واسه چند نفر بفرست تا حاجت بگیری!




خرافات در قرآن,حاجت گرفتن

مبادا که شیطان شما را از راه خدا  و تقوا و ایمان و اخلاق انسانى باز دارد

 

 از صدا و لرزش گوشی از خواب بیدار می شویم؛

اگر می خواهی خبر خوشی برایت برسد این پیغام را به 10 نفر ارسال کن ، کوتاهی نکن!


این روزها دریافت و ارسال پیامک هایی در شبکه های اجتماعی اعم از واتس آپ ، وایبر ، لاین ، تانگو  و... حاوی متن های مذهبی که در آن به دریافت کننده می گویند اگر این پیام را برای هر کسی که می شناسی نفرستی به فلان بلا دچار می شوی و عاقبت خوبی نخواهی داشت، یا در متن پیامک ادعا می کنند اگر این پیامک برای چند نفر دیگر فرستاده شود ، فرستنده هر حاجتی داشته باشد حاجت روا می شود، باب شده است که البته در این ماه مبارک به دلیل اینکه مردم در حال و هوای دعا و درخواست حاجت و نیاز هستند ، بیشتر دیده می شود .

آیا متن ‌های این گونه پیامک ‌ها توجیه دینی و مذهبی دارند؟
به نظر بی اساس بودن این پیامک ها در حدی هستند که ارزش فکر کردن هم ندارند چه رسد به عمل کردن به آن ها ...


این پیامک ها شکل مدرنی است از یک فکر خرافی که در گذشته به شکل و متد قدیمی تری به خورد مردم داده می شد ، که البته گاهاً باز هم در اماکن مذهبی چون مساجد ، امام زاده های مختلف و یا حتی متأسفانه در حرم معصومین علیهم السلام چون حرم امام رضا علیه السلام مخصوصاً در بین خانم ها هوز هم رواج دارد ...

بسته هایی حاوی شکلات، نبات، نقل، چای، نمک و... و تکه ای کاغذ در آن که روی آن نوشته : اگر شکلات یا ... داخل بسته را بخورید حاجتتان برآورده می شود و اگر برآورده شد تا انقدر سال یا ماه یا روز از سال از این بسته به همین تعداد درست کنید و بین مردم پخش کنید.


یا حتی دیده شده پشت مفاتیح و ادعیه دعا سخنانی را می نویسند که اگر این جمله را چند بار بنویسید حاجت روا می شوید و ...

خلاصه مشابه این کارها متأسفانه امروزه کم نیستند ؛ چه به شکل متد قدیمی و چه شکل مدرن و امروزی اش!


به نظر می رسد همه ی این ها متد شکیل شده و کادو پیچ شده ای است از کارها و افکار شیطانی که آدمی را از آن باور ها و اعتقادات اصیل و درست خود جدا کند.

عده ای فکر می کنند که دزدی کردن یعنی اینکه یواشکی چیزی از کسی بر داریم ، یا از خانه طرف بالا رویم ...


به واقع این نوع کارها هم به نوعی دزدی است ، دزدی کردن از ایمان و اعتقادات مردم ...

تفاوتش در این است که این دزدی ها از فقدان علم و آگاهی و جهل مردم ناشی می شود و معنویت و روح مردم را به غارت می برد، بر خلاف دزدی های دیگر که از دارایی های مادی است ...


و چه زیبا قرآن کریم می فرماید : وَلَا یَصُدَّنَّکُمُ الشَّیْطَانُ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ (62 ، زخرف)
مبادا که شیطان شما را از راه خدا و گام سپردن جدّى در راه عدالت و تقوا و ایمان و اخلاق انسانى باز دارد و با وسوسه‏ ها  و دمدمه‏ هایش شما را از دین باورى و دیندارى درست دور سازد.


بدانید که شیطان دشمن آشکار شماست و به خاطر کینه و دشمنى بى حد و مرزى که با شما دارد شما را به سوى زشتکارى‏ ها و بیداد گرى‏ ها وسوسه مى‏ کند و مى ‏کوشد تا شما را به هلاکت و تباهى سوق دهد.


به واقع شیطان کارش را خوب بلد است ؛ در هر دوره ای از روش ها و ابزار همان دوره استفاده می کند.


باید خیلی مراقب باشیم که فریبمان ندهد ....

متأسفانه عده ای از ما مردم هم به جای آنکه جهل و نادانی خود را با اهلش غنی کنیم ؛ فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لاتَعْلَمُونَ (43، نحل)


به جای اینکه دین و مسائل زندگی خود و باور های خود را با حجت های خدا ، انبیاء و ائمه علیهم السلام ، کتاب خداوند و قرآن غنی کنیم ، دینمان را از زبان مردم جاهل دریافت می کنیم و گاهاً هم به آنها اعتقاد پیدا می کنیم و باعث می شود این گونه حرف ‌ها پخش شود.

وقتی به این اعتقادات خرافی و کذایی عمل می کنیم و به نتیجه نمی رسیم از پایه و ریشه اعتقاداتمان ریزش می کند و اصل دین و اسلام را زیر سؤال می بریم و آن را انکار می کنیم.

متأسفانه خرافات در حال حاضر در جامعه کم نیست و از این موضوع ضربه‌ های بسیاری خورده ایم.

خیلی حرف‌ ها و عقاید پخش شده اند که در دین نیستند ، اما آنها را به پای دین می نویسند ، مراقب باشیم که فریب نخوریم ...

حتماً شما هم با این گونه خرافات برخورد داشته اید و از این گونه پیامک ها دریافت کرده اید ... با آنها چگونه برخورد کرده اید؟؟

منبع:tebyan.net

سه گام تا رسیدن به رحمت الهی




رحمت الهی,راههای رسیدن به رحمت الهی

راه رسیدن به رحمت بی منتهای الهی سه گام بیش‌تر نیست که آیات 54 و 55 سوره زمر آن را به تمام مشتاقان طی این طریق معرفی می کنند.

جزء بیستم و چهارم قرآن کریم که از آیه 32 سوره مبارکه زمر آغاز و به آیه 46 سوره مبارکه فصلت ختم می شود ، در بردارنده آموزه ها و پیام‌های روح افزای الهی است که این نوشته تعدادی از آن‌ها را نقل می کند.
 
تجربه مرگ با خواب روزانه
واقعه مرگ رخدادی است که برای هر انسان فقط یک بار اتفاق می افتد و امکان تجربه دوباره آن وجود ندارد (مگر در مواقع بسیار نادر و خاص مانند رجعت) برای همین، افراد گمان می کنند قبل از وقوع آن نمی توانند تجربه ای از آن داشته باشند.

آیه 42 سوره زمر خط بطلانی بر این گمان کشیده و مرگ را تجربه ای روزانه برای تمام افراد معرفی می کند.

در این آیه مرگ واقعه ای کاملاً شبیه به خواب معرفی شده که در آن خداوند روح افراد را قبض می کند ؛ دقیقاً به مانند قبض روح در مرگ. می فرماید: خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض می کند (اللَّهُ یَتَوَفَّى الْأَنفُسَ حِینَ مَوْتِهَا) و ارواحی را که نمرده‌اند نیز به هنگام خواب می گیرد (وَالَّتِی لَمْ تَمُتْ فِی مَنَامِهَا) با این تفاوت که مرگ جدایی کامل روح از بدن است و در خواب جدایی ناقص.

بعد می افزاید: ارواح کسانی را که فرمان مرگ آن‌ها را صادر کرده نگه می دارد (فَیُمْسِکُ الَّتِی قَضَى عَلَیْهَا الْمَوْتَ) که در این‌ها آن جدایی ناقص به کامل تبدیل شده که دیگر از خواب بیدار نمی شوند و ارواح دیگری را که فرمان ادامه حیاتشان را داده به بدن‌هایشان باز می گرداند تا سرآمد معینی (وَیُرْسِلُ الْأُخْرَى إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى).

دو استفاده از این آیه شریفه:
1. خواب، چهره ضعیفی از مرگ است و مرگ نمونه کاملی از خواب.


2. توجه به این حقیقت که انسان هر بار که می خوابد در آستانه مرگ قرار می گیرد درس عبرتی است بس بزرگ برای او. [1]


آنان که از یاد خدا بدشان می آید
برخلاف مۆمنان که با یاد خدا قلب‌هایشان ترسان می شود [2] (إِنَّمَا الْمُۆْمِنُونَ الَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ اللّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ )[3] عده ای هم پیدا می شوند که برعکس اینان از یاد خدا بدشان آمده و منزجر می شوند .

این عده که آیه 45 سوره زمر عهده دار بیان آن است می فرماید (وَإِذَا ذُکِرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِینَ لَا یُۆْمِنُونَ بِالْاخِرَةِ )

این عده از یاد خدا بدشان می آید و از آن منزجر هستند؛ زیرا ایمانی به آخرت ندارند. تأسف بر انگیزتر اینکه وقتی در جمع این عده و یا در گفتگوی با یکی از این‌ها سخنی گفته شود که یاد خدا در آن نباشد؛ سخن از بت‌های عبادی و معبودهای مالی آن‌ها مثل دلار و سکه به میان آید ، بلافاصله گل از چهره شان شکفته و شادمان می شوند (وَإِذَا ذُکِرَ الَّذِینَ مِن دُونِهِ إِذَا هُمْ یَسْتَبْشِرُونَ).
 
سه گام تا رسیدن به رحمت الهی
راه رسیدن به رحمت بی منتهای الهی سه گام بیش‌تر نیست که آیات 54 و 55 سوره زمر آن را به تمام مشتاقان طی این طریق معرفی می کنند.

قرآن کریم پس از آنکه در آیه 52 به تمام بندگان گنهکار الهی مژده آمرزش تمامی گناهان را می دهد (إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا) راه بازگشت و دست‌یافتن به رحمت الهی را نیز به آن‌ها آموزش می دهد:

گام نخست : توبه و پشیمانی از گناه و روی آوردن به سوی خدا: در آغاز توصیه می کند که به سوی پروردگارتان بازگردید و مسیر زندگی خود را اصلاح کنید (وَأَنِیبُوا إِلَى رَبِّکُمْ).


گام دوم : ایمان آوردن و تسلیم بودن در برابر فرمان او: در این مرحله دستور این است که در برابر او تسلیم شوید و فرمانش را به گوش جان بشنوید و پذیرا گردید (وَأَسْلِمُوا لَهُ).

گام سوم : عمل صالح: بعد از پیمودن آن دو مرحله نوبت به مرحله سوم می رسد که مرحله عمل است. می فرماید: از بهترین دستوراتی که از سوی پروردگارتان بر شما نازل شده پیروی کنید (وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَیْکُم مِّن رَّبِّکُم).

در اینکه منظور از این «بهترین چیزى که از سوى پروردگارتان بر شما نازل شده» چیست؛ مفسران نظرهای گوناگون دارند. آنچه از همه بهتر به نظر می‌رسد این است که دستوراتی که از سوی خداوند نازل شده مختلف است ؛ بعضی دعوت به واجبات و بعضی مستحبات و بعضی مشتمل بر اجازه مباحات است؛ منظور از احسن، انتخاب واجبات و مستحبات می‌باشد؛ البته با رعایت مراتب آن‌ها. [4]

 اهل تقوا در قیامت، چه حالی دارند؟
از آیه 61 سوره زمر استفاده می شود که اهل تقوا و خداترسان در قیامت به سبب ایمان و اعمال صالحی که در دنیا داشته اند، از مشکلات و گرفتاری های آن روز و آن دنیا نجات می یابند، از هر گزندی که آن روز گریبان‌گیر انسان‌های بی تقوا می شود در امان‌اند.

می فرماید: خداوند کسانی را که تقوی پیشه کردند ، رهایی می‌بخشد و رستگار می سازد [5] (وَ یُنَجِّی اللَّهُ الَّذِینَ اتَّقَوْا بِمَفازَتِهِمْ). سپس در ادامه این فلاح و پیروزی را با دو جمله کوتاه و پرمعنی توضیح می دهد:

1. هیچ بدی به آنها نمی رسد 2. غم و اندوهی به آن‌ها راه نمی‌یابد (لَا یَمَسُّهُمُ السُّوءُ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ). که این تعبیر کوتاه در حقیقت تمام مواهب الهی را در خود جمع کرده است.

دعاهای حاملان عرش الهی برای اهل ایمان
در آیات 7 تا 9 سوره غافر سخن از فرشتگانی است که حاملان عرش‌اند و دعاهای آن‌ها برای اهل ایمان. 

این آیات در حقیقت برای این نازل شده که به مۆمنان راستین بشارت دهد که شما هرگز تنها نیستید؛ هرگز احساس غربت نکنید؛ حاملان عرش الهی و مقرب‌ترین و بزرگ‌ترین فرشتگان او با شما هم‌صدا و دوستدار و طرفدار شما هستند.

آن‌ها پیوسته برای شما دعا می کنند و پیروزیتان را در این عالم و عالم دیگر از خدا می طلبند و این بزرگ‌ترین وسیله دلگرمی است برای مۆمنان امروز و آن روز و فردا.

می‌فرماید: فرشتگانی که حاملان عرش‌اند و فرشتگانی که در گرداگرد عرش پروردگار قرار دارند تسبیح و حمد خدا می‌گویند، به او ایمان دارند و برای مۆمنان استغفار می‌کنند (الَّذِینَ یَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَمَنْ حَوْلَهُ یُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَیُۆْمِنُونَ بِهِ وَیَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِینَ آمَنُوا).

وِرد زبانشان این است که پروردگارا رحمت و علم تو همه چیز را فرا گرفته (تو از گناهان بندگانت با خبری و نسبت به آن‌ها رحیمی) خداوندا! آن‌ها را که توبه کرده اند و در مسیر تو حرکت می کنند را ببخش و بیامرز و آن‌ها را از عذاب دوزخ نگاه دار (رَبَّنَا وَسِعْتَ کُلَّ شَیْءٍ رَّحْمَةً وَعِلْمًا فَاغْفِرْ لِلَّذِینَ تَابُوا وَاتَّبَعُوا سَبِیلَکَ وَقِهِمْ عَذَابَ الْجَحِیمِ).

و نیز می گویند: پروردگارا! آن‌ها را در باغ‌های جاویدان بهشت که به آن‌ها وعده فرموده ای داخل کن (رَبَّنَا وَأَدْخِلْهُمْ جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِی وَعَدتَّهُم)

صالحان از پدران و همسران و فرزندان آن‌ها را (وَمَن صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّیَّاتِهِمْ).

سپس در چهارمین دعایشان در حق مۆمنان چنین می گویند: آن‌ها را از بدی‌ها نگاهدار که هر کس را در آن روز از بدی‌ها نگاه داری مشمول رحمتت ساخته ای (وَقِهِمُ السَّیِّئَاتِ وَمَن تَقِ السَّیِّئَاتِ یَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمْتَهُ).

 پی نوشت ها:
1.   تفسیر نمونه 19/479
2.   «وجل» همان حالت خوف و ترسی است که به انسان دست می دهد که سرچشمه آن یکی از این دو چیز است: گاهی به خاطر درک مسئولیت‌ها و احتمال عدم قیام به وظایفِ لازم در برابر خدا می باشد و گاهی به خاطر درک عظمت مقام و توجه به وجود بی انتها و پر مهابت او است. تفسیر نمونه 7/86
3.   2/ انفال
4.   تفسیر نمونه 19/504
5.   «مفازه» از ریشه «فوز» به معنای رستگاری است که معنایش می شود ظفر یافتن و رسیدن به هدف. حرف «باء» که بر سر آن آمده است یا بای ملابست است و یا بای سببیت. المیزان فی تفسیر القرآن 17/284. در صورت اول معنی آیه چنین می‌شود: خداوند آنها را نجاتی همراه با رستگاری و پیروزی می‌دهد و در صورت دوم معنی آیه این است که خداوند آنها را به سبب رستگاریشان (کنایه از اعمال صالح و ایمان است) نجات و رهایی می بخشد. تفسیر نمونه 19/520
 منبع:tebyan.net

چرا برای مردگان چهلم می‌گیرند؟




چرا برای مردگان چهلم می گیرند

چهل روز عزای مؤمن رسول گرامی اسلام علیه السلام در سفارشهای خویش به جناب ابو‏ذر غفاری به اهمیت و جایگاه والای مؤمن در جهان اشاره کرده و فرموده است: «یا اباذر! ان الارض لتبکی علی المؤمن اذا مات اربعین صباحا; (1) ای ابوذر! هنگامی که مؤمنی از دنیا می‏رود، زمین تا چهل روز برای فقدان او گریان و عزادار است.»

 

 

ممکن است منشا مجالس اربعین برای اموات مؤمنین همین روایت نبوی باشد:




1.زندگی چهل ساله


هنگامی که فرزدق شاعر قصیده معروف خود را در مدح حضرت امام سجاد علیه السلام در حضور خلیفه ستمگر عباسی، هشام بن عبدالملک، با رشادت تمام قرائت کرد و مطلع آن چنین بود که:


هذا الذی تعرف البطحأ وطاته


والبیت‏یعرفه والحل والحرم


یعنی، این آقایی است که گامهای او را سرزمین بطحأ، بیت‏خدا و حل و حرم می‏شناسد; خلیفه بر او خشم گرفت و دستور داد تا فرزدق را علاوه بر قطع حقوق، به جرم دفاع از اهل‏بیت علیهم السلام زندانی کنند; اما بعد از گذشت مدتی به دعای امام چهارم علیه السلام آزاد شد. امام زین‏العابدین علیه السلام برای کمک به فرزدق مبلغی را که چهل سال مخارج زندگی‏اش را کافی بود به حضورش فرستاد و فرمود: «لو علمت انک تحتاج الی اکثر من ذلک لاعطیتک; [ای فرزدق!] اگر می‏دانستم بیش از چهل سال زنده خواهی بود، بیشتر می‏فرستادم.» علی بن یونس بیاضی می‏نویسد: دقیقا بعد از چهل سال از آن تاریخ فرزدق به دیار باقی شتافت و صداقت و کرامت امام چهارم بر همگان روشن شد.

 


2. بعثت انبیأ در چهل سالگی


در روایت آمده است که اکثر انبیأ در چهل سالگی به رسالت مبعوث شده‏اند. همچنان که رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله نیز در چهل سالگی به رسالت مبعوث گردید. امام باقر علیه السلام فرمود: «پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در 63 سالگی از دنیا رفت، که آخر سال دهم هجرت بود. آن حضرت بعد از تولد خویش هنگامی که چهل سالش کامل گردید، به پیامبری رسید و 13 سال دیگر در مکه بود که در 53 سالگی به مدینه هجرت کرد و بعد از ده سال در مدینه به سرای جاویدان منتقل شد.»


3.حفظ چهل حدیث


حضرت رسول صلی الله علیه و آله در زمینه پاسداری از فرهنگ و معارف اسلام می‏فرماید: «من حفظ من امتی اربعین حدیثا مما یحتاجون الیه من امر دینهم بعثه الله یوم القیامة فقیها عالما; هر کس از امت من چهل حدیث از احادیث دینی مورد نیاز جامعه را حفظ کند خداوند متعال او را در روز قیامت‏به عنوان فقیه و دانشمند محشور خواهد کرد.»


براساس همین حدیث، دانشمندان بزرگ شیعه تلاش کرده‏اند که کتابهایی را به نامهای الاربعین و چهل حدیث از خود به یادگار بگذارند تا شاید مشمول این کلام نورانی رسول گرامی اسلام بشوند، نظیر: اربعین شیخ بهائی، اربعین شهید اول، اربعین مجلسی دوم، اربعین جامی و چهل حدیث امام خمینی رحمه الله.

 


4. آثار گناه تا چهل روز


آثار گناهانی که انسان مرتکب می‏شود تا چهل روز در روح و روان او باقی است. امام صادق علیه السلام فرمود: «لا تقبل صلاة شارب الخمر اربعین یوما الا ان یتوب; کسی که از شراب و مسکرات حرام استفاده کند تا چهل روز نمازش پذیرفته نمی‏شود، مگر اینکه حقیقتا توبه کند.»

 


5. اصلاح تا چهل سالگی


اساسا افراد سعادتمند و کسانی که به دنبال خوشبختی و کمال هستند تا سن چهل سالگی در اعمال و رفتارشان نشانه‏های اصلاح پیدا می‏شود; اما اگر تا سن چهل سالگی تغییراتی در رفتارهای زشت و ناپسند آنان ایجاد نگردد، بعد از آن اصلاح آنان مشکل خواهد بود. رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله در این زمینه به مسلمانان هشدار داده و فرموده است: «اذا بلغ الرجل اربعین سنة ولم یغلب خیره شره قبل الشیطان بین عینیه وقال: هذا وجه لایفلح; هنگامی که شخص به سن چهل سالگی پا می‏گذارد و کارهای نیک او از اعمال زشتش بیشتر نباشد، شیطان پیشانی او را بوسیده، می‏گوید: این چهره‏ای است که دیگر روی سعادت و خوشبختی را نخواهد دید.» و در حدیث دیگری آن حضرت افراد چهل ساله‏ای را که به سوی صلاح گام برنمی‏دارند از دوزخیان به شمار می‏آورد و می‏فرماید: «فرد چهل ساله‏ای که در اندیشه کارهای نیک نباشد، برای ورود به آتش جهنم خود را آماده کند که نجات او مشکل است.»

 


6. هشدار به چهل ساله‏ ها!


امام زین‏ العابدین علیه السلام فرمود: «اذا بلغ الرجل اربعین سنة نادی مناد من السمأ دنا الرحیل فاعد زادا ولقد کان فیما مضی اذا اتت علی الرجل اربعون سنة حاسب نفسه; هرگاه شخصی به سن چهل سالگی برسد فرشته‏ای از سوی خداوند در آسمان ندا می‏دهد که هنگام سفر نزدیک است، زاد و توشه سفر را مهیا کن و در گذشته هنگامی که فردی به چهل سالگی می‏رسید، با نفس خود محاسبه می‏کرد.»


و از رسول گرامی اسلام نقل است که «خداوند فرشته‏ای را مامور کرده است تا در هر شب صدا بزند: «یا ابنأ الاربعین ماذا اعددتم للقأ ربکم; ای کسانی که چهلمین بهار عمر خود را سپری می‏کنید! برای ملاقات با پروردگارتان چه چیزی آماده کرده‏اید [و چه پاسخی دارید]؟!»

 


7. تغذیه و اربعین


پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «من ترک اللحم اربعین صباحا ساء خلقه; هر کس چهل روز از خوردن گوشت‏خودداری کند، اخلاقش بد خواهد شد.»

 

 

 

ذکر یونسیه چیست؟



ذکر یونسیه,ذکر یونسیه چیست

ذکر یونسیه چیست؟

حضرت یونس علیه السلام مدت ها در میان قومش به ارشاد مردم پرداخت ولی در مدت سی و سه سال فقط دو نفر به او ایمان آوردند او هم قوم خود را نفرین کرد و خداوند به او وعده داد که در فلان تاریخ عذاب خود را بر آنان خواهد فرستاد  یونس از شهر خارج شد اما یکی از دوستانش در شهر ماند و مردم را از عذاب خدا ترساند و از آنها خواست توبه کنند و آنها که نشانه های عذاب وعده داده شده را دیدند  از ترس عذاب توبه و ناله کردند تا خدا عذابش را از آنان بر گرداند یونس به امید اینکه مردم نابود شده اند به شهر بازگشت و وقتی دید همه چیز عادی است و مردم به کارشان مشغول  عصبانی شد و شهر را بدون اجازه خداوند ترک کرد و با یک کشتی راهی دریا شد.

در بین راه ماهی غول پیکری به کشتی حمله کرد و به خواست خداوند متعال حضرت یونس را بدون اینکه به او آسیب برساند بلعید حضرت یونس وقتی به هوش آمد متوجه اشتباه خود شد و با ناله و تضرع به درگاه خداوند توبه کرد که توبه او در قرآن آمده است و بخشی از آیه به عنوان ذکر یونسیه مشهور شده است که علما و عرفا خواص بیشماری را برای آن نقل میکنند .

 قرآن میفرماید : «وَذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَیْهِ فَنَادَى فِی الظُّلُمَاتِ أَن لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَک إِنِّی کنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ»1 ؛ ذوالنون 2 را ، آنگاه که خشمناک برفت و پنداشت که هرگز بر او تنگ نمی گیریم و در تاریکی ندا داد : هیچ خدایی جز تو نیست ، تو منزه هستی ومن از ستمکاران هستم.

ذکر یونسیه یعنی گفتن: «لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین»
 
آثار و برکات ذکر یونسیه
1- پیامبر گرامى صلى الله علیه و آله وسلم : هر بیمار مسلمانى که این دعا را بخواند، اگر در آن بیمارى (بهبودى نیافت و) مرد پاداش شهید به او داده مى شود و اگر بهبودى یافت خوب شده در حالى که تمام گناهانش آمرزیده شده است .

2-. رسول خدا صلى الله علیه و آله وسلم : آیا به شما خبر دهم از دعایى که هرگاه غم و گرفتارى پیش آمد آن ادعا را بخوانید گشایش ‍ حاصل شود؟ اصحاب گفتند: آرى اى رسول خدا. آن حضرت فرمود: دعاى یونس که طعمه ماهى شد: «لا اله الا انت سبحانک انى کنت من الظالمین»

3- امام صادق علیه السلام : عجب دارم از کسى که غم زده است چطور این دعا را نمى خواند «لا اله الا انت سبحانک انى کنت من الظالمین» چرا که خداوند به دنبال آن مى فرماید: ما او را پاسخ دادیم و از غم نجات دادیم و این چنین مؤ منان را نجات مى دهیم .

4- مرحوم کلینى نقل مى کند: مردى خراسانى بین مکه و مدینه در ربذه به امام صادق علیه السلام برخود و عرضه داشت : فدایت شوم من تا کنون فرزند دار، نشده ام ، چه کنم ؟حضرت فرمود: هرگاه به وطن برگشتى و خواستى به سوى همسرت روى آیه ( 78 سوره انبیا) را بخوان انشاء الله فرزند دار خواهی شد .


برای تقویت نفس و قلب و مکاشفات بسیار خوب است وبرای رفع حجب و نورانیت موثر است و استجابت دعا و نجات مؤمنین از طرف خدا شامل گوینده آن می شود.
 
ختم های ذکر یونسیه
ختم های این ذکر شریف 400 /700/7000/4000/3000/1001/  بار گفته اند که بستگی به دستور استاد و قابلیت طالب دارد . اما عدد 400 برای همه  آن هم شب ها بعد از نماز عشاء تا هر وقت شب در سجده نافع است .

چون این ذکر به معنی استغفار است در آن هیچ عوارضی نیست . برای دیدن حالات برزخی مؤثر است،

برای تقویت نفس و قلب و مکاشفات بسیار خوب است وبرای رفع حجب و نورانیت موثر است و استجابت دعا و نجات مؤمنین از طرف خدا شامل گوینده آن می شود.


تجرد، با مداومت این ذکر حاصل میشود ، چنانکه برای مرحوم سید هاشم حداد سه روز حالت تجرد برزخی اتفاق افتاد که البته مکاشفه  این طول زمانی را ندارد.

مرحوم آخوند ملا حسنقلی همدانی: هر قدر  در هر وقت بتوانید  این ذکر را بگوئید.

مرحوم سید هاشم حداد نقل کردند که ذکر یونسیه برای معرفت نفس و معرفت رب مؤثر است  و خودش به ذکر یونسیه مشغول بود .

از وی سئوال شد در ایام فراغت همانند راه رفتن و نشستن چه ذکری برای نورانیت قلب و رفع حجب خوب است ؟ فرمود : ذکر یونسیه

می فرمود : عدد 3000 به بعد برای کاملین " سالکینی که از مراحلی و منازلی عبور کرده اند " می باشد .جناب استاد مدت زیادی در نجف 3000 مرتبه این ذکر را در سجده می گفتند.

از بسیاری از بزرگان این ختم با عدد 400 مرتبه در سجده خصوصا" در میان نماز مغرب و عشاء و یا قبل از اذان صبح و یا بین الطلوعین جهت افاضات روحانی نقل شده است و این یکی از ختوماتی است که معمولا" اساتید در ابتدای سلوک به شاگردانشان توصیه می کنند . ناگفته نماند که این ختم به منزله توبه ای حقیقی است اگر خالصانه برای خدا بجای آورده شود اثر شگرفی در پیشبرد انسان دارد .

وقتی از مرحوم آیت الله کشمیری پرسیدند بهترین کار برای سالک در کدام یک از اعمال عبادی است؟ فرمودند : بهترین آن سجده است که ذکر یونسیه در آن گفته شود . و فرمودند : امان ذکر یونسیه موجب اتصال به ارواح و باز شدن چشم برزخی می گردد. 3

این ذکر شریف اثر بسیار عجیبی در رفع غم و اندوه دارد

امام صادق علیه السلام فرمودند : تعجب می کنم از چهار کس که چهار نوع گرفتاری دارند چگونه به این چهار چیز پناه نمی برند.

از جمله اینها فرمودند : تعجب می کنم از کسی که دچار غم و اندوه شده است اما به این سخن پناه نمی برد، زیرا که حق تعالی در دنباله آن فرموده: " و نجیناه من الغم و کذلک ننجی المؤمنین " یعنی ما او را " حضرت یونس را به سبب این سخن " از غم و اندوه نجات دادیم و اینگونه ما مؤمنان را نجات می بخشیم.

منبع:rasekhoon.net

ضمانتی برای بهشتی شدن




 ا

ضمانتی برای بهشتی شدن

 

اگر این توبه‌ای که من می‌گویم، انجام دهی، به خدا قسم بهشت خدا را برای ورود تو ضامن می‌شوم. اگر آن توبه‌ای که من می‌گویم انجام بدهی، معامله‌ای بالاتر از این با تو می‌کنم.

 

دستور امام صادق(علیه السلام) برای توبه حقیقی و ضمانت بهشت

 

وقتی گنهکاری نزد امام صادق(علیه السلام) آمد و گفت که می‌خواهم توبه کنم، امام فرمودند: واقعاً می‌خواهی توبه کنی یا مثل بقیه حرف می‌زنی؟!

 

گفت: نه، می‌خواهم واقعاً توبه کنم.

 

فرمود : توبه‌ای که ما می‌گوییم حاضری انجام دهی؟!

 

عرض کرد: بله.

 

فرمود: اگر این توبه‌ای که من می‌گویم، انجام دهی، به خدا قسم بهشت خدا را برای ورود تو ضامن می‌شوم. اگر آن توبه‌ای که من می‌گویم انجام بدهی، معامله‌ای بالاتر از این با تو می‌کنم، من توبه‌ای که به تو می‌گویم اگر عمل کنی، بهشت را ضامن می‌شوم.

 

عرض کرد: آقا بگویید.

 

امام صادق(علیه السلام) فرمودند: «اخرُج مِما أنتَ فِیهِ» هر چه که خدا نمی‌خواهد و الان هستی بیرون بیا، این توبه است. حسودی! رابطه‌ات را با حسد بِبُر، متکبری! پَرِ تکبرت را قیچی کن، مغروری! پر غرورت را آتش بزن، ریاکاری! ریایت را بیرون بیاور و در آتش جهنم بریز، منافقی! از دو رو بودن دست بردار، در اداره کم کاری می‌کنی؟! کم کاری نکن، از شهوترانی بیرون بیا، چشم‌چرانی! از چشم‌چرانی بیرون بیا، هنوز هم مال حرام دوست داری، علاقه‌ات را از مال حرام قطع کن: «اخرُج مِما أنتَ فِیهِ» بیرون بیا، از جلد گناه بیرون بیا.

 

فکری کرد و گفت: «خَرَجتُ مِما أنا فیِهِ» بیرون آمدم، میلیونر هم بود، گوسفند داشت، شتر داشت، آسیاب داشت، مغازه داشت، ملک اجاره‌ای داشت، بیرون آمد.

 

ابو بصیر می‌گوید: روزی در کوفه او را دیدم که فقط یک پیراهن عربی پوشیده بود. به او گفتم کجایی؟!

 

گفت: دنبال یک پیراهن می‌گردم، این پیراهنی که تن من است، مال همان روزهایی است که در گناه بودم، از کوه به تنم سنگین‌تر است. گفت: یک پیراهن به او دادم، مرا دعا کرد.

 

گفتم: خانه‌ها، آسیاب و غیره را چه کردی؟ گفت: هیچ کدام درست نبود، پرسیدم: گوسفندها را چه کردی؟ گفت: هیچ کدام درست نبود، زن و بچه را چه کردی؟ گفت: ازدواج من با زن طاغوتی بود، از طاغوتی‌های بنی‌امیه. او حاضر نشد راه مرا قبول کند. پرسیدم : الان بچه‌ها چه کاره هستند؟ گفت: بچه‌ها مرا دیوانه خواندند، آن‌ها هم رفتند، ما ماندیم و این پیراهن. گریه‌ام گرفته که این پیراهن چرا تن من است؟ چطور زمانی که این همه مال داشتی، سنگین نبود، چون خدایی نبودی، آدم خدایی سنگینی گناه را حس می‌کند کسی که نورانی و سبک شده، حتی یک پر کاه هم مثل کوه دماوند برای او سنگین است.

 

گناه چه ارزشی دارد؟ گناه تاکنون چه خدمتی به ما کرده است؟ بله، بالاترین خدمت گناه به ما این بوده که ما را از تو جدا کرد، این بالاترین خدمت گناه است، حال دوست داری ما به تو وصل شویم؟

 

چند روز او را ندیدم، سراغش را گرفتم، گفتند یک قطعه‌ای هست خراب شده کسی هم در آن نیست، صاحبانش هم دست برداشته‌اند آنجا افتاده، بالای سرش رفتم، گفتم دکتر برایت بیاورم؟

 

گفت : نه، دکتر مرا مریض کرده است :

 

در دست طبیب است علاج همه دردی                              دردی که طبیبم دهد آن را چه علاج است

 

بزرگترین گناه طلبه (درس اخلاق امام 9)

سرش را به دامن گرفتم، از حال رفت، بعد از چند لحظه چشمش را باز کرد و گفت: ابو بصیر، مولایم امام صادق علیه‌السلام الان به ضمانتش عمل کرد، چون پارسال به من گفته بود که بیا بیرون، من ضامن می‌شوم تا به بهشت بروی، الان ملائکه خدا در خرابه هستند، آن‌ها به من گفتند که امام صادق علیه‌السلام به ما گفته‌اند که تو اهل بهشت هستی. بیا بیرون.

 

گناه چه ارزشی دارد؟ گناه تاکنون چه خدمتی به ما کرده است؟ بله، بالاترین خدمت گناه به ما این بوده که ما را از تو جدا کرد، این بالاترین خدمت گناه است، حال دوست داری ما به تو وصل شویم؟

 

ما را بیامرز، یعنی از گناهان ما بگذر، ما می‌شویم مال تو، اما تا پرونده ما سیاه است، تا دل ما پر از آلودگی رذایل اخلاقی است، تا نفس ما زخم خورده شیطان است، ما مال تو نیستیم. زمانی که دکتر بالای سر منِ مریض می‌آید، دماغش را می‌بندد، دهانش را می‌بندد، دستکش دستش می‌کند، الکل دنبالش می‌گذارد، برای این که من آلوده هستم، می‌گوید: ولش کن، نه با من دست می‌دهد، نه نزدیک تخت من می‌آید، به محض این که نبض مرا گرفت، با صابون دستش را می‌شوید، می‌گوید آلوده است، اما همین که خوب شدم و می‌خواهم حسابش را بدهم، مرا در مطب کنار خودش می‌نشاند، دست می‌دهد و در هنگام خداحافظی بغل می‌کند و دیگر دهان و دماغش را نمی‌بندد.

 

ما نیز دلمان می‌خواهد از آلودگی‌ها بیرون بیاییم، ولی از بس بار ما سنگین است نمی‌توانیم بیرون بیاییم، دست ما را بگیر خودت ما را از این آلودگی‌ها بیرون بکش .

 

این قلب ما بیت تو بود، ولی ما با آن از ابوجهل بدتر معامله کردیم، این جا را بتخانه کرده‌ایم، شماره بت‌ها هم در این خانه معلوم نیست، هر چه بت بوده ما راه داده‌ایم، بت دنیا، بت مال، بت حب مقام، بت حب ریاست، بت منیت ... نمی‌توان شمرد .

 

منبع:tebyan.net