الهی داشته باشد.
*  عاق پدر و مادر شدن[۹]
* خوردن مال یتیم به ستم[۱۰]
* دروغ بستن به خدا و یا رسول خداو یا به اوصیاء او[۱۱]
 * فرار از جنگ[۱۲]
*  قطع رحم[۱۳]
* سحر و جادوگری [۱۴]
* زنا [۱۵]
* لواط [۱۶]
* دزدی
* نسبت زنا دادن به زنان پاکدامن
* کتمان شهادت [۱۷]
* شهادت به ناحق دادن [۱۸]
 * شکستن عهد و پیمان
* و حیف در وصیت (که عبارت است از بیش از ثلث وصیت کردن)
* مصرف نوشیدنی‌های الکلی[۱۹]
 * ربا خوردن [۲۰]
* سحت (یعنی بهای چیزهای حرام و مزد کارهای حرام)
 * قمار [۲۱]
* خوردن گوشت مردار و خوک و خون و گوشت هر حیوانی که هنگام ذبح نام غیر خدا بر آن برده باشند، مگر آن که ضرورت خوردن این چند چیز را ایجاب کند.
* کم فروشی
 * رفتن و مهاجرت به مکانی که در آن جا انجام وظایف دینی میسر نیست.
*  ظالم را در ظلمش کمک کردن [۲۲]
* به کمک و پشتیبانی ظالم اعتماد داشتن
* حقوق دیگران را بدون هیچ عذری نگهداشتن [۲۳]
* قسم دروغ[۲۴]
*  تکبر [۲۵]
* اسراف [۲۶]
 *خیانت در امانت [۲۷]
* غیبت [۲۸]
*  سخن چینی
* سرگرمی به لهو و لعب
*  سبک شمردن حج و بی اعتنائی به آن [۲۹]
 * ترک نماز[۳۰]
 * ندادن زکات [۳۱]
 * اصرار بر گناهان کوچک[۳۲].
*  استمنا[۳۳]

 

==============================================

پانویس

1- گناهان کبیره، جلد۱، ص ۱۱
2- گناهان کبیره، جلد۱، ص ۲۶
3- گناهان کبیره، جلد۱، ص ۲۷
4- گناهان کبیره، جلد۱، ص و ۲۷ و ۲۸
5- گناهان کبیره، جلد۱، ص ۳۱
6- گناهان کبیره، جلد۱، صفحه ۶۸
7- گناهان کبیره، جلد۱، صفحه ۹۵
8- گناهان کبیره، جلد۱، صفحه ۳۰۲
9- گناهان کبیره، جلد۱، صفحه ۱۲۳
10 - گناهان کبیره، جلد۱، صفحه ۱۷۳
11-  گناهان کبیره، جلد۱، صفحه ۳۱۰
12- گناهان کبیره، جلد۲، صفحه ۳۱
13-  گناهان کبیره، جلد۱، صفحه ۱۴۹
14- گناهان کبیره، جلد۲، صفحه ۷۴
15- گناهان کبیره، جلد۱، صفحه ۱۹۹
16- گناهان کبیره، جلد۱، صفحه ۲۲۲
17- گناهان کبیره، جلد۱، صفحه ۳۵۲
18- گناهان کبیره، جلد۱، صفحه ۳۴۵
19- گناهان کبیره، جلد۱، صفحه ۲۴۷
20 -گناهان کبیره، جلد۱، صفحه ۱۸۴
21- گناهان کبیره، جلد۱، صفحه ۲۷۱
22- گناهان کبیره، جلد۲، صفحه ۴۳
23- گناهان کبیره، جلد۲، صفحه ۱۶
24- گناهان کبیره، جلد۱، صفحه ۳۳۲
25- گناهان کبیره، جلد۲، صفحه ۱۱۱
26- گناهان کبیره، جلد۲، صفحه ۹۳
27-  گناهان کبیره، جلد۱، صفحه ۳۷۹
28- گناهان کبیره، جلد۲، صفحه ۲۳۹
29- گناهان کبیره، جلد۲، صفحه ۱۹۸
30- گناهان کبیره، جلد۲، صفحه ۱۶۳
31- گناهان کبیره، جلد۲، صفحه ۱۷۹
32- گناهان کبیره، جلد۲، صفحه۲۲۶
33- گناهان کبیره، جلد۲، صفحه ۲۹۱

 

منبع:fa.wikipedia.org



وقایع ماه ربیع ‏الاول + اعمال ربیع الاول


آداب ماه ربیع الاول,فضیلت ماه ربیع الاول

 مستحب است،  روز اول ربیع الاول را روزه بگیرید و صدقه و انفاق نمایید

 

وقایع ماه ربیع ‏الاول:
1- خارج شدن پیامبر اعظم از مکه و مخفی شدن آن حضرت در غار ثور در آغاز ربیع الاول.
2- رهسپار شدن پیامبر (ص) به سوی مدینه و آغاز هجرت آن بزرگوار به آن شهر.
3- ارتحال امام حسن عسگری در سن 28 سالگی در سال 260 ه.ق‏
4- آغاز امامت حضرت بقیة اللَّه اعظم در نهم ربیع الاول سال 260 ه.ق‏
5- ازدواج پیامبر (ص) با حضرت خدیجه «ام المومنین» در دهم ربیع الاول.
6- وفات عبدالمطلب در دهم ربیع الاول.
7- ورود پیامبر اعظم به مدینه در دوازدهم ربیع الاول.
8- میلاد پیامبر اکرم (ص) در سال عام‏ الفیل در هفدهم ربیع الاول.

 

اعمال ماه ربیع الاول
روز اوّل ماه ربیع الاول: علما گفته اند مستحب است، به شکرانه هجرت موفّقیت آمیز رسول خدا (صلى الله علیه وآله) این روز را روزه بگیرند و صدقه و انفاق و احسان نمایند، و همچنین زیارت آن بزرگوار، در این روز مناسب است.

مرحوم «سیّد بن طاووس»، دعایى را براى این روز در کتاب اقبال نقل کرده است.

اللهم لا اله إلا انت، یا ذا الطول والقوة، والحول والعزة، سبحانک ما أعظم وحدانیتک، وأقدم صمدیتک، وأوحد إلهیتک، وأبین ربوبیتک، وأظهر جلالک، وأشرف بهاء آلائک وأبهى کمال صنائعک (1)، وأعظمک فی کبریائک، وأقدمک فی سلطانک، وأنورک فی أرض، وسمائک، وأقدم ملکت، وأدوم عزک، وأکرم عفوک، وأوسع حلمک، وأغمض علمک، وأنفذ قدرتک، وأحوط قربک .أسألک بنورک القدیم، وأسمائک التی کونت بها کل شئ، أن تصلی .


روز دوازدهم ربیع الاول : در این روز دو رکعت نماز مستحب است که در رکعت اوّل بعد از حمد، سه مرتبه سوره «قل یا ایّها الکافرون» و در رکعت دوم بعد از حمد، سه مرتبه سوره «توحید» خوانده شود. 

آداب ماه ربیع الاول,فضیلت ماه ربیع الاول

 هفدهم ربیع الاول مصادف با ولادت رسول خدا (ص) و امام صادق (ع) می باشد


روز هفدهم ربیع الاول: همان گونه که قبلا گفته شد این روز مطابق نظر مشهور علماى امامیّه، روز ولادت رسول خدا (ص) و همچنین میلاد امام صادق (ع) است و روز بسیار مبارکى است و داراى اعمالى مى باشد:

1) غسل; به نیّت روز هفدهم ربیع الاوّل.

2) روزه; که براى آن فضیلت بسیار نقل شده است، از جمله در روایاتى از ائمّه معصومین(علیهم السلام)آمده است: کسى که این روز را روزه بدارد، خداوند براى او ثواب روزه یکسال را مقرّر مى فرماید.

3) دادن صدقه، احسان نمودن و خوشحال کردن مؤمنان و به زیارت مشاهد مشرّفه رفتن.

4) زیارت رسول خدا(صلى الله علیه وآله) از دور و نزدیک; در روایتى از آن حضرت آمده است: هر کس بعد از وفات من، قبرم را زیارت کند مانند کسى است که به هنگام حیاتم به سوى من هجرت کرده باشد، اگر نمى توانید مرا از نزدیک زیارت کنید، از همان راه دور به سوى من سلام بفرستید (که به من مى رسد).

5) زیارت امیر مؤمنان، على(علیه السلام) نیز در این روز مستحب است با همان زیارتى که امام صادق(علیه السلام) در چنین روزى کنار ضریح شریف آن حضرت(علیه السلام) وى را زیارت کرد. (این زیارت در بخش زیارات، صفحه 301 آمده است)

6) تکریم، تعظیم و بزرگداشت این روز بسیار بجاست، مرحوم «سیّد بن طاووس»، در اقبال، در تکریم و تعظیم این روز به خاطر ولادت شخص اوّل عالم امکان و سرور همه ممکنات حضرت نبىّ اکرم(صلى الله علیه وآله) سفارش بسیار کرده است.

بنابراین، سزاوار است مسلمین با برپایى جشن ها و تشکیل جلسات، هرچه بیشتر با شخصیّت نبىّ مکرّم اسلام(صلى الله علیه وآله)، سیره و تاریخ زندگى او آشنا شوند و از آن، براى ساختن جامعه اى اسلامى و محمّدى بهره کامل گیرند. 

 

منبع:portal.anhar.ir