فضیلت و برکات سوره انفال





فضیلت و برکات سوره انفال

1

"انفال" معنى بهره ها و غنائم جنگ و ثروت هاى عمومى است. نام دیگر سوره انفال، «فاضحه» است.

 

انفال نام هشتمین سوره قرآن مجید مى باشد که از آیه اوّل این سوره گرفته شده است. بعضى موضوعات مطرح شده در این سوره عبارتند از: انفال و غنائم، صفات مؤمنان واقعى، داستان جنگ بدر، واقعه تاریخى شب هجرت رسول خدا(ص) از مکّه به مدینه، حکم اسیران جنگى، احکام جهاد، حکم خمس، خرافات مشرکان و راه شناخت منافقان و مبارزه با آنان. این سوره 75 آیه دارد و در مدینه نازل شده است.

 

فضیلت سوره انفال:

در فضیلت این سوره از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است: هر کس سوره های «انفال» و «توبه» را قرائت نماید من شفاعت کننده و گواهی دهنده برای او، در روز قیامت خواهم بود، مبنی بر اینکه او از نفاق به دور است و به تعداد همه مردان و زنان منافق در دنیا، به او ده حسنه داده می شود و ده گناه از او پاک می شود و ده درجه بالا برده می شود و عرش و حاملان آن در ایام زندگی او در دنیا بر او درود می فرستند.3

 

امام جعفر صادق علیه السلام: هر کس سوره های «انفال» و «توبه» را قرائت کند هرگز نفاق وارد قلب او نمی شود و در زمره شیعیان از امر حسابرسی فراغت یابند.3

 

ابی بن کعب از نبی اکرم صلی الله علیه و آله وسلم نقل کرده است:

 

که هر کس سوره انفال و توبه را بخواند روز قیامت من شفیع و گواه او خواهم بود او از نفاق بری است و به عدد هر منافقی در دنیا، ده حسنه به او داده می شود و ده گناه از او برداشته می شود و ده درجه بر درجاتش افزوده می شود و عرش و حاملان آن در ایام زندگی برایش طلب رحمت می کنند و روز قیامت از خوان های بهشت می خورد تا مردم از حساب تمام شوند.4

 

آثار و برکات سوره:

 

1) غالب شدن بر خصم

نقل از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله: هر کس سوره انفال را بنویسد و آن را با خود همراه داشته باشد، در برابر هر حاکم زورمندی قرار گیرد، می تواند حق خود را بستاند و حاجتش برآورده می شود و هیچ کس بر او تعدّی و تجاوز نمی کند و با هر کسی منازعه کند بر او غالب می شود، این نوشته مایه حفظ و امان او می شود.5

 

2) ادای قرض

هر کس آیه 66 سوره انفال را به مدت یک هفته در عقب هر نماز واجبی بخواند، به طوری که ابتدای آن نمازی که این آیات بعد از آن خوانده می شود اگر روز جمعه باشد، خداوند بار وام را از گردن او برمی دارد. 6

 

.........................................................

 

(1) درمان با قرآن، ص41

(2)جمع البیان، ج5، ص6

(3)تفسیرالعیاشی، ج2، ص46

(4) درمان با قرآن،ص 43

(5) تفسیرالبرهان، ج2، ص639

(6)خواص الآیات،ص69

منابع: «قرآن درمانی روحی و جسمی،محسن آشتیانی، سید محسن موسوی؛» و «درمان با قرآن، محمدرضا کریمی»

فضیلت خواندن اسماء‌‌الحسنی


اسماء‌‌الحسنی,اسماء‌‌الحسنی چیست,نام‌های خدا در اسلام

اسامی خداوند 99 اسم است که هر که خدا را به آن اسماء بخواند دعایش مستجاب میشود

در کتاب عدده‌الداعی از حضرت رضا (ع) و آن بزرگوار از آباء گرام خود نقل فرموده‌اند: خداوند متعال نود و نه اسم است که هر که خدا را به آن اسماء بخواند دعایش مستجاب می‌شود و هر که حفظ نماید آنها را داخل بهشت می‌گردد و در خبر دیگر به این مضمون از حضرت صادق (ع) از جناب رسول اکرم(ص) روایت نموده است و آن اسماء مبارکه این است:

اللّهُ الْواحِدُ، الأحدُ، الصمدُ، الأوّلُ، الآخِرُ، السّمیعُ، الْبَصیرُ، اَلْقَدیرُ، اَلْقاهِرُ، اَلْأعْلی، اَلْباقی، اَلْعَلِیُّ، اَلْبَدیعُ، اَلْباریءُ، الأکرمُ، الظاهرُ، اَلْباطِنُ، الحَیُّ، اَلْحَکیمُ، اَلْعَلیمُ، اَلحلیمُ، الحفیظُ، اَلْحَقُ، اَلْرائی، اَلسّلامُ، اَلْسَلامُ، اَلْمُؤمِنُ، اَلْمُهیمنُ، اَلْعَزیز، اَلْجَبّارُ، اَلْمُتَکَبرُ، السیّدُ، السّبوح، اَلْشَهید، اَلْصادِقُ، اَلْصانِعُ، اَلْطاهِرُ، اَلْعَدْلُ، اَلْعَفُّو، اَلْغَفُورُ، اَلْغنیُّ، اَلْغِیاثُ، اَلْفاطرُ، اَلْفَردُ، اَلْفتّاحُ، اَلْفالِقُ، اَلْمَجیدُ، اَلوَلیَّ، اَلْمَنّانُ، اَلْمُحیطُ، المُبینُ، الْمُقیتُ، اَلْمصوَّرُ، اَلْکریمُ، اَلْکبیرُ، اَلْکافی، کاشف‌الضُّرَّ، الوِتْرُ، اَلْنُورُ، اَلْوّهابُ، اَلْناصِرُ، اَلْوَدُودُ، اَلْهادِی، اَلْوَفیُّ الْوَکیلُ، اَلْوارِثُ، اَلبِرُ، اَلْباعِثُ، اَلْتَوّابُ، اَلجلیلُ اَلْخَبیرُ، اَلْخالِقُ، خَیرُالنّاصِرین، اَلْدَّیانُ، اَلْشَکُورُ، اَلْعَظیمُ، اَلْلطیفُ، اَلْشافی.

 

منبع:myquran.de

 

نماز امام حسین(ع)




 

نماز امام حسین(ع)

 

این نماز چهار رکعت است (به دو سلام) در هر رکعت سوره «حمد» پنجاه مرتبه و سوره «توحید» نیز پنجاه مرتبه خوانده مى شود، همچنین در رکوع - پس از ذکر رکوع - سوره هاى حمد و توحید، هر کدام ده مرتبه و پس از سربرداشتن از رکوع نیز هر کدام را ده مرتبه و در سجده اوّل و میان دو سجده - هنگامى که نشسته اى - و در سجده دوم نیز هر یک از حمد و توحید را ده مرتبه مى خوانى، و پس از پایان چهار رکعت نماز; این دعا را مى خوانى:

 

اَللّهُمَّ اَنْتَ الَّذِى اسْتَجَبْتَ لاِدَمَ وَحَوّا، اِذْ قالا رَبَّنا ظَلَمْنا اَنْفُسَنا وَاِنْ لَمْ

خدایا تویى که دعاى آدم و حوا را به اجابت رساندى آنگاه که گفتند پروردگارا ما به خود ستم کردیم و اگر ما را

 

تَغْفِرْ لَنا وَتَرْحَمْنا لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخاسِرینَ، وَناداکَ نُوحٌ فَاسْتَجَبْتَ لَهُ،

نیامرزى و به ما رحم نکنى حتماً از زیانکاران خواهیم بود، و نوح تو را ندا کرد و تو اجابتش کردى

 

وَنَجَّیْتَهُ وَاَهْلَهُ مِنَ الْکَرْبِ الْعَظیمِ، وَاَطْفَاْتَ نارَ نُمْرُودَ عَنْ خَلیلِکَ

و او و کسانش را از گرفتارى بزرگ نجات دادى و خاموش کردى آتش نمرود را از خلیلت

 

اِبْراهیمَ، فَجَعَلْتَها بَرْداً وَسَلاماً، وَاَنْتَ الَّذِى اسْتَجَبْتَ لاَِیُّوبَ، اِذْ نادى

ابراهیم و آن را سرد و سلامت کردى و تویى که دعاى ایوب را به اجابت رساندى آنگاه که ندا کرد

 

رَبِّ مَسَّنِىَ الضُّرُّ وَاَنْتَ اَرْحَمُ الرّاحِمینَ، فَکَشَفْتَ ما بِهِ مِنْ ضُرٍّ، وَآتَیْتَهُ

پروردگارا من به محنت دچارم و تو مهربانترین مهربانانى و تو محنتش را برطرف کردى و کسانش را به او دادى

 

اَهْلَهُ وَمِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِکَ، وَذِکْرى لاُِولِى الاَْلْبابِ، وَاَنْتَ

و مانندشان را همراه آنها (اضافه) به او دادى از روى مرحمتى از خودت و اندرزى براى خردمندان و تویى

 

الَّذِى اسْتَجَبْتَ لِذِى النُّونِ، حینَ ناداکَ فِى الظُّلُماتِ اَنْ لا اِلـهَ اِلاّ اَنْتَ،

که به اجابت رساندى دعاى ذوالنون (حضرت یونس) را هنگامى که ندا کرد تو را در تاریکیها که معبودى جز تو نیست

 

سُبْحانَکَ اِنّى کُنْتُ مِنَ الظّالِمینَ، فَنَجَّیْتَهُ مِنَ الْغَمِّ، وَاَنْتَ الَّذِى اسْتَجَبْتَ

منزهى تو و من از ستمکارانم و از اندوه نجاتش دادى و تویى که دعاى

 

لِمُوسى وَهرُونَ دَعْوَتَهُما، حینَ قُلْتَ: قَدْ اُجیبَتْ دَعْوَتُکُما فَاسْتَقیما.

موسى و هارون را اجابت کردى هنگامى که فرمودى دعایتان به اجابت رسید پس استقامت ورزید

 

وَاَغْرَقْتَ فِرْعَوْنَ وَقَوْمَهُ، وَغَفَرْتَ لِداوُدَ ذَنْبَهُ، وَتُبْتَ عَلَیْهِ رَحْمَةً مِنْکَ

و غرق کردى فرعون و قومش را و آمرزیدى براى داود گناهش را و توبه اش را از روى مرحمتى که داشتى

 

وَذِکْرى، وَفَدَیْتَ اِسْماعیلَ بِذِبْح عَظیم بَعْدَما اَسْلَمَ، وَتَلَّهُ لِلْجَبینِ،

و اندرز (دیگران) پذیرفتى و فدا کردى براى اسماعیل قربانى بزرگى پس از آن که تسلیم شد و (پدرش) پیشانى او را بر خاک نهاد


فَنادَیْتَهُ بِالْفَرَجِ وَالرَّوْحِ، وَاَنْتَ الَّذى ناداکَ زَکَرِیّا نِدآءً خَفِیّاً، فَقالَ رَبِّ

و تو او را به گشایش و رحمت ندا کردى و تویى آن خدایى که زکریا در پنهانى تو را ندا کرده گفت: پروردگارا

 

اِنّى وَهَنَ الْعَظْمُ مِنّى، وَاشْتَعَلَ الرَّاْسُ شَیْباً، وَلَمْ اَکُنْ بِدُعآئِکَ رَبِّ شَقِیّاً،

من استخوانم سست شده و موى سرم سپید گشته و نبوده ام پروردگارا در زمینه دعاى تو (در گذشته) محروم

 

وَقُلْتَ: یَدْعُونَنا رَغَباً وَرَهَباً وَکانُوا لَنا خاشِعینَ، وَاَنْتَ الَّذِى اسْتَجَبْتَ

و تو فرمودى «مى خوانند ما را از روى شوق و ترس و براى ما خاشع بودند» و تویى خدایى که اجابت کردى

 

لِلَّذینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ، لِتَزیدَهُمْ مِنْ فَضْلِکَ، فَلا تَجْعَلْنى مِنْ

براى آنان که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام دادند تا بیفزایى بر آنها از فضل خود پس قرارم مده از

 

اَهْوَنِ الدّاعینَ لَکَ، وَالرّاغِبینَ اِلَیْکَ، وَاسْتَجِبْ لى کَمَا اسْتَجَبْتَ لَهُمْ

خوارترین و پست ترین دعا کنندگانت و مشتاقان درگاهت و دعایم را به اجابت رسان چنانچه دعاى آنان را به اجابت رساندى

 

بِحَقِّهِمْ عَلَیْکَ، فَطَهِّرْنى بِتَطْهیرِکَ، وَتَقَبَّلْ صَلاتى وَدُعآئى بِقَبُول حَسَن،

و به حق ایشان بر تو که مرا پاک گردان به پاک کردن خودت و بپذیر نماز و دعایم را بپذیرش خوبى،

 

وَطَیِّبْ بَقِیَّةَ حَیاتى، وَطَیِّبْ وَفاتى، وَاخْلُفْنى فیمَنْ اَخْلُفُ، وَاحْفَظْنى

و خوش و خرم کن باقیمانده زندگیم را و خوش گردان وفاتم را و جانشین من باش در میان آنان که بجاى گذارم و با دعایم

 

یا رَبِّ بِدُعآئى، وَاجْعَلْ ذُرِّیَّتى ذُرِّیَّةً طَیِّبَةً، تَحُوطُها بِحِیاطَتِکَ، بِکُلِّ ما

پروردگارا مرا نگهدارى کن و فرزندانم را فرزندانى پاکیزه قرار ده و در برگیر آنها را به در برگرفتن خودت به همه آنچه

 

حُطْتَ بِهِ ذُرِّیَّةَ اَحَد مِنْ اَوْلِیآئِکَ وَاَهْلِ طـاعَتِکَ، بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ

دربرگیرى بدانها فرزندان یکى از دوستان خود و فرمانبردارانت را به رحمتت اى مهربانترین

 

الرّاحِمینَ، یا مَنْ هُوَ عَلى کُلِّ شَیْء رَقیبٌ، وَلِکُلِّ داع مِنْ خَلْقِکَ

مهربانان اى که بر هر چیز نگهبانى و بر هر که از آفریدگانت که تو را بخواند

 

مُجیبٌ، وَمِنْ کُلِّ سآئِل قَریبٌ، اَسْئَلُکَ یا لا اِلـهَ اِلاَّ اَنْتَ، اَلْحَىُّ الْقَیُّومُ،

اجابت کنى و به هر خواستارى نزدیکى از تو خواهم اى که معبودى جز تو نیست زنده پاینده

 

اَلاَْحَدُ الصَّمَدُ الَّذى لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ، وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً اَحَدٌ، وَبِکُلِّ اسْم

یکتاى بى خللى که نزاید و نه زاییده شده و نیست برایش همتایى هیچ کس، و به حق هر نامى

 

رَفَعْتَ بِهِ سَمآئَکَ، وَفَرَشْتَ بِهِ اَرْضَکَ، وَاَرْسَیْتَ بِهِ الْجِبالَ، وَاَجْرَیْتَ بِهِ

که بلند کردى بدان آسمانت را و فرش کردى بدان زمینت را و محکم و پابرجا کردى بدان کوهها را و روان کردى بدان

 

الْمآءَ، وَسَخَّرْتَ بِهِ السَّحابَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ وَاللَّیْلَ وَالنَّهارَ،

آب را و تسخیر کردى بدان ابرها و خورشید و ماه و ستاره ها و شب و روز را

 

وَخَلَقْتَ الْخَلائِقَ کُلَّها، اَسْئَلُکَ بِعَظَمَةِ وَجْهِکَ الْعَظیمِ، اَلَّذى اَشْرَقَتْ لَهُ

و آفریدى همه آفریدگان را از تو خواهم به بزرگى ذات بزرگت که تابناک شد برایش

 

السَّمواتُ وَالاَْرْضُ، فَاَضائَتْ بِهِ الظُّلُماتُ، اِلاّ صَلَّیْتَ عَلى مُحَمَّد وَآلِ

آسمانها و زمین و روشنى گرفت بدان تاریکیها که (اوّلاً) درود فرستى بر محمّد و آل

 

مُحَمَّد، وَکَفَیْتَنى اَمْرَ مَعاشى وَمَعادى، وَاَصْلَحْتَ لى شَاْنى کُلَّهُ، وَلَمْ

محمّد و (پس از آن) کفایت کنى کار معاش و معاد مرا و اصلاح کنى همه کارهایم را و مرا

 

تَکِلْنى اِلى نَفْسى طَرْفَةَ عَیْن، وَاَصْلَحْتَ اَمْرى وَاَمْرَ عِیالى، وَکَفَیْتَنى

بخودم وامگذارى چشم برهم زدنى و اصلاح کنى کار من و کار خانواده ام را و کفایت کنى از من

 

هَمَّهُمْ، وَاَغْنَیْتَنى وَاِیّاهُمْ مِنْ کَنْزِکَ وَخَزآئِنِکَ، وَسَعَةِ فَضْلِکَ الَّذى لا

اندوه ایشان را و بى نیاز کنى من و ایشان را از گنج خود و خزینه هایت و فراخى فضلت که هرگز

 

یَنْفَدُ اَبَداً، وَاَثْبِتْ فى قَلْبى یَنابیعَ الْحِکْمَةِ الَّتى تَنْفَعُنى بِها،

پایان نپذیرد و پابرجا کن در دلم چشمه هاى حکمتى را که سود دهى مرا بدان

 

وَتَنْفَعُ بِها مَنِ ارْتَضَیْتَ مِنْ عِبادِکَ، وَاجْعَلْ لى مِنَ الْمُتَّقینَ فى آخِرِ

و سود دهى بدان هر که را که پسندیده اى از بندگانت و قرار ده برایم از مردمان با تقوا در آخرالزمان

 

الزَّمانِ اِماماً، کَما جَعَلْتَ اِبْراهیمَ الْخَلیلَ اِماماً، فَاِنَّ بِتَوْفیقِکَ یَفُوزُ

امامى چنانچه ابراهیم خلیل را امام گردانیدى زیرا مردمان رستگار به توفیق تو

 

الْفآئِزُونَ، وَیَتُوبُ التّآئِبُونَ، وَیَعْبُدُکَ الْعابِدُونَ، وَبِتَسْدیدِکَ یَصْلُحُ

رستگار شوند و توبه کنندگان نیز به توفیق تو توبه کنند و عبادت کنندگان نیز به توفیق تو عبادتت کنند و به تأیید و یارى تو شایسته گردند

 

الصّالِحُونَ الْمُحْسِنُونَ الْمُخْبِتُونَ، اَلْعابِدُونَ لَکَ، اَلْخائِفُونَ مِنْکَ،

مردمان شایسته نیکوکار و فروتن و آنان که تو را عبادت کنند و از تو ترسانند،

 

وَبِاِرْشادِکَ نَجَا النّاجُونَ مِنْ نارِکَ، وَاَشْفَقَ مِنْهَا الْمُشْفِقُونَ مِنْ خَلْقِکَ،

و با ارشاد و راهنمایى تو نجات یابند نجات یافتگان از آتش دوزخت و بهراسند از آن هراسناکان از آفریدگانت

 

وَ بِخِذْلانِکَ خَسِرَ الْمُبْطِلُونَ، وَهَلَکَ الظّالِمُونَ، وَغَفَلَ الْغافِلُونَ، اَللّهُمَّ

و بوسیله خوار کردن تو زیانکار شوند اهل باطل و هلاک شدند ستمکاران و غافل شدند بیخبران خدایا

 

آتِ نَفْسى تَقْویها، فَاَنْتَ وَلِیُّها وَمَوْلیها، وَاَنْتَ خَیْرُ مَنْ زَکّیها، اَللّهُمَّ بَیِّنْ

بده به نفس من پرهیزکاریش را که تویى اختیار دار و سرپرستش و تویى بهترین کسى که پاکیزه اش کردى خدایا راهنماییش را

 

لَها هُداها، وَاَلْهِمْها تَقْویها، وَبَشِّرْها بِرَحْمَتِکَ حینَ تَتَوَفّاها، وَنَزِّلْها مِنَ

برایش آشکار کن و پرهیزکاریش را به او الهام کن و به رحمت خود نویدش ده آنگاه که او را از این جهان ببرى و در بلندترین جاهاى

 

الْجِنانِ عُلْیاها، وَطَیِّبْ وَفاتَها وَمَحْیاها، وَاَکْرِمْ مُنْقَلَبَها وَمَثْویها،

بهشت منزلش ده و گوارا کن وفات و زندگیش را و گرامى کن جاى بازگشت و منزلگاه

 

وَمُسْتَقَرَّها وَمَاْویها، فَاَنْتَ وَلِیُّها وَمَوْلیها.(1)

و قرارگاه و مأوایش را که براستى تویى اختیاردار و سرپرستش.

 

1. بحارالانوار، جلد 88، صفحه 186 و جمال الاسبوع، صفحه 271 (با اندکى تفاوت).

اعمال ماه محرم






 

اعمال ماه محرم!

 

چرا محرم؟!

 

پیش از اسلام عرب، جنگ در این ماه را حرام می‌دانست و ترک مخاصمه می‌کرد؛ لذا از آن زمان این ماه بدین اسم نامگذاری شد.(1) و روز اول محرم را اول سال قمری قرار دادند.(2) در توضیح این که چرا ماه‌های دیگر که جنگ در آنها حرام است، محرم نامیده نمی‌شود می‌توان گفت: چون ترک جنگ از این ماه شروع می‌شد به آن محرم گفتند.

 

این ماه در مکتب تشیع یادآور نهضت حضرت سیدالشهدا و حماسه‌ جاودان کربلاست.

 

این ماه، یادآور دلاورمردی‌های یاران با وفای اباعبدالله الحسین(علیه السلام)، فداکاری‌های زینب کبری(سلام الله علیها)، حضرت سجاد(علیه السلام)، و همه‌ اسرای کاروان امام حسین(علیه السلام)، است. این ماه، یادآور خطبه‌ها و شعارهای آگاهی‌بخش سالار شهیدان، نطق آتشین حضرت زینب(سلام الله علیها) و خطابه‌ غرّای زین العابدین(علیه السلام)، است.

این ماه، یادآور استقامت حبیب بن مظاهر و شهادت عون و جعفر است.

آری این ماه، ماه پیروزی حق بر باطل است.


محرم از منظر ائمه(علیهم السلام)

شیعیان از امام رضا(علیه السلام)، چنین نقل شده است:

«وقتی محرم فرا می‌رسید، پدرم خندان دیده نمی‌شد، حزن و اندوه تا پایان دهه‌ اول بر او غالب بود و روز عاشورا، روز حزن و مصیبت و گریه ایشان بود.»(3)

همچنین حضرت امام رضا(علیه السلام) درباره‌ عاشورا می‌فرماید:

«کسی که عاشورا روز مصیبت و اندوه و گریه‌اش باشد، خداوند قیامت را روز شادمانی و سرور او قرار خواهد داد.»(4)

 

اعمال شب اول ماه محرم

نماز: این شب چند نماز دارد که یکی از آنها به شرح ذیل است:

دو رکعت، که در هر رکعت بعد از حمد یازده مرتبه سوره‌ توحید خوانده شود.

 

در فضیلت این نماز چنین آمده است:

«خواندن این نماز و روزه داشتن روزش موجب امنیّت است و کسی که این عمل را انجام دهد، گویا تمام سال بر کار نیک مداومت داشته است.»(5)

 

احیای این شب.(6)

 

نیایش و دعا.(7)

 

روز اول محرم

اول محرم هر سال اولین روز سال قمری است. از امام محمدباقر(علیه السلام) روایت شده است: «آن کس که این روز را روزه بدارد، خداوند دعایش را اجابت می‌کند، همانگونه که دعای زکریا(علیه السلام) را اجابت کرد.»(8)

دو رکعت نماز خوانده شود و پس از آن سه بار دعای زیر قرائت گردد:

«اللّهم انت الاله القدیم و هذه سنةٌ جدیدةٌ فاسئلک فیها العصمة من الشیطان و القوَّة علی هذه النّفس الامّارة بالسُّوء»(9)؛ بارالها! تو خدای قدیم و جاودانی و این سال، سال نو است، از تو می‌خواهم که مرا در این سال از شیطان حفظ کنی و بر نفس اماره (راهنمایی کننده) به بدی پیروز سازی.

 

روز دوم محرم

در چنین روزی کاروان امام حسین(علیه السلام) در سال 61 ه‍ .ق وارد سرزمین کربلا شد و با ممانعت لشکر حرّ مجبور به توقّف در آنجا گردید.(10)

 

روز سوم محرم

از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) نقل شده است:

«هر کس در این روز روزه بگیرد، خداوند دعایش را اجابت کند.»(11)

در آن روز سپاه عمر بن سعد وارد کربلا شد.

 

روز چهارم محرم

بی‌نتیجه بودن مذاکره حضرت سیدالشهداء(علیه السلام)، با عمر بن سعد برای وادار کردن لشکر وی به ترک جنگ و دعوت او و لشکرش جهت ملحق شدن به سپاه اسلام.

 

روز هفتم محرم

روزه گرفتن مستحب است.

 

روز نهم محرم

تاسوعای حسینی، روز محاصره‌ امام حسین(علیه السلام) و اصحابش در سرزمین کربلا توسط سپاه شمر.(12)

 

اعمال شب عاشورا

چند نماز برای این شب در روایات آمده است که یکی از آنها چنین است:

چهار رکعت نماز که در هر رکعت بعد از سوره‌ حمد، 50 بار سوره‌ توحید خوانده می‌شود. پس از پایان نماز، 70 بار «سبحان الله والحمدالله و لا اله الاّ الله و الله اکبر ولا حول ولا قوة الاّ بالله العلیّ العظیم» خوانده شود.(13)

 

احیای این شب کنار قبر امام حسین(علیه السلام).(14)

 

دعا و نیایش. (15)

 

روز عاشورا


عزاداری بر امام حسین(علیه السلام) و شهدای کربلا، در این مورد از امام رضا(علیه السلام) نقل شده است:

 

هر کس کار و کوشش را در این روز، رها کند، خداوند خواسته‌هایش را برآورد و هر کس این روز را با حزن و اندوه سپری کند، خداوند قیامت را روز خوشحالی او قرار دهد. (16)

 

زیارت امام حسین(علیه السلام).(17)

 

روزه گرفتن در این روز کراهت دارد؛ ولی بهتر است بدون قصد روزه، تا بعد از نماز عصر از خوردن و آشامیدن خودداری شود. (18)

 

آب دادن به زائران امام حسین(علیه السلام).(19)

 

خواندن سوره توحید هزار مرتبه.(20)

 

خواندن زیارت عاشورا. (21)

 

گفتن هزار بار ذکر «اللّهم العن قتلة الحسین(علیه السلام).»(22)

 

روز دوازدهم محرم

ورود کاروان اسیران کربلا به کوفه و شهادت حضرت سجاد(علیه السلام) در سال 94 ه‍ .ق.

 

روز بیست و یکم محرم

1ـ روزه‌ این روز مطلوب است. (23)

 

پی‌نوشت‌ها:

1- مصباح کفعمی، ص 509.

2- فرهنگ عاشورا، ص 405، جواد محدثی.

3- وسائل الشیعه، ج 5، ص 394، حدیث 8.

4- همان، حدیث 7.

5- بحارالانوار، ج 98، ص 333؛ وسائل الشیعه، ج 5، ص 294، حدیث 1؛ مفاتیح الجنان، ص 286.

6- مصباح المتهجد، ص 783.

7- بحارالانوار، ج 98، ص 324.

8- عروة الوثقی، ج 2، ص 243؛ وسائل الشیعه، ج 7، ص 347، حدیث 3.

9- بحارالانوار، ج 98، ص 334.

10- فرهنگ عاشورا، ص 406.

11- عروة الوثقی، ج 2، ص 242؛ وسائل الشیعه، ج 7، ص 348.

12- وسائل الشیعه، ج 7، ص 339، حدیث 1.

13- همان، ص 295، حدیث 4 و 5.

14- بحارالانوار، ج 98، ص 340.

15- همان، ص 338.

16- بحارالانوار، ج 98، ص 43، حدیث 5.

17- کامل الزیارات، ص 174، حدیث 5 و 6.

18- وسائل الشیعه، ج 7، ص 338، حدیث 7.

19- کامل الزیارات، ص 174، حدیث 5.

20- وسائل الشیعه، ج 7، ص 339، حدیث 8.

21- کامل الزیارات، ص 174.

22- مفاتیح الجنان، ص 298.

23- بحارالانوار، ج 98، ص 345، حدیث 1.

"سید عباس رفیعی پور"

خواص هفت آیه پر فضیلت



 


 

علی (ع) گفت: رسول اکرم (ص) روزی فرمود: یا علی خواهی تو را چیزی آموزم که اگر خلق هفت آسمان و زمین جمع گردندنتوانند به تو بدی و آسیبی رسانند و هیچ کس بر تو ظفر نیابد. گفتم: بلی. فرمود:

هفت آیه در قرآن است آن را این گونه بر خود بخواند و بدم. اول: از پیش رو، دوم: پشت سر، سوم: بالای سر، چهارم: به سوی پایین، پنجم: بر طرف راست، ششم: بر طرف چپ و هفتم بر تمام اعضاء.

 

یا علی! هر کس این هفت آیه را بخواند یا با خود دارد حق سبحانه و تعالی هفتاد هزار بدی را از نامه عمل او دور کند و هفتاد هزار حور نامه عمل او نویسد و هفتادهزار قصر در بهشت برایش بنا کند و هفتاد هزار حور و قصور و غلمان به او کرامت فرماید و هفتاد هزار حله از حریر و دیبای بهشتی به او بپوشاند چنان که صفت آنها را حق داند و دیگری نداند. یا علی! هر کس این هفت آیه را بخواند و به خود بدمد اگر نزد امراء و حکام رود البته عزیز و مکرم باشد اگر چه بر او خشم گرفته باشند، نرم گرداند. (و آن هفت آیه این است):

 

قُل لَنْ یُصیبَنا اِلاّ ما کَتَبَ اللهُ لَنا هُوَ مَوْلنا وَ عَلَی اللهِ فَلْیَتَوَّکَّلِ الْمُؤمِنُونَ.

(سوره توبه(۹)، آیه۵۱)

بگو هرگز نرسد ما را مگر آنچه را نوشت خدا بر ما، اوست صاحب اختیار ما و بر خدا توکل کنند گروندگان.

 

 

وَ اِنْ یَمْسَسْکَ اللهُ بِضُرًّ فَلا کاشِفَ لَهُ اِلاّ هُوَ وَ اِنْ یَمْسَسْکَ بِخَیْرٍ فَهُوَ عَلی کُلَّ شَیءٍ قَدیرٌ. (سوره انعام(۶)، آیه ۱۷)

و اگر برساند تو را خدای سختی پس نیست بازدارنده مر آن را مگر او و اگر برساند به تو نیکویی پس او بر هر چیزی تواناست.

 

 

وَ ما مِنْ دابَّهٍ فی الْأرْضِ اِلاّ عَلَی اللهِ ر‍ِزْقُها وَ یَعْلَمُ مُسْتَقَرَّها وَ مُسْتَوْدَعَها کُلُّ فی کِتابٍ مُبینٍ. (سوره هود (۱۱) آیه ۶)

و نیست هیچ جنبنده‌ای در زمین مگر بر خداست روزی او و می‌داند قرارگاهش و آرامگاهش را به جملگی در کتابی روشن است.

 

 

اَنّی تَوَکَّلْتُ عَلَی اللهِ رَبّی وَ رَبَّکُمْ ما مِنْ دابَّهٍ اِلاّ هُوَ اخِذٌ بِناصِیَتِها اِنَّ رَبّی عَلی صِراطٍ مُسْتَقیمٍ. (سوره هود (۱۱) آیه ۵۶)

همانا من توکل کردم بر خدای پروردگارم و پروردگار شما نیست هیچ جنبنده‌ای مگر که اوست گیرنده موی پیشانیش را همانا پروردگار من به راه راست است.

 

 

وَ کَاَیَّنْ مِنْ دابَّهٍ لا تَحْمِلُ رِزْقَها اللهُ یَرْزُقُها وَ اِیّاکُمْ وَ هُوَ السَّمیعُ الْعَلیمُ (سوره عنکبوت (۲۹) آیه۶۰)

و چه بسیار جنبنده ه برنمی‌دارد روزی خود را، خدا روزی می‌دهد او را و شما را و او شنوای داناست.

 

 

ما یَفْتَحِ اللهُ لِلنّاسِ مِنْ رَحْمَهٍ فَلا مُمْسِکَ لَها وَ ما یُمْسِکْ فَلا مُرْسِلَ لَهُ مِنْ بَعْدِهِ وَ هُوَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ. (سوره فاطر (۳۵) آیه۲)

آنچه گشاده گرداند خدا برای مردمان از رحمت، پس نیست بازگیرنده مر آنرا و ‌آنچه را بازگیرد پس نیست فرستنده مر او را بعد از گرفتن او و اوست غالب درست کردار.

 

 

وَ لَئِنْ سَاَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمواتِ وَ الْأرْضَ لَیَقُولُنَّ اللهُ قُلْ اَفَرَاَیْتُمْ ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللهِ اِنْ اَرادِنیَ اللهُ بِضُّرً هَلْ هُنَّ کاشِفاتُ ضٌرِّهِ اَوْ اَرادَنی بِرَحْمَهٍ هَلْ هُنَّ مُمْسِکاتُ رَحْمَتِهِ قُلْ حَسْبِیَ اللهُ عَلَیهِ یَتَوَکَلُّ الْمُتَوَکَلُّونَ (سوره زمر (۳۹) آیه ۳۸)

و اگر بپرسی از ایشان کی آفرید آسمان‌ها و زمین را هر آینه خواهند گفت البته خداست. بگو خبر دهید که آنچه را می‌خوانید از غیر خدا اگر خواست به من خدای ضرری را آیا ایشانند دفع کننده ضررش یا اگر خواست به من رحمت و احسانی آیا ایشانند بازدارندگان رحمتش. بگو که بس است مر خدا بر او توکل می‌کنند توکل کنندگان.

 

منبع:گنج های معنوی