زندگی نامه علی زالی

زندگی نامه

شهید  راه حق علی زالی در سال 1327  در روستای زیارت ساحلی از توابع شهرستان دشتی در خانوانواده ای مذهبی و متدین پا به عرصه هستی نهاد تا ایران اسلامی شاهد افتخار آفرینی این قهرمان همیشه جاوید باشد.

وی دوران کودکی را در دامان مادری باایمان و مومن گذرانید که باعث شد وی نیز فردی مذهبی و انقلابی بار آید.ایشان در شش سالگی به مکتب خانه ی روستا رفت و به فراگیری کتاب آسمانی قرآن پرداخت .از همان دوران که در مسجد فراگیری قرآن را آغاز نمود انس و الفتی زایدالوصف با مسجد و مسجدیا پیدا کرد.با عشق به امام حسین (ع)در مراسم دهه ی محرم وصفر حضور فعالی داشت . این امرموجب گردید که از همان زمان با واژه شهید و شهادت آشنا گردد که در نهایت باعث شد تا مشتاقانه جان خود را فدای اسلام و انقلاب کند.

شهید بزرگوار در زادگاهش بیش تر به کار های کشاورزی ومخصوصا صیادی می پرداخت. گاهی نیز با دوستانش برای امرار معاش تا صبح در دریا می ماندند تا صیدی حاصل کنند وبا دست پر به خانه برگردند.

ازدواج وی با دختر خاله اش او را وارد مرحله ی جدیدی از زندگی کرد. ایشان در ابتدا راننده بود. پس از مدتی این کار را رها کرده و برای امرا معاش چند سالی به کشور های عربی حاشیه خلیج فارس سفر نمود. ایشان نسبت به کار وفعالیت بسیار حساس بود وهیچ وقت از کار و کوشش دست نمی کشیدند .حاصل ازدواج  وی دو دختر شد. مسوولیت تربیتو پرورش فرزندان در نبود پدر بر دوش مادرشان نهاده شد.

شهید در زمان شوع جنگ تحمیلی  در اداره ی شیلات استان بوشهر انجام وظیفه نمود که با ندای دلنشین حضرت امام (ره) خور را اماده ی نبرد و دفاع در برابر یزیدیان روز گار کرد. بدین ترتیب به بسیج سپاه ناحیه دشتی مراجعه  نمود تا بتواند به ندای امام لبیک بگوید. ایشان با عضو شدن در بسیج عاشقانه به سوی جبهه های نبرد رهسپار گشت.

وی در جبهه تک تیر انداز در مناطق عملیاتی خیبر و در جزیره ی مجنون بود ودر همان منطقه به درجه رفیع شهادت نایل آمد. پیکر مطهرش پس از پانزده سال در تاریخ 11/4/76 با سرافرازی به میهن اسلامی بازگشت.

 

سجایای اخلاقی شهید

ایشان دارای ایمانی مستحکم وپایبند به دین مبین اسلام بود. اخلاق و رفتار وی در روستا مثال زدنی بود. سعی وتلاش می کرد تا مشکلات مردم را به هر نحو حل نماید تا سختی بر همسایگان و اقوام چیره نگردد.

وی عاشق حضرت امام (ره) و ولایت بود. این عشق و علاقه تا حدی بود که همیشه یک قطعه عکس از حضرت امام (ره) به همراه داشت.با اوج گیری نهضت انسان ساز اسلامی به رهبری امام امت (ره) همراه با دیگر مردم قهرمان ایران علیه رژیم ستم شاهی به پا خواست تا انقلاب اسلامی به پیروزی رسید.

ایشان در مراسم و ایام محرم وصفر در مساجد  و حسینیه ها حضوری فعال داشت و با سینه زنی و زنجیر زنی ارادت خالصانه ی خود را نسبت به اهل بیت (ع) نشان می داد.از این طریق بود که عاشق جبهه و شهادت شد.

با وجود این که دارای زن و فرزند بود ودر اداره ی شیلات کار می کرد به خود اجازه ماندن در خانه را نداد زیرا جوانانی را مشاهده می کرد که صف به صف ایستاده اند تا از اسلام و میهن دفاع کنند. او نیز خود را آماده ی نبردی جانانه کرد زن و فرزند خود را به خدا سپرد براو توکل کرد و به صف بسیجیان رزمندگان و حامیان ولایت و انقلاب پیوست تا بتواند با تقدیم جان خود اسلام و انقلاب را زنده نگه دارد.

اودر حالی که کارمند بود و زندگی سرار آسایش و آرامی داشت ولی درونش برای دفاع از ناموس واسلام می جوشید ومی خروشید. همه اینها را به خاطر عشق به مولایش سیدالشهداء (ع9رها کرد. چه سخت است رها کردن این عزیزان و سخت تر از ان این است که فردای قیامت شرمنده باشد. او نیز خود را از این شرمندگی رهایی بخشید و آماده ی نبرد شد.

وی قرآن را از دوران کودکی فراگرفت .از همان دوران انس والفتی فراوان با قران داشت و مرتب قرآن را تلاوت می نمود. لحظه ای از فرامین قران شانه خالی نمی کرد.همیشه در اول صبح که می خواست دنبال کارو کوشش بود قران را باز می نمود وآیاتی چند از ان تلاوت می کرد. سپس با توکل بر خداوند متعال پا به بیرون از خانه می گذاشت. ایشان واجبات خود را از قبیل نماز و روزه حتی در سخت ترین شرایط رها نمی کرد وبه اسلام قران ئ ولایت پایبند بود. او که شهادت را مایه ی سعادت خودت می دانست دست از جهاد در اره خدا نکشید تا این که به ارزوی دیرینه اش که بسیاری ارزوی آن را دارن رسید.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.